-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، وفا
كنيد به عقود ( پيمانها ) ، حلال شد
برايتان بهيمه ( دامها ) چهارپايان ، مگر
آنچه كه تلاوت می شود برايتان ، غير حلال شده [است]
صيد ( شكار ) و [در
حاليكه] شماييد ممنوع شده [در حال احرام]
، بدرستی خداوند حكم می كند آنچه را كه می خواهد
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، حلال (
مجاز ) نكنيد [پايمال
ننماييد] شعائر ( شعار ، آيين و
مناسك ) های خداوند را و نه ماه حرام و نه قربانی حرم (
هديه ) و نه قلاده دار (
قربانی نشان دار ) را و نه امنيت يافتگان [در]
بيت الحرام ( مكه ) را [كه]
می جويند فضلی را از سرورشان و رضايتهايی (
خشنودی هايی ) را و آنگاه كه مجاز ( حلال
و بيرون از احرام ) شديد ، پس صيد ( شكار
) كنيد و مجبور نكند شما را دشمنی قومی كه منع (
سد ) كردند شما را از مسجدالحرام كه تعدی (
تجاوز ) كنيد و تعاون (
همياری ) كنيد برای خوبی و تقوی (
پرهيزگاری ) ، و همياری نكنيد برای گناه
و تعدی ( تجاوز ) و پرهيزگاری (
تقوی ) كنيد خداوند را ، بدرستی خداوند
شديد ( سخت ) عقوبت (
پيگرد ) [است]
-
حرام (
ممنوع
) شد برايتان [خوردن] مرده و خون و گوشت
خوك و آنچه كه اهليت ( مربوط ) شد به
غير خداوند ( به خاطر غير خداوند ذبح شد
) به آن و خفه شده و بيمار در شرف مرگ و پرت شده [از
بلندی] و شاخ خورده [و مرده] و
آنچه [را] كه خورد درنده (
حيوان گوشت خوار ) ، مگر آنچه را كه
[قبلا] پاك كرديد [ذبح
كرديد و بعدا درنده قسمتی از آن را خورده است] و آنچه كه ذبح شد
برای بتها و اينكه تقسيم بندی كنيد به تيرها (
قرعهها ، شرط بندی و قمار
) ، آن [عمل]
شما فسقی ( نافرمانی ) [است]
، امروز نااميد ميشود كسانی كه كفران كردند از دين شما ، پس نترسيد
ايشان را و بترسيد مرا ، امروز كامل كردم برايتان دينتان را و تمام
كردم برايتان نعمتم را و پسنديدم برايتان اسلام را دينی ، پس كسی كه
اضطرار ( فوريت ) يافت در گرسنگی
بدون تمايلی برای گناهی [ميتواند از آنها بخورد]
، پس بدرستی خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
می پرسند تو را [كه]
چه چيز حلال شد برايشان ، بگو حلال شد برايتان پاكی ها و آنچه را كه
ياد داديد از پرندگان شكاری ، آموزنده سگان شكاری ، ياد می دهيد ايشان
را از آنچه كه ياد داد شما را خداوند ، پس بخوريد از آنچه كه نگهداشتند
( گرفتند ) برايتان و ذكر (
ياد ) كنيد اسم (
نام ) خداوند را برايش و تقوی كنيد خداوند را ، بدرستی خداوند
سريع الحساب [است]
-
امروز حلال شد برايتان پاكی ها و
طعام كسانی كه داده شدند كتاب را ( يهود و نصاری
) ، حلالی برايتان و طعامتان حلالی برايشان [ميباشد]
و [همچنين ازدواج با] زنان نيكوكار از
مومنان و زنان نيكوكار از كسانی كه داده شدند كتاب را از قبل شما ،
زمانی كه داديد ايشان را اجرهايشان ( مهريه
ايشان ) را نيكوكاران بدون زنا كاران و نه گيرنده دوستانی (
معشوقه ای ) و كسی كه كفران می كند به
ايمان ، پس نابود شده است عملش و اوست در آخرت از زيان كاران
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، زمانی
كه بلند شديد به سوی نماز ، پس غسل كنيد (
بشوييد ) صورتهايتان را و دستانتان را تا آرنجها و مسح كنيد به
سرهايتان و [همچنین] پاهايتان تا دو قوزك ( مچ پا
) و اگر شماييد جنبی ( محتلم شده ای ، منی ريخته
ای ) پس پاك كنيد ( پاك شويد ) و
اگر شماييد مريض يا در سفری يا آمد يكی از شما را از غائط (
ادرار يا مدفوع ) يا لمس (
مقاربت ) كرديد زنان را ، پس نيافته ايد
آبی را ، پس تيمم كنيد خاكی پاكی را ، پس مسح كنيد به صورتهايتان و
دستانتان از آن ، نمی خواهد خداوند برای اينكه قرار دهد برايتان از
تنگنايی ( سختی و دشواری ) و ليكن می
خواهد برای اينكه پاك كند شما را و برای اينكه تمام (
كامل ) كند نعمتش را برايتان ، باشد برای
شما كه شكر گزاريد ( تشكر كنيد )
-
و ذكر ( ياد
) كنيد نعمت خداوند را برايتان و ميثاقش ( عهدش
) را ، آن را كه عهد كرد شما را به آن ، آنگاه كه گفتيد شنيديم و اطاعت
كرديم و تقوی ( پرهيزگاری ) كنيد خداوند
را ، بدرستی خداوند داناست به دارايی سينه ها
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، باشيد
به پا ايستادگان برای خداوند ، شاهدان به عدالت و مجبور نكند شما را
دشمنی قومی برای اينكه عدالت نكنيد ، دادگری كنيد ، آن است نزديكتر
برای تقوی و تقوی كنيد خداوند را ، بدرستی خداوند آگاه است به آنچه كه
عمل می كنيد
-
