-
ای انسيان (
مردم ) ، تقوی
( پرهيزگاری ) كنيد سرورتان را ، كسی كه خلق كرد شما را از شخصی واحدی و
خلق كرد از آن زوجش را و برانگيخت از آن دو مردانی بسياری و
[همچنين] زنانی
را و
تقوی ( پرهيزگاری ) كنيد خداوند
كسی را كه جويا ميشويد به او و
[همچنين پرهيز كنيد بريدن] خويشاوندان را ، بدرستی خداوند باشد برايتان مراقبی (
مواظبی )
-
و بدهيد يتيمان را اموالشان و تبديل
نكنيد خبيث ( ناپاك ) را به پاك (
تميز ) و نخوريد اموال ايشان را به
سوی [افزودن به] اموالتان ، بدرستی آن باشد گناهی بزرگی
-
و اگر ترسيديد كه عدالت نمی كنيد در
[مورد] يتيمان ، پس نكاه ( ازدواج ) كنيد آنچه كه خوش آيند شود برايتان از زنان دو تا
و سه تا و چهار تا ، پس اگر ترسيديد كه عدالت نمی كنيد ، پس يكی
را يا آنچه را كه مالك شد دستانتان ، آن نزديكتر است [برای
اين] كه تعدی (
تجاوز ) نكنيد
-
و بدهيد زنان را صدقاتشان (
وجه الاثبات صداقت و راستگويی
مرد در حق زن ) ، هديه ای ( يا مهريه ای )
، پس اگر گذشتند ( صرفنظر كردند ، بخشيدند ) برايتان از چيزی
( مقداری ) از آن شخصا
، پس بخوريد آن را گوارايی
نوش جانی ( روانی )
-
و ندهيد سفيهان را اموالتان ، آن را كه
قرار داد خداوند برايتان به پا خواستنی ( مايه بقا و استواری ) و رزقمند كنيد
( خوراك دهيد ) ايشان را در آن و بپوشانيد ايشان را و بگوييد برايشان سخنی نيكويی
را
-
و بيازماييد يتيمان را تا زمانی كه
برسند [سن] نكاح ( ازدواج ) را ، پس اگر ديديد (
دريافتيد ) از ايشان رشدی (
ارشاد و
تعالی ) را ، پس دفع كنيد ( برگردانيد
، رد كنيد ) به سويشان اموالشان را و نخوريد آن
را زياده روی و با عجله ای ( به شتابی ) كه
[مبادا] بزرگ شوند و كسی كه باشد بی
نيازی ( ثروتمندی ) ، پس خودداری [ممانعت]
كند [از بهره مندی از مال يتيم] و كسی كه باشد فقيری ، پس بخورد به نيكی ( درستی
، صحت
) [از آن مال بابت اجرت نگهداری و مراقبت
يتيم] ، پس زمانی
كه رد كرديد به جانبشان اموالشان را ، پس شاهد بگيريد برايشان و كافی است
به خداوند محاسبی ( حسابگری )
را
-
برای مردان نصيبی [سهم ارثی است] از آنچه كه رها
كرد ( باقی گذاشت ) والدين (
دو والد ، پدر و مادر ) و نزديكان [فوت
كرده] و برای زنان نصيبی [است] از آنچه كه باقی گذاشت والدين ( پدر و مادر
) و نزديكان [فوت كرده] از آنچه كه كم
است از آن يا زياد باشد ، نصيبی فرض شده ای
[باشد]
-
و زمانی كه حاضر شد تقسيم [ارث] را دارندگان
نزديكی ( بستگان ) و يتيمان و مسكينها
، پس رزقمند كنيد ( به خورانيد ) ايشان را از آن
[مال] و بگوييد
برايشان گفتاری نيكويی را
-
و حتما ميبايست بترسد [از
تعدی بر يتيمان] كسانی كه اگر رها
كنند از پشتشان نسلی ( فرزندانی ) ضعيفانی
( ناتوانانی ) را [كه]
می ترسند برايشان [كه ديگران بر آنها تعدی
كنند] ، پس ميبايست
تقوی ( پرهيزگاری ) كنند خداوند را
و بگويند سخنی صوابی (
راست
و درستی ) را
-
بدرستی كسانی كه ميخورند اموال
يتيمان را ظلمی ( ظالمانه ) ، جز اين نيست كه ميخورند در شكمهايشان آتشی
را و به
زودی كشيده ميشوند ( درآيند ) آتش سوزانی
را
-
توصيه ( سفارش ) ميكند شما را
خداوند در [باره] فرزندانتان ، برای مذكر
( پسر ) همانند بهره (
نصيب و سهم ) دو مونث (
دختر ) [است]
، پس
اگر باشد [همه ورثه] زنانی (
دخترانی ) بالای ( بيش از
) دو مونث ( دو دختر ) ، پس برايشان دو ثلث ( دو سوم ) آنچه كه [آن
پدر] باقی گذارد ( رها كرد ، به
ارث گذاشت ) و اگر باشد يكی (
يك دختر بدون برادری ) ، پس برايش نصف [ميراث است] و برای پدر و مادرش برای
هر يكی از آن دو يك ششم از آنچه كه رها كرد [آن مرد] اگر باشد برايش
فرزندی ، پس اگر نباشد برايش فرزندی و ارث برنده او پدر و مادرش باشد
، پس برای مادرش يك سوم [و بقيه برای پدر
است] ، پس اگر باشد برايش برادرانی ، پس برای مادرش يك ششم
[است] از بعد [انجام] وصيتی ( توصيه و
سفارشی ) [كه]
وصيت كرد به آن يا دينی ( قرض و بدهی ) ،
پدرانتان و پسرانتان درنمی يابيد كدامشان نزديكترند برايتان
نفعی را ، فرض ( محسوب ، لازم ) شده ای از
[جانب] خداوند
[است] ، بدرستی خداوند باشد دانايی حكيمی
-
و برايتان [شما مردان
است] نصف آنچه كه
رها كرد زوجهايتان ( زنانتان ) اگر نباشد
برای آن زنان فرزندی ، پس اگر باشد برای آن زنان فرزندی ، پس برايتان [شما
مردان] يك چهارم از آنچه كه رها كردند از بعد
وصيتی [كه] وصيت كردند به آن يا دينی (
بدهی ) و برايشان [آن زنان] يك چهارم
از آنچه كه رها كرديد [شما مردان] اگر
نباشد برايتان فرزندی ، پس اگر باشد برايتان فرزندی ، پس برايشان يك
هشتم از آنچه كه رها كرديد از بعد وصيتی [كه] وصيت ميكنيد به آن يا دينی (
بدهی )
و اگر باشد مردی [كه] ارث برده شود
كلاله ای يا زنی و [كه] برايش برادری يا
خواهری [باشد] ، پس برای هر يكی از آن دو يك ششم
[باشد] ، پس اگر بودند بيشتر از آن
، پس
ايشان شريكانی در يك سوم [ميراث هستند] از بعد وصيتی [كه]
وصيت كند به آن يا دينی ( بدهی ) غير
زيان آورنده ای ، توصيه ای از [جانب] خداوند و خداوند دانايی بردباری [است]
-
اين حدود ( قوانين ) خداوند
[است] و كسی
[كه] اطاعت ميكند خداوند و رسولش را داخلش
كند [به] باغهايی (
بهشتهايی ) [كه] جريان دارد از
زيرش چشمه ها ، جاودانانند در آن ، و آن نجات (
پيروزی ، رستگاری ) بزرگ
-
و كسی كه عصيان (
نافرمانی ) ميكند
خداوند و رسولش را و تعدی ميكند حدود ( قوانين ) او را
، داخل ميكند
او را [به] آتشی [كه]
جاودانی [باشد] در آن و برايش عذابی خوار كننده ای
-
و آنان كه می آورند گناه آشكاری
را از
زنانتان ، پس شاهد بخواهيد برايشان چهار تنی از خودتان ، پس اگر شهادت
دادند ، پس نگهداريد ايشان را در خانه ها ، تا برسند مرگ را يا قرار دهد
خداوند برايشان راهی ( تكليفی ) را
-
و دو تن [كه] می آورند آن را [گناه
آشكار را] از شما ، پس اذيت كنيد آن دو را ، پس اگر توبه كردند آن دو و
اصلاح كردند آن دو ، پس اعراض ( صرفنظر ، گذشت
) كنيد از آن دو ، بدرستی خداوند باشد توبه
پذيری ( بخشنده ای ) مهربانی
-
جز اين نيست كه [پذيرش] توبه (
برگشت ) برای خداوند جهت كسانی است كه عمل ميكنند بد را به جهالتی
