-
برائتی (
بيزاری ، پاك جويی ، تبری ) از [جانب]
خداوند و رسولش به جانب كسانی كه پيمان ( معاهده
) بستيد از مشركان
-
پس سياحت (
سير و سفر ) كنيد در زمين چهار ماههايی را و بدانيد [كه]
بدرستی شما غير عاجز كنندگان خداوند [هستيد]
و بدرستی خداوند خوار ( رسوا ) كننده
كافران [است]
-
و اعلامی (
اطلاعيه ای ) از خداوند و رسولش به جانب انسيان (
مردم ) [در]
روز حج بزرگ ، بدرستی خداوند متبری ( بيزار ،
پاك ) است از مشركان و [همچنين]
رسولش ، پس اگر توبه كرديد ( برگشتيد ) ،
پس آنست بهتری برايتان و اگر رو برگردانديد ، پس بدانيد [كه]
بدرستی شما غير عاجز كنندگان خداوند [هستيد]
و بشارت ده كسانی را كه كفران كردند به عذابی دردناكی
-
مگر كسانی را كه پيمان (
معاهده ) بستيد از مشركان ، سپس نقض
نكرده اند شما را چيزی و هم پشتی ( ياری
) نكرده اند برايتان [برعليه تان] شخصی
را ، پس تمام كنيد به جانبشان عهدشان را تا مدت (
فرصت ) ايشان ، بدرستی خداوند دوست می
دارد متقيان را
-
پس زمانی كه بركنده (
تمام ) شد ماههای حرام (
ممنوع ) ، پس بكشيد مشركان را جايی كه
دريافتيد ايشان را و بگيريد ايشان را و محصور (
محاصره ) كنيد ايشان را و بنشينيد برايشان هر كمينگاهی را ، پس
اگر توبه كردند و به پا داشتند نماز را و دادند زكات را ، پس ول كنيد [به]
راهشان ، بدرستی خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
و اگر يكی از مشركين پناه خواست تو
را ، پس پناه ده او را ، تا اينكه بشنود كلام خداوند را ، سپس برسانش
محل امنش را ، آن به اين دليل است كه ايشان قومی [هستند]
كه نمی دانند
-
چگونه باشد برای مشركين عهدی
نزد خداوند و نزد رسولش ، مگر كسانی كه عهد كرديد نزد مسجدالحرام
، پس آنچه كه پايداری ( صبر ) كردند
برايتان ، پس استقامت ( صبر ، حوصله )
كنيد برايشان ، بدرستی خداوند دوست می دارد متقيان را
-
چگونه و اگر چيره شوند (
متحد شوند ) برايتان ، مراقبت (
مراعات ) نمی كنند در شما هم قبيله ای و
نه عهدی ( پيمانی ) را ، راضی (
خشنود ) می كنند شما را به دهن هايشان و
ابا ( امتناع كند ) قلبهايشان و بيشترشان
فاسقان ( نافرمانان ) [هستند]
-
خريدند (
فروختند ، داد و ستد كردند ) به آيات خداوند بهايی اندكی را ،
پس سد ( منع ) كردند از راهش ، بدرستی
ايشان بد [است] آنچه را كه عمل می كردند
-
مراقبت (
مراعات ) نمی كنند در مومنی هم ايلی و نه عهدی را و ايشان ،
ايشانند تعدی ( تجاوز ) كنندگان
-
پس اگر توبه كردند (
برگشتند ) و به پا داشتند نماز را و
دادند زكات را ، پس برادرانتان [هستند]
در دين و تشريح می كنيم آيات را برای قومی كه می دانند
-
و اگر نقض كردند سوگندهايشان را از
بعد عهدشان و طعنه ( زخم و ضربه ، آسيب
) زدند در دينتان ، پس قتال ( پيكار )
كنيد پيشوايان ( امامان ، جلوداران ) كفر
را ، بدرستی ايشان را نيست امنيتی ( اعتمادی ،
سوگند و عهدی ، امانت داری )
برايشان ، باشد برای ايشان كه نهی ( بازداشته
) شوند
-
آيا قتال (
نبرد ) نمی كنيد قومی را كه نقض كردند پيمانشان (
سوگند و عهدشان ) را و همت كردند به
اخراج رسول و ايشان آغاز كردند [جنگ با]
شما را اولين باری ، آيا می ترسيد ايشان را ، پس خداوند مستحق تر [است]
كه بترسيدش ، اگر شماييد مومنان
-
قتال ( نبرد
) كنيد ايشان را ، عذاب می كند ايشان را خداوند به دستانتان و خوار می
كند ايشان را و ياری می كند شما را برايشان [برعليه
ايشان] و شفا ( بهبودی ) می دهد
سينه های قومی مومنان را
-
و می برد (
برطرف ميكند ) كينه قلبهايشان را و می بخشد خداوند برای كسی كه
می خواهد و خداوند دانايی حكيمی [است]
-
آيا گمان كرديد كه ترك (
رها ) كرده می شويد و [در
حاليكه] هنوز نشناخته باشد خداوند كسانی را كه جهاد (
سعی ) كردند از شما و نگرفته اند از غير
خداوند و نه رسولش و نه مومنان دوستی ( هم دم و
محرم اسراری ) را و خداوند آگاه است به آنچه كه عمل می كنيد
-
شايسته نيست برای مشركان كه عمران (
آباد ) كنند مساجد خداوند را ، [در
حاليكه] شاهدانی برای خويشتن به كفر [هستند]
، ايشان نابود شود اعمالشان و در آتش ايشانند جاودانان
