Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

 

08-09-2024

 

خیانت اعراب در مورد جمع‌آوری و کتابت قرآن، کلام خداوند

 

همان‌طور که می‌دانیم آیات کتاب قرآن مجید نه به‌صورت کتبی، بلکه به‌صورت شفاهی از طرف خداوند متعال به جبرئیل رسول‌الله (روح‌القدس) ابلاغ و سپس به محمد رسول‌الله وحی شده است. یعنی قبلاً آیات کتاب تورات یا همان ده فرمان موسی بر روی لوح‌های سنگی حکاکی شده و در تابوت یا جعبه‌ای چوبی توسط قوم بنی‌اسرائیل نگهداری می‌شد که به آن تابوت عهد خدا با موسی یا قومش بنی‌اسرائیل گفته می‌شد. این تابوت بعدها مفقود شد ولی در زمان داوود رسول‌الله، آن به همراه وسایل شخصی موسی رسول‌الله، من‌جمله عصای معروفش مجدداً در اختیار قوم بنی‌اسرائیل قرار گرفت و اینک سرنوشت آن مجهول و نامعلوم یعنی مفقودالاثر است و به‌احتمال خیلی زیاد در زمان ظهور مسیح عیسی ابن مریم رسول‌الله، مجدداً جمع‌آوری و ارائه و هویدا خواهد شد. به‌شرط اینکه بنی‌اسرائیل به آن غلط املایی وارد نکنند. به طور خلاصه آیات و سوره‌های شفاهی قرآن به دودسته کلی مکی و مدنی تقسیم‌بندی می‌شوند.

۱ - سوره‌های مکی در ابتدای نبوت خاتم‌النبیین در شهر مکه نازل و وحی شده‌اند که همگی آنها عرب ستیز هستند. چرا که اعراب در آن زمان، آیین و دین حنفی و یکتاپرستی ابراهیم رسول‌الله را فراموش و به‌جای آن، شرک و بت‌پرستی را جایگزین کرده بودند و خانه خدا یا کعبه و پیرامون آن را تبدیل به بت خانه و بتکده نموده بودند. سوره‌های مکی به‌شدت عرب ستیز و در نکوهش و سرزنش اهل سرزمین حجاز است. در این سوره‌ها تاریخچه‌ای زشت، تیره و تاریک از تمدن مردمان اعراب جاهل و رفتارها و کردارهای نادرست و ناپسند آنها قید شده که همگی باعث شرمساری و سرافکندگی اعراب بادیه و مخصوصاً خاندان قریش است. زنده‌به‌گور کردن دختران، اخذ ربا، قمار و شراب، لهوولعب، زنا و زنا با محارم، به‌ارث‌بردن مادر خواندگان و دخترانشان، شرک و بت‌پرستی، قربانی کردن فرزندان در مقابل بت‌ها، برده‌داری و خریدوفروش انسان‌ها مخصوصاً زنان و دختران و ... مواردی هستند که می‌توان به آنها اشاره کرد.

۲- سوره‌های مدنی بعد از اخراج مسلمانان از شهر مکه و تبعیدشان به شهر مدینه وحی شده‌اند. درست است که مسلمانان به مدت کوتاهی از شر مشرکین مکه در امان بوده‌اند، ولی مورد هجوم و خصومت یهودی‌ها و نصرانی‌ها بوده‌اند. دراین‌رابطه سوره‌های مدنی نیز ظاهری یهودستیز و نصرانی ستیز دارند. یعنی آنها نیز اقوام و یا تمدن‌هایی وحشی و پست در مایه و ردیف اعراب گمراه معرفی و نکوهش و سپس خار و ذلیل شده‌اند.  یعنی کتاب قرآن در کل، جنبه و ظاهری عرب ستیز و یهودی - نصرانی ستیز دارد و ۱۸۰ درجه در تقابل با افکار و عقاید و پندارها و کردارهای آنها است.

ولی بعد از پیروزی و چیرگی اسلام بر اعراب، شرک و بت‌پرستی در سرزمین حجاز کاملاً منقرض شد. ولی آیین یهودیت و نصرانیت در میان اعراب هرگز نابود و منقرض نشد و تا به امروز ما شاهد اقوامی از اعراب یهودی و نصرانی مذهب هستیم که طبق قوانین اسلام، مجبور به ترک باورهای خود نشده‌اند و کسی حق ندارد آنها را به اسلام جبر کند. صرفاً ورود آنها به شهر مکه ممنوع شده است که متأسفانه مراعات هم نمی‌شود. اکثر عملیات عمرانی توسط آنها انجام می‌شود.  ولی شرک و بت‌پرستی خودبه‌خود نابود و منقرض شد و هیچ مسلمانی، مشرک یا بت‌پرستی را به اسلام مجبور نکرد. بت‌پرستان عرب خودشان با میل و تمایل باطنی به اسلام روی آوردند و بت‌پرستی در میان اعراب منسوخ و مردود شد. چون مرکز آن شهر مکه بود و مکه نیز توسط مسلمانان تصرف و بت‌ها شکسته شدند و چیزی برای پرستش غیر خدا در مکه باقی نماند.

بعدها به دلایل عدیده مسلمانان تصمیم گرفتند که قرآن را مکتوب کنند. چرا که یهودی‌ها و نصرانی‌ها طومار و کتابی در دست داشتند به نام تورات و انجیل که ذکر آن در قرآن بود. ولی هیچ مکتوبی در دستان آنها نبود و بیم داشتند که با مرگ حافظان قرآن، وحی خدا از بین برود و نابود شده و به فراموشی سپرده شود. یعنی اتفاق مشابهی مثل تحریف تورات و انجیل اصلی روی دهد که بسیار هم ناگوار بود. ما می‌توانیم حوادث آن زمان را شبیه‌سازی و حدس و گمانه‌زنی‌هایی انجام دهیم. در زمان جمع‌آوری و کتابت قرآن، شاید بعضی از اعراب از آیات و سوره‌های مکی دلخوشی و یا خاطره خوبی نداشته‌اند و آنها را مایه رسوایی و به‌نوعی آبروریزی از گذشته بد خود و اجدادشان می‌دانسته‌اند و بعضی از اعراب بر این عقیده بوده‌اند باتوجه‌به اینکه شرک و بت‌پرستی در میان اعراب منسوخ شده و رفتار و کردار آنها کلاً عوض و دگرگون شده است، دیگر نیازی به این آیات و سوره‌های مکی نیست و باید حذف و کلاً فراموش شوند و عده سومی هم بوده‌اند که می‌گفته‌اند که حذف این آیات، خیانت‌درامانت است و خیانت در حق خدا و رسول و شاید در آینده، اعراب به‌رسم و رسوم جاهلیت خود برگردند و وجود این آیات است که می‌تواند مانع آن ارتجاع و گمراهی مجدد شود. یعنی آنها درس عبرتی هستند برای آیندگان ما. به‌هرحال متأسفانه چنین به توافق رسیده‌اند و یا اینکه مجبور به توافق شده‌اند که سوره‌های کتاب قرآن پس‌وپیش شود. یعنی آیات یهودی و نصرانی ستیز به جلو و ابتدای قرآن آمده و آیات عرب ستیز که مایه شرمساری و آبروریزی هستند به آخر و انتهای کتاب سوق داده شوند. یعنی همان‌طور که گربه نمی‌تواند مدفوع خود را نابود و از بین ببرد، ولی می‌تواند روی آن خاک بریزد تا بوی زننده آن نابود شود، اعراب نیز چاره کار در این دیده‌اند که سوره‌های مکی به آخر کتاب قرآن منتقل شود. تا شاید غیر اعراب با خواندن سوره‌های یهودی و نصرانی ستیز در ابتدای قرآن، از آن متنفر و منزجر شده و به خواندن آن و رسیدن به بخش‌های نهایی عرب ستیز آن ادامه ندهند. یعنی چنین متصور است که قرآن دو بخش مرده و زنده دارد. یا دو بخش جاری یا راکد یا دو قسمت بااهمیت و یا بی‌اهمیت، قدیم یا جدید. بخش اول لازم و بخش دوم غیر لازم و ... ولی جالب است بدانیم که در کتاب قرآن قید شده است که:

ای کسانی که ایمان آوردید، کسی که برمی‌گردد از شما از دینش، پس به‌زودی می‌آورد خداوند به قومی [که] دوست می‌دارد ایشان را و دوست می‌دارندش، ذلیلانی (فروتنانی) برای مؤمنان [هستند] ، قدرتمندانی (چیره‌هایی) برای کافران [هستند] ، جهاد (سعی) می‌کنند در راه خداوند و نمی‌ترسند ملامت سرزنشگری  را، آن فضل خداوند [است که] می‌دهدش کسی را که می‌خواهد و خداوند گشاده‌دستی دانایی [است] ۵۴ مائده

ای کسانی که ایمان آوردید، چیست شما را زمانی که گفته شود برایتان به شتابید (بسیج شوید) در راه خداوند، سنگین می‌شوید به‌جانب زمین، آیا راضی (خشنود) شدید به زندگانی دنیا از [عوض] آخرت، پس نیست متاع زندگانی دنیا در [مقابل] آخرت مگر اندکی ۳۸

اگر گرد هم نیایید، عذاب می‌کند شما را عذابی دردناکی را و تبدیل (جایگزین) می‌کند قومی غیر شما را و ضرر نمی‌رسانیدش چیزی را و خداوند برای هر چیزی توانایی [است]  ۳۹ توبه

 

و شاید منظور از این آیات که باعث اندوه اعراب بود، کسی به نام تیمورلنگ باشد که حافظ کل قرآن بود و آن را از آخر به اول می‌خواند و متوجه اصل موضوع شده بود و در ابتدا مفهوم سوره‌های مکی و سپس مدنی را درک کرده بود و بیشتر عمر خود را صرف جنگ با اعراب نمود تا یهودی‌ها و یا نصرانی‌ها و همچنین فرزندان و نوادگانش یا خاندان و ایل و تبارش که بعداً به ترکان عثمانی معروف شدند و پیروزی‌هایی در خاک اروپا به دست آوردند که اعراب هرگز موفق به انجام آن نشده بودند. در زمان ورود ترکان مغول (نوادگان یأجوج‌ومأجوج) به ایران، اعراب همچون کفتاری که از شیر درنده گریزان است فرار کردند.

به‌درستی ما، ماییم که نازل کردیم یادآوری را و ماییم برایش حتماً محافظان. ۹ حجر

البته که در درستی و صحت آیات کتاب قرآن هیچ شک و ریبی وجود ندارد، ولی اعراب در مورد جمع‌آوری و کتابت آن مرتکب خیانت بزرگی شده‌اند. چرا که ترتیب نزول و وحی سوره‌ها را مراعات نکرده و ترتیب آنها را به نفع خود و به ضرر و زیان سایرین تغییر داده‌اند که مسلماً گناهی بزرگ و کیفری سنگین به همراه خواهد داشت. چرا که مانع استماع آن توسط غیر اعراب می‌شود و صدالبته مایه انزجار و نفرت آنها از خدا و قرآن کریم. به‌هرحال قرآن چیزی به نام حزب و جزء هم ندارد که اینها توسط اعراب جاهل و نادان به دلایل نامعلوم و نامشخصی افزوده شده است. ولی خوشبختانه قرآنی که ترتیب دقیق سوره‌های آن مراعات شده است، به همراه مسیح رسول‌الله خواهد بود که مایه اثبات نبوتش خواهد بود و صدالبته مایه خشم و کینه‌ای از جانب اعراب خواهد شد. چرا که ممکن است دوباره مورد نکوهش و سرزنش خدا و رسول قرار بگیرند و چه سخت است که اقوام عرب و مسلمان مورد نکوهش و ملامت پیامبری همچون عیسی قرار بگیرند که هزار بار مرگ، بهتر از شنیدن آن خواهد بود. در واقع مصحف فعلی به‌نوعی مدرک جرم در جهت اثبات خیانت‌درامانت الهی است.

و بگو به‌درستی من، منم هشداردهنده آشکار ۸۹

همچنان که نازل کردیم برای تقسیم‌کنندگان ۹۰

 کسانی که قرار دادند قرآن را پاره‌پاره (گروه‌گروه، قسمت)   ۹۱

پس سوگند سرورت را [که] حتماً بازخواست می‌کنیم ایشان را جملگی  ۹۲

از آنچه که عمل می‌کردند  ۹۳ حجر

تئوری احتمالات ریاضی ثابت می‌کند که ۸۰ درصد ترتیب سوره‌های قرآن (مصحف رایج)، تصادفی یا شانسی بوده است و این بوده است نهایت فهم و شعور اعراب از جمع‌آوری قرآن کریم و این سؤال مهم، اینک که از ترتیب سوره‌های قرآن چیزی نمی‌دانند، پس از چه چیز قرآن آگاهی و خبر دارند؟

 

سنت قرآن سوزانی اهل‌سنت:

آنچه مسلم است و در تاریخ اسلام قید هم  شده، اهل‌سنت (خلفای اول تا سوم) برای اولین‌بار اقدام به سوزاندن، نابودی و تخریب قرآن‌های نفیس و مکتوب بر روی کاغذ، پوست آهو، چوب و حتی استخوان حیوانات و ... کرده اند که به‌نوعی آثار هنری اسلامی محسوب می‌شدند و تنها قرآن باقیمانده به یادگاری، همین مصحف رایج فعلی است که دراین‌رابطه، ترتیب نزول سوره‌های قرآن از دست برفت و هیچ راهی برای دانستن این ترتیب نیست مگر حکم نهایی عیسی نبی‌الله بعد از ظهور. ولی شیعیان بر این باورند که هرگز و مطلقاً و به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان کتاب قرآن و آیات و سوره‌های آن، حتی اسماء متبرکه مثل بسمه‌تعالی و ... را سوزانده و از بین برد. آنها معتقد هستند که اگر اشخاصی مبادرت به سوزاندن و ازبین‌بردن قرآن، حتی تحریف و مخدوش کردن آن به هر بهانه و دلیلی بکنند، سرنوشت هولناک و شومی در انتظار آنها خواهد بود که بسیار هم تحقق‌یافته است. خلفای دوم و سوم به‌صورت فجیعی کشته شدند. ولی پدیده قرآن سوزی، امروزه در کشورهایی همچون سوئد و ... مشاهده می‌شود. به باور ما در جوامع مسلمان، نابودی و امحا اسماء متبرکه و قرآن‌های قدیمی پاره‌پاره و آسیب‌دیده شده و ...  که فاقد ارزش تاریخی هستند، تبدیل به یک معضل جدی و لاینحل شده است. پس بهتر است تمامی اینها جمع‌آوری و جهت نابودی و یا بازیافت به کشورهایی همچون سوئد صادر شود. آن‌هم مجانی و بلاعوض تا این امر خطیر و خطرناک توسط غیر مسلمانان انجام شود و اگر خدای‌نکرده عواقب جدی و خطرناک با پیامد دهشتناکی در برداشت، متوجه غیر مسلمانان شود و اهل‌سنت و شیعیان از این آسیب آسمانی و بلای الهی به‌دور مانده و در امان نگهداری شوند و به اتحاد و دوستی و برادری خود ادامه دهند و با جوامع روشن فکر غربی درگیری پیدا نکنند و آنها نیز خشم خود را با سوزاندن آنها فروکش کنند. طبق تحقیقات انجام شده، کشور سوئد توسط کارخانه سندویک توانایی بازیافت سخت‌ترین بازیافت شونده کاربید تنگستنی را دارد و به‌راحتی می‌تواند این ضایعات و باطله‌های کاغذی را نابود و تبدیل به انرژی و حتی بازیافت خمیری آن بکند. 