وعده داد خداوند كسانی را كه ايمان
آوردند و عمل كردند صالحات را ، برايشان آمرزشی و اجری بزرگی [است]
-
و كسانی كه كفران كردند و تكذيب
كردند به آيات ما ، ايشانند اصحاب جحيم ( جهنم
)
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، ذكر (
ياد ) كنيد نعمت خداوند را برايتان ،
آنگاه كه همت كرد قومی كه بسط ( دراز )
كنند به سويتان دستانشان را ، پس بازداشت دستانشان را از شما و تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند را و برای
خداوند ميبايست توكل كند مومنان
-
و حتما گرفته است خداوند ميثاق (
عهد ، پيمان ) پسران اسرائيل را و مبعوث
كرديم ( برانگيختيم ) از ايشان دو ده (
دوازده ) رئيسی (
سردسته ، سر قبيله ، امام و پيشوايی ) و گفت خداوند [كه]
بدرستی من همراه شمايم اگر به پا داشتيد نماز را و داديد زكات را و
ايمان آورديد به رسولانم و عزيز ( گرامی و با
منزلت ) داشتيد ايشان را و قرض داديد خداوند را قرضی نيكويی ،
حتما می زدايم از شما بدیهايتان را و حتما داخل می كنم شما را [به]
باغهايی [كه] جريان دارد از زيرش چشمهها
، پس كسی كه كفران كند بعد آن از شمايان ، پس گم گشته است درست راهی را
-
پس به [سبب]
آنچه كه نقض ( لغو و شكستن ) ايشان
عهدشان ( ميثاقشان ) را ، لعنت كرديم
ايشان را و قرار داديم قلبهايشان را سنگينی (
همچون سنگی ) [كه] تحريف (
جابجا ، منحرف ) می كنند كلام را از
جايگاههايش و فراموش كردند بهره ای ( نصيبی
) را از آنچه كه متذكر ( يادآور ) شدند
به آن و همواره مطلع می شوی بر خيانتی از ايشان مگر اندكی از ايشان را
، پس عف كن از ايشان و درگذر ، بدرستی خداوند دوست می دارد نيكوكاران
را
-
و از كسانی كه گفتند ما نصرانی [هستيم]
، گرفتيم ميثاقشان ( عهدشان ) را ، پس
فراموش كردند بهره ای ( نصيبی ) را از
آنچه كه ذكر ( يادآوری ) شدند به آن ، پس
قرار داديم مابينشان دشمنی ها و بغض ( كينه
) ها را تا روز قيامت و به زودی آگاه ( با خبر
) می كند ايشان را خداوند به آنچه كه می ساختند (
فرا می بافتند )
-
ای اهل كتاب (
يهود و نصاری ) آمده است شما را
فرستاده ما [كه] مبين (
آشكار ) میكند
برايتان بسياری از آنچه كه مخفی میكرديد از كتاب (
تورات و انجيل ) و
گذشت میكند از بسياری ، آمده است شما را از [جانب]
خداوند نوری و كتابی آشكاری (
مبينی )
-
هدايت میكند به [وسيله]
آن خداوند كسی را كه تبعيت كرد رضايتهايش (
خشنودیهايش ) را [به]
راه سلامت ( تسليم و اسلام ) و خارج میكند ايشان را از تاريكیها به
سوی نور به اذنش و هدايت میكند ايشان را به سوی راهی مستقيمی (
پايداری )
-
حتما كفران كرده است كسانی كه گفتند
بدرستی خداوند اوست مسيح پسر مريم ، بگو پس كيست كه مالك (
صاحب اختيار ) می شود از خداوند چيزی را
اگر اراده كند كه نابود كند مسيح پسر مريم و مادرش را و كسی كه در زمين
است جملگی و برای خداوند است فرمانروايی آسمانها و زمين و آنچه كه
مابين آن دو است ، خلق می كند آنچه را كه می خواهد و خداوند برای هر
چيزی توانايی [است]
-
و گفت يهود و نصاری ماييم پسران
خداوند و دوستانش ( بسيار دوست داران و مورد
علاقه اش ) ، بگو پس چرا عذاب می كند شما را به گناهانتان
، بلكه شماييد بشری از آنچه كه خلق كرد ، می آمرزد برای كسی كه می
خواهد و عذاب می كند كسی را كه می خواهد و برای خداوند است فرمانروايی
آسمانها و زمين و آنچه كه مابين آن دو است و به سويش سرنوشت (
اختتاميه ) [است]
-
ای اهل كتاب ، آمده است شما را رسول
ما ، مبين ( آشكار ) می كند برايتان بر
فترتی از رسولان كه [مبادا] بگوييد [كه]
نيامد ما را از بشارت دهنده ای و نه هشدار دهنده ای ، پس آمده است شما
را بشارت دهنده ای و هشدار دهنده ای و خداوند برای هر چيزی توانايی [است]
-
و زمانی كه گفت موسی برای قومش ، ای
قوم من ذكر ( ياد ) كنيد نعمت خداوند را
برايتان ، زمانی كه قرار داد در شما انبياء (
خبر و پيغام رسانان ) را و قرار داد شما را مالكانی (
شاهانی ، صاحب اختيارانی ) و داد شما را
آنچه را كه نداده است احدی از عالميان را
-
ای قوم من داخل شويد زمين مقدس (
پاك ) را ، آن را كه نوشت (
مقرر كرد ) خداوند برايتان و برنگرديد بر
پشتهايتان ، پس برمی گرديد زيان كاران
-
گفتند ای موسی ، بدرستی در آن قومی
زورگويان [است] و ما هرگز داخل نمی شويم
آن را تا خارج شوند از آن ، پس اگر خارج شدند از آن ، پس ما داخل
شوندگان [هستيم]
-
گفت دو مرد از كسانی كه می ترسيدند
[كه] نعمت داد خداوند برای آن دو ، داخل