-
جز اين نيست كه عمران (
آباد ) می كند مساجد خداوند را كسی كه
ايمان آورد به خداوند و روز آخر و به پا داشت نماز را و داد زكات را و
نترسيده است مگر خداوند را ، پس اميد كه ايشان باشند از راه يافتگان
-
آيا قرار داديد نوشاندن حجاج و
آبادانی مسجدالحرام را همانند كسی كه ايمان آورد به خداوند و روز آخر و
جهاد ( تلاش ) كرد در راه خداوند ، برابر
نيستند نزد خداوند و خداوند هدايت نمی كند قوم ظالمان را
-
كسانی كه ايمان آوردند و مهاجرت
كردند و جهاد ( تلاش ) كردند در راه
خداوند به اموالشان و جانهايشان ، بزرگتر درجه ای نزد خداوند [هستند]
و ايشان ، ايشانند رستگاران ( نجات يافتگان
)
-
بشارت ده ايشان را [از
جانب] سرورشان به رحمتی از او و خوشنودی هايی و باغهايی برايشان
[كه] در آن پر نعمتی به پا شده ای [باشد]
-
جاودانان در آن ابدی (
هميشگی ) [هستند]
، بدرستی خداوند نزدش اجری بزرگی [است]
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، اتخاذ
نكنيد پدرانتان و برادرانتان را دوستانی (
سرپرستانی ) اگر دوست تر داشتند كفر را بر ايمان و كسی كه دوستی
می كند ايشان را از شما ، پس ايشان ، ايشانند ظالمان
-
بگو اگر باشد پدرانتان و پسرانتان و
برادرانتان و زوجهايتان و نزديكانتان و اموالی كه به دست آورديد (
اندوختيد ) آن را و تجارتی [كه]
می ترسيد كسادی ( بی رونقی ) آن را و
خانه ها [كه] خشنوديد آن را دوست داشتنی
تر [هستند] به جانبتان از خداوند و رسولش
و جهادی ( تلاشی ) در راهش ، پس چشم به
راه ( ساكن و منتظر ) باشيد تا اينكه
بياورد خداوند به فرمانش و خداوند هدايت نمی كند قوم فاسقان (
نافرمانها ) را
-
حتما ياری كرده است شما را خداوند
در سرزمينها ( كار زارها ) بسياری و روز
حنين ، زمانی كه متعجب كرد شما را كثرتتان (
فزونی شما ) ، پس بی نياز نكرد از شما چيزی را و تنگ گرفت (
بخل كرد ) برايتان زمين به آنچه كه فراخی
( گستردگی ، خوش آمد گويی ، سخاوتمندی ، استقبال
) كرد ، سپس روبرگردانديد پشت كنندگان ( فرار
كنندگان )
-
سپس نازل كرد خداوند سكينه اش (
آرامش خاطرش ) را برای رسولش و برای مومنان و نازل كرد لشگرهايی
[را كه] نمی ديديد (
نديده بوديد ) آن را و عذاب كرد كسانی را
كه كفران كردند و آن جزای كافران [بوده است]
-
سپس می بخشد خداوند از بعد آن برای
كسی كه می خواهد و خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، جز اين
نيست كه مشركان نجسی [هستند] ، پس نزديك
نشوند مسجدالحرام را بعد سالشان اين ( امسال
) ، اگر ترسيديد فقر ( تنگدستی ، تنگنا )
را ، پس به زودی بی نياز ( كفايت ) می
كند شما را خداوند از فضلش اگر بخواهد ، بدرستی خداوند دانايی
حكيمی [است]
-
قتال ( نبرد
) كنيد كسانی را كه ايمان ندارند به خداوند و نه به روز آخر و حرام نمی
شمارند آنچه را كه حرام كرد خداوند و رسولش و تدين (
دين داری ) نمی كنند دين حق را از كسانی كه داده شدند كتاب را ،
تا اينكه بدهند جزيه ( ماليات ) را از
دستی و ايشانند پستها ( كم بها و ارزشها ،
فرومايگان )
-
و گفت يهود [كه]
عزيز ( يوسف رسول الله ) پسر خداوند [است]
و گفت نصاری [كه] مسيح پسر خداوند [است]
آن سخن ايشان به دهن هايشان [است] هم
آهنگ ( همراه ، شبيه ) می شوند سخن كسانی
را كه كفران كردند از قبل ، بكشد ايشان را خداوند ، كجا دروغ پردازی (
شايعه پراكنی ) می كنند
-
برگرفتند راهبان [يهود
، خاخام ها] شان و راهبان [ نصاری ،
كشيشان] شان را اربابانی ( سرورهايی
) از غير خداوند و [همچنين] مسيح پسر
مريم را و فرمان ( دستور و امر ) نشدند
مگر برای اينكه عبادت ( بندگی ) كنند
خدايی تكی را ، [كه] نيست خدايی مگر او ،
پاك است او از آنچه كه شرك می ورزند
-
می خواهند كه خاموش كنند نور خداوند
را به دهان هايشان ، و ابا ( خودداری ) [نه]
می كند خداوند مگر اينكه [تا
اينكه] تمام كند نورش را و اگر چه كراهت داشته باشد كافران
-
اوست كسی كه ارسال كرد رسولش را به
هدايت و دين حق برای اينكه چيره كندش برای دين جملگيش و اگر چه كراهت
داشته باشد مشركان
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، بدرستی