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

حم

سوگند کتاب آشکار را

ما قرار دادیم آن را قرآنی عربی، باشد برای شما [که] عقل (اندیشه) کنید

و به‌درستی آن در مادر کتاب نزد ماست، حتماً بلندمرتبه‌ای حکیمی [است]  ۴ زخرف

 

به باور خیلی‌ها کتاب قرآن یک کتاب کهنه و قدیمی، متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش و چیزی نیست جز اساطیرالاولین. ولی به باور ما حجم قابل‌توجهی از آن مربوط می‌شود به بیش از ده میلیارد سال پیش. یعنی زمانی که خداوند آفرینش را آغار نموده است و این تصور و باور انسان‌ها بسیار غلط است که به‌مرورزمان در علم و دانش پیشرفت می‌کنند. درحالی‌که نسل بشر با مرور زمان در علم و دانش گمراه‌تر می‌شود و گذشتگان نوع بشر از علم و دانش چیزهایی می‌دانسته‌اند که امروزه برای ما نامفهوم و ناشناخته مانده است و این موضوع مهم که تا به امروز هیچ یک از سوره‌های قرآن حذف نشده و هیچ تحریفی در آن انجام نشده است. به بیان دیگر فهم و شعور و دانش انسان‌ها نسبت به کتاب قرآن کهنه و قدیمی است نه مطالب و مفاهیم بنیادی کتاب قرآن. آنها همیشه و هر زمان به‌روز هستند. این مشکلات از اینجا ناشی می‌شود که دانسته‌های انسانی فعلی در مورد قرآن در حد صفر است و آنچه که در دستان اعراب و سایر مسلمانان است، چیزی نیست جز کوهی از احادیث جعلی و تفاسیر فلسفی پوچ و بی‌ارزش همانند و مشابه تفاسیر رومی و یونانی (ارسطویی و افلاطونی) و امثال‌وحکم باستانی و عرفان مولانایی و ... یا شعر و ادبیات حافظی و شیرازی و ... حتی تاریخ غلط و تغییریافته که توسط یک نفت‌کش به‌سختی قابل حمل‌ونقل است. ولی در نهایت هیچ فایده و ثمره‌ای هم ندارند جز ... و مدرک اثبات ادعا این سخن خداوند که می‌فرماید:

 

و روزی که شقه می‌شود (شقه، شقه و شکافته می‌شود)  آسمان به ابرها و نازل می‌شود ملائکه نزولی (تنزل و نازل شدنی)

فرمانروایی (مالکیت) در چنین روزگاری حق (مستحق، واقعیت و حتمی) است برای رحمان (خدای مهربان) و باشد روزی برای کافران مشکلی (در اسارت و مضیقه‌ای، سختی)

و روزی [که] گاز می‌گیرد ظالم برای دستش، می‌گوید ای‌وای مرا، ای‌کاش می‌گرفتم همراه  با رسول (رسول‌الله) راهی (سیرت و سلوکی را)

ای‌وای مرا، ای‌کاش اتخاذ نکرده بودم فلانی را دوستی (مونسی)

به‌درستی گمراه کرده است مرا از ذکر (یاد) ، بعد زمانی که آمد مرا و بود شیطان برای انسان خوار (پست و خیانت و رها) کننده‌ای

و گفت {گوید} رسول (محمد) ای سرورم، به‌درستی قوم من (اعراب) برگزیدند این قرآن را رها شده‌ای (متروک و تنها و فراموش و منسوخ شده‌ای) ۳۰ فرقان

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

تسبیح می‌کند برای خداوند آنچه که در آسمان‌ها و آنچه که در زمین [است] ، پادشاه (فرمانروای) مقدس (مورد تقدیس، پاک) عزیز (قدرتمند) حکیم

اوست کسی که مبعوث کرد (برانگیخت) در عامه (عموم) مردم  رسولی را از خودشان [که] تلاوت می‌کند برایشان آیاتش را و پاک می‌گرداند ایشان را و یاد می‌دهد ایشان را کتاب و حکمت و اگرچه بودند از قبل حتماً در گمراهی آشکاری

و دیگرانی از ایشان [غیر اعرابی که] هنوز ملحق نشده‌اند به ایشان و اوست عزیز (قدرتمند) حکیم

آن فضل خداوند [است که] عطا می‌کندش کسی را که می‌خواهد و خداوند دارای فضل بزرگ [است]

مثال کسانی که بار شدند تورات را، سپس حمل نکردندش، همانند مثال خری (الاغ و بارکشی) [است] که حمل می‌کند کتاب‌هایی را، بد [است] مثال قوم کسانی که تکذیب کردند به آیات خداوند و خداوند هدایت نمی‌کند قوم ظالمان را

... جمعه

اینک مثال اعراب و مسلمانان با حمل‌ونقل یک نفت‌کش کتاب چیست؟ خدا می‌داند!

بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال از زمان وحی قرآن، اعراب و مسلمانان توانایی پاسخ‌دادن به چند سؤال در ظاهر ساده را هم ندارند. همچون اینکه خدا چیست؟ یا اینکه، روح، نور، دخان، برزخ، کعبه، ستاره داوود، هفت‌آسمان‌ها، مشکاة، شمعدان هفت‌سر، قیامت، جهنم، انس، جن، انسان، ملائکه، طاغوت، شیطان، ابلیس، مسیح، زقوم، اسباب، مهر نماز و . ... چیست یا کیست؟

تنها چیزی که یاد گرفته‌اند برای بیان کردن یا جواب دادن به سؤالات، دو واژه مادی و غیرمادی است. مادی برای آن گروه که می‌پندارند شناخته‌اند و غیرمادی برای گروهی که توان درک و فهم آن را ندارند یعنی نوعی راحت‌الحلقوم. این در حالی است که الکلی‌های دائم‌الخمر در مراکز تحقیقاتی همچون سرن تا به امروز موفق نشده‌اند هیچ تعریف واضح، دقیق  و روشنی از خود ماده و انرژی پیدا کرده و ارائه کنند و مسلمانان و اعراب نیز تا به امروز مشخص و معلوم نکرده‌اند که اولاً این غیر ماده چیست؟ و ثانیاً در کجا و به چه نحوی می‌توان بر روی آن مطالعه و تحقیق کرد؟ تنها مکان موجود آزمایشگاه فکری آلبرت و پژوهشکده فلسفه است آن هم از نوع یونانی و رومی. یعنی خدا، ملائکه و طایفه جنیان (شیاطین) غیرمادی بوده و در یک گروه متعالی قرار می‌گیرند و انسان و سایر حیوانات مادی در گروه پست قرار می‌گیرند و اینک دو سؤال مهم مطرح می‌شود و آن اینکه، چرا موجودات غیرمادی متعالی می‌بایست به موجودی پست مادی سجده کنند؟ و چرا با شیطان‌پرستان یا حق‌به‌جانب شیطان دهندگان مخالف هستید؟ این همان نتیجه و استنباطی است که از فلسفه اسلامی و طرز فکر و عقیده و باور خودتان سرچشمه می‌گیرد و دلیل و منشأ این گمراهی خود شمایید. چگونه ممکن است غیر ماده به ماده سجده کند؟ و اینکه دیگران حق دارند شما را محکوم به خرافه‌پرستی، کهنه‌پرستی و یا ارتجاع کنند و این اکتشاف و تحقیق بزرگ اعراب و مسلمانان ناگفته نماند که ابلیس جن خودش گونه‌ای نادر از ملائکه بوده است و انسان خلیفه خدا روی زمین است و ملائکه پاداش اعراب و مسلمانان در آخرت هستند، انسان اشرف مخلوقات است و محمد اشرف النبیین است و ...!!!!!!!! و جالب است که سایرین را مجرم تلقی کرده و اقدام به صدور فتوای مجازات هم می‌کنند درحالی‌که خودشان زیر حد الهی هستند.

