-
زمانی كه آسمان چاك خورد ( بشكافد
، بشكند )
-
و زمانی كه ستارگان پراكنده ( پاشيده
، پخش و پلا ) شود
-
و زمانی كه درياها روان كرده ( برانگيخته
، شكافته ، سر ريز )
شود
-
و زمانی كه قبرها برانگيخته شود
-
بداند نفسی ( كسی )
آنچه را كه پيش فرستاد و به عقب انداخت ( به
تاخير انداخت )
-
ای انسان چه چيز فريب داد ( مغرور
كرد ) تو را به
سرور گراميت
-
كسی كه خلق كرد تو را ، پس درست
كرد تو را ، سپس معتدل كرد تو را ( برابر
، مساوی كرد )
-
در هر صورتی ( سيمايی
، حالت و پيكری )
آنچه را كه خواست تركيب ( كنار
هم ) كرد تو را
-
هرگز بلكه تكذيب ميكنيد به دين
-
و بدرستی برای شما حتما حافظان ( مراقبان )
[است]
-
گرامی نويسندگان
-
ميدانند آنچه را كه عمل ميكنيد
-
بدرستی نيكان ( خوبان )
حتما در نعمتهايی ( متنعم
شده هايی ) [باشند]
-
و بدرستی هرزگی كنندگان ، حتما در
جهنمی [هستند]
-
كشيده ( وارد
، انداخته ) ميشوند
روز دين
-
و نيستند ايشان از آن به غيبت
كنندگان
-
و چه آگاه كرد تو را [كه]
چيست روز دين
-
سپس چه باخبر كرد تو را [كه]
چيست روز دين
-
روزی كه مالك نميباشد نفسی ( كسی )
برای نفسی چيزی را و فرمان در چنين روزگاری برای خداوند
[است
]