بسياری از كشيشان و راهبان حتما می خورند اموال انسيان (
مردم ) را به باطل و سد (
منع ) می كنند از راه خداوند و كسانی كه
گنجينه ( ذخيره ) می كنند طلا و نقره را
و انفاق ( هزينه ) نمی كنندش در راه
خداوند ، پس بشارت ده ايشان را به عذابی دردناكی
-
روزی كه سوزان (
ملتهب ) می شود برايش در آتش جهنم ، پس
داغ شود به آن پيشانی ايشان و كنارهايشان (
پهلوهايشان ) و پشتهايشان ( عقبهايشان
) ، اينست آنچه را كه گنجينه كرديد برای خويشتن ، پس بچشيد آنچه را كه
گنجينه می كرديد
-
بدرستی تعداد ماهها نزد خداوند دو
ده ( دوازده ) ماهی در كتاب خداوند [است]
، روزی [كه] خلق كرد آسمانها و زمين را
از آن ، چهارتايی ( چهار ماهی ) حرام
شدهای [است] ، آن دين به پا خواسته [استوار
است] ، پس ظلم نكنيد در آنها خويشتن را و قتال (
پيكار ) كنيد مشركان را همگی (
متحدا ) ، همچنان كه قتال (
نبرد ) می كنند شما را همگی و بدانيد [كه]
بدرستی خداوند همراه متقيان [است]
-
جز اين نيست كه فراموشی (
از ياد بردن ) افزونی در كفر [است
كه] گمراه شود به [سبب] آن
كسانی كه كفران كردند ، حلال می كنندش سالی و حرام می كنندش سالی ،
برای اينكه پايمال كنند تعداد آنچه را كه حرام كرد خداوند ، پس حلال
كنند آنچه را كه حرام كرد خداوند ، زينت يافت برايشان بدی اعمالشان و
خداوند هدايت نمی كند قوم كافران را
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، چيست
شما را زمانی كه گفته شود برايتان به شتابيد (
بسيج شويد ) در راه خداوند ، سنگين ميشويد به جانب زمين ، آيا
راضی ( خشنود ) شديد به زندگانی دنيا از
[عوض] آخرت ، پس نيست متاع زندگانی دنيا
در [مقابل] آخرت مگر اندكی
-
اگر گردهم نياييد ، عذاب می كند شما
را عذابی دردناكی را و تبديل ( جايگزين )
می كند قومی غير شما را و ضرر نمی رسانيدش چيزی را و خداوند برای هر
چيزی توانايی [است]
-
اگر ياری نكنيدش ، پس ياری كردش
خداوند زمانی كه خارج كردش كسانی كه كفران كردند [در
حاليكه] دومی ( دومين ) دوتا (
دو نفر ) [بود]
، زمانی كه بودند آن دو در غار ، آنگاه كه می گفت برای همراهش (
يارش ) ، اندوهگين نباش [كه]
بدرستی خداوند همراه ماست ، پس نازل كرد خداوند سكينه اش (
آرامش و آسودگی خاطرش ) را برايش و حمايت
( تاييد ) كردش به لشگرهايی [كه]
نديديدش و قرار داد كلمه كسانی را كه كفران كردند پست (
پايين ) و كلمه خداوند آن بالاست (
والاتر است ) و خداوند عزيزی (
قدرتمندی ) حكيمی [است]
-
بشتابيد (
گردهم آييد ) مخفيانه ای و سنگينی و جهاد (
تلاش ) كنيد به اموالتان و جانهايتان در
راه خداوند ، آن [عمل] شما بهتری [است]
برايتان اگر شما می دانيد
-
اگر باشد متاعی (
سود و منفعت ، مال و بهره ای ) نزديكی و
مسافرتی مقصودی ( مورد نظری ) ، حتما
تبعيت می كردند تو را و ليكن دور شد ( دور به
نظر رسيد ) برايشان فاصله ( بعد مسافت و
دوری ) و به زودی سوگند می خورند به خداوند [كه]
اگر استطاعت داشتيم ، حتما خارج می شديم همراه شما [تا]
هلاك ( فدا ) كنند جانهايشان را و خداوند
می داند [كه] بدرستی ايشان حتما
دروغگويانند
-
عف كند خداوند از تو ، چرا اذن دادی
برايشان تا [قبل از] اينكه مبين (
آشكار ) شود برايت كسانی را كه
راست گفتند و [تا اينكه بعدا] بشناسی
دروغگويان را
-
اذن ( اجازه
) نمی خواهند تو را كسانی كه ايمان دارند به خداوند و روز آخر كه جهاد
( تلاش ) كنند به اموالشان و جانهايشان و
خداوند داناست به متقيان
-
جز اين نيست كه اذن می خواهند تو را
كسانی كه ايمان ندارند به خداوند و روز آخر و شك كرد (
مردد شد ) قلبهايشان ، پس
ايشان در ريبشان ( شك و ترديدشان )
مشكوك ( دو دل ) هستند
-
و اگر اراده می كردند خروج را ،
حتما آماده می كردند برايش آمادگی را و ليكن كراهت داشت خداوند
برانگيختن ايشان را ، پس سست ( بی حوصله و تنبل
) كرد ايشان را و گفته شد [كه] بنشينيد
همراه نشستگان
-
اگر خارج می شدند در شما (
همراه با شما ) ، نمی افزودند شما را مگر از هم گسيختگی (
هرج و مرج ، تفرقه ای ، خيانتی ) را و
حتما می نهادند [آن تفرقه را] ميانتان ،
