-
ستايش برای خداوند كسی كه خلق كرد
آسمانها و زمين را و قرار داد تاريكیها و نور را ، سپس كسانی كه
ناسپاسی كردند به سرورشان معادل ميكنند ( برابر
، همتا و شريك ميكنند )
-
اوست كسی كه خلق كرد شما را از گلی
، سپس مقتضی كرد اجلی ( موعدی ) را ، و
اجلی معلوم شده ای نزد اوست ، سپس شما ترديد ميكنيد
-
و اوست خداوند در آسمانها و در زمين
، ميداند راز شما و آشكار شما را و ميداند آنچه را كه كسب ميكنيد
-
و نمی آيد ايشان را از نشانه ای از
نشانه های سرورشان ، مگر اينكه باشند از آن اعراض كنندگان
-
پس تكذيب كرده اند به حق ، زمانی كه
آمد ايشان را ، پس به زودی می آيد ايشان را اخبار آنچه كه به آن مسخره
ميكنند
-
يا نديدهاند [كه]
چه بسيار نابود كرديم از قبل ايشان از تمدنی را [كه]
تمكين داديم ايشان را در زمين آنچه را كه تمكين نداديم برای شما و
فرستاديم آسمان را برای ايشان پيوسته ای ( پی در
پی ) و قرار داديم چشمه ها را [كه]
جريان داشت از زير ايشان ، پس نابود كرديم ايشان را به گناهانشان و
انتشار داديم از بعد ايشان تمدنی ديگريها را
-
و اگر نازل ميكرديم برای تو كتابی
را در كاغذی ، پس لمس كنند آن را به دستانشان ، حتما گويد كسانی كه
ناسپاسی كردند ، بدرستی اين [نيست]
مگر جادوی آشكاری
-
و گفتند چرا نازل نشد برای او
مَلَكی و اگر نازل كنيم مَلَكی را ، حتما مقتضی (
سپري و تمام ) شود كار ، سپس مهلت داده
نميشوند
-
و اگر قرار ميداديم او را مَلَكی ،
حتما قرار ميداديم او را مردی و حتما ميپوشانيديم برای ايشان آنچه را
كه ميپوشند
-
و حتما تمسخر شده [است]
به فرستادگانی از قبل تو ، پس روی داد (
فرود آمد ) به كسانی كه تمسخر كردند از
ايشان آنچه را كه به آن تمسخر ميكردند
-
بگو سير كنيد در زمين ، سپس نظاره
كنيد چگونه بود سرنوشت تكذيب كنندگان
-
بگو برای كيست آنچه كه در آسمانها و
زمين است ، بگو برای خداوند است ، نوشت برای خودش رحمت را كه حتما جمع
آوری ميكند شما را به سوی روز قيامت كه شكی نيست در آن ، كسانی كه
خسران كردند خودشان را پس ايشانند كه ايمان نمی آورند
-
و برای اوست آنچه كه ساكن شد در شب
و روز و اوست شنوای دانا
-
بگو آيا غير خداوند را اتخاذ كنم
سرپرستی ( دوستی ) ، پديد آورنده آسمانها
و زمين [است] و اوست كه ميخوراند و
خورانده نميشود ، بگو بدرستی من فرمان يافتم كه باشم اولين كسی كه
تسليم شد و هرگز نباش از مشركان
-
بگو من ميترسم كه عصيان كنم سرورم
را [از] عذاب روزی بزرگی
-
كسی كه [عذاب]
برگردانده شود از او در چنين روزگاری ، پس رحم كرده است او را [خداوند]
و آن است پيروزی ( نجات ، فرار به سوی آزادی
) آشكار
-
و اگر لمست رساند خداوند به ضرری پس
نيست باز كننده ای برای آن ، مگر او و اگر لمست كند به خيری ، پس اوست
بر هر ( تمام ) چيزی قادری (
توانايی )
-
و اوست نيرومند ، فوق بندگانش و
اوست حكيم آگاه
-
بگو چه چيزی بزرگترين شهادتی است ،
بگو خداوند شاهدی بين من و بين شماست و وحی ميشود به سوی
من اين قرآن برای اينكه هشدار دهم شما را به آن و كسی را كه رسيد
( ابلاغ شد ) ، آيا شما حتما شهادت
ميدهيد كه بدرستی همراه [با] خداوند
خدايی ديگری است ، بگو شهادت نميدهم ، بگو جز اين نيست كه اوست خدايی
تكی و بدرستی من بری [بيزار و پاك هستم]
از آنچه كه شرك ميورزيد
-
كسانی كه داديم ايشان را كتاب
، ميشناسند او را همچنانكه ميشناسند پسرانشان را ، كسانی كه خسران
كردند خويشتن را ، پس ايشان ايمان نمی آورند
-
و كيست ظالمتر از كسی كه افترا بست
بر خداوند دروغی را يا تكذيب كرد به آيات او ، بدرستی رستگار نميشود
ظالمان
-
و روزی كه جمع آوری ميكنيم ايشان را
جملگی ، سپس ميگوييم برای كسانی كه شرك ورزيدند ، كجاست شريكانتان
كسانی كه ميپنداشتيد
-
سپس نباشد فتنه برانگيختن (
حقه ، عذر و بهانه ) ايشان مگر اينكه
گويند سوگند خداوند سرورمان را كه نبوديم مشركان
-
بنگر چگونه تكذيب كردند بر خودشان
و گم گشت از ايشان آنچه را كه افترا می بستند
-
و از ايشان كسيست كه گوش ميدهد به
سويت و قرار داديم بر قلبهايشان پرده ای كه دريابند آن را و در
گوشهايشان سنگينی و اگر ببينند هر ( تمام
) نشانه ای را ، ايمان نمی آورند به آن تا زمانی كه آيند تو را [و]
مجادله كنند تو را ، ميگويد كسانی كه كفران كردند ، كه اين [نيست]
مگر داستانهای اوليان ( گذشتگان )
-
و ايشان نهی (
منع ) ميكنند از آن و دوری ميكنند از آن
و اينكه هلاك [نه] ميكنند مگر خودشان
را و درنمی يابند
-
و اگر ( ای
كاش ) به بينی زمانی را كه ايستاده (
