-
تسبيح گوي (
ذكر كن ، ستايش كن ، به پاكي ياد كن ) نام سرورت بالاترين ( والاترين ، حداكثر، اعلاترين
، مرغوبترين ، بزرگترين درجه و مقام و جايگاه )
را
-
كسي كه آفريد ، سپس متناسب كرد (
سامان داد ، هماهنگ كرد ، راست و ريست كرد ، منظم كرد
، مساوي و درست كرد
)
-
و كسي كه اندازه كرد (
تقدير كرد ، سنجيد ، برآورد كرد ، محاسبه كرد ،
وزن كرد ، كارشناسي كرد ، پيمانه زد ) ، سپس هدايت نمود
-
و كسي كه خارج كرد (
رويانيد ، بيرون آورد ) ،
چراگاه ( مرتع ، علف زار ، چمن زار ) را
-
سپس قرارش داد (
گردانيد آن را ) ، خشكيدهاي [به رنگ]
سرخ تيره
-
به زودي ميخوانيم تو را پس فراموش
نكن
-
مگر آنچه را كه بخواهد خداوند ، بدرستي او ميداند آشكار (
هويدا ) و آنچه را كه پنهان ميشود
-
و سير مي دهيم تو را براي نيك بختي
( آسودگي ، راحتي ، خوش وقتي ،
تسهيل )
-
پس ذكر كن ( ياد
كن ) ، كه ( يا اگر
) نفع ( فايده و سود ) كند ذكر (
پند و اندرز ، يادآوري )
-
به زودي ذكر ( يادآوري
) ميكند ، كسي كه ميترسد
-
و به كنار ميگذارد (
اجتناب و خودداري و دوري ميكند ) آن را بدبخت
تر (
شقي و رو سياه و سياه بختترين )
-
كسي كه درميآيد (
كشيده ميشود ) آتش بزرگ را
-
سپس نه ميميرد در آن و نه زنده
ميشود
-
رستگار شده است (
خوش اقبال و عاقبت به خير شده است ) كسي
كه پاكي جست ( تميزي خواست ، منزه شده )
-
و ياد كرد ( ذكر
كرد ، نام برد ) نام سرورش را ،
پس نماز خواند ( صلات گفت ، خداوند را درود
فرستاد )
-
بلكه ميگزينيد (
احساس ميكنيد ، درك ميكنيد و ترجيح ميدهيد ،
دوست داريد ) زندگانيهاي (
موجوديت هاي ) دنيا را (
دوران نزديك و قبل از قيامت را )
-
و [در حاليكه] آخرت ( قيامت
، حيات بعد قيامت ) بهتري ( نيك و خوبتري
) و پايدارتر ( با بقا و با ثبات تر ) [است]
-
بدرستي اين [موضوع يا مطلب] حتما در كتب (
صحف ) پيشين (
قبلي ، اوليه ، ابتدايي ، مقدماتي ) [بوده يا آمده و يا ذكر شده است]
-
كتب ابراهيم و موسي