می جستند شما را فتنه ای ( شری ) و در
شماست شنوندگان ( استراق سمع كنندگان ، جاسوسان
) برايشان و خداوند داناست به ظالمان
-
حتما جسته اند فتنه ای را از قبل و
برگرداند برايت كارها را تا اينكه آمد حق و چيره (
نمايان شد ) فرمان خداوند و ايشانند
كراهت داشتگان
-
و از ايشان كسيست كه می گويد اذن (
اجازه ) ده برايم و به فتنه نه انداز مرا
، آگاه باشيد در فتنه سقوط كردند و بدرستی جهنم ، حتما محيطی (
احاطه شده ای ) به كافران [است]
-
اگر اصابت كند تو را نيكی ، بد [حال]
شوند ايشان و اگر اصابت كند تو را مصيبتی ، می گويند [كه]
گرفته ايم كارمان را از قبل و روبرمی گردانند و [در
حاليكه] ايشانند شادمانی كنندگان
-
بگو هرگز اصابت نمی كند ما را ، مگر
آنچه را كه نوشت خداوند برايمان ، اوست سرپرست (
دوست ) ما و برای خداوند ، پس حتما توكل می كند مومنان
-
بگو آيا انتظار می كشيد به ما مگر
يكی از دو نيكی ( خوبی و خوشی ) را و [در
حاليكه] ماييم منتظران به شما كه اصابت دهد شما را خداوند به
عذابی از نزدش يا به دستمان ، پس منتظر باشيد كه ماييم همراه شما
منتظران
-
بگو اگر انفاق (
هزينه ) كنيد خود خواسته يا با كراهت ،
هرگز قبول نمی شود از شما ، بدرستی شما ، شماييد قومی فاسقان (
نافرمانها )
-
و منع نكرد ايشان را كه قبول شود از
ايشان نفقات ( هزينه های ) ايشان ، مگر
اينكه بدرستی ايشان كفران كردند به خداوند و به رسولش و نمی آورند نماز
را مگر و [در حاليكه] ايشان كسل (
تنبل ) ها [هستند]
و انفاق ( هزينه ) نمی كنند جز اينكه و
ايشان باشند كراهت داشتگان
-
پس متعجب نكند تو را اموالشان و نه
اولادشان ، جز اين نيست كه می خواهد خداوند برای اينكه عذاب كند ايشان
را به آن در زندگانی دنيا و نابود كند جانهايشان را و [در
حاليكه] ايشان كافران [باشند]
-
و سوگند می خورند به خداوند [كه]
بدرستی ايشان حتما از شمايند و نيستند ايشان از شما و ليكن ايشان قومی
[هستند كه] می ترسند (
تفرقه می افكنند )
-
اگر بيابند پناهگاهی يا غارهايی يا
ورودگاهی را ، حتما برمی گردند به سويش و [در
حاليكه] ايشان می دوند
-
و از ايشان كسيست كه ايراد می گيرد
تو را در صدقه ها ، پس اگر داده شوند از آن راضی شوند و اگر داده نشوند
از آن ، آنگاه ايشان خشمگين می شوند
-
و اگر بدرستی ايشان راضی می شدند
آنچه را كه داد ايشان را خداوند و رسولش را و می گفتند بس (
كافی ) است ما را خداوند ، به زودی می
دهد ما را خداوند از فضلش و [همچنين]
رسولش را ، ما به سوی خداوند راغبان [هستيم]
-
جز اين نيست كه صدقات برای فقرا و
مسكينهاست و عمل كنندگان ( كارگزاران )
برايش و الفت دهند قلبهايشان را و در گشودن بند (
آزاد كردن برده ) و بدهكاران و در
راه خداوند و در راه مانده ( مسافر ) ،
فريضه ای ( لازم شده ای ) از خداوند و
خداوند دانای حكيمی [است]
-
و از ايشان كسانی [هستند]
كه اذيت می كنند نبی ( خبر و پيغام رسان
) را و می گويند [كه] اوست زود باوری ،
بگو زود باوری بهتری [است] برايتان ،
ايمان دارد به خداوند و باور دارد برای مومنان و رحمتی [است]
برای كسانی كه ايمان دارند از شما و كسانی كه اذيت می كنند رسول خداوند
را ، برايشان عذابی دردناكی [است]
-
سوگند می خورند به [نام]
خداوند برايتان برای اينكه راضی كنند شما را و خداوند و رسولش مستحق
ترند كه راضی كنندش ، اگر بودند مومنان
-
آيا ندانسته اند كه بدرستی كسی كه
دشمنی ( مخالفت ) می كند خداوند و رسولش
را ، پس بدرستی برايش آتش جهنم [است]
جاودانی در آن [باشند]
، آنست خواری بزرگ
-
می هراسد (
پروا می كند ) منافقان ( دو رويان ،
تفرقه افكنان ) كه [مبادا] نازل
شود برايشان سوره ای [كه] خبر (
آگهی ) دهد ايشان را به آنچه كه در
قلبهايشان [است] ، بگو تمسخر كنيد [كه]
بدرستی خداوند خارج كننده ای [است] آنچه
را كه پرهيز ( دوری ، هراس ) می كنيد
-
و اگر بپرسی ايشان را ، حتما می
گويند [كه] جز اين نيست كه ما فرو می
رويم ( بازی گوشی می كنيم ) و سرگرمی می
كنيم ، بگو آيا به خداوند و آياتش و رسولش شما تمسخر می كنيد
-
عذر و بهانه نياوريد ، كفران كرده