( نادانی ) ، سپس توبه ميكنند
( برمی گردند ) از نزديكی (
به زودی ) ، پس ايشانند [كه] ميبخشد خداوند برايشان و باشد
خداوند دانايی حكيمی
-
و نيست توبه برای كسانی كه عمل
ميكنند بدی ها را تا زمانی كه حاضر شد يكی از ايشان را مرگ گويد بدرستی
من توبه كردم الان و نه كسانی كه ميميرند و [درحاليكه] ايشان كافرانی [هستند]
، ايشان را آماده
كرديم برايشان عذابی دردناكی را
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، حلال
نشد برايتان كه ارث بريد زنان را به اكراه ( به
اجبار ) و نه ممانعت كنيد ايشان را برای اينكه ببريد (
بگيريد ) به بعضی
آنچه كه داديد ايشان را ، مگر اينكه بياورند به گناه آشكاری مشخص شده
ای و معاشرت ( زندگی ) كنيد ايشان را به نيكی ، پس اگر كراهت داشتيد
( خوشتان نيامد ) ايشان را ،
پس [چه بسا] شايد كه كراهت داشته باشيد چيزی را و قرار
ميدهد خداوند در آن خيری زيادی را
-
و اگر اراده كرديد [كه] تبديل (
عوض و
بدل ) [كنيد] زوجی را مكان ( جای )
زوجی [ديگر] و داده ايد يكی از
ايشان را مال بسيار شده ای را ، پس نگيريد از او چيزی را ، آيا می
گيريد آن را [به
بهانه زدن] بهتانی و گناهی
آشكاری
-
و چگونه می گيريد آن را و [در
حاليكه] مقاربت
كرده است ( بكارت دخترانه را از بين برده است
) بعض شما به جانب بعضی و گرفته اند [آن
زنان] از شما ميثاقی ( عهدی ) محكمی
را
-
و به نكاح درنياوريد آن را كه به
نكاح درآورد پدرانتان از زنان ، مگر آنچه كه سپری گشت ، بدرستی آن باشد
گناه آشكاری و نفرت برانگيزی ( مايه دشمنی و خصومت ) و بد راهی
[است]
-
حرام ( ممنوع
) شد برايتان [ازدواج با] مادرانتان و
دخترانتان و خواهرانتان و عمه هايتان و خاله هايتان و
دختران برادر و دختران خواهر و مادرانتان آنان كه شير دادند شما را و
خواهرانتان از شير خوردن ( هم شير
) و مادران زنانتان و دست
پروردگانتان آنان كه ( دخترانی كه ) در دامنتان
[هستند] از زنانتان آنان كه داخل كرديد به ايشان
( مقاربت كرديد با ايشان ) ، پس
اگر داخل نكرده باشيد به ايشان ، پس نيست ترسی (
تنگنايی ) برايتان [كه
با دخترانشان نكاح كنيد] و
حلالها ( محرمها و زنان ) پسرانتان ، كسانی كه از صلبهايتان (
استخوانهای پشت ، غضروف ) [هستند] و اينكه جمع كنيد مابين دو خواهر
را ( با خواهران زنتان ازدواج كنيد ) مگر آنچه كه سپری گشت ، بدرستی خداوند باشد آمرزنده ای مهربانی
←
-
و [همچنين]
متاهلين ( شوهر داران ) از زنان ، مگر آنچه كه
مالك شد دستانتان ، كتاب ( نوشته شده )
خداوند برايتان و حلال شد برايتان آنچه فراتر شماست كه بجوييد (
خواستگاری كنيد ) به اموالتان [زنانی
را كه] نيكوكارانی [هستند] غير بد كارانی
را ، پس
[به سبب] آنچه كه متمتع شديد به آن از ايشان ، پس بدهيد ايشان را اجرهايشان
را ، فريضه
ای ( فرض شده ای ) و نيست گناه
( تنگنايی ) برايتان در آنچه كه
راضی شديد به آن از بعد فريضه ای ( فرض شده ای )
، بدرستی خداوند باشد
دانايی حكيمی
-
و كسی كه استطاعت نداشت از شما
توانگری ( توانايی ) را كه به نكاح درآورد زنان نيكوكار
( آزاد ) مومنها را ، پس از
آنچه كه مالك شد دستانتان از جوانانتان ( كنيزانتان ) مومنها
، و خداوند
داناست به ايمانتان ، بعض شما از بعضی [هستيد] ، پس به نكاح درآوريد ايشان را به
اذن اهلشان ( خانواده ايشان ) و بدهيد ايشان را اجرهايشان به نيكی
، نيكوكارانی [باشند] بدون بدكارانی و نه گيرندگان ( گزينندگان ) رفيقانی (
معشوقه هايی
) ، پس زمانی كه شوهر كردند ( متاهل شدند
) ، پس اگر آوردند به گناه آشكاری ، پس برايشان نصف آنچه كه برای زنان از عذاب است [باشد] ، آن برای كسی
[است] كه بترسد لعنت را
از شما و اگر صبر كنيد بهتری [باشد] برايتان و خداوند آمرزنده ای مهربانی
[است]
-
می خواهد خداوند برای اينكه مبين
كند برايتان و هدايت ميكند شما را سنن ( سنتها و روال های ) كسانی كه
از قبل شما بودند و می بخشد برايتان و خداوند دانايی حكيمی [است]
-
و خداوند ميخواهد كه ببخشد (
توبه
پذيرد ) برايتان و می خواهد كسانی كه تبعيت (
پيروی ) ميكنند شهوات (
اميال شديد ) را كه ميل كنيد (
متمايل و منحرف شويد ) انحرافی (
تمايلی ) بزرگی را
-
ميخواهد خداوند كه خفيف (
سبك ) كند
از شما و خلق شد انسان ضعيفی ( كم بنيه ای
، ناتوانی )
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، نخوريد
اموالتان را مابينتان به باطل ، مگر اينكه باشد تجارتی (
خريد و فروشی )
از رضايتی ( ترازی و توافقی ) از شما و نكشيد خودتان را ، بدرستی خداوند باشد به شما مهربانی
-
و كسی كه انجام ميدهد آن را ، تعدی و
ظلمی [است] ، پس به زودی می كشيم ( می اندازيم
) او را آتشی و باشد آن برای
خداوند آسانی ( سهلی )
-
اگر اجتناب كنيد بزرگان (
گناهان
كبيره را ) آنچه را كه نهی ميشويد از آن ، می زداييم از شما بدی هايتان
را و داخل ميكنيم شما را ورودی گرامی ( با كرامتی ) را
-
و تمنا ( درخواست ) نكنيد آنچه را
كه فضيلت ( برتری ، بيشتری ) داد خداوند به آن بعض شما را برای بعضی
، برای مردان نصيبی [است] از
آنچه كه كسب كردند و برای زنان نصيبی از آنچه كه كسب كردند و مسئلت
كنيد ( بخواهيد ) خداوند را از فضلش ، بدرستی خداوند باشد به هر چيزی دانايی
-
و برای هر (
همه چيزی ) قرار داديم
يارانی ( نزديكانی ، صاحبانی ) از آنچه كه رها كرد (
به ارث گذاشت ) والدين ( پدر و مادر ) و
نزديكان ( خويشاوندان ) و كسانی را كه عقد (
عهد ) بسته است سوگندهايتان ، پس بدهيد ايشان را
نصيبشان ، بدرستی خداوند باشد برای هر چيزی شاهدی
-
مردان به پا خواستگانند برای زنان
به [سبب] آنچه كه فضيلت (
برتری و رجحان ) داد خداوند بعض ايشان را برای بعضی و به [سبب]
آنچه كه انفاق ( هزينه ) كردند از اموالشان
، پس زنان صالح فروتنانی
[هستند] حافظانی برای
غيب ( ناپيدا ، خفا ، اسرار ) به [سبب] آنچه كه حفظ كرد خداوند
، و زنانی را كه
ميترسيد ناسازگاريشان را ، پس موعظه كنيد ايشان را و رها (
ترك ) كنيد
ايشان را در خوابگاه ها و بزنيد ايشان را ، پس اگر تبعيت كردند شما را
، پس
ستم نكنيد برايشان راهی را ، بدرستی خداوند باشد متعالی بزرگی
-
و اگر ترسيديد اختلافی (
شقاوت و