 

و قرار دادند بین او (الله) و بین جنیان نسبتی (فامیلی) و حتماً دانسته است جنیان [که] به‌درستی ایشان‌اند حتماً احضار (حاضر) شوندگان

پاک است خداوند از آنچه که وصف می‌کنند ۱۵۹ صافات

 

و متأسفانه نتایجی است که از فلسفه ماده و غیر ماده حاصل می‌شود و چه بسیار از اعراب و مسلمانانی که سعی کردند جن‌گیری کنند و به قدرت و امکانات سلیمان رسول‌الله نایل شوند و چه شد که مغان (کاهنان) پارس و شمن‌های مجوس به این نتیجه رسیدند که می‌بایست توسط شخصی به نام پیروز نهاوندی (ابو لولو یا بابا شجاع‌الدین) و ... در شهر مدینه دست به عملیاتی بزنند که نتیجه آن قتل عمر ابن خطاب و به سرقت رفتن کفش‌هایش در مسجد شود و چرا این کفش‌ها به کاشان منتقل شده و طی مراسم مذهبی در آتشکده‌ای زرتشتی سوزانده شد و چرا بعضی‌ها اصرار دارند که با کفش نمازخواندن صحیح است.

و آیا داده شد تو را حدیث (داستان و حکایت) موسی

زمانی که دید آتشی را، پس گفت برای اهلش (خانواده و اطرافیانَش) ، مکث (درنگ) کنید [که] به‌درستی من دریافتم (دیدم) آتشی را، شاید که بیاورم شما را از آن به شعله‌ای (مشعلی) یا بیابم بر آتش راهنمایی (راهیابی را)

پس زمانی که آمد آن (آتش) را، ندا داده شد ای موسی

به‌درستی  من، منم سرور تو، پس درآور کفش‌هایت را، به‌درستی تو در وادی (دره) مقدس طوی هستی ۱۲ طه

 

و این موضوع مهم که چقدر برای بنی‌اسرائیل شرم‌آور است که برای تعیین کفیل و مشخص‌کردن سرپرست مریم علیهاالسلام برترین زن عالم، متوسل به قرعه‌کشی، یعنی شانس و تصادف یا به قول خودشان تقدیر الهی شده‌اند.

و زمانی که گفت ملائکه، ای مریم به‌درستی خداوند برگزید تو را و پاک کرد تو را و برگزید (برتری داد) تو را برای زنان عالمیان (تمام زنان عالم)

ای مریم فروتن شو برای سرورت و سجده کن و رکوع کن همراه رکوع کنندگان

این از اخبار غیب [است که] وحی می‌کنیم آن را به سویت و نبودی تو در نزد ایشان زمانی که می‌افکندند قلم‌هایشان را [که] کدامشان کفیل (سرپرست) می‌شود مریم را و نبودی تو نزد ایشان زمانی که خصومت (مجادله) می‌کردند ۴۴ آل عمران

 

و شرم‌آورتر از آن اینکه اعراب در بهترین حالت جهت رفع منازعه برای مراعات ترتیب سوره‌های قرآن و در نهایت جمع‌آوری آن، متوسل به قرعه‌کشی، تاس، تصادف، تقدیر و ... شده‌اند.

طبق تحقیقات ما در اندیشه و باور بعضی فلاسفه به‌ظاهر مسلمان، نیمی از قرآن غیرمادی و غیرقابل‌درک و فهم است (توهم) و لازم هم نیست که اصلاً فهمیده شود. جزو بدیهیات بوده و بل اجبار پذیرفتنی است و نیمی دیگر از آن مادی و شاید قابل‌فهم و درک باشد. ولی به‌شرط آنکه اولاً توسط امام علی و سلمان فارسی نوشته و املا نشده باشد و ثانیاً توسط عثمان بن عفان دست‌کاری نشده باشد. ثالثاً می‌بایست تفسیر درست و معتبری در دست باشد که فعلاً آدرس و مشخصات آن تفسیر طلایی نامعلوم و مجهول است.

بگو نازل کرد آن را روح‌القدس (جبرئیل رسول‌الله) از [جانب] سرورت به حق برای اینکه تثبیت کند کسانی را که ایمان آوردند و هدایتی و بشارت برای مسلمانان (تسلیم‌شدگان) [باشد]

و حتماً دانسته‌ایم که به‌درستی ایشان می‌گویند [که] جز این نیست [که] می‌آموزد (یاد می‌دهد) او را بشری (موجود دوپایی) ، زبان (گویش) کسی که برمی‌گردانند (متوجه می‌کنند) به سویش [این اتهام را] غیرعربی [است] و [درحالی‌که] این زبانی عربی آشکاری [روشنی است] ۱۰۳ نحل

 

غرانیق چیست؟

و نمی‌فرستیم فرستادگان را مگر بشارت دهندگان و هشدار دهندگان و مجادله می‌کند کسانی که کفران کردند به باطل، برای اینکه به لغزانند (رد و نفی، لغو و باطل) کنند به آن حق را و بگیرند آیاتم را و آنچه را که هشدار شدند مسخره‌ای (مایه تمسخری) ۵۹ مریم

 

و فراهم کردیم (مقتضی و گذراندیم) برایشان قرین‌ها (همنشینان) ، پس زینت دادند برایشان آنچه را که پیش رویشان بود و آنچه را که پشت سرشان بود و حقیقت یافت برایشان گفتار در امت‌هایی [که] گذشته است (جایگزین شده است) از قبل ایشان از جن و انس، به‌درستی ایشان بودند خسران کنندگان

و گفت کسانی که کفران کردند، گوش فرا ندهید برای این قرآن و لغو (باطل) [وارد] کنید در آن، باشد برای شما که غالب شوید  ۲۶ فصلت

 

دررابطه‌با مبارزه با رسالت و نبوت محمد رسول‌الله، اعراب جاهل دو گروه کلی بودند. گروه اول کسانی بودند که باور داشتند می‌بایست به خشونت و شکنجه و قتل متوسل شوند. ولی گروه دوم بر این باور بودند که محمد شاعر شده است و با کمک پسر عمویش علی و یاورش سلمان فارسی این آیات و سوره‌ها را برای سحر و جادوی اعراب جعل و سرهم می‌کند و بهترین راه مبارزه، درج آیات ساخته شده توسط خودمان در میان گفته‌های محمد است.

«فاِنّهُن الغرانیقُ العُلی و اِنّ شفاعتَهُنّ لَتُرتَجی» «ایشان مرغان بلند پروازند که بر شفاعتشان امید می‌رود»

کاملاً مشخص و معلوم است که این جمله، نوشته یک ادیب و شاعر عرب مشرک است که در میان آیات سوره نجم قرار گرفته، جاسازی شده و به اهل شهر مکه و ... ارائه شده است. شما تصور کنید شبیه پارازیت بوده است که بر روی امواج رادیویی انداخته می‌شود و هیچ ربطی به محمد و زبان و کلام او هم ندارد و اصلاً سطح سواد ابلیس این‌قدر نیست. فقط از عهده یک ادیب و شاعر چیره‌دست عرب مشرک بر می‌آید. چون درست هم وزن آیات سوره نجم است.

غرانیق، جمع غرنوق یا غرنیق است. غرنوق به معنای مرغ آبی است که گردن بلندی دارد و سپید یا سیاه‌رنگ است، به معنای جوان سپید زیباروی نیز به‌کاررفته است. برخی غرنوق را لک‌لک یا بوتیمار (غم‌خورک) نیز معنا کرده‌اند. ازاین‌رو این آیات را غرانیق می‌نامند که به گمان اعراب بت‌ها، مانند پرندگان، به آسمان عروج می‌کنند و برای پرستندگان خود شفاعت می‌نمایند، نزدیکی معنایی دارد.

