-
هنگامی كه واقع شود واقعه (
قيامت )
-
[كه] نيست برای وقوعش دروغی
-
پست كننده ای [و] بلند كننده ای
( تنزل دهنده ای و والا مقام كننده ای )
[باشد]
-
زمانی كه لرزانده شود زمين ، لرزه ای
را
-
و كوبانده و پراكنده شود
كوهها ، كوبيده و پراكنده شدني را
-
پس شود گردهايی (
دانههايی ) ، متفرق شده ای (
پراكنده و معلقی )
-
و باشيد زوجهايی سه گانه ای
( سه تايی ، سه گروهی )
-
[1] پس اصحاب راست (
با يمن ، ميمون ، مبارك و خوش اقبال )
چيست اصحاب راست
-
[2] و اصحاب چپ (
بد يمن ، بد اقبال ، شوم ، شماتت شده ) چيست اصحاب چپ
-
[3] و سبقت گيرندگان
[از] پيشی گرفتگان (
جلو زدگان از جلو روندگان )
-
آنهايند مقربان (
بسيار به خداوند نزديك و عزيز شدگان )
-
در باغهای (
بهشتی ) متنعم (
پر نعمت ) [شده
باشند]
-
گروهی (
فرقه ای ) از اولی ها (
گذشتگان ، بدوی ها )
-
و اندكی از بعدی ها (
آخری ها ، آينده ها ، ديگری ها )
-
بر روی جلوسهای طلا بافته
شده ای (
جواهر نشانی )
-
تكيه كنندگان برای آن روبه رويان
-
ميگردد برای ايشان مولودانی (
پسران كم سن و سالی ) جاودان شدگان ( هميشه
در آن سن و سال باقی ماندگان )
-
به گيلاسهايی (
ليوانهايی ) و شراب
دانها و جامی ( پياله ، كاسه ای ) از جاری
شده ای (
نوشيدنی روانی )
-
نه سر درد گرفته ميشوند از آن و نه بی عقل
( بيهوش ، مست ) كرده ميشوند
-
و ميوه جاتی از آنچه كه اختيار
ميكنند ( ميخواهند )
-
و گوشت پرنده ای از آنچه كه اشتها
ميكنند
-
و سرمه ای چشمی
-
همانندان مرواريد پوشيده شده [در صدف]
-
جزايی (
پاداشی ) به سبب آنچه كه عمل
ميكردند
-
نمی شنوند در آن لغوی (
سخن بيهوده و باطلی ) و
نه گناه كاری را
-
مگر سخنی سلامی سلامت
باشی
-
و اصحاب راست (
خوش يمن ) چيست
اصحاب راست
-
در سدری (
درختی ) پر بار و
سنگين شده ای ( كه تاب و تحمل ايستادن را ندارد )
-
و خوشه ای پر پشتی (
انباشته ای )
-
و سايه ای گسترده شده ای
-
و آبی ريخته شده ای (
جاری شده ای ، ريزانی ، آبشاری )
-
و ميوه جاتی كثرت يافته ای
( فراوانی )
-
نه قطع شونده ای (
تمام شدنی ) [است] و نه
ممنوع شده ای ( منع و نهی شده ای )
[باشد]
-
و همخوابگانی بلند و بالا شده
ای
-
ما پديدار كرديم
ايشان را ، پديد آوردنی ( خلقتی )
-
پس قرار داديم ايشان را باكره هايی
( دوشيزگانی )
-
همسر دوستی ( خانه داری ) همسن و سالی
( جوانی )
-
برای اصحاب راست (
با يمن )
-
گروهی از اوليها (
پيشينيان ) [هستند]
-
و گروهی از آخريها (
ديگران ، بعديها ) [باشند]
-
و اصحاب (
اهل ) شمال (
بد شگون ) ، چيست اصحاب شمال
-
در باد گرمی و آب داغی
-
و سايه ای از دودی (
سياهی )
-
نه خنكی و نه كرامتی (
پذيرايی )
-
بدرستی ايشان بودند قبل از آن
خوشگذرانان ( عيش و نوش كنندگان )
-
و اصرار ميكردند برای پيمان
شكنی ( گناه ، تمرد ) بزرگ
-
و ميگفتند آيا زمانی كه مرديم
و شديم خاكی و استخوانهايی ، آيا ما حتما برانگيختگان هستيم
-
يا پدرانمان اوليها (
گذشتگان )
-
بگو بدرستی اوليان و آخريان
-
حتما جمع شدگانند به سوی ميقات (