ايد بعد ايمانتان ، اگر عف كنيم از طايفه ای از شما ، عذاب می كنيم
طايفه ای را به اين دليل كه ايشان بودند مجرمان
-
مردان منافق و زنان منافق ، بعض
ايشان از بعضی فرمان می دهند به ناپسند ( منكر
) و نهی می كنند از نيكی ( معروف ) و قبض
( بسته ) می كنند دستانشان را ، فراموش
كردند خداوند را ، پس فراموش كرد ايشان را ، بدرستی منافقان (
دو رويان ) ايشانند فاسقان (
نافرمانها )
-
وعده داد خداوند مردان منافق و زنان
منافق و كافران را آتش جهنم ، جاودانانند در آن ، آن حساب ايشان [است]
و لعنت كرد ايشان را خداوند و برايشان عذابی به پا خواسته ای (
جاری شده ای ) [است]
-
همانند كسانی كه از قبل شما بودند
قوی تر از شما نيرويی و بيشتر اموالی و اولادی [داشتند]
، پس متمتع شدند به نصيبشان ، پس متمتع شديد به نصيبتان ، همچنان كه
متمتع شد كسانی كه از قبل شما [بودند] به
نصيبشان و فرو رفتيد همانند كسی كه فرو رفتند ، ايشان نابود شد
اعمالشان در دنيا و آخرت و ايشان ، ايشانند زيان كاران
-
آيا نيامد ايشان را خبر كسانی كه از
قبل ايشان [بودند] ، قوم نوح و عاد و
ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و واژگون شدگان (
زير و رو شدها ) ، داد ايشان را
رسولانشان به بينات ( دلايل آشكار ) ، پس
نبود خداوند برای اينكه ظلم كند ايشان را و ليكن خودشان را ظلم می
كردند
-
و مردان مومن و زنان مومن ، بعض
ايشان دوستان ( سرپرستان ) بعضی [هستند]
، فرمان می دهند به معروف ( نيكی ) و نهی
می كنند از منكر ( ناپسند ) و به پا
ميدارند نماز را و می دهند زكات را و اطاعت می كنند خداوند و رسولش را
، ايشان را به زودی رحم می كند ( می بخشد
) ايشان را خداوند ، بدرستی خداوند عزيزی (
قدرتمندی ) حكيمی [است]
-
وعده داد خداوند مردان مومن و زنان
مومن را باغهايی [كه] جريان دارد از زيرش
چشمه ها ، جاودانانند در آن و مسكنها ( خانه های
) پاكی در باغهای هميشگی و خوشنودی هايی از خداوند بزرگتر [است]
آن ، آنست نجات ( پيروزی ) بزرگ
-
ای نبی ( خبر
و پيغام رسان ) جهاد ( جنگ ) كن
كفار و منافقان را و خشم كن ( سخت گير ، درشتی
كن ) برايشان و ماوايشان جهنم [است]
و بد سرنوشتی ( عاقبتی ) [است]
-
سوگند می خورند به خداوند [كه]
نگفتند و حتما گفته اند كلمه كفر را و كافر شدند بعد اسلامشان (
تسليم شدنشان ) و همت گماشتند به آنچه كه
نرسيده اند و انتقام نگرفتند مگر اينكه بی نياز كرد ايشان را خداوند و
رسولش از فضلش ( كرامتش ) ، پس اگر
برگردند به [جانب] تو بهتری [است]
برايشان و اگر رو برگردانند ، عذاب می كند ايشان را خداوند عذابی
دردناكی را در دنيا و آخرت و نيست برايشان در زمين از دوستی (
سرپرستی ) و نه ياوری
-
و از ايشان كسيست كه عهد كند خداوند
را ، كه اگر داد ما را از فضلش ، حتما صدقه می دهيم و حتما می شويم از
صالحان
-
پس زمانی كه داد ايشان را از فضلش ،
بخل كردند به آن و رو برگرداندند و [در حاليكه]
ايشان اعراض كنندگان [هستند]
-
پس دنباله رو كرد ايشان را نفاقی در
قلبهايشان به سوی [تا] روزی [كه]
ملاقات می كنندش به [سبب] آنچه كه خلاف [وعده]
كردند خداوند را آنچه را كه عهد كردندش و به [سبب]
آنچه كه تكذيب می كردند
-
آيا ندانسته اند [كه]
بدرستی خداوند می داند سر ( راز ) ايشان
را و نجوی ( درگوشی ) ايشان را و بدرستی
خداوند دانای ناپيداهاست
-
كسانی كه ملامت می كنند (
ايراد می گيرند ) سخت كوشان از مومنان را
در صدقات و كسانی را كه نمی يابند مگر سعی (
نياز ) خودشان را ، پس تمسخر می كنند از ايشان ، تمسخر كند
خداوند از ايشان و برايشان عذابی دردناكی [است]
-
آمرزش بخواهی برايشان يا آمرزش
نخواهی برايشان ، اگر آمرزش بخواهی برايشان هفتاد مرتبه ای ، پس هرگز
نمی آمرزد خداوند برايشان ، آن به اين دليل است كه ايشان كفران كردند
به خداوند و رسولش و خداوند هدايت نمی كند قوم فاسقان (
نا فرمانها ) را
-
شادمانی كند جاماندگان به نشيمن
گاهشان ، خلاف ( مغاير ) رسول خداوند و
كراهت داشتند كه جهاد ( سعی و تلاش )
كنند به اموالشان و جانهايشان در راه خداوند و گفتند بسيج نشويد (
گرد هم نياييد ) در حرارت (
