-
ما ارسال كرديم نوح را به سوی قومش
كه هشدار ده قومت را از قبل اينكه بيايد ايشان را عذابی دردناكی
-
گفت ای قوم من ، بدرستی من برای شما
هشدار دهنده ای آشكاری [هستم]
-
كه بندگی (
عبادت ) كنيد خداوند را و تقوی كنيد او را و اطاعتم كنيد
-
می آمرزد برايتان از گناهانتان و به
تاخير می افكند شما را به سوی اجلی ( موعدی
) معلومی ، بدرستی اجل ( موعد ) خداوند
زمانی كه آمد به تاخير افكنده نميشود اگر بدانيد
-
گفت سرورم ، بدرستی من فراخواندم (
دعوت كردم ) قومم را شبی و روزی
-
پس نيافزوده است ايشان را خواندنم (
دعوتم ) مگر فراری (
رميدنی ، تنفری ) را
-
و بدرستی من هر زمان كه فراخواندم
ايشان را برای اينكه بيامرزی برايشان ، قرار دادند انگشتانشان را در
گوشهايشان و به پوشانيدند جامه هايشان را و اصرار كردند و خود
بزرگی كردند خودخواهی را
-
سپس بدرستی من دعوت كردم ايشان را
علنی ( با صدای بلند و آشكاری )
-
سپس بدرستی من علنی (
هويدا ) كردم [دعوت
عمومی كردم] برايشان و درگوشی
كردم ( خصوصی نمودم ) برايشان نجواهايی
را
-
پس گفتم آمرزش بخواهيد سرورتان را ،
بدرستی او باشد آمرزنده ای
-
ميفرستد آسمان را برايتان مداومی (
ريزانی ، پشت سر همی ، پيوسته ای )
-
و مدد ( ياری
، توسعه ) ميكند شما را به اموالی و
پسران و قرار ميدهد برايتان باغهايی را و قرار ميدهد برايتان چشمه هايی
را
-
چيست برای شما كه اميد نداريد برای
خداوند حرمتی ( احترامی ، شكوهی ) را
-
و [در حاليكه]
خلق كرده است شما را گوناگون ( مختلف ، نوع به
نوع ، رنگارنگ و نژاد به نژاد )
-
آيا نديده ايد كه چگونه خلق كرد
خداوند هفت آسمانهايی را طبقاتی ( طبقه طبقه
بالای هم ، روی هم چيده شده ، طبق طبق )
-
و قرار داد ماه را در آنها نوری و
قرار داد خورشيد را چراغی
-
و خداوند رويانيد شما را از زمين
نباتی ( رويدنی ، رويشی )
-
سپس برميگرداند شما را در آن و خارج
ميكند شما را اخراجی ( خارج كردنی )
-
و خداوند قرار داد برايتان زمين را
بسط داده شده ای ( گسترده ای ، مفروشی )
-
برای اينكه درپوييد از آن راه هايی
را ، گشاده ای ( فراخی )
-
گفت نوح سرورم ، بدرستی ايشان
عصيانم كردند و تبعيت كردند كسی را كه نيافزوده است او را مالش و
فرزندش مگر خسرانی ( زيانی )
-
و مكر كردند مكری بزرگ شده ای را
-
و گفتند رها نكنيد خدايانتان را و
ول نكنيد ود و نه سواع و نه يغوث و يعوق و
نسرا را
-
و [در حاليكه]
گمراه كرده اند بسياری را و نيافزايد ظالمان را مگر گمراهی
-
از [بحر]
آنچه كه خطاهايشان [بود] غرق شدند ، پس
داخل شدند آتشی را ، پس نيافته اند برايشان (
خودشان ) از غير خداوند ياورانی را
-
و گفت نوح ، سرور رها (
ول ) نكن ( باقی
نگذار ) بر زمين از كافران دياری را
-
بدرستی تو ، اگر رها (
ول ) كنی ايشان را ، گمراه ميكنند
بندگانت را و نزايند مگر فجور كننده ای ( فسق
كننده ای ) ناسپاسی را
-
سرورم بيامرز برايم و برای والدينم
و برای كسانی كه داخل شود خانه ام را مومنی و برای مردان مومن و
زنان مومن و نيافزای ظالمان را مگر نابودی (
هلاكتی )