-
اي گليم (
جامه خواب ، پتو ) به خود پيچيده (
پيچيده شده و پنهان شده در رخت خواب )
-
بلند شو (
بيدار شو ، به پا خيز ، قيام كن ،
بيدار باش ) شب [را] ،
مگر اندكي ( زماني را )
-
نصفش را
، يا نقض كن (
لغو كن ) از آن اندكي را
-
يا زياد كن برايش و بسراي (
بخوان ، ترتيب كن ، تلاوت كن )
قرآن را سرودني ( به ترتيبي ، شمرده شمردهاي ، به تاليفي ، به نظم و منظمي
، قرائتي )
-
ما به زودي ميافكنيم (
وحي مي كنيم ) براي تو
گفتاري سنگيني
( پرمايه و پر معني و پر محتوايي )
را
-
بدرستي اوايل شب ، آن محكم تر( پايدارتر ) است [ در] آمادگي (
گستردگي ) و
درست تر ( راست تر ، صحيح تر ) [است در] گفتاري (
سخني )
-
بدرستي براي تو در روز
فراغتي ( بي كاري ، زمان استراحتي
) طولاني [است]
-
و ذكر ( ياد
) كن نام سرورت [را] و تنها (
مجرد ) شو به سويش تنها شدني را (
مجرد شدني را )
-
سرور مشرق و مغرب [است]
، نيست خدايي مگر او ، پس اتخاذ (
انتخاب ) كن او را وكيلي (
معتمدي ، مدافعي )
-
و صبر كن براي آنچه كه ميگويند و
تركشان كن ( ول و رهايشان كن ، كناره گيري
كن از
ايشان ) ، ترك كردني ( مهاجرتي
) خوش منظري (
زيبا و خوش آيندي و خوش سيمايي )
را
-
و رهايم كن (
ول كن مرا ) و تكذيب كنندگان را [كه] دارندگان نعمت (
لطف و داده پروردگار ) [هستند] و مهلت (
مجال ) به ايشان بده ، اندكي ( لختي )
-
بدرستي در نزد ماست لگامي (
قيد و بند
آهني ، زنجيري ، جلو براي چهارپايان ، افساري ) و
جحيمي ( جهنمي )
-
و طعامي ، داراي غصهاي ( اندوهگين و
گلوگيري ، بغضي ) و عذابي دردناكي
-
روزي كه مي لرزد زمين و
كوهها ، و باشد كوهها همچون كاهي (
تفالهاي ) پراكنده شدهاي
( فرو ريختهاي ، روان و خرمن به باد داده
شدهاي
)
-
ما ارسال كرديم به سوي شما
فرستادهاي را [كه] شاهدي براي شماست ، همچنان كه ارسال كرديم به سوي فرعون فرستادهاي
را
-
پس عصيان (
نافرماني ) كرد فرعون فرستاده شده را ، پس گرفتيمش گرفتني (
دستگيري ) شديدي (
به قوت و نيرويي ، سختي ، توام با خشونتي )
-
پس چگونه پرهيز (
دوري ، حذر ) ميكنيد اگر كفر
ورزيديد روزي را [كه]
قرار ميدهد ( مي گرداند ) متولد شدگان ( مولودان
، كودكان ) را فرتوتي ( سفيد مويي ، پيري
، كهنسالي )
-
آسمان گشوده شده است به آن ، باشد وعده ( قول
و قرار )
او شدني ( انجام يافتني )
-
بدرستي اين تذكريست ( يادآوري ، پند و اندرزي است ) ، پس كسي كه خواست
اتخاذ كند ( برگيرد ) به سوي سرورش راهي ( سيرتي و روشي
، مسير و سلوكي ) را
-
بدرستي سرورت ميداند [كه]
در واقع تو به پا
ميخيزي ( بيدار ميشوي ) قريب به (
در حدود و نزديك به ) دو سوم شب و نصفش و يك سومش را و [همچنين]
طايفهاي از كساني كه همراه تو هستند ، و خداوند تقدير (
اندازه گيري ، سنجش و محاسبه ) ميكند شب
و روز را ، دانست كه هرگز نمي توانيد به اندازهاش
( شماره و مقدارش ) آوريد (
به جا آوريد و برسانيدش ) ، پس بخشيد
( توبه پذيرفت ) براي شما ، پس قرائت
كنيد آنچه را كه ميسر ( مقدور
و ممكن ) ميباشد از قرآن ،
دانست كه به زودي
ميباشند از شما بيماري و [همچنين] ديگراني [كه قدم]
ميزنند ( مسافرت مي كنند ) در
زمين ، مي جويند ( اكتساب ميكنند ، طلب و كسب و كار ميكنند
) از فضل ( بخشش ، زيادي ) خداوند و
[همچنين] ديگراني
[هستند كه] قتال ( پيكار ) ميكنند ( ميكشند و كشته ميشوند
) در راه خداوند ، پس قرائت
كنيد آنچه را كه ميسر ( مقدور و ممكن )
ميباشد از آن و به پا داريد صلات (
نماز ، فرستادن درود به خداوند ) را و
بدهيد زكات ( قسمتي
از دارايي ) را و قرض دهيد خداوند را ، قرضي نيكويي
را و
آنچه كه جلو ميفرستيد ( تقديم ميكنيد ، پيش
ميفرستيد ، پيش كش ميكنيد ) براي خودتان
( نفسهايتان ) از خيري (
خوبي و نيكي ) ، پيدا
ميكنيدش ( مي يابيدش ) در نزد
خداوند ، اوست بهتري و بزرگتر پاداشي و آمرزش بخواهيد خداوند را ، بدرستي خداوند
آمرزندهاي مهرباني [است]