توقف كرده ) شوند بر آتش ، پس گويند ای وای بر ما ، ای كاش
برگردانده می شديم و تكذيب نميكرديم به آيات سرومان و ميشديم از مومنان
-
بلكه نمودار شد ايشان را آنچه را كه
مخفی ميكردند از قبل و اگر برگردانده شوند حتما برگردند برای آنچه كه
نهی شدند از آن و بدرستی ايشان حتما كاذبانند
-
و گفتند كه [نيست]
اين مگر حياتمان دنيا را و نيستيم ما به مبعوث شدگان
-
و اگر به بينی زمانی را كه ايستاده
( متوقف ) شوند بر سرورشان ، گويد آيا
نيست اين به حق ، گويند بله سوگند سرور ما را ، گويد پس بچشيد عذاب را
به [سبب] آنچه كه كفران ميكرديد
-
خسران كرده است كسانی كه تكذيب
كردند به ملاقات خداوند تا زمانی كه آيد ايشان را ساعت (
قيامت ) غافل گيرانه ای ، گويند ای حسرت
ما را بر آنچه كه تفريط ( زياده روی )
كرديم در آن و ايشان حمل ميكنند بارهايشان را بر پشتهايشان ، آگاه
باشند زشت ( بد ) است آنچه كه بار ميكنند
-
و نيست زندگانی دنيا مگر بازی و
سرگرمی و حتما سرای آخرت بهتر است برای كسانی كه تقوی ميكنند ، آيا پس
عقل نميكنند
-
دانسته ايم [كه]
بدرستی حتما اندوهگين ميكند تو را ، آنرا كه
ميگويند ، پس بدرستی ايشان تكذيب نميكنند تو را و ليكن ظالمان به آيات
خداوند بی اعتقادی ( حق نشناسی ) ميكنند
-
و حتما تكذيب شد رسولانی از قبل تو
، پس صبر كردند بر آنچه كه تكذيب شدند و اذيت شدند تا اينكه آمد ايشان
را ياری ما و نيست تبديل كننده ای برای كلمات خداوند و حتما آمده است
تو را از خبر فرستاده شدگان
-
و اگر بود بزرگ (
گران ) برای تو اعراض ايشان ، پس اگر
استطاعت داری كه بجويی حفره ای را در زمين يا نرده بامی را در آسمان ،
پس بياور ايشان را به آيتی ( معجزه ای )
و اگر خواست خداوند حتما جمع كند ايشان را برای هدايت ، پس نباش از
جاهلان
-
جز اين نيست كه اجابت ميكند كسانی
كه ميشنوند ، و مردگان را ، مبعوث ميكند ايشان را خداوند ، سپس به سويش
برگردانده ميشوند
-
و گفتند چرا نازل نشد برايش معجزه
ای از سرورش ، بگو بدرستی خداوند توانايی برای اينكه نازل كند معجزه ای
را و ليكن اكثرشان نميدانند
-
و نيست از حيوانی در زمين و نه
پرنده ای [كه] پرواز ميكند به بالهايش ،
مگر اينكه امتهايی ( طوايفي ) همانند
شمايند ، تفريط ( فروگذار ) نكرديم
در كتاب از چيزی ، سپس به سوی سرورشان جمع آوری ميشوند
-
و كسانی كه تكذيب كردند به آيات ما
، كرانی و گنگهايی ( لالهايی ) در تاريكی
ها [هستند] ، كسی را كه ميخواهد خداوند
گمراه ميكندش و كسی را كه ميخواهد قرار ميدهد او را بر راه (
مسير ) مستقيم (
درست و پا برجا )
-
بگو آيا ديده باشد شما را اگر داده
شود شما را عذاب خداوند يا آيد شما را ساعت (
قيامت ) آيا غير خداوند را ميخوانيد اگر شماييد راستگويان
-
بلكه او را است كه ميخوانيد ، پس
ميگشايد ( برطرف می كند ) آنچه را كه
ميخوانديد به طرفش كه اگر خواست و فراموش ميكنيد آنچه را كه شرك
ميورزيد ( شريك می كنيد )
-
و حتما ارسال كرده ايم به سوی
امتهايی از قبل تو ، پس گرفتيم ايشان را به عذابها و ضررها باشد برای
ايشان كه زاری كنند
-
پس چرا زمانی كه آمد ايشان را عذاب
ما زاری نكردند و ليكن سفت ( سنگ ) شد
قلبهايشان و زينت داد برای ايشان شيطان آنچه را كه عمل ميكردند
-
پس زمانی كه فراموش كردند آنچه را
كه يادآور ( تذكر ) شدند به آن ، پس
گشوديم برای ايشان دربهای هر ( تمام )
چيزی را تا زمانی كه شادمانی كردند به آنچه كه داده شدند ، گرفتيم
ايشان را غافل گيرانه ای ، پس آنگاه ايشان نا اميدان [بودند]
-
پس قطع شد دنباله قوم كسانی كه ظلم
كردند و ستايش برای خداوند سرور عالميان
-
بگو آيا ديده باشيد كه اگر گيرد
خداوند گوش ( شنوايی ) شما و ديدگان (
بينايی ) شما را و مُهر نهد (
خاتمه دهد ) بر قلبهايتان ، كيست خدايی
غير از خداوند [تا] بياورد شما را به آن
، بنگر چگونه توضيح ميدهيم آيات را ، سپس ايشان پرهيز (
دوری ) ميكنند
-
بگو آيا ديده باشم شما را ، اگر
داده شود شما را عذاب خداوند غافل گيرانه ای يا آشكاری ، آيا نابود
ميشود مگر قوم ظالمان
-
و ارسال نميكنيم فرستادگان را مگر
بشارت دهندگان و هشدار دهندگان ، پس كسی كه ايمان آورد و اصلاح كند ،
پس نيست ترسی برای ايشان و نه ايشان اندوهگين ميشوند
-
و كسانی كه تكذيب كردند به آيات ما
، لمس ميكند ايشان را عذاب به [سبب] آنچه
كه فسق ميكردند
-
بگو نميگويم برای شما [كه]
در نزدم خزائن خداوند است و ندانم غيب را و نميگويم برای شما [كه]
من مَلَكی هستم كه تبعيت [نه] ميكنم مگر
آنچه را كه وحی ميشود به سويم ، بگو آيا برابر است كور و بينا ، آيا پس
