-
سوگند پاشندگان را (
پراكنده كنندگان را ) ، پاشيدنی (
پراكندنی )
-
پس حمل ( نقل
) كنندگان ، سنگينی ( بار سنگينی ) را
-
پس روان شدگان (
روندگان ، جاری شدگان ) [به]
آسانی ( سهل و راحتی )
-
پس تقسيم (
توزيع ) كنندگان كاری ( امری )
-
بدرستی آنچه را كه وعده داده ميشويد
حتما راستی ( درستی ) [است]
-
و بدرستی دين حتما واقع شدنی (
روي دادني ) [است]
-
سوگند آسمان دارای چين (
موج ، بافت ، مشبك ، تو در تو )
را
-
بدرستی شما حتما در سخنی مختلفی [هستيد]
-
رانده ميشود (
برگردانده ميشود ) از آن ، كسی كه دروغ
پردازی كرد
-
كشته شود گمان زنندگان (
حدس و پندارندگان ، شايعه و دروغ پراكندگان
)
-
كسانی كه ايشانند در آب عميقی (
نادانی و جهلی ) سهل انگاران
-
ميپرسند كی باشد روز دين [قيامت]
-
روزی كه ايشان بر آتش امتحان (
آزمون ) ميشوند
-
بچشيد آزمون (
بلای ) خودتان را ، اين [است]
آنچه كه به آن عجله ميخواستيد
-
بدرستی متقيان در باغهايی و چشمه
هايی [هستند]
-
گيرندگانند آنچه را كه داد ايشان را
سرورشان ، بدرستی ايشان بودند قبل از اين نيكوكاران
-
بودند اندكی از شب آنچه را كه آرام
ميگرفتند ( ميخوابيدند )
-
و به سحرگاهان ايشان استغفار (
آمرزش ) ميخواستند
-
و در اموالشان حقی برای درخواست
كننده ( نيازمند ) و محروم [بود]
-
و در زمين نشانه هايی برای يقين
آورندگان [است]
-
و در نفسهايتان (
خودتان ) ، آيا پس نمی بينيد
-
و در آسمان رزق شماست و آنچه را كه
وعده ميشويد
-
پس سوگند سرور آسمان و زمين را ،
بدرستی اوست حتما حقی ، همانند آنچه كه شما سخن ميگوييد
-
آيا داده شد تو را حديث مهمان
ابراهيم ، گرامی داشته شدگان ( پذيرايي شدگان
)
-
زمانی كه داخل شدند برايش ، پس
گفتند سلامی ، گفت سلامی [ای] قومی
ناشناختگان
-
پس رو كرد به سوی اهلش (
خانواده اش ) ، پس آمد به گوساله ای فربه
ای ( پرواری )
-
پس پيش كش (
نزديك ) كرد او به سويشان ، گفت آيا نميخوريد
-
پس واهمه كرد از ايشان ترسی را ،
گفتند نترس و بشارت دادند او را به پسری دانايی
-
پس رو كرد زنش در جيغ بلندی ، پس
سيلی زد صورتش را و گفت [آيا در حاليكه]
پيرزنی عقيمی ( نازايی ) [هستم]
-
[ملائكه]
گفتند آنچنان [است] ، گفت سرورت بدرستی
آن ، اوست حكيم دانا
-
گفت پس چيست ماموريت شما ای فرستاده
شدگان
-
گفتند ما فرستاده شديم به سوی قومی
مجرمان
-
برای اينكه بفرستيم برايشان سنگهايی
از گلی ( منظور سنگهای رسوبی )
-
نشان شده ای نزد سرورت برای زياده
روی كنندگان
-
پس خارج كرديم كسی را كه بود در آن
از مومنان
-
پس نيافتيم در آن غير خانه ای از
مسلمانان
-
و باقی گذارديم در آن نشانه ای برای
كسانی كه ميترسند عذاب دردناك را
-
و در [حكايت]
موسی ، زمانی كه ارسال كرديم او را به سوی فرعون به دليلی آشكاری
-
پس روی برگرداند بر بنيادش (
چرخيد بر كف پايش ) و گفت ساحری يا
مجنونی [است]
-
پس گرفتيم او را و سپاهيانش را ، پس
انداختيم ايشان را در دريا ( شط ) و [در
حاليكه] او ملامت شده ای [بود]
-
و در [حكايت]
عاد زمانی كه فرستاديم برايشان باد عقيم ( بی
ثمر و بی حاصل ) را
-
رها نمی كرد [باقی
نمی گذاشت] از چيزی ، [نه] ميآمد
برايش مگر اينكه قرار می داد آن را همچون استخوان پوسيده (
رمل ، شن زار )
-
و در [حكايت]
ثمود زمانی كه گفته شد برايشان متمتع شويد تا زمانی
-
پس تمرد كردند از فرمان سرورشان ،
پس گرفت ايشان را صاعقه و [در حاليكه]
ايشان نظاره ميكردند
-
پس استطاعت نداشتند از به پا
ايستادنی و نبودند ياری شدگان
-
و قوم نوح را از قبل ، بدرستی ايشان
بودند قومی فسق كنندگان
-
و آسمان را بنيان نهاديمش به دستانی
( نيرويی ) و ما حتما وسعت دهندگان
[توسعه دهندگان هستيم]
-
و زمين را گسترانيديمش ، پس
خوب گسترندگان [بوديم]
-
و از هر (
تمام ) چيزی خلق كرديم دو زوج را ، باشد برای شما كه متذكر
شويد
-
پس فرار كنيد به سوی خداوند ،
بدرستی من برای شما از [جانب] او هشدار
دهنده ای آشكاری [هستم]
-
و قرار ندهيد همراه خداوند خدايی
ديگری را ، بدرستی من برای شما از او هشدار دهنده ای آشكاری [هستم]
-
آنچنان نيامد كسانی را كه از قبل
ايشان بودند از رسولی ، مگر اينكه گفتند ساحری يا مجنونی [است]
-
آيا توصيه (
سفارش ) كردند به آن ، بلكه ايشان قومی طغيان كننده [هستند]
-
پس روی گردان از ايشان ، پس نيستی
تو به ملامت شده ای ( سرزنش شده ای
)
-
و ذكر كن ، پس بدرستی ذكر نفع ميكند
مومنان را
-
و خلق نكردم جن و انس را مگر برای
اينكه عبادت ( بندگی ) كنند مرا
-
نمی خواهم از ايشان از رزقی و
نميخواهم كه به خورانند مرا
-
بدرستی خداوند اوست [كه]
رزق دهنده [است] داری قوتی (
نيرويی ) بادوام (
پايدار و محكم )
-
پس بدرستی برای كسانی كه ظلم كردند
گناهانی همانند گناهان اصحاب ( همتايان )
ايشان [است] ، پس عجله نخواهند مرا
-
پس وای برای كسانی كه كفران كردند
از روزشان آنكه وعده ميشوند