شويد برايشان درب را ، پس آنگاه كه داخل شديد آن را ، پس بدرستی شما
غالبان ( چيره شوندگان ) [هستيد]
و برای خداوند ، پس ميبايست توكل كنيد اگر شماييد مومنان
-
گفتند ای موسی ، ما هرگز داخل نمی
شويم آن را ابدا مادامی (
تا وقتی ) كه در آن [هستند]
، پس برو تو و سرورت ، پس شما دو نفر قتال (
پيكار ) كنيد ، ما همين جا نشستگان [هستيم]
-
[موسی]
گفت سرور من ، بدرستی من مالك ( صاحب اختيار
) نيستم مگر خويشتن و برادرم را ، پس جدايی افكن مابين ما و مابين قوم
فاسقان ( نافرمانان )
-
[خداوند]
گفت ، پس بدرستی آن حرام ( ممنوع ) شده
ای [است] برايشان چهل ساليانی را ،
سرگردان ( حيران ) ميشوند در زمين ، پس
تاسف نخور برای قوم فاسقان ( نافرمانان )
-
و تلاوت كن برايشان خبر پسر آدم را
به حق [درستی] ، زمانی كه قربانی كردند
آن دو قربانی را ، پس قبول شد از يكی آن دو و قبول نشد از ديگری ، گفت
حتما به قتل می رسانم تو را ، گفت جز اين نيست كه قبول می كند خداوند
از متقيان ( پرهيزگاران )
-
اگر دراز (
بلند ) كنی به سويم دستت را برای اينكه به قتل رسانی مرا ،
نيستم به دراز كننده ای دستم را به سويت ، برای اينكه به قتل رسانم تو
را ، من می ترسم خداوند سرور عالميان را
-
من می خواهم كه برگردی به گناهم و
گناهت ، پس باشی از اصحاب آتش و آن جزای ظالمان [است]
-
پس ترقيب كرد برايش نفسش قتل برادرش
را ، پس به قتل رساندش ، پس صبح كرد از زيان كاران
-
پس مبعوث كرد (
برانگيخت ) خداوند زاغی را [كه]
می كاويد در زمين برای اينكه نشانش دهد [كه]
چگونه بپوشاند ( مخفی ) كند پوسيده (
جنازه ) برادرش را ، گفت ای وای مرا آيا
عاجز شدم كه باشم همانند اين زاغ ، پس پوشاند (
دفن ) كرد جنازه برادر را ، پس صبح كرد از پشيمانان (
ملامت شدگان )
-
از وقت (
موعد و هنگام ) آن [واقعه] نوشتيم
برای پسران اسرائيل [كه] بدرستی كسی كه
بكشد شخصی را بدون شخصی ( بدون قصاص كسی
) يا فسادی ( تبهكاری ) در زمين ، پس چون
[همانند] اين است كه كه كشته است انسيان
( مردم ) را جملگی و كسی كه زنده كند آن
را ( مانع مرگش شود ) ، پس چون اين است
كه زنده كرد انسيان ( مردم ) را جملگی و
حتما آمد ايشان را رسولانمان به بينات ( دلايل
آشكار ) ، سپس بدرستی بسياری از ايشان بعد آن در زمين حتما
اسراف كارانند ( از حد گذرندگانند )
-
جز اين نيست كه جزای كسانی كه می
جنگند خداوند و رسولش را و سعی ( تلاش )
می كنند در زمين فسادی را ، كه به قتل رسند يا مصلوب شوند (
به دار آويخته شوند ) يا قطع ( بريده
) شود دستانشان و پاهايشان از خلافی ( قرينه و
خلاف جهتی ) يا نفی شوند از زمين ( تبعيد
شوند ) ، آن برايشان خواری ( پستی و خفتی
) در دنيا و برايشان در آخرت عذابی دردناكی [است]
-
مگر كسانی كه توبه كردند از قبل
اينكه قادر ( توانا ، مسلط ) باشيد
برايشان ، پس بدانيد كه بدرستی خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند را و بجوييد به
سويش وسيله ای ( دست آويزی ) را و جهاد (
سعی و كوشش ) كنيد در راهش ، باشد برای
شما كه رستگار شويد
-
بدرستی كسانی كه كفران كردند ، اگر
چه باشد برايشان آنچه كه در زمين [است]
جملگی و همانندش همراهش ، برای اينكه فديه دهند به آن از عذاب روز
قيامت ، قبول نمی شود از ايشان و برايشان عذابی دردناكی [است]
-
می خواهند كه خارج شوند از آتش و
نيستند ايشان به خارج شوندگان از آن و برايشان عذابی به پا شده ای (
پاينده ای ) [باشد]
-
و مرد سارق و زن سارق (
دزد ) را ، پس قطع كنيد دستان آن دو را ،
جزايی به [سبب] آنچه كه كسب كردند آن دو
، عقوبتی ( تنبيهی ) از خداوند و خداوند
عزيزی ( قدرتمندی ) حكيمی [است]
-
پس كسی كه توبه كند از بعد ظلمش و
اصلاح كند ، پس بدرستی خداوند می بخشد برايش ، بدرستی خداوند آمرزنده
ای مهربانی [است]
-
آيا ندانسته ای كه بدرستی خداوند
برايش فرمانروايی آسمانها و زمين [است] ،
عذاب می كند كسی را كه می خواهد و می آمرزد برای كسی كه می خواهد و
خداوند برای هر ( تمام ) چيزی توانايی [است]
-
ای رسول ، اندوهگين نسازد تو را
كسانی كه شتاب می كنند در كفر از كسانی كه گفتند ايمان آورديم به
دهنهايشان و ايمان نياورده است قلبهايشان و از كسانی كه يهودی شدند ،
شنوندگان برای كذب ( دروغ ) ، شنوندگان
برای قومی ديگر [كه] نيامده اند تو را ،
تحريف ( جابجا ) می كنند كلام را از بعد
جاهايش ، می گويند اگر داده شديد اين را ، پس بگيريدش (
قبولش كنيد ) و اگر داده نشديد آن را ،
پس پرهيز كنيد و كسی را كه می خواهد خداوند فتنه اش (
امتحانش ، بلا و مصيبتش ) را ، پس هرگز