تفكر نميكنيد
-
و هشدار ده به [قيامت]
آن كسانی را كه ميترسند كه جمع آوری شوند به سوی سرورشان ، نيست
برايشان از غير او سرپرستی ( دوستی ) و
نه شفيعی ، باشد برای ايشان كه تقوی كنند
-
و ترد نكن كسانی را كه ميخوانند
سرورشان را به سحرگاهی و شامگاهی ، ميخواهند صورتش را (
رضايت و خشنوديش را ) ، نيست برای تو از حسابشان از چيزی و نيست
از حساب تو برايشان از چيزی ، پس اگر ترد كنی ايشان را پس ميباشی از
ظالمان
-
و آنچنان امتحان كرديم بعضی از
ايشان را به بعضی ، برای اينكه بگويند آيا اينان هستند كه منت نهاد
خداوند برايشان از مابين ما ، آيا نيست خداوند به داناتر به شكر گزاران
-
و زمانی كه آيد تو را كسانی كه
ايمان می آورند به آيات ما ، پس بگو سلامی برای شما ، نوشت سرور شما
برای خودش رحمت را ، بدرستی او كسی را كه عمل كرد از شما بدی (
زشتی ) را به جهالتی (
نادانی ) ، سپس توبه كرد (
برگشت ) از بعد آن و اصلاح كرد ، پس
بدرستی او آمرزنده ای مهربانی است
-
و آنچنان تشريح ميكنيم آيات را و
برای اينكه مبين شود راه مجرمان
-
بگو بدرستی من نهی شدم كه بندگی كنم
كسانی را كه ميخوانيد از غير خداوند ، بگو تبعيت نميكنم هوايتان (
خواسته و اميالتان ) را ، [كه
در غير اين صورت] گمراه شوم آن زمان ، و نباشم از هدايت شدگان
-
بگو من بر بينه ای از سرورم [هستم]
و تكذيب كرديد به آن ، نيست نزدم آنچه را كه عجله ميكنيد به آن ، كه
فرمان ( حكم ) [نيست]
مگر برای خداوند ، بازگو ميكند حقيقت را و اوست بهترين جدا كنندگان (
تشريح كنندگان )
-
بگو اگر بدرستی در نزدم بود آنچه را
كه عجله ميكنيد به آن ، حتما مقتضی می گشت كار بين من و بين شما و
خداوند داناتر است به ظالمان
-
و نزد اوست كليد های غيب ، نميداند
آن را مگر او و ميداند آنچه را كه در خشكی و درياست و سقوط نميكند از
برگی ، مگر اينكه ميداند آن را و نيست دانه ای در تاريكيهای زمين و نه
تری و نه خشكی مگر در كتابی آشكاری است
-
و اوست كسی كه می ميراند شما را به
شب و ميداند آنچه را كه آشكار كرديد به روز ، سپس برمی انگيزد (
بيدار ميكند ) شما را در آن برای اينكه
مقتضی شود اجلی ( موعدی ) معينی را ، سپس
به جانب او مراجعت شماست ، سپس آگاه ميكند شما را به آنچه كه عمل
ميكرديد
-
و اوست چيره فوق بندگانش و ميفرستد
برای شما محافظی را تا زمانی كه آيد يكی از شما را مرگ ، به ميراند او
را فرستادگان ما و ايشان تفريط ( زياده روی
) نميكنند
-
سپس برگردانده شوند به سوی خداوند
سرپرست حقيقيشان ، آگاه باشيد برای اوست حكم و اوست سريعترين محاسبان
-
بگو كيست كه نجات ميدهد شما را از
تاريكی های خشكی و دريا ، [در حاليكه]
ميخوانيد او را با زاری و خفايی ، [می گوييد]
كه اگر نجات دادی ما را از اين ، حتما باشيم از شكر گزاران
-
بگو خداوند نجات ميدهد شما را از آن
و از هر ( تمام ) گرفتاری ، سپس شماييد
كه شرك ميورزيد
-
بگو اوست توانا برای اينكه برانگيزد
برای شما عذابی از بالای شما يا از زير پاهايتان يا به هم دراندازد شما
را گروهی ، و به چشاند بعضی از شما را عذاب بعضی ، بنگر چگونه تشريح
ميكنيم آيات را باشد برای ايشان كه دريابند
-
و تكذيب كرد به آن قومت و [در
حاليكه] اوست حق ، بگو نيستم برای شما به وكيلی (
مدافعی )
-
برای هر (
تمام ) خبری استقراری ( انجام يافتنی
) [است] و به زودی ميدانيد
-
و زمانی كه ديدی كسانی را كه فرو
ميروند در آيات ما ، پس اعراض كن از ايشان تا فرو روند (
مشغول شوند ) در سخنی غير آن و اما اگر فراموشی آورد تو را
شيطان ، پس نه نشين بعد از ذكر ( يادآوردن
) همراه با قوم ظالمان
-
و نيست [گناهی]
بر كسانی كه ميترسند از حسابشان از چيزی و ليكن ذكری [يادآوری
است] ، باشد برای ايشان كه پرهيزگاری كنند
-
و رها كن كسانی را كه اتخاذ كردند
دينشان را بازيچه ای و سرگرمی و مغرور ( گمراه
) كرد ايشان را زندگانی دنيا و ذكر كن به آن كه محروم [نه]
شود شخصی به [سبب] آنچه كه كسب كرد
، نيست برای آن از غير خداوند سرپرستی ( دوستی
) و نه شفيعی ( حامی ) و اگر برابر دهد (
معوض و فديه دهد ) هر ( تمام )
برابری ( وزن شده ای ) را ،
گرفته نميشود از آن ( شخص ) ، ايشان
كسانی [هستند] كه محروم گشتند به [سبب]
آنچه كه كسب كردند ، برای ايشان نوشيدنی [است]
از حميمی ( آب جوشی ) و عذابی دردناك به
[سبب] آنچه كه كفران ميكردند
-
بگو آيا بخوانيم از غير خداوند آنچه
را كه نفع نميكند ما را و ضرر نميكند ما را و برگرديم بر پيشينيانمان (
قهقرا ، بربريت ) بعد زمانی كه هدايت كرد ما را خداوند ،
