-
سوگند فرستاده شدگان را ( رسولان ، ملائكه )
، پی در پی ( پشت سرهمی ، موج دريا كه پياپی به ساحل ميرسد
، به روال و طبق نظم و قانونی ، تسلسلی ، سلسله مراتبی
)
-
پس وزندگان (
توفندگان ) ،
وزشی ( طوفانی ، وزيدنی
) را
-
و نشر دهندگان (
انتشار دهندگان ، پخش و توزيع كنندگان ،
پراكنده كنندگان ، باز و گشوده كنندگان ، آگهی و تبليغ و فاش و
ترويج كنندگان ) ، نشری ( انتشاری ، پخش و توزيعی
و پديد آوردنی .... ) را
-
پس شكافندگان (
جدا كنندگان ، سوا كنندگان حق از باطل و درست از
نادرست ، فرق قائل شوندگان ) ،
شكافتنی ( جدا كردنی ، تميز دادنی )
را
-
پس القا كنندگان ( افكنندگان ، وحی كنندگان ) ، ذكری (
يادآوری
) را
-
[چه] عذری ( بهانه ای ، مدافعه و پوزشی ،
پيروزی و چيرگی ) [باشد] يا هشداری
-
همانا آنچه كه وعده ( قول و قرار
و عهد و پيمان ) داده ميشويد ، به يقين شدنی (
روی دادنی ) [است]
-
پس آنگاه كه نجوم (
ستارگان ) ، محو (
ناپيدا و ناديدنی ، ناپديد ) شود
-
و زمانی كه آسمان بريده
شود ( شكافته و پاره شود )
-
و وقتی كه كوهها ويران ( منفجر ،
پراكنده ، كوفته ، هموار و صاف ، پرانده ، برباد ، غربال ) شود
-
و هنگامی كه رسولان (
پيامبران ) متوقف شود ( نگاه داشته شود ، منتظر شود ، وقت و فرصت
داده شود ، ايست داده شود )
-
برای كدام روزی درنگ
كرده شد
( به تاخير افكنده شد )
-
برای روز جدايی [سوا كردن] ( تك تك
كردن ،
جدا كردن و تميز كردن حق از باطل ، خير از شر ، نيك از بد ، بريدگی ،
گسيختگی ، بخش و قطعه و جزء كردن ، كلكسيون و گلچين كردن )
-
و چه چيزی آگاه كرد تو را [كه]
چيست روز جدايی
-
وای در چنين روزگاری برای ( به
حال ) تكذيب كنندگان
-
آيا هلاك (
نابود و نيست ) نكرده ايم اولی ها (
ابتدايی ها ، گذشتگان و قبلی ها را )
-
سپس به دنبال ايشان آورديم (
جانشين و جايگزين ايشان كرديم )
آخری ها ( بعدی ها ، ديگری ها ، آيندگان )
را
-
آنچنان عمل ميكنيم با مجرمان
-
وای در چنين روزگاری برای ( به
حال ) تكذيب كنندگان
-
آيا خلق نكرده ايم شما
را از آبی پستی ( كم مايه ای ، فرومايه ای ، كم بها و كم ارزشی )
-
سپس قرار داديم آن را در مكانی (
رحم ، آرامگاهی ) استواری (
پايداری ، با
ثباتی )
-
تا اندازه ای ( قدری ، ميزانی ، مقداری
، زمانی ) ، معلومی
-
پس تقدير كرديم (
اندازه و مشخص ، سنجش و محاسبه كرديم ، مقدار
داديم ) ، پس [چه] نيكو (
خوش ) قادران ( توانايان ، تقدير كنندگان ) [هستيم]
-
وای در چنين روزگاری برای (
به
حال ) تكذيب كنندگان
-
آيا قرار نداده ايم زمين
[را] به كف گيرنده ای (
گيرنده و دربرگيرنده ای )
-
[چه جهت] زنده گانی ( زيست و حيات كنندگانی
) و [چه برای] مردگانی
-
و قرار داديم در آن قله ها (
لنگرها ، رشته كوه ها ، سلسله جبال ) بلد پايه و
بلند و بالاهايی و نوشانديم شما را آبی گوارايی
( خوش و خنك و شيرينی ) را
-
وای در چنين روزگاری برای ( به
حال ) تكذيب كنندگان
-
برويد (
تلاقی و ملاقات ) كنيد به
طرف آنچه كه به آن تكذيب می كرديد
-
برويد (
تلاقی و ملاقات ) كنيد به سوی سايهاي ( ناحيه ای
) دارای سه شعبه ای [سر و سويه ای ، شاخه ای ، انشعابی ،
انگشتی ، گردنه ای ، طرفی ، دنده ای ، دستی ،
فازی ، سه قطبی]
-
نه سايه داری ( سرد و خنكی
، پناه دهنده ای از نور شديد و گرما ) و نه بی
نياز ميكند ( رها و خلاص ميكند ) از شعله [شراره آتش]
-
كه آن می افكند (
پرتاب ميكند ، تير
اندازی ميكند ) به شراره ای ( جرقه و آتش جهنده ای
) همچون قصر ( هيزم خشك
كه در هنگام آتش جرقه پرتاب ميكند و چرت و چرت صدا ميكند ، يا كاخ پر
زرق و برق و نورانی آينه كاری شده )
-
آنچنان كه آن [هست] همانند شترانی
طلايی ( زرد فامی )
-
وای در چنين
روزگاری برای ( به
حال ) تكذيب كنندگان
-
اين روز (
امروز ) ، سخن نمی گويند
-
و اذن ( رخصت
) نميدهند
برای ايشان ، پس عذر ميخواهند ( بهانه می آورند ، پوزش
بطلبند
)
-
وای در چنين روزگاری برای (
به
حال ) تكذيب كنندگان
-
اين [است] روز جدايی ، جمع آوری
كرديم شما را و اولی ها ( ابتدايی ها
، گذشتگان و قبلی ها
را )
-
پس اگر بود برای شما ترفندی (
مكر و
حيله و حقه ای ) ، پس ترفند زنيدم
-
وای در چنين روزگاری برای ( به
حال ) تكذيب كنندگان
-
همانا متقيان ( خدا ترسان ،
پرهيزگاران ) در سايه هايی و چشمه هايی [هستند]
-
و ميوه جاتی از آنچه
كه اشتها ميكنند ( دوست ميدارند ، رغبت و ميل دارند )
-
بخوريد و بنوشيد ، گوارا
[باشد] به [سبب] آنچه كه
عمل ميكرديد
-
ما به آنگونه جزا (
مزد و پاداش )
ميدهيم محسنان ( نيكوكاران ، خير خواهان
) [را]
-
وای در چنين روزگاری برای (
به
حال ) تكذيب كنندگان
-
بخوريد و بهره مند (
برخوردار ) شويد
اندكی ( ناچيزی ، كمی )
را ، كه شماييد مجرمان
-
وای در چنين روزگاری برای (
به
حال ) تكذيب كنندگان
-
و زمانی كه گفته شود برای ايشان ،
ركوع كنيد ( زانو به زمين زنيد ، تعظيم كنيد ) ، ركوع نمی كنند
-
وای در چنين روزگاری برای ( به
حال ) تكذيب كنندگان
-
پس به كدام حديث (
گفتار ، خبر ،
حكايت ، نقل قول ) بعد از آن ، ايمان می آورند