-
آيا آمد (
رسيد ) برای انسان موعدی ( هنگام و زمانی
) از روزگار را [كه] نبوده است چيزی مورد
ذكری ( ذكر كرده شده
ای )
-
ما خلق كرديم انسان را از نطفه ای
آميخته ای ( لقاح شده ای ) ، می آزماييم
( می سنجيم ) او را ، سپس قرار داديم آن
را شنوای بينايی
-
ما هدايت كرديم او را راه ، يا
شاكری ( شكر گزاری ) [باشد]
و يا كفران كننده ای [ناسپاسی شود]
-
ما آماده كرديم برای كافران زنجيرها
و قيد و بندهايی و آتشی سوزانی را
-
بدرستی خوبان می نوشند از كاسه ای (
جامی ) [كه]
باشد مزه ( طبع ، تركيب ) آن كافوری
-
چشمه ای [كه]
می نوشد به آن بندگان خداوند ، می جوشانند آن را جوشاندنی
-
[كسانی را كه]
وفا می كنند به نذر و می ترسند روزی را كه باشد شر آن پريشان (
پراكنده و متفرق ) شده ای
-
و می خورانند طعام را برای دوستی او
، [جهت] مسكينی و يتيمی و اسيری (
در گرفتاری )
-
[می گويند كه]
جز اين نيست [كه] می خورانيم شما را برای
صورت ( كسب رضايت ) خداوند ، نمی خواهيم
از شما جزايی ( مزدی ) و نه تشكری را
-
ما می ترسيم از سرورمان روزی عبوسی
( قيافه گرفته ای ) سخت (
طولانی و دراز شده ای ) را
-
پس نگهداشت (
مراقبت كرد ) ايشان را خداوند [از]
شر ( بدی ) اين روز و ملاقات داد (
رساند ، ارزانی كرد ) ايشان را خرمی (
ناز و نعمت ) و سروری (
شادمانی ) را
-
و جزا (
پاداش ) داد ايشان را به [سبب]
آنچه كه صبر كردند باغی و حريری را
-
تكيه زنندگانند در آن بر اريكه ها (
تختها ) ، نمی بينند در آن خورشيدی و نه
سوز سرما را
-
و نزديكی [است]
برايشان سايه هايش و آويخته ( نهاده ) شد
ميوه هايش ( خوشه هايش ) آويختنی (
نهادنی )
-
و چرخانده شود برايشان به ظروفی از
نقره ای و تنگهايی ، باشد بلوری ( كريستالی
)
-
بلورها از نقره ای (
آينه ای ) ، اندازه گيری كردند ( برآورد
كردند ) اندازه كردنی ( برآوردی ، محاسبه
ای ) را
-
و نوشانيده ميشوند در آن كاسه ای (
جامی ) [كه]
باشد طعم ( تركيب و مزه ) آن زنجبيلی
-
چشمه ای در آن [كه]
ناميده ميشود سلسبيلی
-
و می چرخد برايشان مولودانی (
كودكانی ، بچه هايی ) جاودان شده ها ،
زمانی كه می بينی ايشان را گمان كنی ايشان را مرواريدی پراكنده شده ای
( دانه ريزی ، از رشته افشانده شده ای )
[هستند]
-
و زمانی كه می بينی ، سپس می نگری
نعمتی و سرزمينی بزرگی را
-
بر [تن]
ايشان لباسی [از] حريری سبزی و حريری طلا
بافته و آراسته [است] ، (
زينت ) داده شوند دست بندهايی از نقره ای
و بنوشاند ايشان را سرورشان نوشابه ای پاكی را
-
بدرستی اين باشد برای شما جزايی (
پاداشی ) و باشد تلاش شما مورد تشكری
-
ما ، ماييم [كه]
نازل كرديم برايت قرآن را نازل كردنی
-
پس صبر كن برای حكم سرورت و اطاعت
نكن از ايشان گناه كارانه ای يا كفران كننده ای
-
و ذكر ( ياد
) كن اسم سرورت را صبحگاهی و شامگاهی
-
و از شب ، پس سجده كن برايش و تسبيح
كن او را شبی طولانی
-
بدرستی اينان دوست می دارند زود (
نزديك ) را و رها می كنند پيش رويشان
روزی سنگينی را
-
ما خلق كرديم ايشان را و محكم كرديم
آفرينش ( پديد آوردن ) ايشان را و زمانی
كه بخواهيم ، تبديل كنيم همانند ايشان را تبديلی
-
بدرستی اين تذكری (
يادآوری ) [است] ، پس كسی كه
خواست اتخاذ كند به سوی سرورش راهی را
-
و نمی خواهيد مگر اينكه بخواهد
خداوند ، بدرستی خداوند باشد دانايی حكيمی
-
داخل می كند كسی را كه می خواهد در
رحمتش و ظالمان را آماده كرد برايشان عذابی دردناكی را