مالك ( قادر ) نمی شوی برايش از خداوند
چيزی را ، ايشان كسانی [هستند] كه
نخواسته است خداوند كه پاك گرداند قلبهايشان را ، برايشان در دنيا
خواری و برايشان در آخرت عذابی بزرگی [است]
-
شنوندگان برای كذب (
دروغ پردازی ) ، خورندگان برای حرام (
مال و خوراك حرام ) ، پس اگر آمدند تو را
، پس حكم ( قضاوت ) كن مابينشان يا اعراض
كن از ايشان و اگر اعراض كنی از ايشان ، پس هرگز ضرر نمی رسانند (
نمی توانند برسانند ) تو را چيزی و اگر
حكم كردی ، پس حكم كن مابينشان به عدالت ، بدرستی خداوند دوست می دارد
دادگران را
-
و چگونه حاكم می كنند تو را و [درحاليكه]
نزد ايشان تورات [است كه] در آن حكم
خداوند [است] ، سپس رو برمی گردانند از
بعد آن و نيستند ايشان به مومنان ( ايمان
آورندگان )
-
ما نازل كرديم تورات را
[كه] در آنست هدايتی و نوری [كه]
حكم ( داوري و قضاوت
) میكند به آن انبياء (
خبر و پيغام رسانان )
كسانی را كه تسليم ( مسلمان ) شدند ، برای كسانی كه يهودی شدند و
ربانيان ( خدا جويان و خدايیها
) و علمای دين به [سبب]
آنچه كه محافظت ( نگهداری ) جستند از كتاب خداوند و بودند برايش شاهدان
، پس نترسيد انسيان ( مردم ) را و بترسيد مرا و نخريد ( بده بستان
نكنيد ) به آياتم بهايی اندكی [را] و كسی
كه حكم ( داوری و عمل
) نكرده است به آنچه كه نازل كرد خداوند ، پس
ايشان ، ايشانند كافران
-
و نوشتيم برايشان در آن ،
بدرستی شخص به شخص و چشم به چشم و بينی به بينی و گوش به گوش و دندان
به دندان و جراحات ( زخم و بريدگی ها )
قصاصی [دارد] ، پس كسی كه تصدق كند (
بگذرد از حق خود ) به آن ، پس آنست
زداينده ای برايش ( برای گناهانش ) و كسی
كه حكم ( قضاوت ) نمی كند به آنچه كه
نازل كرد خداوند پس ايشان ، ايشانند ظالمان
-
و پيرو (
دنباله رو
) كرديم برای رد (
اثر ، راه
) ايشان به عيسی پسر مريم ، تصديق
كنندهای برای آنچه كه پيش رويش [بود] از
تورات و داديمش انجيل [را كه] در آن
هدايتی و نوری و تصديق كنندهای برای آنچه كه پيش رويش [بود]
از تورات و هدايتی و موعظهای برای متقيان (
خدا ترسان )
-
و ميبايست حكم (
داوری ) كند اهل انجيل به آنچه كه نازل
كرد خداوند در آن و كسی كه حكم نمی كند به آنچه كه نازل كرد خداوند ،
پس ايشان ايشانند فاسقان ( نافرمانان )
-
و نازل كرديم به سويت كتاب را به حق
، تصديق كننده ای برای آنچه كه پيش رويش [است]
از كتاب و نگهبانی ( شاهد و گواهی ، نگهدارنده
ای ) برايت ، پس حكم كن مابينشان به آنچه كه نازل كرد خداوند و
تبعيت نكن هواهايشان را از آنچه كه آمد تو را از حق ، برای همگی قرار
داديم از شما شريعتی ( قوانينی ، روشی )
و راه مشخصی ( روشن و معلومی ) را و اگر
می خواست خداوند ، حتما قرار می داد شما را امتی تكی (
يكی ) و ليكن برای اينكه بيازمايد شما را
در آنچه كه داد شما را ، پس سبقت بگيريد خوبی (
نيكی ) ها را ، به سوی خداوند مرجع (
بازگشت ) شماست جملگی ، پس خبر ( آگهی
) می دهد شما را به آنچه كه در آن اختلاف می كرديد
-
و اينكه حكم كن مابينشان به آنچه كه
نازل كرد خداوند و تبعيت نكن هواهايشان را و پرهيز (
حذر ) كن ايشان را كه [مبادا]
به فتنه اندازند تو را از بعض آنچه كه نازل كرد خداوند به سويت ، پس
اگر رو برگرداندند ، پس بدان [كه] جز اين
نيست كه می خواهد خداوند كه اصابت كند ايشان را به بعض گناهانشان
و بدرستی بسياری از انسيان ( مردم ) حتما
فاسقان ( نافرمانان ) [هستند]
-
آيا پس حكم جاهليت (
زمان نادانی ) را می جويند و كيست نيكوتر
( بهتر ) از خداوند حكمی (
رای ، قضاوتی ) را برای قومی كه يقين دارند
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، اتخاذ
نكنيد يهود و نصاری را دوستانی ( سرپرستانی
) ، بعض ايشان سرپرستان ( دوستان ) بعضی
[هستند] و كسی كه دوستی می كند ايشان را
از شمايان ، پس بدرستی او از ايشان [است]
، بدرستی خداوند هدايت نمی كند قوم ظالمان را
-
پس می بينی (
درمی يابی ) كسانی را كه در قلبهايشان مرضی [است]
، شتاب می كنند در [دوستی] ايشان ، می
گويند می ترسيم كه [مبادا] اصابت كند ما
را رويدادی ( واقعه بدی ، پيشامدی ) ، پس
اميد خداوند را كه بياورد به پيروزی ( گشايشی
) يا فرمانی ( كاری ) را از نزدش ، پس
صبح كنند برای آنچه كه سری ( مخفی )
كردند در خودشان ندامت كنندگان
-
و می گويد كسانی كه ايمان آوردند ،
آيا اينان كسانی [هستند] كه قسم خوردند
به خداوند سرسختانه سوگندشان را [كه]
بدرستی ايشان حتما همراه شمايند ، نابود شد اعمالشان پس صبح