جدايی ) مابين آن دو را ، پس برانگيزيد حكمی (
داوری ) از اهلش (
خانواده مرد ) و داوری را از خاندانش (
خانواده زن ) ، اگر ميخواهند آن دو اصلاحی
را ، سازگاری ( آشتی و سازش ) ميدهد خداوند مابين آن دو
، بدرستی خداوند
باشد دانايی آگاهی
-
و بندگی (
عبادت ) كنيد خداوند را و
شريك نگردانيد به او چيزی را و به والدين (
پدر و مادر ) نيكويی و به
دارای قرابت ( نزديكی ، فاميلی ) و يتيمان و مسكينها و همسايه
دارای قرابت ( نسبت ) و همسايه هم پهلو
و يار ( رفيق ) مجاور (
هم پهلو ) و مسافر (
در راه مانده ) و آنچه كه
مالك شد دستانتان ، بدرستی خداوند دوست نمی دارد كسی را كه باشد خودخواهی
فخر فروشی ( لاف زنی ) را
-
كسانی كه بخل ميورزند و فرمان
ميدهند انسيان ( مردم ) را به خسيسی و كتمان (
مخفی ) ميكنند آنچه را
كه داد ايشان را خداوند از فضلش و آماده كرديم برای كافران عذابی خوار
كننده ای را
-
و كسانی كه انفاق (
هزينه ) ميكنند
اموالشان را [جهت] ريا ( خودنمايی ) مردم (
انسيان ) و ايمان نمی آورند به
خداوند و نه به روز آخر و كسی كه باشد شيطان برايش قرينی ( همدم و همنشينی ) ، پس بد مونسی ( همنشينی ) [است]
-
و چه شود برايشان اگر ايمان
آورند به خداوند و روز آخر و انفاق ( هزينه ) كنند از آنچه كه رزقمند
كرد ايشان را خداوند و باشد خداوند به ايشان دانايی
-
بدرستی خداوند ظلم نمی كند سنگينی
ذره ای را و اگر باشد نيكويی ، می افزايد آن را
( دو برابر می كندش ) و ميدهد از نزدش اجری بزرگی
را
-
پس چگونه باشد زمانی كه بياوريم از
هر امت به شاهدی و بياوريم به تو برای اينان شاهدی
-
در چنين روزگاری دوست ميدارد كسانی كه كفران
كردند و عصيان ( نافرمانی ) كردند رسول را ، ای كاش برابر ميشد به ايشان
زمين و كتمان ( پنهان ) نميكنند خداوند را سخنی (
حكايتی )
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، نزديك
نشويد نماز را و [در حاليكه] شماييد مست ( سرخوش ، می و خمر
نوشيده ، نوشابه الكلی خورده )
تا اينكه بدانيد آنچه را كه می گوييد و نه جنبی (
محتلم شده
ای ، منی ريخته ای )
مگر رهگذری راهی را [باشيد] تا اينكه غسل ( شست و شو ) كنيد و اگر باشيد مريضی
يا بر سفری يا بيايد يكی از شما را از نجاست (
مدفوع و ادرار ) يا لمس
كرديد زنان را ، پس نيافته ايد آبی را ، پس تيمم كنيد خاكی پاكی را ،
پس مسح كنيد به صورتتان و دستانتان را ، بدرستی خداوند باشد عف كننده ای آمرزنده ای
-
آيا نظاره نكرده ای به سوی
( خبر نيافتی ) كسانی را كه
داده شدند نصيبی از كتاب را [كه] ميخرند گمراهی را و ميخواهند كه گمراه شويد
( گم كنيد ) راه را
-
و خداوند داناتر است به دشمنانتان و
كافی است به خداوند سرپرستی و كافی است به خداوند ياوری
را
-
از كسانی كه يهودی شدند تحريف (
جابجا ) ميكنند كلمه (
كلام ) را از جايگاهايش و ميگويند شنيديم و عصيان
( تمرد ) كرديم و بشنوان (
بفهمان ) ناشنوايی (
كری ، گنگی ) را و راعنا ( در عربی به معنی رعايت و ملاحظه كن ما را
ولی در عبری با اندكی اختلاف تلفظ يعنی خبيث و شرور ما ) ، پيچيدن (
تاب دادن و چرخش ) به زبانشان [است] و
طعنه ای ( زخم زبانی ) در دين و اگر بدرستی ايشان می گفتند
[كه] شنيديم و
اطاعت كرديم و بشنوان و بنگر ما را ( مهلت و مجال ده ما را
، مراعات كن ما را )
، حتما باشد
بهتری برايشان و پايدارتر و ليكن لعنت كرد ايشان را خداوند به [سبب] كفرشان
، پس ايمان نمی آورند مگر اندكی
-
ای كسانی كه داده شديد كتاب را
( يهود و نصاری ) ، ايمان آوريد به آنچه كه نازل كرديم ، تصديق كننده ای برای آنچه
كه همراه شماست ، از قبل اينكه محو كنيم ( فرونشانيم ) صورتهايی را ، پس برگردانيم آن را بر
پشتهايشان يا لعنت كنيم ايشان را همچنان كه لعنت كرديم اصحاب سبت (
روز
شنبه ) را و باشد فرمان خداوند انجام شدنی
-
بدرستی خداوند نمی آمرزد
( نمی گذرد ) از اينكه
شريك گردانده شود برايش و می آمرزد آنچه را كه غير (
سوای ) آن است (
كمتر از آن است ) برای كسی كه ميخواهد
و كسی كه شريك ميگرداند به خداوند ، پس افترا بسته است گناهی بزرگی را
-
آيا نظاره نكردی به سوی كسانی كه
پاك [جلوه] ميكنند خويشتن را ، بلكه خداوند پاك ميگرداند كسی را كه
ميخواهد و ظلم كرده نميشوند تار نخی ( تار خرمايی )
را
-
بنگر كه چگونه افترا می بندند برای
خداوند كذب را و كافی است به او گناهی آشكاری را
-
آيا نظاره نكردی به جانب كسانی كه
داده شدند نصيبی ( بهره ای )
از كتاب ( منظور يهود و نصاري ) ، ايمان ( باور ) می آورند به جبت و
طاغوت ( نام دو بت زمان جاهليت ) و می گويند برای كسانی كه كفران كردند
، اينان ( بت پرستان ) هدايت يافته تر از كسانی [هستند] كه ايمان آوردند راهی را
( منظور موحدين )
-
ايشان كسانی [هستند] كه لعنت كرد ايشان را
خداوند و كسی را كه لعنت می كند خداوند ، پس هرگز نيابی برايش ياوری
را
-
آيا برايشان نصيبی از فرمانروايی
[است] ، پس آنگاه نمی دهند انسيان (
مردم ) را پشيزی (
هسته خرمايی )
-
يا حسادت ميكنند انسيان (
مردم ) را
برای آنچه كه داد ايشان را خداوند از فضلش ، پس داده ايم آل (
خاندان ) ابراهيم را
كتاب و حكمت و داديم ايشان را فرمانروايی بزرگی
-
پس از ايشان كسی [است]
كه ايمان آورد به آن و از ايشان كسی [است] كه سد ( منع )
می كند از او و كافی است به جهنم آتشی
سوزان را
-
بدرستی كسانی كه كفران كردند به
آياتمان به زودی می كشانيم ( وارد ميكنيم ) ايشان را
[به] آتشی
، هرگاه كه
پخته شود پوستهايشان ، تبديل ميكنيم ايشان را پوستهايی غير آن ، برای اينكه
بچشند عذاب را ، بدرستی خداوند باشد قدرتمندی حكيمی
-
و كسانی كه ايمان آوردند و عمل
كردند صالحات را ، به زودی داخل ميكنيم ايشان را باغهايی [كه] جريان دارد
از زيرش چشمه ها ، جاودانانند در آن ابدی (
هميشگی ) ، برايشان در آن زوجهايی پاك
شده هايی و داخل ميكنيم ايشان را سايه ای تاريكی ( سايه اندازی
و سايه افكنی )
-
بدرستی خداوند فرمان ميدهد شما را
كه برگردانيد امانت ها را به سوی اهلش ( صاحبش ) و زمانی كه داوری (
قضاوت ) كرديد مابين انسيان (
مردم ) كه حكم كنيد به عدل (
انصاف ) ، بدرستی خداوند نيكو (