همچنانكه به هوس كشاند او را شيطان در زمين حيران شده (
سرگشته ) ، برای اوست اصحابی [كه]
ميخوانند او را به سوی هدايت [كه] بيا ما
را ، بگو بدرستی هدايت خداوند اوست هدايت و امر شديم برای اينكه
تسليم شويم برای سرور عالميان
-
و اينكه به پا داريد نماز را و تقوی
كنيد او را ، و اوست كسی كه به سويش جمع آوری ميشويد
-
و اوست كسی كه خلق كرد آسمانها و
زمين را به حق و روزی كه ميگويد باش پس ميشود ، گفتار او حق است و برای
اوست پادشاهی روزی كه دميده ميشود در صور (
شيپور ) ، دانای غيب و آشكارا و اوست حكيم آگاه
-
و زمانی كه گفت ابراهيم برای پدرش
آزر ، آيا اتخاذ ميكنی ساخته شده هايی را خدايانی ، بدرستی من می بينم
تو و قومت را در گمراهی آشكاری
-
و آنچنان نشان داديم ابراهيم را
ملكوت ( بزرگی ، عظمت ، اقتدار و شكوه )
آسمانها و زمين و برای اينكه باشد از يقين يافتگان
-
پس زمانی كه فرا گرفت برايش شب ،
ديد ستاره ای را ، گفت اين سرور من است ، پس آنگاه كه افول كرد ، گفت
دوست ندارم افول كنندگان را
-
پس زمانی كه ديد ماه را درخشانی ،
گفت اين سرور من است ، پس آنگاه كه افول كرد ، گفت اگر هدايت نكرده بود
مرا سرورم ، حتما ميشدم از قوم گمراهان ( گم
گشتگان )
-
پس آنگاه كه ديد خورشيد را تابناكی
، گفت اين سرور من است ، اين بزرگتر است ، پس آنگاه كه افول كرد ، گفت
ای قوم من بدرستی من بری ( بيزار و به دورم
) هستم از آنچه كه شريك ميگردانيد
-
بدرستی من روی گردانم رويم را برای
كسی كه آفريد ( پديد آورد ) آسمانها و
زمين را به تنهايی ( يكتايی ) و نيستم من
از مشركان
-
و مجادله كرد او را قومش ، گفت آيا
مجادله ميكنيد مرا در [مورد] خداوند و [در
حاليكه] هدايت كرده است مرا و نميترسم آنچه را كه شريك
ميگردانيد به او ، مگر اينكه بخواهد سرورم چيزی را ، فرا گرفت سرورم را
هر ( تمام ) چيزی را دانشی ، آيا پس
متذكر نميشويد
-
و چگونه بترسم آنچه را كه شريك
كرديد و [در حاليكه از خدا] نميترسيد ،
بدرستی شما شريك گردانديد به خداوند آنچه را كه نازل نكرد به آن برای
شما [از] دليلی ، پس كدام دو فرقه
سزاوارترند به امنيت ( ايمان و باور )
اگر شما ميدانيد
-
كسانی كه ايمان آوردند و نه
پوشاندند ايمانشان را به ظلمی ، ايشانند كه برای ايشان است امنيت (
اعتقاد و باور ) و ايشانند راه يافتگان
-
و اين است حجت ما كه داديم آن را [به]
ابراهيم برای قومش ، بالا ميبريم درجات كسی را كه ميخواهيم ، بدرستی
سرورت حكيمی دانايی [است]
-
و بخشيديم برای او اسحاق و يعقوب را
، همگی را هدايت كرديم و نوح را هدايت كرديم از قبل و از ذريه (
نسل ) او داود و سليمان و ايوب و يوسف و
موسی و هارون را ، و آنچنان جزا ( پاداش
) ميدهيم محسنان ( نيكوكاران ) را
-
و زكريا و يحيی و عيسی و الياس را ،
همگی از صالحان [باشند]
-
و اسماعيل و يسع و يونس و لوط را ،
و همگی را فضيلت ( برتری و كرامت ) داديم
بر عالميان
-
و از پدرانشان (
اجدادشان ) و ذريه هايشان (
نسل و فرزندانشان ) و برادرانشان و
برگزيديم ايشان را و هدايت كرديم ايشان را به سوی مسيری مستقيمی
( پا برجايی )
-
آنست هدايت خداوند [كه]
هدايت ميكند به آن ، كسی را كه ميخواهد از بندگانش و اگر شرك ورزيدند
حتما هدر شد از ايشان آنچه را كه عمل ميكردند
-
ايشان كسانی [بودند]
كه داديم ايشان را كتاب و حكم ( فرمان ، تسلط
) و نبوت ( خبر رسانی ) را ، پس اگر كفر
بورزند به آن اينان ، پس وكيل ( مدافع و مراقب
) كرده ايم به آن قومی را كه نيستند به او به كافران
-
ايشان كسانی [هستند]
كه هدايت كرد خداوند ، پس به هدايت ايشان اقتدا كن (
قيام و به پا خيز ) ، بگو نميخواهم شما
را برای آن اجری كه آن [نيست] مگر ذكری
برای عالميان
-
و قدر شناسی نكردند خداوند را مستحق
اندازه اش ( قدرش ) ، زمانی كه گفتند
نازل نكرد خداوند برای بشری ( موجود دو پايی
) از چيزی ، بگو چه كسی نازل كرد كتاب را ، آن را كه آمد به او موسی
نوری و هدايتی برای انسيان ( مردم ) ،
قرار ميدهيد آن را كاغذهايی ( طومارهايی درهم
پيچيده ، بنچاقهايی ) فاش ميكنيد آن را و مخفی ميكنيد بسياری را
و ياد داده شديد آنچه را كه ندانسته بوديد شما و نه پدرانتان (
اجدادتان ) ، بگو خداوند سپس رها كن
ايشان را در فرو رفتنشان [تا] بازی گوشی
كنند ( سرگرم شوند )
-
و اين كتابی [است
كه] نازل كرديم آن را مباركی ، تصديق كننده آنكه پيش روی آنست و
برای اينكه هشدار دهی مادر قريه ها را و آن كس كه پيرامونش [باشد]
و كسانی را كه ايمان دارند به آخرت ، ايمان می آورند به آن و ايشان بر