محمد و پیروانش نیز از این موضوع اصلاً خبری نداشتند بلکه جبرئیل رسول‌الله به او خبر داد که سوره نجم به این صورت توسط مشرکین عرب دست‌کاری و منتشر شده است و آنها نیز اقدام به اصلاح و حذف آن کردند. این در زمانی روی داد که مسلمانان دو گروه شده بودند و گروهی از آنها به حبشه مهاجرت کرده بودند و مشرکین این وضعیت را برای انجام عملیات روانی خود بسیار مناسب دیده بودند و این یک فاجعه است، چون بنی‌اسرائیل بعد از فوت پیامبران اقدام به تحریف کتب می‌کردند. ولی اعراب در زمان حیات و حضور رسول‌الله اقدام به تحریف و یا خرابکاری می‌کردند. اصلاً و ابداً روح و روان محمد از غرانیق خبر نداشت. بلکه اعراب یاوه‌گو و پر رو می‌خواستند که آن خطای بزرگ خودشان را به گردن محمد بی افکنند و از خودشان و آیندگانشان سلب مسئولیت کنند. چون آنها نه‌تنها الله را تا به امروز نشناخته‌اند، بلکه جبرئیل و یا روح‌القدس را نیز نشناخته‌اند.

 

و بلند کردیم بالایشان طور (کوه طور) را به میثاق (عهد) ایشان و گفتیم برایشان [که] داخل شوید درب‌ها را سجده‌ای و گفتیم برایشان تعدی نکنید در شنبه و گرفتیم از ایشان میثاقی (عهدی) محکمی را ۱۵۴ نسا

و هنگامی که آمد موسی برای ملاقات گاه ما، و تکلم کرد او را سرورش، [موسی] گفت سرورم  بنمای مرا [تا] نظاره کنم به سویت، [خداوند] گفت هرگز نمی‌توانی به بینی مرا و لیکن نظاره کن به‌طرف کوه، پس اگر استقرار یافت (ایستاده ماند) مکانش را، پس به‌زودی می‌بینی مرا، پس هنگامی که تجلی (جلو، انعکاس، تابش) کرد سرورش برای کوه، قرارداد آن را  کوبیده‌ای،  و فروافتاد (ولو شد) موسی بیهوشی [شد] ، پس آنگاه که به هوش آمد، گفت پاک (منزه) هستی تو، توبه (برگشت) کردم به سویت و من اولین مؤمنان هستم ۱۴۳ اعراف

 

فرمان خدا اگر بر روح‌القدس صادر شد، به خود انبیا رحم نمی‌کند. زیر ده‌ها و صدها متر خاک و سنگ دفن می‌شوند. چون کشتن و زنده کردن مشغله و کار دائمی آنهاست. بلکه اعراب و اسرائیل مهمل‌باف هستند.

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

الم

این کتاب [که] نیست شکی در آن، هدایتی (راهنمایی) برای متقیان (پرهیزگاران، خدا ترسان) [است]

... بقره

 

در حقیقت هیچ جای شک و شبهه‌ای در قرآن وجود ندارد.

 

یک نظریه جنجالی که توسط دکتر سروش در باب «رؤیای ‌پیامبرانه» ارائه شده و اهل‌سنت را درهم فروریخته اینکه:

یکی از فرضیاتی که به‌تازگی برخی نویسندگان مطرح کرده‌اند، رؤیا انگاری وحی قرآنی و جایگزین‌کردن «تفسیر قران» با «تعبیر قرآن» است. در این فرضیه وحی مصداقی از رؤیا شمرده می‌شود و درنتیجه فهم محتوای آن تنها با خواب‌گزاری میسر است. به ادعای دکتر عبدالکریم سروش این فرضیه از شواهد درون‌متنی و تاریخی کافی برخوردار است.

استنباط ما این است که آنها گفته‌اند زمانی که قرآن بر محمد وحی می‌شده است، اعراب در خواب غفلت و رؤیا و مشغول بت‌پرستی بوده‌اند؛ لذا قرآن هم در خواب به پیامبرشان وحی شده است تا شاید از آن خواب بیدار شوند و اگر امروز قرآن بر محمد وحی می‌شد، ایشان در حال بیهوشی بوده و قرآن در اتاق عمل جراحی قلب باز وحی می‌شد. واقعیت هم این است. اعراب از چند هزار سال پیش تا الان خواب و بیهوش هستند. دنیا را آب برد، مسلمانان را خواب برد. الان که اعراب و اهل‌سنت ادعای مسلمانی دارند خود محمد را به پرستش گرفتند و تخصص امثال سروش رسوا کردن و به خشم آوردن محمد پرستش‌کنندگان است. آنچه اهمیت دارد متن و مفهوم آیات کتاب قرآن است که اعراب و اهل‌سنت از آن هیچ نمی‌داند.

 

آیا قرآن دست‌کاری و تحریف شده است؟

به باور و ایمان ما خیر. فرض کنید کماندو و نیروی مخصوص هستید و زمانی که آماده عملیات و درگیری هستید، متوجه می‌شوید که فرماندهان، شما را به مکان اشتباهی ارسال کرده‌اند و یا اینکه تجهیزات و مهمات شما خراب و فاسد است. شکست و تلف‌شدن شما حتمی است. قرآن هم اگر دست‌کاری و تحریف شده باشد، این‌چنین وضعیت ناهنجاری برای بندگان خداوند روی می‌دهد. پس دست‌کاری و تحریف شدن قرآن غیرممکن است، چون دیگر کتاب خدا محسوب نمی‌شود. نوعی شوخی و سرکاری خواهد بود. الله بندگانش را سرکار نگذاشته و به گمراهی و هلاکت نمی‌کشاند، هرگز و هرگز و ابداً و مطلقاً. خاطرتان جمع، جمع و تخت، تخت باشد. ما شهادت می‌دهیم که قرآن درست و راست است و البته که دست‌کاری و تحریف نشده است. به جان خود سوگند می‌خوریم که درست، درست است. کتب قبل از قرآن همگی تحریف شدند و لذا خداوند به اهل کتاب ارفاق و تخفیف بسیار زیادی قائل خواهد شد. ولی قرآن دست‌نخورده است و الله به مسلمان‌زاده‌ها هیچ‌گونه رحم و تخفیف و ارفاقی قائل نمی‌شود بلکه مجازات آنها چندبرابر نیز می‌شود.

به‌درستی کسانی که ایمان آوردند (حنیفیان، پیروان ابراهیم رسول‌الله) و کسانی که یهودی شدند و نصرانی‌ها (یاری‌کنندگان مسیح رسول‌الله در راه خداوند، به‌اصطلاح امروزی مسیحی‌ها) و ستاره‌پرستان (گروهی از پیروان پیامبران قبل موسی رسول‌الله که به خدای واحد ایمان داشتند و پیرو نوح رسول‌الله بودند) ، کسی که ایمان آورد به خداوند و روز آخر (قیامت) و عملکرد صالحی را، پس برایشان اجرشان نزد سرورشان [باشد] و نیست ترسی برایشان و نه ایشان اندوهگین می‌شوند ۶۲ بقره

البته این امتیازات قبل از ختم قرآن بوده است. اگر کتاب قرآن با تئوری شما در تضاد است، دال بر باور غلط و شیطانی شماست. نه اینکه کتاب قرآن تحریف و یا تغییر داده شده است.

و كسی كه می‌جويد غير اسلام دينی را، پس هرگز قبول نمی‌شود از او و اوست در آخرت از زیان‌کاران. ۸۵  سوره آل عمران

آنچه را که نسخ می‌کنیم از آیه‌ای یا فراموش می‌کنیم آن را، می‌آوریم بهتری از آن یا همانندش را، آیا ندانسته‌ای که به‌درستی خداوند برای هر (تمام) چیزی قادری [است] ۱۰۶ بقره

منظور خداوند در این آیه منسوخ کردن تورات و اناجیل (کتب عهد قدیم و جدید) و جاری کردن قرآن است. چون قبل از این آیه به احکام تحریف شده تورات اشاره نموده است. چنانچه شخص یا گروهی مسلمان ادعا کنند که قرآن دست‌کاری و تحریف شده است، نه‌تنها حجت و دینشان در نزد الله باطل و مردود است بلکه هیچ جایگاه، حق و حقوقی در جامعه و حکومت اسلامی ندارند و باید ترد و متروکه شوند. جایگاه آنها در کنار ملعون‌هایی است که به دشمنی با خدا و رسول برخاسته‌اند.