خوب ) موعظه ميكند شما را به آن ، بدرستی خداوند
باشد شنوايی بينايی
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، اطاعت
كنيد خداوند را و اطاعت كنيد رسول را و دارندگان (
سرپرستان ، واليان ) دستور (
كارفرمايان ) را از شما ، پس اگر تنازع كرديد در چيزی
، پس رد كنيد (
برگردانيد ، محول كنيد ) [قضاوت] آن را به جانب خداوند و رسول
، اگر شما ايمان داريد به
خداوند و روز آخر ، آن بهتری و نيكوتر تاويلی (
تعبير و سرانجامی )
[است]
-
آيا نظاره نكردی (
خبر نيافتی ) به سوی كسانی كه می
پندارند [كه] بدرستی ايشان ايمان دارند به
آنچه كه نازل شد به سويت و آنچه
كه نازل شد از قبلت ( تورات و انجيل ) ميخواهند كه حكميت برند به جانب طاغوت و [در حالی]
كه دستور داده شده ( فرمان يافته ) بودند كه كفر
ورزند به آن و ميخواهد شيطان كه گمراه
كند ايشان را ، گمراهی دوری را
-
و زمانی كه گفته شود برايشان
[كه]
بياييد به سوی آنچه كه نازل كرد خداوند و به جانب رسول ، می بينی
منافقان ( دورويان ) را [كه] سد (
منع ) ميكنند از تو سد كردنی (
بازداشتی ) را
-
پس چگونه باشد زمانی كه اصابت كند
ايشان را مصيبت به [سبب] آنچه كه پيش
فرستاد دستانشان ، سپس آيند تو را ، سوگند خورند به خداوند كه اراده [نه]
می كنيم (
نمی خواهيم ) مگر
نيكی ( نيكوكاری ) و توفيقی ( مصالحه ، آسايشی ) را
-
ايشان كسانی [هستند] كه می داند خداوند آنچه
را كه در قلبهايشان [است] ، پس اعراض كن از ايشان و موعظه كن ايشان را و بگو
برايشان درخورشان سخنی رسايی را
-
و ارسال نكرديم از رسولی ، مگر برای
اينكه اطاعت شود به اذن خداوند و اگر بدرستی ايشان آنگاه كه ظلم كردند
خودشان را می آمدند تو را ، پس آمرزش می خواستند خداوند را و آمرزش می
خواست
برايشان رسول ، حتما بيابند خداوند را بخشنده ای (
توبه پذيری ) مهربانی
-
پس چنين نيست ، سوگند سرورت را [كه]
ايمان نمی آورند تا اينكه داوری كنند تو را در آنچه كه
سر زده ( جوانه زده ، اختلاف پيدا كرد )
مابينشان ، سپس نمی يابند در خودشان گناهی ( تقصيری )
را از آنچه كه قضاوت
كردی و تسليم شوند تسليم شدنی را
-
و اگر ما می نوشتيم برايشان ، كه
بكشيد خودتان را يا خارج شويد از ديارتان ، انجام نمی دادند آن را
، مگر
اندكی از ايشان ، و اگر چه بدرستی ايشان انجام می دادند آنچه را كه موعظه
ميشدند به آن ، حتما باشد خيری برايشان و سخت استوار (
ثابت ) تری
-
و آنگاه حتما می داديم ايشان را از
نزدمان اجری بزرگی را
-
و حتما هدايت ميكرديم ايشان را [به] راهی
مستقيمی ( پايداری )
-
و كسی كه اطاعت ميكند خداوند و رسول
را ، پس ايشان همراه كسانی [هستند] كه نعمت داد خداوند برايشان از انبياء (
خبر و
پيغام رسانان ) و راستگويان و شهدا (
شاهدان ) و صالحان و نيكوست
ايشان رفيقی ( دوستی ) را
-
آن فضل ( برتری ، بخشش ) از
[نزد] خداوندست
و كافی است به خداوند دانايی را
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، بگيريد
هوشياری ( سلاح ) خود را ، پس
تغيير محل دهيد پايدارانه ای
يا تغيير مكان دهيد جملگی
-
و بدرستی از شما ، حتما كسيست كه تاخير
( سهل انگاری ) می كند ، پس اگر اصابت كرد شما را مصيبتی
، گويد نعمت داده
است خداوند برايم آنگاه كه نبوده ام همراهشان شاهدی
-
و اگر اصابت كند شما را فضلی (
بخششی ) از خداوند ، حتما می گويند
چنانكه كه هرگز نبوده است مابينتان و
مابينش دوستی ، ای وای بر من اگر بودم همراهشان ، پس پيروز می شدم
پيروزی ( نجات و رستگاری ) بزرگی را
-
پس ميبايست قتال (
پيكار ) كند در راه خداوند كسانی كه
سودا ( خريد و فروش ) ميكنند زندگانی دنيا را به آخرت و كسی كه قتال (
پيكار ) ميكند
در راه خداوند ، پس گشته شود يا غالب ( چيره ) شود
، پس به زودی می دهيم
او را اجری بزرگی را
-
و چيست برايتان [كه] قتال
( پيكار ) نمی كنيد در
راه خداوند و مستضعفان ( ضعيف شدگان ، ضعيف نگهداشته شدگان ) از مردان و زنان و متولدان (
كودكان ) كسانی كه می گويند سرور ما
، خارج كن ما
را از اين قريه ظالم اهلش را و قرار ده برايمان از نزدت سرپرستی و قرار ده
برايمان از نزدت ياوری را
-
كسانی كه ايمان آوردند قتال (
پيكار ) می كنند
در راه خداوند و كسانی كه كفران كردند قتال (
پيكار ) می كنند در راه طاغوت ، پس قتال
( پيكار ) كنيد دوستان (
سرپرستان ) شيطان را ، بدرستی مكر شيطان باشد ضعيفی (
سستی )
-
آيا نظاره نكردی به سوی
( خبر نيافتی ) كسانی را كه
گفته شد برايشان بزداييد دستانتان را و به پا داريد نماز را و بدهيد زكات
را ، پس زمانی كه نوشته شد برايشان قتال (
پيكار ) ، آنگاه فرقه ای از ايشان می ترسند انسيان ( مردم ) را همچون ترسيدن خداوند يا شديدتر ترسيدنی و گفتند
سرور ما ، چرا نوشتی برايمان قتال ( پيكار
) را ، كاش به تاخير می افكندی ما را به سوی
مهلتی نزديكی ، بگو متاع دنيا اندكی [است] و آخرت بهتری
[باشد] برای كسی كه تقوی
كرد و ظلم كرده نمی شويد تار نخی ( پوست خرمايی )
را
-
هر كجا باشيد درك می كند (
درمی
يابد ) شما را مرگ و اگر چه باشيد در برجهايی سخت شده ای و اگر اصابت
كند ايشان را نيكی ، می گويند اين از نزد خداوند [است] و اگر اصابت كند ايشان
را بدی ، می گويند اين از نزد تو است ، بگو همگی از نزد خداوند
[است] ، پس چه ميشود
اينان قوم را ، نزديك نيست ( اميد نيست )
كه بفهمند سخنی ( گفتار و روايتی را )
-
آنچه كه اصابت ميكند تو را از نيكی
، پس از [جانب] خداوند [است] و آنچه كه اصابت می كند تو را از بدی ، پس از
[نزد] خودت [می
باشد] و
ارسال كرديم تو را برای انسيان ( مردم ) فرستاده ای و كافی است به
خداوند شاهدی را
-
كسی كه اطاعت می كند رسول را
، پس
اطاعت كرده است خداوند را و كسی كه رو برميگرداند ، پس ارسال نكرديم تو را
برايشان حافظی ( نگهبانی )
-
و می گويند اطاعتی ، سپس آنگاه كه
بيرون رفتند از نزدت خانه طايفه ای از ايشان (
خودشان ) را ، غير اين را می
گويد ( می گويند ) و خداوند می نويسد آنچه را كه نهان می كنند ، پس اعراض كن از ايشان و
توكل كن برای خداوند و كافی است به خداوند وكيلی (
مدافعی ) را
-
آيا پس تدبير (
انديشه ) نمی كنند
قرآن را و اگر باشد از نزد غير خداوند ، حتما می يافتند در آن اختلافی