نمازشان محافظت ميكنند
-
و كيست ظالمتر از كسی كه افترا بست
بر خداوند كذبی را يا گفت [كه] وحی شود
به سويم و [در صورتی كه] وحی نشده است به
سويش چيزی و آن كس كه گفت به زودی نازل ميكنم همانند آنچه را كه نازل
كرد خداوند و اگر به بينی زمانی را كه ظالمان در گرد آب (
تلاطم ، آشوب و تنش ) مرگ [هستند]
و ملائكه بگسترده اند دستانشان را ، [ميگويند]
خارج كنيد جانهايتان را ، امروز جزا می يابيد عذاب رسوايی را به [سبب]
آنچه كه ميگفتيد بر خداوند غير واقع ( كذب
) را و شما از آيات او خود بزرگی ميكرديد
-
و حتما آمده ايد ما را انفرادی (
به تنهايی ) همچنانكه خلق كرديم شما را
اولين باری و رها كرديد آنچه را كه واگذار كرديم شما را پشت عقب هايتان
و نمی بينيم همراه [با] شما شفيعانتان را
، كسانی را كه می پنداشتيد ، بدرستی ايشان در خودتان شريكانی [هستند]
، حتما قطع شده است مابين شما و گم گشت از شما آنچه را كه ميپنداشتيد
-
بدرستی خداوند شكافنده دانه و هسته
[است] ، خارج ميكند زنده را از مرده و
خارج كننده مرده از زنده [است] ، آن
خداوند شماست ، پس كجا به افترا رانده ميشويد
-
شكافنده صبحگاه [است]
و قرار داد شب را سكنايی ( تسكينی ) و
خورشيد و ماه را شمارنده ای ( حسابگر و تقويمی
) ، آن است تقدير ( اندازه گيری ) عزيز
دانا
-
و او كسيست كه قرار داد برای شما
ستارگان را ، برای اينكه راه يابيد به آن در تاريكی های خشكی و دريا ،
تشريح كرده ايم آيات را برای قومی كه ميدانند
-
و اوست كسی كه نشر داد شما را از
نفسی ( شخصی ) تكی ، پس محل استقراری و
آرامشگاهی ، تشريح كرده ايم آيات را برای قومی كه در می يابند
-
و اوست كسی كه نازل كرد از آسمان
آبی را ، پس خارج كرديم به [وسيله] آن
روئيدنی ( رويش ) هر (
تمام ) چيزی را ، پس خارج كرديم (
رويانيديم ) از آن سبزه ای را ، خارج
ميكنيم از آن دانه ای متراكمی و از نخل از شكوفه آن ، خوشه هايی نزديكی
( تنگ و تو در تويی ) و باغهايی از
انگورهايی و زيتون و انار متشابهی و غير متشابهی را ، بنگريد به محصولش
زمانی كه ثمره دهد و برسد آن ، بدرستی در آن ديده شما حتما آياتی
( نشانه هايی ) [است]
برای قومی كه ايمان می آورند
-
و قرار دادند برای خداوند شريكان [از
نوع] جن ، و [در حاليكه] خلق كرد
ايشان را ، و وصله پيله كردند ( دروغ بافتند
) برای او پسران و دختران را به غير دانشی (
بدون علمی ) ، پاك است او و متعالی است
از آنچه كه وصف ميكنند
-
آغازگر (
خالق و پديد آورنده ) آسمانها و زمين [است]
، چگونه باشد برای او مولودی و [در حاليكه]
نيست برايش همسری و آفريد هر ( تمام )
چيزی را و اوست به هر ( تمام ) چيزی
دانايی
-
اين خداوند شماست سرور شما ، نيست
خدايی مگر او ، خالق هر ( تمام ) چيزی [است]
، پس بندگی كنيد او را و اوست برای هر ( تمام
) چيزی وكيلی ( نگهبانی )
-
درك نميكند او را چشمها و اوست [كه]
درك ميكند چشمان را ، و اوست لطيف آگاه
-
آمده است شما را بصيرتهايی (
ديده های شهودی ) از سرور شما ، پس هر كس
كه بينا شود پس برای خودش [باشد] و آن كس
كه كور شود ، پس برای آنست ( خود اوست )
و نيستم برای شما به محافظی ( ضامنی )
-
و آنچنان تشريح ميكنيم آيات را و
برای اينكه [نه] گويند درس آموختی و برای
اينكه مبين كنيم آن را برای قومی [كه]
ميدانند
-
تبعيت كن آنچه را كه وحی ميشود به
سويت از سرورت ، نيست خدايی مگر او و اعراض كن از مشركان
-
و اگر ميخواست خداوند شرك
نميورزيدند و قرار نداديم تو را برای ايشان محافظی و نيستی تو برای
ايشان به وكيلی ( مدافعی )
-
و دشنام ندهيد كسانی را كه ميخوانند
از غير خداوند ، پس دشنام دهند خداوند را دشمنانه بدون دانشی ، آنچنان
زينت داديم برای هر ( تمام ) امتی عملشان
را ، سپس به سوی سرورشان است مراجعت ايشان ، پس خبر ميدهيم ايشان را به
آنچه كه عمل ميكردند
-
و سوگند ياد كردند به خداوند
كوشاترين اعتقادشان را ، كه اگر آمد ايشان را آيه ای (
نشانه ای ) حتما ايمان می آورند به آن ،
بگو جز اين نيست كه آيات در نزد خداوند است و چه دانسته ميشود شما را ،
بدرستی آن زمانی كه آيد ايمان نمی آورند
-
و برمی گردانيم (
تغيير ميدهيم ) دلهايشان را و ديدگانشان
را ، همچنانكه ايمان نداشته اند به آن اولين باری و رها ميكنيم ايشان
را در طغيانشان حيران شوند
-
و اگر بدرستی ما نازل ميكرديم به
سوی ايشان ملائكه را و سخن ميگفت با ايشان مردگان و جمع آوری ميكرديم
برای ايشان هر ( تمام ) چيزی را پيشاپيش
، شايسته نباشند برای اينكه ايمان آورند ، مگر اينكه بخواهد خداوند و