سوز گرما ) ، بگو آتش جهنم سخت تر حرارتی
[دارد] اگر می فهميدند (
می دانستند )
-
پس ميبايست بخندند اندكی و حتما
ميبايست بگريند بسياری ، جزايی به [سبب]
آنچه كه كسب می كردند
-
پس اگر برگرداند تو را خداوند به
سوی طايفه ای از ايشان ، پس اذن خواستند تو را برای خروج ، پس بگو هرگز
خارج نمی شويد همراه من ابدا و هرگز قتال ( نبرد
) نمی كنيد همراه من دشمنی را ، بدرستی شما راضی شديد به نشستن اولين
بار ، پس بنشينيد همراه جاماندگان
-
و نماز نخوان برای يكی از ايشان [كه]
مرده [است] ابدا (
هرگز ) و نه ايست بر [سر] قبرش ،
بدرستی ايشان كفران كردند به خداوند و رسولش و مردند و [در
حاليكه] ايشان فاسقان ( نا فرمانها
) [بودند]
-
و متعجب نكند تو را اموالشان و
فرزندانشان ، جز اين نيست كه می خواهد خداوند كه عذاب كند ايشان را به
آن در دنيا و هلاك كند جانهايشان را و [در
حاليكه] ايشان كافران [باشند]
-
و زمانی كه نازل شود سوره ای كه
ايمان آوريد به خداوند و جهاد كنيد همراه رسولش ، اجازه می خواهند تو
را دارندگان استطاعت از ايشان و گويند رها كن ما را [تا]
باشيم همراه نشستگان
-
راضی شدند به اينكه باشند همراه
ترسوها ( جا نشستگان ) و مُهر شد برای
قلبهايشان ، پس ايشان نمی فهمند
-
ليكن رسول و كسانی كه ايمان آوردند
همراهش جهاد ( سعی و تلاش ) كردند به
اموالشان و جانهايشان و ايشان برايشان بهره هايی [است]
و ايشان ، ايشانند رستگاران
-
آماده كرد خداوند برايشان باغهايی
را [كه] جريان دارد از زيرش چشمه ها ،
جاودانان [هستند] در آن ، آن نجات (
رستگاری ، فرار ) بزرگ [است]
-
و آمد عذر و بهانه آورندگان از
اعراب ( باديه نشينان ) برای اينكه
اذن داده شود برايشان و نشست كسانی كه تكذيب كردند خداوند و
رسولش را ، به زودی اصابت می كند كسانی را كه كفران كردند از ايشان
عذابی دردناكی
-
نيست برای ضعيفان و نه برای مريضان
و نه برای كسانی كه نمی يابند آنچه را كه انفاق (
هزينه ) كنند گناهی (
تنگنايی ) زمانی كه خالصانه برگشتند برای
خداوند و رسولش ، نيست برای نيكوكاران از راهی و خداوند آمرزنده ای
مهربانی [است]
-
و نه برای كسانی كه آنگاه كه آنچه
كه آمدند تو را برای اينكه بارشان ( سوارشان كنی
، همراه و همسفرشان ) كنی ، گفتی نمی يابم آنچه را كه سوارتان
كنم برايش ، برگشتند و [درحاليكه]
چشمانشان روان گشت از اشك اندوهی را كه چرا نمی يابند آنچه را كه انفاق
( هزينه ) كنند
-
جز اين نيست كه راه برای كسانی [است]
كه اذن می خواهند تو را و ايشان بی نيازان (
ثروتمندان ) [هستند] ، راضی شدند
به اينكه باشند همراه ترسوها ( جا نشستگان
) و مُهر نهاد خداوند برای قلبهايشان ، پس ايشان نمی دانند
-
عذر و بهانه می آورند به سويتان
زمانی كه برگشتيد به سويشان ، بگو عذر و بهانه نتراشيد ، هرگز باور نمی
كنيم برايتان ، خبر داده است ما را خداوند از خبرهايتان (
اوضاع و احوالتان ) و به زودی می بيند (
ملاحظه می كند ) خداوند عملتان را و [همچنين]
رسولش ، سپس رد ( باز گردانده ) می شويد
به سوی دانای ناپيدا و شهادت ( هويدا ) ،
پس خبر می دهد شما را به آنچه كه عمل می كرديد
-
به زودی سوگند می خورند به خداوند
برايتان زمانی كه برگشتيد به سويشان برای اينكه اعراض (
خودداری ) كنيد از ايشان ، پس اعراض كنيد
از ايشان ، بدرستی ايشان ناپاكی ( پليدی و
كثافتی ، نجسی ) هستند و ماوايشان جهنم [است]
جزايی به [سبب] آنچه كه كسب می كردند
-
سوگند می خورند برايتان برای اينكه
راضی شويد از ايشان ، پس اگر راضی شديد از ايشان ، پس بدرستی خداوند
راضی نمی شود از قوم فاسقان ( نافرمانها
)
-
اعراب (
بيابانی ها ، باديه نشينان ) سخت تر كفرانی و نفاقی (
دو رويی ، جدا افكنی ) [هستند]
و سزاوارترند كه ندانند حدود ( قوانين )
را ، آنچه را كه نازل كرد خداوند برای رسولش و خداوند دانايی حكيمی [است]
-
و از اعراب كسی [است]
كه می گيرد ( می پندارد ) آنچه را كه
انفاق ( هزينه ) می كند غرامتی (
بدهی و زيانی ) [است]
و منتظر می شود به شما حوادثی را ، برايشان حادثه بد [است]
و خداوند شنوايی دانايی [است]
-
و از اعراب كسی [است]