كردند زيان كاران
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، كسی كه
برمی گردد از شما از دينش ، پس به زودی می آورد خداوند به قومی [كه]
دوست ميدارد ايشان را و دوست می دارندش ، ذليلانی (
فروتنانی ) برای مومنان [هستند]
، قدرتمندانی ( چيره هايی ) برای كافران
[هستند] ، جهاد (
سعی ) می كنند در راه خداوند و نمی ترسند ملامت سرزنشگری
را ، آن فضل خداوند [است كه] می دهدش كسی
را كه می خواهد و خداوند گشاده دستی دانايی [است]
-
جز اين نيست كه دوست (
سرپرست ) شما خداوند و رسولش و كسانی [هستند]
كه ايمان آوردند ، كسانی كه به پا ميدارند نماز را و می دهند زكات را و
ايشانند ركوع گزاران ( ايشان ركوع گزاران هستند
)
-
و كسی كه دوستی می كند خداوند و
رسولش را و كسانی را كه ايمان آوردند ، پس بدرستی حزب خداوند ، ايشانند
غالب شدگان ( ايشان چيره شوندگان هستند )
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، نگيريد
كسانی را كه گرفتند دينتان را مسخره ( بيهوده
) ای و بازيچه ای از كسانی كه داده شدند كتاب را از قبل شما و [همچنين]
كافران را دوستانی ( سرپرستانی ) و
بترسيد ( تقوی ) كنيد خداوند را اگر
هستيد مومنان
-
و زمانی كه ندا (
صدا ) كرديد به سوی نماز ، بگيرندش
تمسخری ( بيهوده ای ) و بازيچه ای ، آن
به اين دليل [است] كه ايشان قومی [هستند]
كه عقل ( انديشه ) نمی كنند
-
بگو ای اهل كتاب ، آيا انتقام می
گيريد از ما ، غير از اين است كه ايمان آورديم به خداوند و آنچه كه
نازل شد به سويمان و آنچه كه نازل شد از قبل و بدرستی بسياری از شما
فاسقان ( نافرمانان ) [هستيد]
-
بگو آيا خبر دهم شما را به بدتری از
آن پاداشی نزد خداوند ، كسی را كه لعنت كردش خداوند و غضب (
خشم ) گرفت برايش و قرار داد از ايشان
بوزينه ها و خوكها و بندگی ( پرستش ) كرد
طاغوت را ، ايشانند بد مكانی و گمراه تر از درست (
راست ) راهی
-
و زمانی كه آيند شما را ، گويند
ايمان آورديم و [در حاليكه] داخل شده اند
به كفر و ايشان خارج شده اند به آن و خداوند داناتر است به آنچه كه
كتمان ( مخفی ) می كردند
-
و می بينی بسياری از ايشان را [كه]
می شتابند در گناه و تعدی ( تجاوز ) و
خوردن ايشان حرام ( مال و خوراك حرام )
را ، حتما بد است آنچه را كه می كردند
-
چرا نهی نمی كند ايشان را ربانيون (
خدا جويان ) و علما دين از سخنشان گناه و
خوردنشان حرام را ، حتما بد [است] آنچه
را كه می ساختند
-
و گفت يهود [كه]
دست خداوند بسته شده ای ( دربندی ) [است]
، بسته ( زنجير ) شد دستانشان و لعنت
شدند به [سبب] آنچه كه گفتند ، بلكه
دستانش دو گشاده ای [گسترده ای است]
، انفاق ( هزينه و خرج ) می كند هرگونه
كه می خواهد و حتما می افزايد بسياری از ايشان را آنچه را كه نازل شد
به سويت از سرورت طغيانی و كفرانی و افكنديم مابينشان دشمنی ها و
كينه ها را تا روز قيامت ، هر زمانی [كه]
بيافروزند آتشی را برای جنگ ، خاموش كندش خداوند و سعی (
تلاش ) می كنند در زمين فسادی (
تباهی ) را و خداوند دوست نمی دارد
مفسدان ( تبهكاران ) را
-
و اگر بدرستی اهل كتاب ايمان می
آوردند و تقوی می كردند ، حتما می زدوديم از ايشان بدی هايشان را و
حتما داخل می كرديم ايشان را باغهای پر نعمت
-
و اگر بدرستی ايشان به پا می داشتند
تورات و انجيل را و آنچه را كه نازل شد به سويشان از سرورشان ، حتما می
خوردند از بالايشان و از زير پاهايشان ، از ايشان امتی اقتصادی (
معتدل ، ميانه رو ، اهل كسب و كار و معاش
) و بسياری از ايشان بد [است] آنچه كه
عمل می كنند
-
ای رسول ، برسان آنچه را كه نازل شد
به سويت از سرورت و اگر انجام ندهی ، پس نرسانده ای رسالتش (
پيغام رسانيش ) را و خداوند حمايت می كند
تو را از انسيان ( مردم ) ، بدرستی
خداوند هدايت نمی كند قوم كافران را
-
بگو ای اهل كتاب [يهود
و نصاری] ، نيستيد بر چيزی تا اينكه به پا داريد تورات و انجيل
را و آنچه را كه نازل شد به سويتان از سرورتان و حتما می افزايد بسياری
از ايشان را ، آنچه كه نازل شد به سويت از سرورت طغيانی و كفرانی را ،
پس افسوس ( تاسف ) نخور برای قوم كافران
-
بدرستی كسانی كه ايمان آوردند و
كسانی كه يهودی شدند و ستاره پرستان و نصرانی ها ، كسی كه ايمان آورد
به خداوند و روز آخر و عمل كرد صالحی را ، پس نيست ترسی برايشان و نه
ايشان اندوهگين می شوند
-
حتما گرفتيم ميثاق (
عهد و پيمان ) پسران اسرائيل را و ارسال
كرديم به سويشان رسولانی را ، هر زمان [كه]
آمد ايشان را رسول به آنچه كه هوس ( پسند