بسياری را
-
و آنگاه كه آيد ايشان را كاری (
فرمانی ) از ايمنی يا ترسی ، فاش كنندش
( خبرش دهند ) و اگر رد (
مسترد ) می كردند
آن را به سوی رسول و به سوی دارندگان (
سرپرستان ، شايستگان ) كار (
كارفرمايان ) از ايشان
، حتما می دانست آن را كسانی كه استنباط می كردند آن را از ايشان و اگر
نبود فضل ( كرامت ) خداوند برايتان و رحمتش
، حتما تبعيت ( پيروی ) می
كرديد شيطان را ، مگر اندكی
-
پس قتال (
پيكار ) كن در راه خداوند ، مكلف نمی شوی مگر خودت
را و تحريك (
ترقيب ) كن مومنان را ، اميد خداوند را
كه محو كند خشم ( نيرو و حمله ) كسانی را
كه كفران كردند و خداوند سخت تر خشمی ( نيرو و
هجومی ) و سخت تر قيد و بندی ( زد و بندی
) [است]
-
كسی كه شفاعت می كند شفاعت نيكی
را ، می باشد برايش نصيبی از آن و كسی كه شفاعت می كند شفاعت بدی را
، می
باشد برايش بهره ای از آن و باشد خداوند برای هر چيزی نگهدارنده ای
-
و آنگاه كه درود گفته شديد تهيتی ( زنده باشی )
را ، پس درود گوييد به نيكوتر از آن يا برگردانيد
[همانند] آن را ، بدرستی خداوند باشد برای هر چيزی محاسبی (
حسابگری )
-
خداوند [كه] نيست خدايی جز او
، حتما
جمع آوری می كند شما را به سوی روز قيامت ، [كه] نيست شكی در آن و كيست
راستگوتر از خداوند گفتاری ( سخنی ) را
-
پس چيست برايتان در [مورد] منافقان (
دو
رويان ) دو گروه [دو دسته هستيد] و خداوند سرنگون ( واژگون ) كرد ايشان را به [سبب] آنچه كه كسب كردند
، آيا
می خواهيد كه هدايت كنيد كسی را كه گمراه كرد خداوند و كسی را كه گمراه
می كند خداوند ، پس هرگز نيابی برايش راهی را
-
دوست داشتند ای كاش كفران می كرديد
همچنانكه كفران كردند ، پس باشيد برابری [با
ايشان] ، پس اتخاذ نكنيد از ايشان دوستانی (
سرپرستانی ) را تا اينكه مهاجرت كنند در راه خداوند
، پس اگر رو
برگرداندند ، پس بگيريد ايشان را و بكشيد ايشان را [هر] جايی كه يافتيد ايشان
را و اتخاذ نكنيد از ايشان سرپرستی ( دوستی ) و نه ياوری
را
-
مگر كسانی كه مربوط (
وصل ) ميشوند (
گرايش
دارند ) به سوی قومی كه مابين شما و مابينشان است ميثاقی (
عهد و
پيمانی ) يا بيايند شما را [در
حاليكه] تنگ آمده سينه هايشان [از]
اينكه قتال ( نبرد ) كنند شما را يا قتال (
پيكار) كنند قومشان را و اگر ميخواست خداوند حتما تسلط می داد ايشان را
برايتان ، پس حتما قتال می كردند شما را ، پس اگر كناره گيری كردند شما را پس قتال ( جنگ ) نكردند شما را و انداختند به سويتان تسليم
( صلح و سازش ) را
، پس قرار نداد
خداوند برايتان برايشان راهی را
-
به زودی می يابيد ديگرانی را
[كه] می
خواهند كه ايمن باشند شما را و ايمن باشند قومشان را ، هر زمان كه
برگردند به جانب فتنه ای [كه] بيافتند ( سرنگون و واژگون شوند ) در آن
، پس اگر كناره گيری نكردند شما را و [نه]
افكندند به جانب شما تسليم شدن را و [نه] زدودند دستانشان را ، پس بگيريد
ايشان را و بكشيد ايشان را جايی كه پيدا كرديد ايشان را و شماييد
[كه]
قرار داديم برايتان برايشان تسلطی آشكاری را
-
و شايسته نيست برای مومنی كه بكشد
مومنی را ، مگر خطايی ( اشتباهی ، غير عمدی ) و كسی كه بكشد مومنی را
[به] خطايی ، پس [بر
عهده اوست] آزاد كردن (
رها ساختن ) دربندی (
برده و اسيری ) مومنی و [پرداخت] ديه
ای مسلمانی ( تسليم شده ای )
را به سوی اهلش (
خانواده و وارثش ) مگر
اينكه صدقه كنند ( به بخشند و درگذرند )
، پس اگر باشد از قومی كه دشمنی
برايتان [باشند] و اوست (
مقتول ) مومنی ، پس آزاد كردن در بندی (
برده و اسيری )
مومنی و اگر باشد از قومی [كه باشد] مابينتان و مابينشان ميثاقی (
عهد
و پيمانی ) پس ديه ای مسلمانی به سوی اهلش (
خانواده اش ) و آزاد كردن
برده ای ( در بندی ) مومنی
، پس كسی كه نمی يابد [ديه و برده
ای را] پس روزه ای دو ماه پشت سر
هم آينده ( متوالی ) [بگيرد] توبه ای (
بخشودگی ) از خداوند و باشد
خداوند دانايی حكيمی
-
و كسی كه می كشد مومنی را عمدی
( دانسته ای ) ، پس
جزايش جهنم [است] ، جاودانی در آن
[باشد] و خشم كند خداوند برايش و لعنت كند او
را و آماده كرد برايش عذابی بزرگی را
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، آنگاه كه
[قدم] زديد در راه خداوند ، پس مبين (
آشكار و مشخص ، معلوم ) كنيد و نگوييد برای
كسی كه می اندازد به سويتان تسليم شدن (
صلح و سازش ) را ، [كه]
نيستی مومنی ، می جوييد عرضه (
پهنه ) زندگانی دنيا را ، پس نزد خداوند [است] مال (
متاع
) بسياری ، آنچنان بوديد از قبل پس منت گذارد خداوند برايتان ، پس مبين (
آشكار ، مشخص و معلوم ) كنيد كه بدرستی خداوند باشد به آنچه كه عمل می كنيد آگاهی
-
برابر نيست نشستگان از مومنان غير
دارندگان ضرر ( صدمه نخوردگان ،
رنج نكشيدگان ) و مجاهدان ( سعی و تلاش
كنندگان ) در راه خداوند به اموالشان و جانهايشان ، فضيلت (
برتری ) داد خداوند مجاهدين را به
اموالشان و جانهايشان بر نشستگان درجه ای و همگی را وعده داد
خداوند [به] نيكی و فضيلت ( كرامت و برتری ) داد خداوند مجاهدين را بر
نشستگان اجری بزرگی را
-
درجاتی از او و آمرزشی و رحمتی و
باشد خداوند آمرزنده ای مهربانی
-
بدرستی كسانی را كه می ميراند ايشان را ملائكه
[در حاليكه] ظالمی
[باشند در حق] خودشان
، گويند در چه [كاری] بوديد ، گويند
بوديم مستضعفانی در زمين ، گويند آيا نبوده زمين خداوند وسعت يافته ای
( وسيع شده ای ) ، پس [تا] مهاجرت كنيد در
آن ، پس ايشان ماوايشان جهنم [است] و بد سرنوشتی ( پايانی ، عاقبتی )
-
مگر مستضعفانی از مردان و زنان و
مولودان ( كودكان ) [كه] استطاعت نداشتند جنگی ( تيزی و زيركی
، چابكی ) را و راهنمايی نشدند راهی را
-
پس ايشان اميد [دارند] خداوند را كه عف كند از ايشان و باشد خداوند عف كننده ای آمرزنده ای
-
و كسی كه مهاجرت می كند در راه
خداوند ، می يابد در زمين گريزگاههايی (
اقامتگاههای ) بسياری را و بسطی (
توسعه و گشايشی ) را و
كسی كه خارج ميشود از خانه اش [در حاليكه] مهاجری به جانب خداوند و رسولش
[ميباشد]
، سپس دريابد او را مرگ ، پس واقع ( محقق ) شد اجرش برای خداوند و باشد خداوند
آمرزنده ای مهربانی