كه ايمان می آورد به خداوند و روز آخر و برمی گيرد آنچه را كه انفاق می
كند نزديكی هايی نزد خداوند و درودهای رسول را ، هشيار باشيد ، بدرستی
آن نزديكی برايشان [است] به زودی داخل می
كند ايشان را خداوند در رحمتش ، بدرستی خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
و شتابندگان (
سبقت گيرندگان ) اوليان از مهاجرين و
انصار ( ياوران ) و كسانی كه تبعيت كردند
ايشان را به نيكوكاری ، راضی شد خداوند از ايشان و راضی شدند از او و
آماده كرد برايشان باغهايی [كه] جريان
دارد زيرش چشمه ها ، جاودانان [هستند] در
آن ابدی ( هميشگی ) ، آنست نجات (
رستگاری ) بزرگ
-
و از كسی كه پيرامون شماست از اعراب
( باديه نشينان ) منافقان (
دو رويان ) [هستند]
و [همچنين] از اهل مدينه رد شدگان
( عادت كردگان ) برای نفاق [هستند]
، نمی شناسی ايشان را ، ما می شناسيم ايشان را ، به زودی عذاب می كنيم
ايشان را دو بار ، سپس برگردانده می شوند به سوی عذابی بزرگی
-
و ديگران
[كه] اعتراف كردند به گناهانشان ، مخلوط
كردند عملی نيكی را و ديگری بدی را ، اميد خداوند را كه ببخشد برايشان
، بدرستی خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
بگير از اموالشان صدقه ای را ، [تا]
پاكشان كنی و تزكيه شان دهی به آن و درود ( سلام
) فرست برايشان ، بدرستی درود تو ، تسكينی (
آرامشی ) برايشان [است] و خداوند
شنوايی دانايی [است]
-
آيا ندانسته اند كه بدرستی خداوند ،
اوست كه قبول می كند توبه را از بندگانش و می گيرد صدقات را و بدرستی
خداوند اوست توبه پذير مهربان
-
و بگو عمل كنيد ، پس به زودی می
نگرد خداوند عمل شما و رسولش و مومنان را و به زودی برگردانده
ميشويد به سوی دانای ناپيدا و شهادت ( هويدا
) ، پس خبر ( آگهی ) می دهد شما را به
آنچه كه عمل می كرديد
-
و ديگران اميد دارندگانند برای
فرمان ( كار ) خداوند ، يا عذاب می كند
ايشان را و يا می بخشد برايشان و خداوند دانايی حكيمی [است]
-
و كسانی كه برگرفتند مسجدی را [مايه]
ضرری و كفرانی و [مايه] تفرقه ای مابين
مومنان و آماده گاهی برای كسی كه جنگيد خداوند و رسولش را از قبل و
حتما سوگند می خورند كه اراده [نه] كرديم
مگر نيكی را و خداوند شهادت می دهد [كه]
بدرستی ايشان حتما كاذبان ( دروغگويان )
[هستند]
-
نه ايست در [ميان]
ايشان هرگز ، حتما مسجدی كه تاسيس شود بر تقوی از اولين روزی ، مستحق
تر است كه به ايستی در آن ، در آن مردانی [هستند
كه] دوست می دارند كه پاك شوند و خداوند دوست می دارد پاك
شوندگان ( پاكی جويندگان ) را
-
آيا پس كسی كه تاسيس كرد بنيانش را
بر تقوی از خداوند و رضايتهايی بهتری [است] ،
يا كسی كه تاسيس كرد بنيانش را بر لبه پرتگاهی لغزان (
در شرف فرو ريختن ) ، پس واژگون كرد (
فرو انداخت ) به آن در آتش جهنم و خداوند
هدايت نمی كند قوم ظالمان را
-
همواره بنيان ايشان آنكه را بنيان
كردند شكی در قلبهايشان [است] مگر اينكه
بريده ( پاشيده ) شود قلبهايشان و خداوند
دانايی حكيمی [است]
-
بدرستی خداوند خريد از مومنان
جانهايشان و اموالشان را ، بدرستی برايشان باغی [است]
، [چرا كه] قتال (
نبرد ) می كنند در راه خداوند ، پس می كشند و كشته ميشوند و
وعده ای [است] برايش حقی در تورات و
انجيل و قرآن و كيست باوفاتر به عهدش از خداوند ، پس خوش خبر (
شادمان ) باشيد به معامله خودتان ، آنكه
معامله كرديد به آن و آنست پيروزی ( رستگاری و
نجات ) بزرگ
-
توبه كنندگان ، عابدان (
بندگی كنندگان ) ، حمد (
ستايش ) كنندگان ، روزه داران (
ملازمان مسجد ) ، ركوع كنندگان ، سجده
كنندگان ، فرمان دهندگان به نيكی و نهی كنندگان از ناپسند (
منكر ) و حفاظت كنندگان برای حدود (
قوانين ) خداوند و بشارت ده مومنان را
-
شايسته نيست برای نبی (
خبر و پيغام ) رسان و كسانی كه ايمان
آوردند كه آمرزش طلبند برای مشركان و اگر چه باشند دارای قرابت از بعد
آنچه كه مبين شد برايشان ، بدرستی ايشان اصحاب جحيم (
جهنم ) [هستند]
-
و نبوده است آمرزش طلبيدن ابراهيم
برای پدرش مگر از وعده شده ای [كه] وعده
دادش از نزدش ، پس زمانی كه مبين شد برايش [كه]