) نمی كرد نفسشان ، فرقه ای را تكذيب كردند و فرقه ای را به قتل می
رساندند
-
و حساب (
گمان ) كردند كه نباشند فتنه ای ( مايه
امتحانی ) را ، پس كور شدند و كر شدند سپس توبه پذيرفت (
بخشيد ) خداوند برايشان ، سپس كور شدند و
كر شدند بسياری از ايشان و خداوند بيناست به آنچه كه عمل می كنند
-
حتما كفران كرد كسانی كه گفتند
بدرستی خداوند اوست مسيح پسر مريم و گفت مسيح [كه]
ای پسران اسرائيل عبادت ( بندگی ) كنيد
خداوند سرورم را و سرورتان را ، بدرستی او كسی را كه شرك می ورزد به
خداوند ، پس حرام ( ممنوع ) كرده است
خداوند برايش باغ ( بهشت ) را و ماوايش
آتش [است] و نيست برای ظالمان از ياورانی
-
حتما كفران كرده است كسانی كه گفتند
، بدرستی خداوند سومی ( سومين ) سه تايی
( سه نفر ، سه خدا ) است [منظور
جبرئيل يا روح القدس رسول الله است] و نيست از خدايی مگر خدايی
واحدی ( تكی ) و اگر نهی نشوند از آنچه
كه می گويند ، حتما لمس می كند كسانی را كه كفران كردند از ايشان عذابی
دردناكی را
-
آيا پس توبه نمی كنند به سوی خداوند
و آمرزش به طلبندش و خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
نيست مسيح پسر مريم مگر رسولی [كه]
سپری گشت از قبلش رسولان و مادرش راستگويی (
صديقی ، درست عملی ) [بود] ، می
خورده اند آن دو ( مريم و عيسی رسول الله
) طعام را ، بنگر [كه] چگونه مبين (
آشكار ) می كنيم برايشان آيات را ، سپس
بنگر [كه] كجا دروغ پردازی می كنند
-
بگو آيا عبادت (
بندگی ) می كنيد از غير خداوند آنچه را
كه مالك نمی باشد برايتان ضرری و نه نفعی را و خداوند اوست شنوای دانا
-
بگو ای اهل كتاب ،
غلو (
اغراق ، بزرگ گويی ) نكنيد در دينتان
بدون حق ( نا حق ) و تبعيت نكنيد هواهای
( اميال ) قومی را [كه]
گمراه شدند از قبل و گمراه كردند بسياری را و گمراه شدند از راست (
درست ) راهی
-
لعنت شد كسانی كه كفران كردند از
پسران اسرائيل بر ( به ) زبان داود و
عيسی پسر مريم ، آن به [سبب] آنچه كه
عصيان كردند و تعدی ( تجاوز ) می كردند
-
نهی نمی كردند (
بازداشته نميشدند ) از منكری (
ناپسندی ) ، پس عمل می كردندش ، حتما بد
بود آنچه را كه عمل می كردند
-
می بينی بسياری از ايشان را [كه]
دوستی می كنند كسانی را كه كفران كردند ، حتما بد [است]
آنچه كه پيش فرستاد برايشان خودهايشان كه خشمگين شد خداوند برايشان و
در عذاب ايشانند جاودانان
-
و اگر ايمان می آوردند به خداوند و
نبی ( خبر و پيغام رسان ) و آنچه كه نازل
شد به سويش ، نمی گرفتند ايشان را دوستان (
سرپرستان ) و ليكن بسياری از ايشان فاسقان (
نافرمانی كنندگان ) [هستند]
-
حتما می يابی سختترين انسيان (
مردم ) را دشمنانی برای كسانی كه ايمان
آوردند يهود را و [همچنين] كسانی را كه
شرك ورزيدند ، و حتما می يابی نزديكترين ايشان را دوستی (
همراهی ) برای كسانی كه ايمان آوردند
كسانی را كه گويند ما نصرانی [هستيم] آن
به اين دليل است كه از ايشان اسقف ها و راهبانی (
كشيشانی ، خدا ترسانی ) [است]
و بدرستی ايشان خود بزرگی ( خودخواهی )
نمی كنند
-
و زمانی كه شنيدند آنچه را كه نازل
شد به سوی رسول ، می بينی چشمانشان را روان (
جاری ) می شود از اشك از آنچه كه شناختند از حق ، می گويند سرور
ما ايمان آورديم ، پس بنويس ما را همراه شاهدان
-
و چيست ما را كه ايمان نياوريم به
خداوند و آنچه را كه آمد ما را از حق و طمع (
ميل ، اميد ) داريم كه داخلمان كند سرورمان همراه قوم صالحان
-
پس پاداش دهد ايشان را خداوند به [سبب]
آنچه كه گفتند ، باغهايی ( بهشتهايی ) [كه]
جريان دارد از زيرش چشمه ها ، جاودانانند در آن و آن پاداش نيكوكاران [است]
-
و كسانی كه كفران كردند و تكذيب
كردند به آياتمان ، ايشانند اصحاب جحيم ( جهنم
)
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، حرام (
ممنوع ) نكنيد پاكيها را ، آنچه را كه
حلال كرد خداوند برايتان و تعدی ( عدوان
) نكنيد ، بدرستی خداوند دوست نمی دارد تعدی (
تجاوز ) كنندگان را
-
و بخوريد از آنچه كه رزقمند كرد شما
را خداوند حلالی پاكی و تقوی ( پرهيزگاری
) كنيد خداوند را ، كسی كه شماييد به آن مومنان
-
مواخذه نمی كند شما را خداوند به
لغو ( سخن باطل و بيهوده ) در
سوگندهايتان و ليكن مواخذه می كند شما را به آنچه كه عقد (
پيمان ) بستيد سوگندها را ، پس زداينده
آن طعام دادن ده مسكينها [است] از ميانه
آنچه كه طعام می دهيد اهلتان ( خانواده خود
) را يا لباس ايشان يا آزاد كردن در بندی ( اسير