-
و زمانی كه [قدم] زديد در زمين
( سفر كرديد ) ، پس
نيست برايتان گناهی ( ترسی ) كه قصور ( نقص و كم ) كنيد از نماز
[منظور خواندن نماز شكسته] ، اگر
[به شرط اينكه] ترسيديد كه به فتنه ( بلا و مصيبت ) اندازد شما را
( به جانب شما حمله ور شوند ) كسانی كه كفران
كردند ، بدرستی كافران باشند برايتان دشمنی آشكاری
-
و زمانی كه باشی در [ميان] ايشان
، پس به پا
داشتی برايشان نماز را ، پس ميبايست به پا خيزد طايفه ای از ايشان همراه تو
و ميبايست بگيرند اسلحه خودشان را ، پس آنگاه كه سجده كردند ، پس ميبايست
باشند از پشت سرتان و ميبايست بيايد طايفه ای ديگر [كه]
نماز نخوانده اند ،
پس ميبايست نماز خوانند همراه تو و ميبايست بگيرند هشياری (
چابكی ) خويش
و اسلحه خويش را ، دوست دارد كسانی كه كفران كردند ، كاش غافل می شديد
از اسلحه خودتان و تمتعتان ( هوشياری و متاعتان )
را ، پس تمايل ( متمايل ،
سرازير ، حمله ور ) ميشدند برايتان ميلی (
هجومی ) تكی را و نيست ترسی
( گناهی ، بازخواستی ) برايتان ، اگر
باشد به شما اذيتی از بارشی يا باشيد بيماری كه به زمين گذاريد اسلحه خودتان را و بگيريد
هشياری خودتان را ، بدرستی خداوند آماده كرد برای كافران عذابی خوار
كننده ای را
-
پس زمانی كه گذرانديد (
انجام
رسانديد ) نماز را ، پس ذكر كنيد خداوند را ايستاده ای و نشسته
ای و بر پهلوهايتان ، پس آنگاه كه اطمينان يافتيد ، پس به پا داريد نماز را
، بدرستی
نماز باشد برای مومنان نوشته شده ای معينی ( معلوم و مشخصی )
-
و بازداشته نشويد در كسب (
جستن ، تعقيب ) قوم ، اگر درد (
سختی ) می كشيد ، پس بدرستی ايشان درد ميكشند همچنان كه درد می
كشيد و اميد داريد از خداوند آنچه را كه اميد ندارند و باشد خداوند
دانايی حكيمی
-
ما نازل كرديم به سويت كتاب را به
حق ، برای اينكه حكم ( داوری ،
قضاوت ) كنی مابين انسيان ( مردم ) به
[سبب] آنچه كه نماياند تو را خداوند و
نباش برای خائنين جر و بحث كننده ای (
بگو و مگو ، مجادله و ستيزه كننده
ای )
-
و آمرزش بخواه خداوند را ، بدرستی
خداوند باشد آمرزنده ای مهربانی
-
و مجادله نكن (
طرفداری نكن ، شفاعت و پادرميانی نكن ) از كسانی كه خيانت می
كنند خويشتن را ، بدرستی خداوند دوست نمی دارد كسی را كه
[باشد] خيانتكاری گناه
كاری
-
مخفی كاری ميكنند از انسيان (
مردم ) و
مخفی كاری نمی كنند ( نمی توانند بكنند
) از خداوند و اوست همراه ايشان زمانی كه پنهان می كنند
آنچه را كه راضی نيست از سخن و باشد خداوند به آنچه كه عمل می كنند
احاطه كننده ای ( محيطی )
-
هان شما اينان را مجادله كرديد (
پافشاری بر حقانيت نموديد ) از
ايشان در زندگانی دنيا ، پس كيست كه مجادله كند خداوند را از ايشان روز
قيامت يا كيست كه باشد برايشان وكيلی (
مدافعی )
-
و كسی كه عمل می كند بدی را يا ظلم
می كند نفسش ( خودش ) را ، سپس آمرزش می طلبد خداوند را ، می يابد خداوند را آمرزنده
ای مهربانی
-
و كسی كه كسب می كند گناهی
را ، پس جز
اين نيست كه كسب می كند آن را برای خودش و باشد خداوند دانايی حكيمی
-
و كسی كه كسب می كند خطايی يا گناهی
را ، سپس می اندازد به آن بی گناهی ( پاك و متبری
شده ای ) را ، پس برداشته ( حمل
كرده ) است بهتانی و گناهی آشكاری را
-
و اگر نبود فضل (
بخشش و كرامت )
خداوند برايت و رحمتش ، حتما همت می گماشت طايفه ای از ايشان كه گمراه
كنند تو را و گمراه نمی كنند مگر خودشان را و ضرر نمی رسانند تو را از
چيزی و نازل كرد خداوند برايت كتاب و حكمت را و ياد داد تو را آنچه را
كه بلد نبودی و باشد فضل خداوند برايت بزرگی
-
نيست خير (
بهره ) در بسياری از نجوايشان (
در گوشی هايشان ) مگر اينكه كسی فرمان دهد به
صدقه ای يا نيكی يا اصلاحی مابين انسيان (
مردم ) و كسی كه انجام می دهد آن را
[جهت] كسب رضايتهای (
خشنودی های ) خداوند ، پس
به زودی می دهيم او را اجری بزرگی
-
و كسی كه جدايی می افكند ( شقاوت و
دشمنی می كند ) رسول را از بعد آنچه كه مبين (
روشن ) شد برايش هدايت و تبعيت
كند غير راه مومنان را ، برمی گردانيمش آنچه را كه رو برگرداند و می كشانيمش
( وارد می كنيمش ) [به] جهنم و بد عاقبتی (
سرانجام و پايانی ) [است]
-
بدرستی خداوند نمی آمرزد اين را كه
شريك گردانده ( شرك ورزيده ) شود برايش و می آمرزد آنچه را كه غير
( پايين ) آن [است] برای كسی
كه می خواهد و كسی كه شريك می گرداند (
شرك می ورزد ) به خداوند ، پس گمراه (
گم ) شده است
گمراهی ( گم گشتگی ) دوری را
-
كه [نه] می خوانند از غير او مگر مادينه
هايی را و اينكه [نه] می خوانند مگر شيطانی سركشی را
-
لعنت كرد او را خداوند و گفت حتما
برگيرم از بندگانت نصيبی فرض شده ای را
-
و حتما گمراه می كنم ايشان را و
حتما آرزومند ( خيال پرداز ، رويايی ) كنم ايشان را و حتما فرمان دهم ايشان را پس حتما ميبايست
ببرند ( بكنند ، بشكافند ) گوشهای چهار پايان را و حتما فرمان دهم ايشان را كه
حتما تغيير دهند ( دگرگون كنند ) خلقت خداوند را و كسی كه اتخاذ می كند
شيطان را سرپرستی ( دوستی ) از غير خداوند
، پس خسران ( زيان ) كرد زيانی
آشكاری را
-
وعده می دهد ايشان را و آرزومند
( خيال پرداز ) می كند ايشان
را و وعده نمی دهد ايشان را شيطان ، مگر فريبی (
غروری )
-
ايشان ماوايشان جهنم [است] و نمی يابند از
آن گريزگاهی را
-
و كسانی كه ايمان آوردند و عمل
كردند صالحات را ، به زودی داخل می كنيم ايشان را باغهايی [كه] جريان
دارد از زيرش چشمه ها ، جاودانانند در آن ابدی (
هميشگی ) ، وعده داد
خداوند حقيقتا و كيست راستگوتر از خداوند گفتاری را
-
نيست به آرزوی (
دلخواه ) شما و نه
[به] دلخواه اهل كتاب ( يهود و نصاری ) ، كسی كه عمل می كند بدی را جزا ميشود به آن و نمی
يابد برايش از غير خداوند سرپرستی ( دوستی ) و نه ياوری
را
-
و كسی كه عمل می كند از صالحات
از مذكری يا مونثی و [در حاليكه] اوست مومنی ، پس ايشان داخل می شوند باغ را و ظلم
كرده نمی شوند پشيزی ( ذره نا
چيزی )
را
-
و كيست نيكوتر دينی از كسی كه تسليم
كرد سيمايش ( رضايش ) را برای خداوند و [در حاليكه] اوست نيكوكاری و تبعيت كرد ملت (
آيين ) ابراهيم حنيفی (