به زودي ميخوانيم  تو را پس فراموش نكن

مگر آنچه را كه بخواهد خداوند ، بدرستي او ميداند آشكار ( هويدا ) و آنچه را كه پنهان ميشود 7 اعلی

کاملاً واضح است که خاندان محمد قبل از قرآن به انجیل مریم دسترسی داشته‌اند.

به‌درستی کسانی که ایمان آوردند (حنیفیان، پیروان ابراهیم رسول‌الله) و کسانی که یهودی شدند و نصرانی‌ها (یاری‌کنندگان مسیح رسول‌الله در راه خداوند، به‌اصطلاح امروزی مسیحی‌ها) و ستاره‌پرستان (مجوسیان، پارسیان یا پارسایان زرتشتی، گروهی از پیروان پیامبران قبل موسی رسول‌الله که به خدای واحد ایمان داشتند و پیرو نوح رسول‌الله بودند) ، کسی که ایمان آورد به خداوند و روز آخر (قیامت) و عملکرد صالحی را، پس برایشان اجرشان نزد سرورشان [باشد] و نیست ترسی برایشان و نه ایشان اندوهگین می‌شوند ۶۲ بقره

مفاد این آیه برای انسان های قبل از وحی قرآن و نبوت محمد است.

و كسی كه می‌جويد غير اسلام دينی را، پس هرگز قبول نمی‌شود از او و اوست در آخرت از زیان‌کاران. ۸۵ سوره آل عمران

مفاد این آیه هم برای انسان های بعد از وحی قرآن و نبوت محمد است. اینجا هیچ بحثی از ناسخ و منسوخ یا تناقض و ... نیست بلکه بحث زمان و دوران است. بحث قبل و بعد وحی به محمد است.

اصطلاح حقوقی قانون عطف به ما سبق نمی شود

و نيست سرور تو نابود كننده قريه ها تا اينكه مبعوث كند در پايتخت آن ( مادرش ، مركز و دارالحكومه آن ، هر شهر بزرگ در كل منطقه ) فرستاده ای را [تا] بخواند برای ايشان آياتمان را و نبوديم نابود كننده قريه ها مگر اينكه و اهل آن ظالمان [باشند] 59 قصص

یعنی حکم بعد از فرجام خواهی و ابلاغ قابل اجرا است. خدا قبل از ابلاغ دین کسی را مجازات نمی کند. مجازات بعد از ابلاغ و تمرد است.

 

دست‌نوشته‌های صنعا یا قرآن صنعا چیست؟

این مجموعه نفیس و هنری کار دست یک مسلمان هنرمند باذوق و شوق است که حاصل بیش از بیست سال دسترنج، سرمایه، زندگی و هنر او بود. ولی خلفای اول تا سوم گمراه و بی هنر تصمیم به نابودی و امحا آن گرفته بودند. چون از هنر و عشق به قرآن هیچ نمی‌دانستند. یک‌مشت منافق بی‌ذوق بودند. پدیدآورنده قرآن صنعا تصمیم گرفت که آن را خیلی سریع به اتمام برساند و فراری‌اش دهد که متأسفانه ممکن است بعضی جاها دچار خطای املایی و ... شده باشد که جرم، تقصیر و گناه آن به گردن خلفای نادان است. نویسنده و خالق قرآن صنعا یک مسلمان واقعی و موحد بود که تمام عمر، جان و مال خود را در راه کتابت قرآن صرف کرده بود که جاهلان توان درک آن را نداشتند. روحش شاد و درود و سلام ما بر او باد و لعنت و نفرین بر کسانی که در حق او ظلم و ستم روا داشتند. او در نهایت مجبور شد که آن را در مسجدی پنهان و مخفی کند تا به دست آیندگان افتاده و قدردان درد و رنج او باشند که ما قدردان آن زحمتکش هستیم. با شهادت دو مرد عادل و یا گواهی چهار زن درستکار، خیلی چیزها در محاکم قابل اثبات است. صحت و درستی قرآن همیشه و هر زمان با شهادت دو مرد و یا گواهی چهار زن مسلمان و عادل و حافظ قرآن اثبات می‌شود.

و اگر شمایید در ریبی (شکی، دودلی) از آنچه که نازل کردیم بر بنده خودمان، پس بیاورید به سوره‌ای از همانندش و بخوانید شاهدانتان را از غیر خداوند اگر هستید راست‌گویان ۲۳ بقره

 

هدایت و گمراهی در قرآن:

به‌درستی خداوند شرم نمی‌کند (خجالت نمی‌کشد، پروا نمی‌کند) [از این] که بزند مثالی را نه به پشه‌ای پس نه بالاتر (بزرگ‌تر) [از] آن، پس اما کسانی که ایمان آوردند پس می‌دانند [که] به‌درستی آن حقی از [جانب] سرورشان [است] و اما کسانی که کفران کردند، پس می‌گویند چه اراده (قصد) کرد خداوند به این مثالی، گمراه می‌کند به آن بسیاری را و هدایت می‌کند به آن بسیاری را و گمراه نمی‌کند به آن مگر فاسقان را. ۲۶ بقره

اوست کسی که نازل کرد برایت کتاب را، از آن آیاتی محکم‌هایی [است] ، آنها مادر (پایه و اساس) کتاب [هستند] و دیگر متشابهاتی (شبیه‌هایی) [باشند] ، پس اما کسانی که در قلب‌هایشان انحرافی (میل به باطلی است) ، پس تبعیت می‌کنند آنچه را که تشابه دارد (مشابه است) از آن  [جهت] کسب فتنه‌ای و کسب تأویل (تعبیر) آن، و [درحالی‌که] نمی‌داند تأویل (تعبیر) آن را مگر خداوند و راسخان (پایداری کنندگان) در علم، می‌گویند ایمان آوردیم به آن، همگی (تمامی) از نزد سرورمان [است] و متذکر (یادآور) نمی‌شود مگر دارندگان خردها (اندیشه‌ها) ۷ آل عمران

 

این یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر است، کتاب قرآن همان قدر که هدایت‌کننده است، به همان میزان یا بیشتر گمراه‌کننده است. بیش از ۹۰ درصد مسلمان‌زاده‌ها با تعبیر و تفسیر نادرست قرآن، هم خودشان و هم دیگران را گمراه کرده‌اند.

 

تفاوت زنازادگان و حرام‌زادگان در چیست؟

نزدیک شدن به قرآن و مطالعه آن برای زنازادگان ممنوع و حرام شده است. چون ناپاک و نجس هستند و حق ندارند قرآن را لمس کنند، چه برسد به قرائت آن. اما حرام‌زادگان در جهت فتنه‌انگیزی، گمراهی و فریب خود و دیگران می‌توانند به قرآن نزدیک شده و بعد از لمس، آن را مطالعه کنند. ولی همانند مسلمان‌زاده‌ها از آن چیزی نمی‌فهمند و چرت‌وپرت و پرت‌وپلا و هذیان‌گویی می‌کنند تا خودشان و دیگران را فریب داده و گمراه کنند. اما پاکان انگشت شمارند و می‌توانند از قرآن چیزهایی بفهمند.

 

بدرستی آن حتما قرآنی كريمی ( با كرامت و ارجمندی ) [است] 77

در كتابی پوشيده شده ای 78

لمس نمی كند آن را مگر پاك شدگان 79

نازل شدنی از [جانب] سرور عالميان [است] 80 واقعه

 

کتاب قرآن تنها کتاب صحیح، جامع، کامل و بی‌نقص در نزد بشر است که به‌نوعی کاتالوگ جامع کیهان و آفرینش است. ولی فرزندان مشترک آدم و ابلیس چند گروه کلی هستند. گروه اول دانشگاهی هستند که به باور ما و اعتراف خودشان، فرزندان لوسی و انتر درختی هستند و به آن کتاب هیچ توجهی ندارند و آن را بی‌ارزش و اساطیرالاولین می‌دانند. گروه دوم راهب و رهبان یا در ظاهر روحانی هستند که کتب آسمانی قبلی را تحریف کرده و اینک سعی دارند که کتاب قرآن را با تفسیر و نوشتن کتب جعلی، مخدوش و به نفع خود و گروه خاصی استفاده یا سوءاستفاده کنند که به‌نوعی فیلسوف بی‌سواد هستند و گروه سوم فریب‌خوردگان دو گروه قبلی هستند و همگی آنها دنیای امروزی را به گند و عصیان کشیده‌اند. سعی ما تطبیق کتاب قرآن با آفرینش خدا و پیشگویی حوادث ناگوار آینده است. تا بدانند که با چه خالقی، کتاب، آفرینش و سرنوشت شومی طرف حساب هستند.

