-
سوگند شب را ، هنگامي كه ميپوشاند (
تاريك ميكند ، پرده ميپوشاند ، پرده مي اندازد يا مي افكند )
-
و روز را ، هنگامي كه تجلي ميكند (
جلوه ميكند ، برق ميزند ، خودنمايي ميكند )
-
و آنچه ( هر
آنچه را كه ) آفريد ( خلق كرد ) ، مذكر (
نر ) و مونث (
ماده )
-
بدرستي سعي شما (
تلاش و كوشش شما )
حتما پراكنده ( متفرق ) [است]
-
پس اما كسي كه عطا (
تقديم ، پيش كش ، تسليم مال ، منظور احسان و
زكات ، هزينه در راه خداوند )
نمود و پرهيزگاري ( دوري ، خودداري ،
ترس از گناه و خوف از خداوند ) كرد
←
-
و تصديق ( گواهي
، تاييد )
كرد به
خوبي ( نيكويي ، نيكوكاري ، نيك عملي
)
-
پس بزودي سير (
سوق ) ميدهيم او را بري آسودگي (
آساني ،
رفاه ، راحتي ، آسايش ، نيك بختي )
-
و اما كسي كه بخل (
خسيسي ) كرد و [احساس] بي نيازي كرد (
خودكفايي كرد ، لزومي جهت انفاق نديد )
-
و دروغ شمرد (
انكار كرد ) به خوبي (
نيكويي ، نيكوكاري )
-
پس بزودي سير ميدهيم او را بري
سختي ( دشواري ، تنگنايي ،
گير و دار ، اسارت ، مكافات )
-
و بي نياز ( كفايت )
نميكند از او مالش ( دارايي و ثروتش ) ، هنگامي
كه رد مي شود ( گذر ميكند ، تردد ميكند ،
برمي
گردد ، مي ميرد
)
-
بدرستي براي ماست (
به عهده ماست ) حتما هدايت ( راهنمايي
)
-
و بدرستي براي ماست
حتما آخرت (
آينده ، بعد از قيامت
) و اوليه (
گذشته ، قبل از قيامت )
-
پس ترسانيدم شما را ( پند و اندرز
، هشدار دادم شما را ) [از] آتشي زبانه كشنده
( بي دود )
-
درنمي آيد به آن (
كشيده نميشود به آن ) ، مگر شقي ترين
( بدبختترين ، نگون بختترين ، رو سياه ترين ، مفلوكترين )
-
كسي كه تكذيب كرد (
انكار و دروغ شمرد ) و روي گرداني كرد ( فرار و پشت كرد
، سر دواند ، سرپيچي كرد )
-
و بزودي كنار گذاشته ميشود
( دور ميشود ، اجتناب و خودداري ميشود
) آن
[جهنم]
را ، پرهيزگارترين (
تقوي پيشه ترين ، خدا ترس ترين )
-
كسي كه ميدهد (
عطا ميكند ) مالش را (
دارايي و ثروتش را ) ، پاك
ميشود ( تزكيه ميشود ، صاف ميشود ، تميز ميشود )
-
و [اينكه] نيست بري احدي (
شخصي ، كسي ) در نزدش [نزد
خداوند] از نعمتي [جايزه و مزدي كه] پاداش گرفته شود
←
-
مگر [اينكه
جهت] كسب ( طلب ، درخواست ) وجه (
صورت ، خشنودي ، رضايت ) سرورش بزرگترين ( بزرگوارترين در مقام و درجه )
[عملي انجام داده باشد]
-
و حتما به زودي زود راضي
ميشود (
خوشنود ميشود از اجرش )