ليكن اكثرشان جهالت ( نادانی ) ميكنند
-
و آنچنان قرار داديم برای هر (
تمام ) خبر رسانی (
پيامبری ) دشمنی [از]
شياطين انس و جن ، وحی ميكند بعضی از ايشان به جانب بعضی سخن آراسته (
طلايی ) فريبی (
غروری ) ، و اگر خواست سرور تو انجام نميدادند آن را ، پس رها
كن ايشان را و آنچه را كه افترا می بندند
-
و برای اينكه شيفته شود به جانبش دل
كسانی كه ايمان نمی آورند به آخرت و برای اينكه راضيش شوند (
به پسندندش ) و برای اينكه معصيت كنند
آنچه كه ايشانند معصيت كنندگان
-
آيا پس غير خداوند را بجويم حكمی (
داوری ، قاضی ) و [در
حاليكه] اوست كسی كه نازل كرد به سوی شما كتاب را مفصلی (
تشريح شده ای ) و كسانی كه داديم ايشان
را كتاب ، ميدانند بدرستی آن نازل شده ای [است]
از سرورت به حقانيت ، پس نباش از تمرد كنندگان
-
و تمام شد سخن سرورت [به]
راستی و انصافی ، نيست تبديل كننده ای ( تحريف
كننده ای ) برای كلماتش و اوست شنوای دانا
-
و اگر پيروی كنی اكثريت كسی را كه
در زمين است ، گمراه ميكنند تو را از راه خداوند ، بدرستی تبعيت [نه]
می كنند مگر گمان را و بدرستی ايشان [نيستند]
مگر تخمين زنندگان
-
بدرستی سرور تو داناتر [است
كه] كيست [كه] گمراه شود از راهش
و اوست داناتر به راه يافتگان
-
پس بخوريد از آنچه كه ياد شد اسم
خداوند برايش ، اگر شماييد به آيات او مومنان
-
و چيست برای شما كه نميخوريد از
آنچه كه ياد شده اسم خداوند برايش و تشريح كرده است برای شما آنچه را
كه حرام كرد برای شما مگر آنچه را كه اضطرار يافتيد (
ناگزير ، مجبور شديد ) به سويش و بدرستی
بسياری حتما گمراه ميكنند به هواهايشان (
اميالشان ) به غير ( بدون ) دانشی
، بدرستی سرور تو اوست داناتر به تجاوز گران
-
و رها كنيد ظاهر گناه و باطن آن را
، بدرستی كسانی كه كسب ميكنند گناه را ، به زودی جزا داده ميشوند به
آنچه كه معصيت ميكردند
-
و نخوريد از آنچه كه ياد نشده است
نام خداوند برايش و بدرستی آن حتما فسقی [باشد]
و بدرستی شياطين حتما وحی ميكنند به سوی دوستانشان (
سرپرستانشان ) برای اينكه مجادله كنند
شما را و اگر اطاعت كنيد ايشان را بدرستی شما حتما مشركانيد
-
آيا كسی كه بود مرده ای ، پس زنده
كرديم او را و قرار داديم برايش نوری را [كه]
قدم ميزند به [طرف يا وسيله] آن در [ميان]
انسيان ( مردم ) چون كسيست كه همانند
اوست در تاريكيها ، نيست به خروجی از آن ، آنچنان زينت يافت برای
كافران آنچه را كه عمل ميكردند
-
و آنچنان قرار داديم در هر (
تمام ) قريه ای بزرگان مجرمش را ، برای
اينكه مكر كنند در آن و مكر نميكنند مگر به خودشان و در نمیيابند
-
و زمانی كه آيد ايشان را آيه ای ،
گويند هرگز ايمان نمی آوريم تا اينكه داده شويم همانند آنچه را
كه داده شد رسولان خداوند ، خداوند داناتر است [كه]
از كجا قرار دهد رسالتش ( پيغام فرستادنش
) را ، به زودی اصابت ميكند كسانی را كه جرم كردند حقارتی در نزد
خداوند و عذابی شديد به [سبب] آنچه كه
مكر ميكردند
-
پس كسی را كه ميخواهد خداوند كه
هدايتش كند ، ميگشايد سينه اش را برای اسلام و كسی را كه ميخواهد كه
گمراهش كند ، قرار ميدهد سينه اش را تنگی باريكی ، چنانكه صعود ميكند
در آسمان ، آنچنان قرار ميدهد خداوند كثافت (
پليدی ) را برای كسانی كه ايمان نمی آورند
-
و اين است راه سرورت مستقيمی (
پايداری ) ، تشريح كرده ايم آيات را برای
قومی كه متذكر ميشوند
-
برای ايشان [است]
سرای سلامت در نزد سرورشان و اوست سرپرست ايشان به [سبب]
آنچه كه عمل ميكردند
-
و روزی كه جمع آوری ميكند ايشان را
جملگی ، ای جمعيت جن كثرت يافته ايد از انس و گفت دوستانشان (
سرپرستانشان ) از انس ، سرور ما ، متمتع
شد بعضی ما را به بعضی و رسيديم اجلمان را ، آن را كه مهلت دادی (
تعيين كردی ) برای ما ، گويد آتش
خانگاه شماست ، جاودانان در آن ، مگر آنچه را كه خواست خداوند ، بدرستی
سرورت حكيمی دانايی [است]
-
و آنچنان سرپرستی (
دوستی ) داديم بعضی ظالمان را بعضی به [سبب]
آنچه كه كسب ميكردند
-
ای جمعيت جن و انس آيا نيامد شما را
فرستادگانی از [جنس] شما [تا]
تعريف كنند برای شما آياتم را و هشدار دهند شما را لقاء (
ملاقات ) روزتان اين ، گفتند شهادت داديم
بر خودمان و فريب داد ( مغرور كرد )
ايشان را زندگانی دنيا و شهادت دادند بر [عليه]
خودشان [كه] بدرستی ايشان بودند كافران
-
آن برای اينكه نبوده است سرور تو
نابود كننده قريه ها به ظلمی و [در حاليكه]
اهلش [باشد] غافلان
-
و برای هر (
تمامی ) درجاتی ( رتبه ای ) از
آنچه كه عمل كردند و نيست سرور تو به غافلی از آنچه كه عمل ميكنند