و برده ای ، بده كاری ) ، پس كسی كه نيافته است ، پس روزه ای سه
روزهايی ، آن زداينده ( برطرف كننده )
سوگندتان زمانی كه ياد كرديد ( سوگند خورديد
) و حفاظت ( مراقبت ) كنيد سوگندهايتان
را ، آنچنان مبين ( آشكار ) می كند
خداوند برايتان آياتش را ، باشد برای شما كه شكر گزاريد
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، جز اين
نيست كه خمر ( تخمير شده ، نوشابه الكلی
) و قمار و بتها و تيرهای شرط بندی پليدی (
ناپاكی و كثافتی ) از عمل شيطان [هستند]
، پس اجتناب ( دوری ) كنيد آن را ، باشد
برای شما كه رستگار شويد
-
جز اين نيست كه می خواهد شيطان كه
واقع كند مابينتان دشمنی ها و كينه ها را در خمر (
تخمير شده ، نوشابه الكلی ) و قمار و
مانع شود شما را از ذكر ( ياد ) خداوند و
از نماز ، پس آيا شماييد نهی شدگان ( بازداشته
شدگان )
-
و اطاعت كنيد خداوند را و اطاعت
كنيد رسول را و به پرهيزيد ، پس اگر رو برگردانديد ، پس بدانيد [كه]
جز اين نيست كه برای رسولمان ابلاغ ( رساندن
) مبين ( آشكار ) [است]
-
نيست برای كسانی كه ايمان آوردند و
عمل كردند صالحات را ترسی ( گناهی ) در
آنچه كه خوردند زمانی كه نمی ورزيدند ( نداشتند
) تقوی و ايمان را و عمل [نمی] كردند
صالحات را ، سپس تقوی كردند و ايمان آوردند ، سپس تقوی كردند و نيكی
كردند و خداوند دوست می دارد نيكوكاران را
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، حتما
امتحان می كند شما را خداوند به چيزی از صيد (
شكار ) می رسدش دستانتان و نيزه هايتان برای اينكه بشناسد
خداوند كسی را كه می ترسد او را به خفا ( پنهانی
) ، پس كسی كه تعدی می كند بعد آن ، پس برايش عذابی دردناكی [است]
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، نكشيد
شكار را و [درحاليكه] شماييد در احرام و
كسی كه به كشد آن را از شما عمدی ، پس جزايی همانند آنچه كه كشت از [قربانی]
چهارپا ، حكم ( رای ) دهد به آن دارای
عدالتی از شما قربانی حرم ( هديه ای )
رسيده كعبه را يا زداينده ای طعام مسكين ها يا برابر آن روزه ای برای
اينكه بچشد عقوبت ( وخامت ) كارش را ، عف
كرد خداوند از آنچه كه گذشت و كسی كه تعدی كند ، پس انتقام می گيرد
خداوند از او و خداوند عزيزی ( قدرتمندی
) دارای انتقامی [است]
-
حلال شد برايتان شكار دريا و خوراكش
متاعی برايتان و برای كاروان و حرام شد برايتان صيد (
شكار ) خشكی مادام كه شما [در]
احرام [هستيد] و تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند را ، كسی كه به
سويش جمع آوری [ميشويد]
-
قرار داد خداوند كعبه را خانه حرام
[مايه] به پا خواستنی برای انسيان (
مردم ) و ماه حرام و قربانی حرم و [قربانی]
قلاده دار ( نشان دار ) ، آن برای اينكه
بدانيد كه بدرستی خداوند می داند آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه
در زمين است و بدرستی خداوند به هر چيزی دانايی [است]
-
بدانيد كه بدرستی خداوند سخت عقوبت
( پيگرد ) است و بدرستی خداوند آمرزنده
ای مهربانی [است]
-
نيست برای رسول مگر ابلاغ (
رساندن ) و خداوند می داند آنچه را كه
هويدا می كنيد و آنچه را كه كتمان ( مخفی
) می كنيد
-
بگو برابر نيست خبيث و پاك و اگر چه
متعجب كند تو را بسياری خبيث ، پس تقوی كنيد خداوند را ای دارندگان
خردها ، باشد برای شما كه رستگار شويد
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، نپرسيد
از چيزهايی كه اگر هويدا ( معلوم ) شود
شما را ، بدتان آيد و اگر بپرسيد از آن حين اينكه نازل می شود قرآن ،
هويدا ميشود برايتان ، عف كرد خداوند از آن و خداوند آمرزنده ای
بردباری [است]
-
پرسيده است آن را قومی از قبلتان ،
سپس صبح كردند ( گرديدند ) به آن كافر
شدگان
-
قرار نداد خداوند از بحيره ای و نه
سائبه ای و نه وصيله ای و نه حامی و ليكن كسانی كه كفران كردند ،
افترا می بندند برای خداوند كذب را و بيشتر ايشان عقل (
انديشه ) نمی كنند
-
و زمانی كه گفته شود برايشان [كه]
بياييد به سوی آنچه كه نازل كرد خداوند و به سوی رسول ، گويند بسنده
كرديم آنچه را كه يافتيم برايش پدرانمان را ، آيا اگر چه باشد پدرانشان
[كه] ندانسته باشند چيزی را و هدايت نشده
باشند
-
ای كسانی كه ايمان آورديد برايتان
خودتان [هستيد] ، ضرر نمی رساند شما را
كسی كه گمراه شد آنگاه كه هدايت شديد ، به سوی خداوندست مرجعتان (
بازگشتتان ) جملگی ، پس آگاه (
با خبر ) می كند شما را به آنچه كه عمل
می كرديد
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، شهادت (