و نیست از حیوانی در زمین و نه پرنده‌ای [که] پرواز می‌کند به بال‌هایش، مگر اینکه امت‌هایی (طوایفی) همانند شمایند، تفریط (فروگذار)  نکردیم در کتاب از چیزی، سپس به‌سوی سرورشان جمع‌آوری می‌شوند ۳۸ انعام

 

و دلیل آن اینکه تمامی این حرام و یا زنازادگان از دو پدر مشترک و نامشروع یعنی آدم و ابلیس و یک مادر بدکاره به دنیا آمده‌اند. وصف تورات موسی، انجیل مسیح و زبور داوود در قرآن محمد آمده است. ولی متأسفانه به قلم شیاطین تحریف شده‌اند. "قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی دچار آید". تنها با خواندن آنهاست که انسان قدر و منزلت قرآن را درک می‌کند و واقعاً ارزش آن خیلی بیشتر از آن است که انسان جان و مال خود را برای آن فدا کند.

وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا ﴿۱۲۵﴾ نسا

به باور ما محمد رسول‌الله در دوران کودکی دچار دیسگرافیا یا اختلال نوشتن و یا علائم دیسلکسیا اختلال خواندن شده است و تا آخر عمر مفید خود از خواندن و نوشتن منصرف یا ناتوان شده است. یعنی یا خلقت او توسط الله این‌گونه بوده است و یا در دوران کودکی به دلیل غم و اندوه ازدست‌دادن عزیزان نزدیک و دلبندان خود من‌جمله پدر و پدربزرگ، مادر و دایه‌های خود دچار افسردگی حاد و به دنبال آن عدم توانایی در خواندن و نوشتن شده است و دلیل آن اینکه محمد خاتم‌النبیین می‌بایست از تهمت جعل کتاب آسمانی مبرا می‌گشت و بهترین مدرک قطعی برای تبرئه او از اتهام جعل قرآن همین عدم توانایش بوده که در او عارض شده است.  

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ نسا

این یک واقعیت است که در تمامی کتب نگاشته شده به دست بشر اختلاف و پارادوکس وجود دارد و تنها کتابی که در آن اختلاف و تناقض وجود ندارد کتاب قرآن است.

لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۱۶۶﴾ نسا

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا ﴿۱۷۴﴾ نسا

وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾

وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾ مائده

 

أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿۴﴾ مزمل

در حقیقت خداوند به اعراب دستور داده بود که سوره‌های کتاب قرآن را به ترتیب و از اول به آخر بخوانند؛ ولی آن زنازاده‌ها قرآن را از آخر به اول می‌خوانند.

 

کتاب قرآن قبل از اینکه برای اعراب یا مسلمانان بوده باشد، متعلق به شیاطین جن است. آنها معنی و مفهوم آن را خیلی زود و خوب می‌فهمند و درک می‌کنند، چون درگیری فیزیکال با خدا و ملائکه دارند؛ ولی فرزندان آدم یا نوادگان ابلیس رمال چیز زیادی از آن دستگیرشان نمی‌شود. یا آن را رها کرده و آتش می‌زنند یا تبدیل به چیزی همانند داستان‌های هری پاتر و یا ارباب حلقه‌ها می‌شود؛ چون ابلیس یک رمال بدوی پابرهنه جاهل است و یهود، نصارا، سنی و مهدوی شاگردان اول کلاس اویند. نبرد اصلی ما با این چهار گروه گمراه و ضاله است.

 

و این سؤال بسیار مهم که آیا صحابه عادل بودند؟
جواب با قاطعیت منفی است؛ چون آنها در مورد جمع‌آوری و کتابت کتاب قرآن خیانت کردند. اگر کسی خائن در امانت باشد پس به‌هیچ‌وجه عادل محسوب نمی‌شود. آنها در ابتدا قصد داشتند سوره‌های مکی که در نکوهش و مذمت اعراب بت‌پرست است را حذف کنند؛ چون مایه آبروریزی خود اصحاب بود. بعداً به اسرار و پافشاری امثال علی و ابوذر و سلمان مجبور شدند آنها را به آخر کتاب منتقل و سوره‌هایی که در نکوهش و مذمت یهود و نصارا بود را به اول کتاب بیاورند که به‌هرحال به‌نوعی دست‌کاری و تحریف و تغییر کتاب محسوب می‌شود. ایجاد هر گونه تغییری در کتاب قرآن خیانت‌درامانت محسوب شده و دال بر بی‌عدالتی و بی‌انصافی آنهاست. چون این‌گونه جمع‌آوری و کتاب قرآن مورد تأیید علی و... نبود به‌هرحال گزینه‌ای مابین بد و بدتر بود که در آینده ثابت می‌کرد که صحابه عادل نیستند و قرآن فعلی هم مدرک جرم آنهاست. ابوذر و سلمان نیز همراه علی و مخالف صحابه بی‌عدالت و خائن بودند. دلیل دیگر سرقت و غصب خلافت مسیح توسط آنها بود.

 

 

بدرستي آن ، حتما يكي از بزرگان ( كبيران ، با عظمتها ) [است]

بيم دهنده‌اي  براي  بشر ( جماعت ، مردم ، موجود و موجودات دو پا )

براي كسي كه خواست از شماها كه مقدم شود ( جلو زند ، اول شود ، صدرنشين شود )  يا تاخير كند ( عقب بماند ، آخر شود ، بازپس بماند )  37 مدثر

 

بلكه آنست قرآنی ( قرائت شده ای ، قرائت شدنی يا شونده ای و .. ) ، مجيدی ( شريفی ، بزرگواری ، گرامی قدری ، عالی مرتبه ای ، بلند پايه ای )

در لوحی  محفوظ  [است] 22 بروج

و حتما آسان كرده ايم قرآن را برای ذكر ( يادآوری ، پند و اندرز ) ، پس آيا [هست] از متذكری ( يادآوری كننده و پند و اندرز شونده ای ) 17 قمر

 

 

و خلق نكرديم آسمان و زمين و آنچه را كه مابين آن دو است  بيهوده ای  ( باطلی ) ، آن گمان كسانی است كه كفران كردند ، پس وای برای كسانی كه كفر ورزيدند از آتش

آيا  قرار ميدهيم كسانی را كه ايمان آوردند  و عمل كردند  صالحات را ، همانند مفسدان ( تبهكاران ) در زمين  ، يا قرار ميدهيم متقيان ( خدا ترسان ، پرهيزگاران ) [را] همانند هرزگی كنندگان ( فسق و فجور كنندگان )

كتابی [است كه] نازل كرديم  آن را به جانب تو ، مباركی ( فرخنده ، خجسته ، خوش قدمی ) ، ميبايست تدبير ( انديشه و تعقل ، تفكر ، تامل ) كنند آيات  آن را و ميبايست متذكر شود دارندگان خردها ( انديشمندان ) 29 ق

 