-
و سرور تو بی نياز (
ثروتمند ) [است] دارای رحمت ، اگر
بخواهد ميبرد شما را و جانشين ميكند از بعد شما آنچه را كه ميخواهد ،
چنانكه نشر داد ( پديد آورد ) شما را از
ذريه ( نسل ، نژاد ) قومی ديگران
-
بدرستی آنچه را كه وعده می يابيد
حتما آمدنی است و نيستيد شما به عاجز كنندگان
-
بگو ای قوم من عمل كنيد بر
جايگاهتان ، بدرستی من عمل كننده ای [هستم]
، پس به زودی ميدانيد [كه] چه كسی را
باشد برای او عاقبت سرای ، بدرستی رستگار نميشود ظالمان
-
و قرار دادند برای خداوند از آنچه
كه بذر افشانی كرد از كشت و چهار پايان نصيبی را ، پس گفتند اين برای
خداوند به پندارشان و اين برای شريكانمان ، پس آنچه كه باشد برای
شريكانشان پس نميرسد به جانب خداوند و آنچه كه باشد برای خداوند ، پس
آن ميرسد به جانب شريكانشان ، زشت ( بد )
است آنچه كه حكم ميكنند ( داوری و تصميم ميگيرند
)
-
و آنچنان زينت يافت برای كثيری از
مشركان قتل اولادشان [جهت] شريكانشان ،
برای اينكه هلاك كنند ايشان را و پوشيده كنند برای ايشان دينشان را و
اگر خواست خداوند انجام نميدادند آن را پس رها كن ايشان را و آنچه را
كه افترا ميبندند
-
و گفتند اين چهار پايانی و كشتی (
زراعتی ) ممنوعی (
حرامی ) [است كه] نخورد آن
را مگر آن كسی را كه بخواهيم به پندارشان ، و چهار پايانی كه حرام شد
پشت های آن و چهار پايانی كه ياد نميكنند نام خداوند را برايش
افترايی برايش ، به زودی جزا ميدهد ايشان را به [سبب]
آنچه كه افترا می بستند
-
و گفتند آنچه كه در شكمهای اين چهار
پايان است مخصوصی برای مذكرهايمان ( مردانمان
) و حرام شده ای برای زوجهايمان [زنانمان]
، و اگر بود مرده ای ، پس ايشان در آن شريكان [هستند]
، به زودی جزا ميدهد ايشان را [به جهت]
وصفشان ( توضيحشان ) ، بدرستی اوست حكيمی
دانايی
-
خسران كرد كسانی كه كشتند اولادشان
را سفيهانه بدون دانشی و حرام كردند آنچه را كه رزقشان كرد خداوند ،
افترايی برای خداوند ، گمراه شده اند و نبودند راه يافتگان
-
و او كسی [است]
كه نشر داد باغهايی سايه دارانی ( افراشته هايی
) و غير سايه دارانی ( غير افراشته هايی
) و نخل و مرغزار ، مختلفی ( متنوعی ) [است]
خوردنيش و زيتون و انار و متشابهی و غير متشابهی ، بخوريد از محصولش
زمانی كه ثمر دهد و بدهيد حقش را روز درو كردنش (
چيدنش ) و اسراف نكنيد ، بدرستی او دوست
ندارد اسراف كنندگان را
-
و از چهار پايان باربری و فرشی (
پشم و پوست و چرم دهی ) ، بخوريد از آنچه
كه رزق داد شما را خداوند و تبعيت نكنيد گامهای شيطان را ، بدرستی او
برای شما دشمنی آشكاری [است]
-
هشت زوجهايی از ميش دو تا [دو
عدد] و از بز دو تا [دو عدد] ،
بگو آيا دو مذكر را حرام كرد يا دو ماده را ، يا آنچه را كه شامل شد
برای آن رحمهای دو ماده را ، خبر دهيد مرا به علمی اگر هستيد راستگويان
-
و از شتر دو تا [دو
عدد] و از گاو دو تا [دو عدد] ،
بگو آيا دو مذكر را حرام كرد يا دو ماده را ، يا آنچه را كه شامل شد
برای آن رحمهای دو ماده را ، يا شماييد شاهدان زمانی كه توصيه كرد شما
را خداوند به اين ، پس كيست ظالمتر از كسی كه دروغ بست برای خداوند
كذبی را ، برای آنكه گمراه كند انسيان ( مردم
) را به غير ( بدون ) دانشی ، بدرستی
خداوند هدايت نميكند قوم ظالمان را
-
بگو نمی يابم در آنچه كه وحی شد به
سويم حرام شده ای را برای خورنده ای [كه]
بخورد آن را ، مگر آنكه باشد مرده ای يا خونی ريخته ای (
از گوشت بيرون شده ای ) يا گوشت خوكی ، پس بدرستی آن كثافتی (
پليد و ناپاكی برای خوردن ) [باشد]
يا فسقی [كه] اهليت (
نام برده ) شده باشد برای غير خداوند به آن (
قربانی كه به هر عنوان و منظور به جهت غير
خداوند سر بريده شده باشد ) ، پس كسی كه اضطرار داشته باشد (
مجبور باشد ) بدون ظالمی و نه عدوانی (
متجاوزی ) [اندكی بخورد] پس
بدرستی سرور تو آمرزنده ای مهربانی [است]
-
و برای كسانی كه يهوديند ، حرام
كرديم هر دارای ناخنی ( چنگالی ) را و از
گاو و گوسفند حرام كرديم برايشان پيه ( چربی ،
دنبه ) آن دو را ، مگر آنچه كه حمل كرد (
بار كرد ) پشت آن دو يا رودها يا آنچه كه مخلوط شده به استخوانی
، آنچنان جزا كرديم ايشان را به [دليل]
جورشان و ماييم حتما راستگويان
-
پس اگر تكذيب كردند تو را ، پس بگو
سرور شما دارای رحمتی گسترده ای [است] و
برنميگردد عذاب او از قوم مجرمان
-
به زودی می گويد كسانی كه شرك
ورزيدند ، اگر ميخواست خداوند شرك نميورزيديم و نه پدرانمان و نه حرام
ميكرديم از چيزی ، آنچنان تكذيب كرد كسانی كه از قبل ايشان [بودند]