يكتا پرستی ) را و برگرفت خداوند ابراهيم را دوستی
-
و برای خداوند است آنچه كه در
آسمانها و آنچه كه در زمين است و باشد خداوند به هر چيزی محيطی (
احاطه
كرده ای )
-
و فتوی ( رای ، حكم ) می خواهند
تو را در [مورد] زنان ، بگو خداوند فتوی می دهد شما را در
[مورد] ايشان و آنچه كه تلاوت
می شود برايتان در كتاب در [مورد] يتيمان زنان
، آنان كه نمی دهيد ايشان
را آنچه را كه نوشته شد ( لازم شد ) برايشان و ترغيب
[نه] می كنيد كه نكاح كنيد ايشان را و
[همچنين] مستضعفان از مولودان (
كودكان ) و اينكه به پا خيزيد برای يتيمان به
عدالت و آنچه را كه عمل می كنيد از خيری (
نيكی ) ، پس بدرستی خداوند باشد به آن دانايی
-
و اگر زنی ترسيد از شوهرش نافرمانی
( عصيانی ) يا اعراضی
را ، پس نيست گناه ( خطا ) برای آن دو كه
اصلاح كنند آن دو مابينشان صلحی را و صلح بهتری است و حاضر شد شخص را تنگ
نظری ( بخل و خسيسی ) و اگر
نيكی و تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد ، پس
بدرستی خداوند باشد به آنچه كه عمل می كنيد آگاهی
-
و هرگز استطاعت نداريد كه عدالت
كنيد مابين زنان و اگر چه حريص ( آزمند ) باشيد
، پس تمايل ( ميل ) نكنيد هر ميلی
را ، پس رها كنيد آن را همچون معلقی ( آويزان و بلاتكليفی ) و اگر اصلاح
( صلح ) كنيد و تقوی كنيد ، پس بدرستی خداوند باشد آمرزنده ای مهربانی
-
و اگر جدا شوند آن دو ، بی نياز می
كند خداوند همگی را از وسعش ( گشاده دستيش ) و باشد خداوند گشاده دستی
حكيمی ( دانايی )
-
و برای خداوند است آنچه كه در
آسمانها و آنچه كه در زمين است و حتما توصيه كرده ايم كسانی را كه داده
شدند كتاب را از قبل شما و شما را كه تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند
را و اگر كفران كنيد ، پس بدرستی برای خداوند است آنچه كه در آسمانها و
آنچه كه در زمين است و باشد خداوند بی نيازی ستوده ای
-
و برای خداوند است آنچه كه در
آسمانها و آنچه كه در زمين است و كافی است به خداوند وكيلی
( مدافعی ) را
-
اگر بخواهد می برد شما را ای انسيان
( مردم ) و می آورد به ديگران و باشد خداوند برای آن توانايی (
قادری )
-
كسی كه می خواهد مزد دنيا را
، پس نزد
خداوند است پاداش دنيا و آخرت و باشد خداوند شنوايی بينايی
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، باشيد به
پا ايستادگان ( به پا دارندگان ) به عدالت
، شاهدانی برای خداوند و اگر چه
برای [برعليه] خودتان يا والدين (
پدر و مادر ) و نزديكان [باشد] ، اگر چه باشد ثروتمندی (
بی نيازی ) يا فقيری ، پس خداوند والاتر (
سزاوارتر
، در اولويت ) است به آن دو ( گروه )
، پس تبعيت
نكنيد هوا ( خواسته دل ) را كه تعدی می كنيد و اگر سرپيچی كرديد يا
اعراض كرديد ، پس بدرستی خداوند باشد به آنچه كه عمل می كنيد آگاهی
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، ايمان
آوريد به خداوند و رسولش و كتاب ، آنكه نازل كرد برای رسولش و كتاب آنكه
نازل كرد از قبل و كسی كه كفران می
كند به خداوند و ملائكه اش و كتابهايش و رسولانش و روز آخر ، پس گمراه گشته
است گمراهی دوری را
-
بدرستی كسانی كه ايمان آوردند
، سپس
كفران كردند ، سپس ايمان آوردند ، سپس كفران كردند و سپس زياد كردند كفری را
، نمی باشد خداوند برای اينكه
بيامرزد برايشان و نه برای اينكه هدايت كند ايشان را راهی
-
بشارت ده منافقان را ، به درستی
برايشان عذابی دردناكی [است]
-
كسانی كه اتخاذ می كنند كافران را
سرپرستانی ( دوستانی ) از غير مومنان
، آيا كسب می كنيد نزد ايشان عزت
( قدرت و منزلت ) را ، پس بدرستی عزت برای خداوند [است] جملگی
-
و نازل كرده است برايتان در كتاب كه
زمانی كه شنيديد [كه] آيات خداوند را كه كفران می كنند به آن و
تمسخر می شود به آن ، پس ننشينيد همراه ايشان تا اينكه فرو روند در گفتاری غير
آن ، بدرستی شما آنگاه همانند ايشان [هستيد]
، بدرستی خداوند جمع كننده
منافقان و كافران در جهنم [است] جملگی
-
كسانی كه چشم به راهند به شما
، پس
اگر باشد برايتان پيروزی ( گشايشی ) از خداوند
، گويند آيا نبوديم همراه
شما و اگر باشد برای كافران نصيبی ، گويند آيا چيرگی ( تسلط و برتری
)
نداشتيم برايتان و منع [نه] كرديم شما را ( محافظت
نه كرديم
شما را ) از مومنان
، پس خداوند حكم ( داوری ) می كند مابين شما روز قيامت و هرگز قرار نمی
دهد خداوند برای كافران برای [برعليه] مومنان راهی را
-
بدرستی منافقان (
دو رويان ) نيرنگ
می كنند خداوند را و اوست نيرنگ زننده ايشان و زمانی كه به پا ايستند
به سوی نماز به پا ايستند كسالتی ( كاهلی و تنبلی )
را ، ريا ( خودنمايی ) می
كنند انسيان ( مردم ) را و ذكر (
يادآوری ) نمی كنند خداوند را مگر
اندكی
-
دو دل ( سراسيمه ) شدگان مابين آن ،
نه
به سوی اينان و نه به سوی ايشانند و كسی را كه گمراه می كند خداوند
، پس هرگز
نمی يابی برايش راهی را
-
ای كسانی كه ايمان آورديد
، اتخاذ
نكنيد كافران را سرپرستانی ( دوستانی ) از غير مومنان
، آيا می خواهيد كه
قرار دهيد برای خداوند برايتان دليلی آشكاری را
-
بدرستی منافقان ( دو رويان ) در دره
( پايينترين سطح ) پستترين از آتش [هستند] و هرگز نمی يابی برايشان ياوری
را
-
مگر كسانی كه توبه كردند ( برگشتند
) و اصلاح كردند و چنگ زدند ( دست انداختند ) به خداوند و خالص كردند
دينشان را برای خداوند ، پس ايشان همراه مومنان [هستند] و به زودی می دهد خداوند
مومنان را اجری بزرگی
-
چه كند خداوند به عذابتان
، اگر شكر گذارديد و ايمان آورديد و باشد خداوند قدرشناسی دانايی
-
دوست نمی دارد خداوند فرياد به بدی
( بد گويی ) از سخن را ، مگر كسی كه ظلم شده و باشد خداوند شنوايی دانايی
-
اگر آشكار كنيد نيكی را يا مخفی كنيد
آن را يا عف كنيد از بدی ، پس بدرستی خداوند باشد عف كننده ای توانايی (
قادری )
-
بدرستی كسانی كه كفران می كنند به
خداوند و رسولانش و می خواهند كه تفرقه اندازند بين خداوند و رسولانش و
می گويند [كه] ايمان آورديم به بعضی و كفران كرديم به بعضی و می خواهند كه
اتخاذ كنند بين آن راهی را ←
-
ايشان ، ايشانند كافران حقيقی و آماده
كرديم برای كافران عذابی خوار كننده ای را
-
و كسانی كه ايمان آوردند به خداوند