كسانی كه تبعيت می كنند رسول ( فرستاده ) را ، نبی ( خبر رسانی ) [كه] امی ( چون مردم عادی ) [است] ، همان كسی كه می يابند او را نوشته شده ای در نزد ايشان در تورات و انجيل ، دستور ميدهد ايشان را به معروف ( كار نيكی ) و نهی ( منع ) ميكند ايشان را از  منكر ( ناخوش آيند و ناپسند ) و حلال ( آزاد ) ميكند برای ايشان پاكی ها  و حرام ( ممنوع و غير مجاز ) ميكند برای ايشان خبيثها ( ناپاكی و پليدی ها ) را و خالی ميكند ( زمين ميگذارد ) از ايشان سنگينی ( بار گناه ) ايشان را و زنجيرها ( قيد و بندها ، مشكلات دست و پا گير ) را ، آنكه بود برای ايشان ، پس كسانی كه ايمان آوردند به او و عزيز ( گرامی ) به دارند او را و ياری كنند او را و تبعيت كنند نور را ، آنكه نازل شد همراه با او ، آنها ، ايشانند رستگاران

بگو ای انسيان ( مردم ) من رسول ( فرستاده ) خداوند به جانب شما به جملگی ( همگی ) [هستم] ، كسی كه از برای اوست فرمانروايی ( مالكيت ، پادشاهی ) آسمانها و زمين ، نيست خدايی مگر او ،  زنده ميكند و می ميراند ، پس ايمان آوريد به خداوند و رسولش ( فرستاده اش ) نبی ( خبر رسان ، ابلاغ گر ) امی (  درس نخوانده و مكتب نرفته ، چون عموم مردم آن زمان ) ، كسی كه ايمان دارد به خداوند و كلماتش ( سخنانش ) و تبعيت كنيد او را ، باشد برای شما كه هدايت شويد ( راه يابيد ) 158 اعراف

و زمانی كه خوانده شود قرآن ، پس گوش فرا دهيد برای آن و ساكت ( خاموش ) شويد ، باشد برای شما كه رحم كرده شويد ( مورد رحم واقع شويد ) 204 اعراف

 

و گفت كسانی كه كفر ورزيدند ، چرا نازل نشد برای او قرآن همگی به يك باره ای ، آنچنان برای اينكه ثابت ( پايدار ) كنيم به [وسيله] آن دلت را و ميخوانيم سرودنی ( شمرده شمرده  و به ترتيبی )

و نمی آورند تو را به مثالی مگر اينكه آورديم تو را به حق ( حقيقت ) و نيكو تفسيری 33 فرقان

 

و اگر ميخواستيم ، حتما برمی انگيختيم در هر ( تمام ) قريه ای منذری ( هشدار دهنده ای ) را

پس اطاعت نكن كافران را و جهاد كن ايشان را به [وسيله] آن جهادی بزرگی را 52 فرقان

 

و آن چيزی را كه وحی كرديم به جانب تو از كتاب ، آن حق ( حقيقت و واقعيت ) است ، تصديق كننده ای برای آنچه كه پيش روی آن است ، بدرستی خداوند به بندگانش حتما آگاه بينايی است

سپس وارث كرديم ( ارث داديم ) كتاب را [به] كسانی كه برگزيديم از بندگانمان ، پس از ايشان است ظالمی برای نفسش ( خودش ) و از ايشان است ميانه رويی و از ايشان است سبقت گيرنده به خيرات ( نيكی ها ) به اذن ( اراده و اجازه و دستور و خواست ) خداوند ، آن اوست فضل ( فضيلت ) بزرگ 32 فاطر

 

تورات و انجیل چیست؟
اگر مطالب بعد نبوت محمد از قرآن نادیده گرفته شوند، قرآن می‌شود انجیل و اگر مطالب بعد از تولد مسیح نادیده گرفته شوند، می‌شود تورات و به همین سادگی. پس ما به کتب تورات و انجیل اصلی دسترسی کاملی داریم که یهود و نصارا ندارند.

 

و آنچنان نازل كرديم آن را قرآنی عربی و توصيف ( توضيح و تشريح ) كرديم در آن از وعده داده شده برای اينكه باشد كه ايشان تقوی ( پرهيزگاری ) كنند يا بازگو كند برای ايشان يادآوری را 113 طه

پس متعاليست خداوند پادشاه حقيقی و عجله نكن ( سبقت نگير ) به قرآن از قبل اينكه مقتضی شود ( تمام شود ) به جانبت وحی آن و بگو سرور ، زياد كن مرا علمی ( دانشی ) را

 

و بدرستی آن حتما نازل شده سرور عالميان است

نازل كرد به آن روح الامين ( روح القدس ، جبرئيل ، امانت دار )

برای قلبت ، برای اينكه باشی از هشدار دهندگان

به زبانی عربی آشكاری ( روشن و واضحی )

و بدرستی آن حتما در نوشته ها ( كتب ) اوليها ( گذشتگان ، بدوی ها )

آيا نبوده است برای ايشان نشانه ای كه ميشناسد او را دانايان ( باخبران ، علما )  پسران ( خاندان ) اسرائيل

و اگر نازل ميكرديم آن را برای بعضی [از] غير عربها

سپس می خواند آن را برای ايشان ، نبودند به آن مومنان ( ايمان آورندگان )

آنچنان درميپويانيم آن را در قلبهای مجرمان

ايمان نياورند به آن تا اينكه ببينند عذاب دردناك را 201 شعرا

 

و نابود نكرديم از قريه ای مگر اينكه برای آن هشدار دهندگان [بودند]

ذكری و نبوديم ظالمان

و نازل نكرد به آن شياطين

و شايسته نيست برای ايشان و استطاعت ندارند

بدرستی ايشان از استماع ( شنيدن ) حتما معزولند ( دور شدگان و بركنار شدگانند )

پس نخوان همراه با خداوند خدای ديگر را ، پس ميشوی از عذاب شدگان

و هشدار ده معاشرانت ( همزيستانت ) نزديكان را

و پايين بياور بالت را ( زير چتر و بالت بگير ) برای آن كس كه تبعيت كرد تو را از مومنان

پس اگر تمرد كرد تو را ، پس بگو بدرستی من بری ( پاك و بدورم ، بی گناهم ) از آنچه كه انجام ميدهيد

و توكل كن برای عزيز ( قدرتمند ) رحيم ( آمرزنده )

كسی كه ميبيند تو را زمانيكه به پا ميخيزی

و برگشتن ( از سجده بلند شدن ) تو را در [ميان] سجده كنندگان ( نماز خوانندگان )

بدرستی اوست شنوای عالم ( آگاه و دانا )

آيا باخبر كنم شما را برای كسی كه نازل ميشودش شياطين

نازل ميشود برای هر دروغگويی ( بزهكاری ) گناه كاری

می افكنند ( فرا می دهند ) گوش ( شنود ) را و بيشتر ايشان دروغگويانند

و شاعران را  تبعيت ميكنند ايشان را فريب خوردگان ( گمراهان )

آيا نديدی كه بدرستی ايشان در هر ( تمام ) دره ای ( دياری ) گيج و متحيرانند ( سرگردان و حيرانند )

و بدرستی ايشان ميگويند آنچه را كه عمل نميكنند

مگر كسانی كه ايمان آوردند و عمل كردند صالحات را و ذكر ( ياد ) كردند خداوند را بسياری و ياری جستند از بعد آنچه كه ظلم شدند و به زودی ميداند كسانی كه ظلم كردند كه كدام بازگشتگاهی را باز ميگردند 227 شعرا

 

و شايسته نباشد اين قرآن را كه افترا بسته شده باشد ( جعل شده باشد ) از [جانب] غير خداوند و ليكن تصديق آنكه پيش رويش است [از تورات و انجيل] و تشريح كتاب [است كه]  نيست شكی در آن از [جانب] سرور عالميان [است]

يا ميگويند افترا بسته آن را ( جعل كرده است آن را ) ، بگو پس بياوريد به سوره ای همانندش را و بخوانيد از آن كس كه استطاعت داريد از غير خداوند اگر شماييد راستگويان

بلكه تكذيب كردند به آنچه  كه احاطه ندارند به علمش و فعلا نيامده [است] ايشان را تاويل آن ، آنچنان تكذيب كرد كسانی كه از قبل ايشان بودند ، پس بنگر چگونه باشد عاقبت ظالمان 39 یونس

 

https://www.aparat.com/v/l039en8

 

محمدرضا طباطبايي  20/12/1400

www.ki2100.com