تا اينكه چشيدند عذاب ما را ، بگو آيا نزد شماست از دانشی ، پس خارج
كنيد آن را برايمان ، كه تبعيت [نه]
ميكنيد مگر گمان را و اينكه [نيستيد] شما
مگر تخمين ( حدس ) زنندگان
-
بگو پس برای خداوند [است]
حجت لغايت يافته ( به نهايت رسيده ، بالغ شده
) ، پس اگر ميخواست حتما هدايت ميكرد شما را جملگی (
به تمامی )
-
بگو بياوريد شاهدانتان را ، كسانی
را كه شهادت ميدهند كه بدرستی خداوند حرام كرد اين را ، پس اگر شهادت
دادند ، پس شهادت مده همراه [با] ايشان و
تبعيت نكن هواهای ( اميال ) كسانی را كه
تكذيب كردند به آيات ما و كسانی كه ايمان ندارند به آخرت و ايشانند به
سرورشان معادل كنندگان ( همتا و همانند كنندگان
، مشركان )
-
بگو بياييد [كه]
بگويم آنچه را كه حرام كرد سرورتان برای شما ، هرگز شريك نگردانيد به
او چيزی را و به والدين نيكويی [كنيد] و
نكشيد اولادتان را از بی چيزی ، ماييم كه رزق ميدهيم شما و ايشان را و
نزديك نشويد خطاهای آشكار را ، آنچه كه هويداست از آن و آنچه كه مخفی
است و نكشيد نفسی ( شخصی ) را ، آن را كه
حرام كرد خداوند مگر به حق ، آن شمايان توصيه كرد شما را به آن ، باشد
برای شما كه عقل كنيد
-
و نزديك نشويد مال يتيم را مگر به [جهت]
آنكه آن [عمل شما] نيكوتر [باشد]
تا اينكه برسد شدتش ( قوت و نيرومنديش ، بلوغ و
جوانيش ) را و وفا ( پرداخت )
كنيد پيمانه و ترازو را به عدل ، تكليف نميكنيم نفسی (
كسی ) را مگر وسعش (
توانايی اش ) و زمانی كه [سخنی]
گفتيد ، پس عدالت كنيد و اگر چه باشد دارای قرابتی (
نزديكی ، خويشاوندی ) و به عهد خداوند
وفا كنيد آن شمايان توصيه كرد شما را به آن ، باشد برای شما كه متذكر
شويد
-
و بدرستی اين راه من است مستقيمی (
پا برجايی ) ، پس تبعيت كنيد آن را و
تبعيت نكنيد راهها را ، پس متفرق ميكند به شما از راهش ، آن شمايان
توصيه كرد شما را به آن ، باشد برای شما كه تقوی كنيد
-
سپس داديم موسی را كتاب ، اتمامی
برای آن كس كه نيكوی كرد و تشريحی برای هر چيزی و هدايتی و رحمتی ،
باشد برای ايشان كه به لقاء سرورشان ايمان آورند
-
و اين كتابی [است
كه] نازل كرديم آن را مباركی ، پس تبعيت كنيد آن را و تقوی كنيد
، باشد برای شما كه مورد رحم واقع شويد
-
[تا نه]
گويند جز اين نيست كه نازل شد كتاب برای دو طايفه (
يهود و نصاری ) از قبل ما و اينكه ما
بوديم از درس ( آموزش ) ايشان حتما
غافلان
-
يا بگويد كه اگر ما را نازل ميشد
برايمان كتاب ، حتما بوديم هدايت يافته تر از ايشان ، پس آمده است شما
را بينه ای از سرورتان و هدايتی و رحمتی ، پس كيست ظالم تر از كسی كه
تكذيب كرد به آيات خداوند و اعراض كرد از آن ، بزودی جزا ميدهيم كسانی
را كه رو برميگردانند ( اعراض می كنند )
از آياتمان ، بد عذابی را به [سبب] آنچه
كه اعراض ميكردند
-
آيا انتظار ميكشند مگر اينكه بيايد
ايشان را ملائكه يا بيايد سرورت يا بيايد بعضی نشانه های سرورت ،
روزی كه بيايد بعضی نشانه های سرورت نفع نميكند نفسی (
شخصی ) را ايمانش ، [اگر]
نبوده كه ايمان بياورد از قبل يا كسب [نه]
كرده باشد در ايمانش خيری را ، بگو منتظر باشيد [كه]
ماييم منتظران
-
بدرستی كسانی كه متفرق كردند دينشان
را و بودند شيعه ای ( پيرو و دنباله رويی ، فرقه
و گروهی ) ، نيستی از ايشان در چيزی (
مسئوليتی ) ، جز اين نيست كه كارشان به جانب خداوند است ، سپس
خبر ميدهد ايشان را به آنچه كه عمل ميكردند
-
كسی كه آيد به نيكويی ، پس برايش ده
[برابر] همانندش [باشد]
و كسی كه آمد به بدی پس جزا داده نميشود مگر همانندش را و ايشان مورد
ظلم واقع نميشوند
-
بگو بدرستی من هدايت شدم سرورم را
به سوی راهی مستقيمی ( پايداری ) ، دينی
پابرجايی آيين ابراهيم يكتاپرستی و شايسته نبود كه باشد از مشركان
-
بگو بدرستی نمازم و مناسكم و زندگيم
و فوتم ، برای خداوند سرور عالميان [است]
-
نيست شريك برای او و به آن فرمان
يافتم و من اولين مسلمانانم
-
بگو آيا غير خداوند را بجويم سروری
و [در حاليكه] اوست سرور هر (
تمام ) چيزی و كسب نميكند هر (
تمام ) نفسی (
شخصی ) مگر [آنچه كه] برايش [می
باشد] و بر ندارد بردارنده ای بار ديگری را ، سپس به سوی
سرورتان مراجعت شماست ، پس خبر ميدهد شما را به آنچه كه در آن اختلاف
ميكرديد
-
و اوست كسی كه قرار داد شما را
جانشينان زمين و بالا برد بعضی شما را فوق (
بالای ) بعضی درجاتی برای اينكه امتحان كند شما را در آنچه كه
داد شما را ، بدرستی سرور تو سريع عقوبت ( پيكرد
) است و بدرستی او حتما آمرزنده ای مهربانی [است]