و رسولانش و تفرقه نه انداخته اند مابين يكی از ايشان ، ايشان به زودی داده
ميشوند اجرهايشان را و باشد خداوند آمرزنده ای مهربانی
-
می خواهند تو را اهل كتاب (
يهود و نصاری ) كه پايين آوری برايشان كتابی از آسمان
، پس خواسته اند موسی را بزرگتر از آن ، پس
گفتند نشان ده ما را خداوند [به] هويدايی
( آشكاری ) ، پس گرفت ايشان را صاعقه به
[سبب] ظلمشان ، سپس اتخاذ كردند گوساله را از بعد آنچه كه آمد ايشان را بينات (
دلايل آشكار ) ، پس عف كرديم از آن و داديم موسی را دليلی آشكاری
-
و بلند كرديم بالايشان طور ( كوه
طور ) را به ميثاق ( عهد ) ايشان و گفتيم برايشان
[كه] داخل شويد دربها را سجده ای و گفتيم برايشان تعدی نكنيد در شنبه و گرفتيم از ايشان ميثاقی
( عهدی ) محكمی را
-
پس به سبب نقضشان
( شكستنشان ) ميثاقشان را و كفرشان به آيات خداوند و قتلشان انبياء (
خبر و پيغام رسانان ) را بدون حقی
( نا حقی ) و سخنشان [كه] قلبهايمان در پوششی ( در غلافه ای )
[است] ، بلكه مُهر نهاد خداوند برايش به [علت] كفرشان ، پس ايمان نمی آورند مگر اندكی
-
و به [علت]
كفرشان و سخنشان بر مريم
[آن] بهتانی بزرگی را
-
و سخنشان [كه] ما كشتيم مسيح عيسی
پسر مريم رسول خداوند را و نه كشتند او را و نه مصلوب كردند او را و ليكن
مشتبه ( شبيه ) شد برايشان و بدرستی كسانی كه اختلاف كردند در آن حتما
در شكی از آن [هستند كه] نيست برايشان به آن از علمی مگر تبعيت گمان و
نه كشتند او را يقينا ( به يقين ، حتما )
-
بلكه بالا برد او را خداوند به سويش
و باشد خداوند عزيزی ( قدرتمندی ) حكيمی
-
و اينكه نيست از اهل كتاب (
دين و تدين قبول نيست از اهل كتاب
) مگر اينكه حتما ميبايست ايمان بياورد به او قبل از مرگش و روز قيامت باشد برايشان
شاهدی
-
پس به [سبب] ظلمی از كسانی كه يهودی شدند
[سر زد] حرام كرديم برايشان پاكی هايی را [كه] حلال بود برايشان و به [سبب] منع
ايشان از راه خداوند بسياری را
-
و گرفتن ايشان ربا را و [در
حاليكه] نهی شده بودند
از آن و خوردنشان اموال انسيان ( مردم ) را به باطل و آماده كرديم برای
كافران از ايشان عذابی دردناكی را
-
ليكن راسخان (
پا برجايان ) در علم
از ايشان و مومنان ، ايمان می آورند به آنچه كه نازل شد به سويت و آنچه
كه نازل شد از قبل تو و به پا دارندگان نماز و دهندگان زكات و ايمان
آورندگان به خداوند و روز آخر ، ايشان را به زودی می دهيم ايشان را اجری
بزرگی
-
ما وحی كرديم به سويت همچنانكه وحی
كرديم به سوی نوح و انبياء ( خبر و پيغام رسانان ) از بعد او و وحی
كرديم به سوی ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط (
گروه ها و
فرزندان ) و عيسی و ايوب و يونس و هارون و سليمان و داديم داود را زبور
-
و رسولانی [كه] تعريف كرده ايم برايت از
قبل و رسولانی كه تعريف نكرده ايم ايشان را برايت و تكلم كرد خداوند
موسی را تكلمی
-
رسولانی بشارت دهندگانی و هشدار
دهندگانی برای اينكه نباشند برای انسيان (
مردم ) برای خداوند حجتی
بعد [ارسال] رسولان و باشد خداوند عزيزی ( قدرتمندی ) حكيمی
-
ليكن خداوند شهادت می دهد به آنچه
كه نازل كرد به سويت ، نازل كرد آن را به علمش و ملائكه شهادت می دهند و
كافی است به خداوند شاهدی را
-
بدرستی كسانی كه كفران كردند و سد
كردند از راه خداوند ، گمراه شده اند گمراهی دوری را
-
بدرستی كسانی كه كفران كردند و ظلم
كردند ، نمی باشد خداوند برای [در
صدد] اينكه بيامرزد برايشان و نه برای اينكه
هدايت كند ايشان را راهی
-
مگر راه جهنم [كه] جاودانانند در آن ابدی (
هميشگی ) و باشد آن برای خداوند آسانی
-
ای انسيان (
مردم ) آمده است شما را
رسول به حقانيت از [سوی] سرورتان ، پس
[اگر] ايمان آوريد بهتری است برايتان و اگر
كفران كنيد ، پس بدرستی برای خداوند است آنچه كه در آسمانها و زمين است و
باشد خداوند دانايی حكيمی
-
ای اهل كتاب اغراق (
غلو ، بيش از
حد اغماض ) نكنيد در دينتان و نگوييد برای خداوند مگر حقيقت
را ، جز اين نيست
كه مسيح عيسی پسر مريم رسول خداوند و كلمه اوست [كه] افكند آن را به سوی
مريم و روحی از اوست ، پس ايمان آوريد به خداوند و رسولانش و نگوييد سه تايی
را ، نهی شويد ( باز ايستيد ) بهتری برايتان
[است] ، جز اين نيست كه خداوند ، خدايی تكی است
، پاك
است او كه باشد برايش مولودی ( فرزند و زاده شده ای )
را ، برای اوست آنچه
كه در آسمانها و آنچه كه در زمين است و كافی است به خداوند وكيلی
را
-
هرگز استنكاف ندارد مسيح از اينكه
باشد بنده ای برای خداوند و نه ملائكه نزديك شدگان و كسی كه استنكاف می
كند از عبادت ( بندگی ) او و خود بزرگی می كند
، پس به زودی جمع آوری می
كند ايشان را به سويش جملگی
-
پس اما كسانی كه ايمان آوردند و عمل
كردند صالحات را ، پس پرداخت می كند ايشان را اجرهايشان و می افزايد
ايشان را از فضلش و اما كسانی كه استنكاف كردند و خود بزرگی كردند
، پس
عذاب می كند ايشان را عذابی دردناكی و نمی يابند برايشان از غير خداوند
سرپرستی ( دوستی ) و نه ياوری
را
-
ای انسيان (
مردم ) آمده است شما را
برهانی از [جانب] سرورتان و نازل كرديم به جانب شما نوری آشكاری
-
پس اما كسانی كه ايمان آوردند به
خداوند و چنگ زدند ( دست انداختند ) به
آن ، پس به زودی داخل می كند ايشان را در رحمتی از [طرف] خودش و فضلی
( زيادی ) و هدايت
می كند ايشان را به سويش ( خودش ) راهی
مستقيمی ( پايداری ) را
-
فتوی می طلبند تو را ، بگو خداوند
فتوی ميدهد شما را در [مورد] كلاله
( پدر و مادر و اجداد فوت كرده و بی فرزند )
، اگر مردی بميرد [كه] نيست برايش
مولودی ( فرزندی ) و برايش خواهری
[باشد] ، پس برايش نصف آنچه كه رها كرد ( باقی
گذاشت برادرش ) و او ( برادر ) ارث می برد
[تمام مال] آن
( خواهر كلاله ) را اگر نبوده باشد برايش فرزندی ،
پس اگر باشند آن دو ، دو مونث ( دو خواهر
) ، پس برای آن دو ، دو ثلث (
دو سوم ) از آنچه كه رها كرد [برادرشان] و اگر
باشند برادرانی مردانی و زنانی (
خواهرانی ) ، پس برای مذكر (
برادر ) همانند بهره دو مونث
[خواهر باشد] ، مبين
می كند خداوند برايتان كه [مبادا] گمراه شويد و خداوند به هر چيزی داناست