بدرستی او دشمنی برای خداوند [است] تبری
( بيزاری ) جست از او ، بدرستی ابراهيم
حتما آه كشنده ای ( ناله و زاری كننده ای
) بردباری [بود]
-
و در صدد نيست خداوند برای اينكه
گمراه كند قومی را بعد زمانی كه هدايت كرد ايشان را تا اينكه آشكار كند
برايشان آنچه را كه تقوی می كنند (
پرهيزگاری می كنند ) ، بدرستی خداوند به هر چيزی دانايی [است]
-
بدرستی خداوند برايش فرمانروايی
آسمانها و زمين [است] ، زنده می كند و می
ميراند و نيست برايتان از غير خداوند از سرپرستی (
دوستی ) و نه ياوری
-
حتما بخشيده است خداوند برای نبی (
خبر و پيغام رسان ) و مهاجران و انصار ،
كسانی كه تبعيت كردندش در ساعت ( لحظه و هنگام
) سختی ( گرفتاری ، مشكلات ) از بعد آنچه
كه نزديك بود [كه] تنگ شود (
گرفته شود ) قلبهای گروهی از ايشان ، سپس
بخشيد برايشان ، بدرستی او به ايشان رئوفی مهربانی [است]
-
و برای سه تا (
سه نفر ) كسانی كه جايگزين شدند تا زمانی
كه بخل كرد برايشان زمين به آنچه كه پذيرايی (
استقبال ) كرد و به تنگ آمد برايشان جانهايشان و گمان كردند كه
نيست ورودگاهی از خداوند مگر به سويش ، سپس بخشيد برايشان برای اينكه
توبه كنند ، بدرستی خداوند اوست توبه پذير مهربان
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، بترسيد
خداوند را و باشيد همراه راستگويان
-
شايسته نيست برای اهل مدينه و كسی
كه پيرامون ايشان [است] از اعراب (
باديه نشينان ) كه جانشين شوند (
جا بمانند ) از رسول خداوند و رغبت كنند
( با ارزش بدانند ) به جانشان از جانش ،
آن به اين دليل است كه ايشان اصابت نمی كند ايشان را تشنگی و نه بيماری
و نه گرسنگی در راه خداوند و پای نمی گزارند قدمگاهی را [مگر
اينكه] خشمگين می كند كافران را و نمی رسند از دشمنی نائل شدنی
( رسيدنی ) را مگر اينكه نوشته شود
برايشان به آن عملی صالحی را ، بدرستی خداوند ضايع نمی كند اجر
نيكوكاران را
-
و انفاق (
هزينه ) نمی كنند انفاقی ( نفقه و هزينه
ای ) را كوچكی و نه بزرگی را و نمی برند (
ميان بر نمی زنند ) دره ای را مگر اينكه
نوشته شود برايشان برای اينكه جزا ( پاداش
) دهد ايشان را خداوند نيكوتر آنچه كه عمل می كردند
-
و شايسته نيست مومنان را برای اينكه
عزيمت كنند همگی ، پس چرا عزيمت نكرد از هر فرقه ای از ايشان طايفه ای
برای اينكه دانش بجويند ( تحقيق كنند )
در دين و برای اينكه بترسانند قومشان را زمانی كه مراجعت كردند به
سويشان ، باشد برای شما كه حذر ( پرهيز )
كنيد
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، قتال (
نبرد ) كنيد كسانی را كه نزديك (
مجاور ، درميان ) شمايند (
می رسند شما را ) از كفار و ميبايست
بيابند در شما سفتی ( سختی و درشتی ، تراكم
) را و بدانيد كه بدرستی خداوند همراه متقيان (
خدا ترسان ) [است]
-
و زمانی كه آنچه نازل شود سوره ای ،
پس از ايشان كسی [است] كه می گويد
كدامتان را افزودش اين ايمانی ( باوری )
را ، پس اما كسانی كه ايمان آوردند ، پس افزود ايشان را ايمانی (
باوری ) و ايشان شادمانی (
خوشحالی ، تبسم ) [می
كنند]
-
و اما كسانی كه در قلبهايشان مرضی [است]
، پس افزود ايشان را ناپاكی ( پليدی و كثافتی
) به سوی ناپاكی ايشان و مردند و [در حاليكه]
ايشانند كافران
-
آيا نمی بينند [كه]
بدرستی ايشان امتحان می شوند در هر ( تمام
) سالی يك دفعه ای يا دو باری ، سپس توبه نمی كنند و نه ايشان متذكر (
يادآور ) می شوند
-
و زمانی كه آنچه كه نازل شد سوره ای
، نظاره كند بعض ايشان به سوی بعضی ، آيا می بيند شما را از شخصی ، سپس
منصرف شدند ( برگشتند ) ، منصرف كرد (
برگرداند ) خداوند قلبهايشان را به اين
دليل كه ايشان قومی [هستند] كه نمی فهمند
-
حتما آمده است شما را رسولی از
خودتان ، مهمی ( قابل توجهی ، با ارزشی )
[است] برايش آنچه كه روی داد برايتان (
دچار رنج شديد ) ، حريصی برايتان (
برای هدايتتان ) [است] ، به
مومنان رئوفی مهربانی [ميباشد]
-
پس اگر رو برگرداندند ، پس بگو كافی
( بسنده ) [است]
مرا خداوند [كه] نيست خدايی مگر او ،
برايش توكل كردم و اوست سرور عرش ( تخت )
بزرگ ( عظيم )