گواهی ) مابينتان زمانی كه حاضر شود (
حضور يابد ) يكی از شما را مرگ ، حين
وصيت ( توصيه ) دو نفر دارای عدالتی از
خودتان ، يا دو تن ديگر از غير خودتان ، اگر شما [قدم]
زديد ( سفر كرديد ) در زمين ، پس اصابت
كرد شما را مصيبت مرگ ، نگهداريد آن دو را از بعد نماز ، پس سوگندشان
دهيد آن دو را به خداوند ، اگر شك كرديد ، [كه
بگويند] نمی فروشيمش به آن بهايی را و اگر چه باشد دارای قرابت
( فاميلی ) و كتمان نمی كنيم شهادت
خداوند را [كه در آن صورت] ما آنگاه حتما
از گناه كاران [هستيم]
-
پس اگر معلوم شود برای آن دو تن
استحقاق ( تحقق ) گناهی را ، پس دو
تن ديگر به پا ايستند بجای آن دو نفر از كسانی كه استحقاق يافت برايشان
اوليها ، پس قسم می خورند آن دو به خداوند [كه]
حتما شهادت ما محققتر ( واقع و درست تر )
است از شهادت آن دو تن و تعدی ( عدول )
نخواهيم كرد [كه در آن صورت] ما آنگاه
حتما از ظالمان [هستيم]
-
آن نزديكتر [است]
كه بيايند به شهادت برای صورتش ( رضايتش
) يا بترسند كه رد شود سوگندی بعد سوگندشان و بترسيد خداوند را و
بشنويد و خداوند هدايت نمی كند قوم فاسقان (
نافرمانها ) را
-
روزی كه جمع آوری می كند خداوند
رسولان را ، پس می گويد چطور اجابت شديد ، گويند نيست علمی برايمان ،
بدرستی تو دانای ناديده هايی
-
زمانی كه گفت خداوند ، ای عيسی پسر
مريم ، ياد كن نعمتم را برايت و برای والدت (
مادرت ) ، زمانی كه تاييد ( حمايت
) كردم تو را به روح القدس ( جبرئيل ) ،
تكلم می كردی انسيان ( مردم ) را در
گهواره و بزرگ سالگی و زمانی كه ياد دادم تو را كتاب و حكمت و تورات و
انجيل را و زمانی كه می ساختی از گل همچون هيات (
تمثال ) پرنده به اذنم ، پس می دميدی در آن ، پس می شد پرنده ای
[زنده ای] به اذنم و شفا (
بری ، پاك ) می كردی نابينای مادر زاد و
پيس را به اذنم و زمانی كه خارج می كردی مردگان را [از
قبر] به اذنم و زمانی كه به دست گرفتم (
منع و بازداشتم ) پسران اسرائيل را از تو ، زمانی كه آمدی ايشان
را به بينات ( دلايل آشكار ) ، پس گفت
كسانی كه كفران كردند از ايشان كه اين [نيست]
مگر جادوی آشكاری
-
و زمانی كه وحی كردم به سوی حواريون
كه ايمان آوريد به من و به رسولم ، گفتند ايمان آورديم و شهادت ده به
ما [كه] مسلمان (
تسليم شده ) [هستيم]
-
زمانی كه گفت حواريون ، ای عيسی پسر
مريم آيا استطاعت دارد سرورت كه نازل كند برايمان مائده ای (
سفره و ميز غذا چيده شده ای ) را از
آسمان ، [مسيح رسول الله] گفت تقوی كنيد
( به ترسيد و از گفته خود استغفار بطلبيد
) خداوند را اگر شماييد مومنان
-
گفتند می خواهيم كه بخوريم از آن و
اطمينان يابد قلبهايمان و به دانيم كه راست گفته ای ما را و باشيم
برايش از شاهدان
-
گفت عيسی پسر مريم ، بار خداوندا
سرور ما ، نازل كن برايمان مائده ای ( سفره
آراسته به غذايی ) از آسمان ، باشد برايمان عيدی برای اولين
بارمان و آخرين بارمان و نشانه ای از تو و رزقمند كن ما را و تو بهترين
رزق دهندگان [هستی]
-
گفت خداوند [كه]
بدرستی من نازل كننده آن برای شمايم ، پس كسی كه كفران كند بعد [آن]
از شما ، پس بدرستی من عذابش كنم عذابی [كه]
عذابش نكرده باشم احدی از عالميان را
-
و زمانی كه گفت خداوند ، ای عيسی
پسر مريم ، آيا تو گفتی برای انسيان ( مردم
) [كه] بگيريد من و مادرم را دو خدا از
غير خداوند ، [مسيح
رسول الله] گفت پاكی تو [شايسته] نمی
باشد برايم كه بگويم آنچه را كه نيست [شايسته]
برايم به حقيقت ، اگر من گفته بودم آن را ، پس دانسته بودی آن را ، می
دانی آنچه را كه در خودم [است] و نمی
دانم آنچه را كه در خودت [است] ، بدرستی
تو ، تو هستی دانای ناپيداها
-
نگفتم برايشان مگر آنچه را كه
فرمانم دادی به آن ، كه عبادت ( بندگی )
كنيد خداوند سرورم و سرورتان را و بودم برايشان شاهدی مادام كه بودم در
[ميان] ايشان ، پس زمانی كه ميراندی مرا
، تو بودی مراقب برايشان و تو بر هر چيزی شاهدی [ميباشی]
-
اگر عذاب كنی ايشان را ، پس بدرستی
ايشان بندگانت [هستند] و اگر بيامرزی
برايشان ، پس بدرستی تو عزيز ( قدرتمند )
حكيمی
-
گفت خداوند [كه]
امروز نفع می كند راستگويان را صداقتشان (
راستگويی ايشان ) ، برايشان باغهايی [است
كه] جريان دارد از زيرش چشمه ها ، جاودانانند در آن ابدی (
هميشگی ) ، راضی (
خشنود ) است خداوند از ايشان و راضی (
خشنود ) هستند از او ، آنست فرار ( نجات
، رستگاری ) بزرگ
-
برای خداوند [است]
فرمانروايی آسمانها و زمين و آنچه كه در آنهاست و او بر هر چيزی
تواناست ( قادر است )