محل قول و قرار ) روزی معلومی
را
-
سپس بدرستی شما ای گمراهان [و] تكذيب كنندگان
-
حتما خورندگان [هستيد] از درختی از [نوع] زقومی
-
پس پر كنندگان [هستيد] از آن شكمها را
-
پس نوشندگان [هستيد] برای آن از حميم (
آب جوش معدنی و آتشفشانی )
-
پس نوشندگان [باشيد
همانند] نوشيدن شتران تشنه
-
اين است نازل شده (
پيش كش ) ايشان روز دين (
قيامت )
-
ما خلق كرديم شما را پس چرا تصديق (
گواهی و تاييد ) نميكنيد
-
آيا پس ديديد آنچه را كه ميريزيد
-
آيا شما خلق ميكنيد آن را ، يا ماييم
خالقان
-
ما مقدر (
تقدير ) كرديم مابين شما مرگ را و نيستيم ما به
سبقت ( پيشی ) گرفته شدگان (
عقب ماندگان )
-
برای اينكه تبديل ميكنيم امثال
( همانند ) شما را و پديدار ميكنيم شما را در آنچه كه نمی دانيد
-
و حتما دانسته ايد (
شناخته ايد ) نشر (
پديد آوری ) اولی (
ابتدايی ) را ، پس چرا متذكر نميشويد
-
آيا پس ديديد آنچه را كه كشت (
زراعت ) ميكنيد
-
آيا شما زراعت ميكنيد آن را يا
ماييم زارعان
-
اگر بخواهيم حتما قرار ميدهيم آن را
خشكيده ای ( خاك و خاشاكی ) پس گمراه
( سرگشته و حيران ) بمانيد [در حاليكه]
انديشه می كنيد
-
[و بگوييد]
بدرستی ما غرامت ديدگان (
خسارت و ضرر ديدگان ) [هستيم]
-
بلكه ماييم محروم شدگان
-
آيا پس ديديد آن آب را ، آن را كه
مينوشيد
-
آيا شما نازل كرديد آن را از ابر يا
ماييم نازل كنندگان
-
اگر بخواهيم قرار ميدهيم آن را تلخی
( شوری ) پس چرا شكر نمی كنيد
-
آيا پس ديديد آتش را ، آن را كه می
افروزيد
-
آيا شما نشر (
پديدار ) كرديد درخت آن را يا ماييم نشر
كنندگان ( پديد آورندگان )
-
ما قرار داديم آن را تذكری و متاعی
برای نيازمندان
-
پس تسبيح كن به اسم سرورت بزرگ را
-
پس قسم نمی خورم به مواقع (
جايگاههای ) ستارگان
-
و بدرستی آن حتما سوگندی [است
كه] اگر بدانيد
بزرگی
-
بدرستی آن حتما قرآنی كريمی (
با كرامت و ارجمندی ) [است]
-
در كتابی پوشيده شده ای
-
لمس نمی كند آن را مگر پاك
شدگان
-
نازل شدنی از [جانب] سرور عالميان
[است]
-
آيا پس به اين حديث (
سخن ) شماييد چاپلوسان (
روغن مالی كنندگان )
-
و قرار ميدهيد رزقتان (
روزيتان ) را [در
اولويت و مهم] ، بدرستی شما تكذيب ميكنيد
-
پس چرا وقتی كه [نفس] رسيد حلقوم
را
-
و شماييد در آن حين (
هنگام ) نظاره كنندگان (
منتظران ، نگرانها )
-
و ماييم نزديكتر به جانبش از شما و
ليكن بينا نيستيد
-
پس چرا اگر شماييد غير مديونها (
حق به گردنها )
-
برگردانيد آن (
نفس و جان ) را اگر شماييد راست
گويان
-
پس اما اگر باشد از مقربان (
نزديك شدگان )
-
پس آسايشی (
شادابی و رحمتی ) و آسودگی (
سبزه زاری ) و باغهای متنعم
( پر نعمت )
-
و اما اگر باشد از اصحاب راست (
با يمن )
-
پس سلامی برای تو از اصحاب راست (
با يمن )
-
و اما اگر باشد از تكذيب كنندگان گم
گشتگان ( گمراهان )
-
پس فرودی (
ريزشی ) از حميمی ( آب جوشانی )
-
و كشيده شدن جحيمی (
جهنمی )
-
بدرستی اين [روی
داد و واقعه] برای اوست حقيقتی [به]
يقين ( حتمی )
-
پس تسبيح گوی به نام سرورت عظيم را