-
الم
-
مغلوب شد روم ( شكست
خورد روم )
-
در نزديكترين زمين و ايشان از بعد
مغلوبيتشان ( شكستشان )
به زودی غالب ( چيره
ميشوند ) ←
-
در [ظرف]
چند ساليانی ،، برای خداوند است كار ( فرمان )
از قبل و از بعد و در چنين روزگاری شادمانی ميكند مومنان
-
به ياری خداوند ياری ميكند كسی را
كه ميخواهد و اوست عزيز ( قدرتمند )
مهربان
-
وعده خداوند [است
كه] خلاف نميكند خداوند وعده اش را و ليكن اكثر انسيان ( مردم )
نميدانند
-
ميدانند ظاهری را از زندگانی دنيا و
ايشان از آخرت ، ايشانند غافلان
-
آيا تفكر نكرده اند در خودشان [كه]
خلق نكرد خداوند آسمانها و زمين و آنچه را كه مابين آن دو است جز به حق
و اجلی ( موعدی )
معلومی و بدرستی بسياری از انسيان ( مردم )
به لقاء سرورشان حتما كافران [هستند]
-
آيا سير نكرده اند در زمين ، پس
بنگرند كه چگونه بود عاقبت كسانی كه از قبل ايشان [بودند]
، بودند سختتر از ايشان نيرويی را و در نورديدند ( كندو
كاو كردند ) زمين
را و عمرانش كردند بيشتر از آنچه كه ساخت و ساز كردند آن را و آمد
ايشان را رسولانشان به بينات ( دلايل آشكار )
، پس [بر
آن] نبود خداوند برای اينكه ظلم كند ايشان را و ليكن خويشتن را
ظلم ميكردند
-
سپس بود عاقبت كسانی كه بدی كردند
بدی ، چرا كه تكذيب كردند به آيات خداوند و به آن تمسخر ميكردند
-
خداوند آغاز ميكند خلقت را ، سپس
برميگرداندش ، سپس به سويش باز گردانده ميشويد
-
و روزی كه به پا ميشود ساعت ( زمان
قيامت ) مايوس ( نااميد )
ميشود مجرمان
-
و نباشد برايشان از شريكانشان
شفيعانی و باشند به شريكانشان كافران ( نا
باوران )
-
و روزی كه به پا خيزد ساعت ، آن روز
متفرق ( پراكنده )
ميشوند
-
پس اما كسانی كه ايمان آوردند و عمل
كردند صالحات را ، پس ايشان در سبزه زاری ( باغ
و بستانی ، فضای سبزی )
شادابی ( خوشحالی )
ميكنند
-
پس اما كسانی كه كفران كردند و
تكذيب كردند به آيات ما و لقای آخرت ، پس ايشان در عذاب حاضر شدگان [هستند]
-
پس پاك است خداوند زمانی كه شب
ميكنيد و زمانی كه صبح ميكنيد
-
و برای اوست ستايش در آسمانها و
زمين و شامگاهی و زمانی كه ظهر ميكنيد
-
خارج ميكند زنده را از مرده و خارج
ميكند مرده را از زنده و زنده ميكند زمين را بعد مرگش و آنچنان خارج
ميشويد
-
و از آياتش اينكه خلق كرد شما را از
خاكی ، سپس آنگاه شما بشری انتشار می يابيد ( پرورده
ميشويد )
-
و از آيات او اينكه خلق كرد برايتان
از خودتان زوجهايی را برای اينكه ساكن ( آرام )
شويد به سويش و قرار داد بينتان مودتی ( دوستی
و محبتی ) و رحمتی
( لطفی )
را ، بدرستی در آن حتما نشانه هايی است برای قومی كه تفكر ميكنند
-
و از آيات او خلقت آسمانها و زمين و
اختلاف زبانتان و رنگتان [است] ، بدرستی
در آن حتما نشانه هايی برای عالميان [می باشد]
-
و از نشانه های او خوابتان به شب و
روز و كسب ( جويا
شدن ) شما از فضلش
[می باشد] ، بدرستی در آن حتما نشانه
هايی [است] برای قومی كه ميشنوند
-
و از نشانه هايش اينكه نشان ميدهد [به]
شما برق را ترسی و طمعی ( اميدی )
و نازل ميكند از آسمان آبی را ، پس زنده ميشود به آن زمين بعد مرگش ،
بدرستی در آن حتما نشانه هايی [است] برای
قومی كه انديشه ميكنند
-
و از نشانه هايش اينكه به پا می
ايستد آسمان و زمين به فرمانش ، سپس زمانی كه بخواند شما را خواندنی از
زمين ، آنگاه شما خارج ميشويد
-
و برای اوست كسی كه در آسمانها و
زمين است ، همگی برايش ترسان ( پرهيزگاران )
[هستند]
-
و اوست كسی كه شروع ميكند خلقت را ،
سپس برميگرداند آن را و آنست آسانتر برايش و برای اوست مثال والايی در
آسمانها و زمين و اوست عزيز ( قدرتمند )
حكيم
-
زد برايتان مثالی را از خودتان ،
آيا برايتان [است] از آنچه كه مالك شد
دستانتان ( خدمت
كاران و زير دستانتان )
از شريكانی در آنچه كه رزقمند كرديم شما را ، پس شما باشيد در آن
برابری ، ميترسيد ايشان را همچون ترستان خويشتن را ، آنچنان تفصيل ( تشريح )
ميكنيم آيات را برای قومی كه انديشه ميكنند
-
بلكه پيروی كرد كسانی كه ظلم كردند
هواهايشان ( اميالشان )
را بدون علمی ، پس كيست [كه] هدايت ميكند
كسی را كه گمراه كرد خداوند و نيست برايشان از ياری كنندگان
-
پس به پا دار سيمايت را برای دين
يكتاپرستی ( خدا
ترسی ) ، فطرت
خداوند آنكه پديد آورده انسيان ( مردم )
را برايش ، نيست تبديلی برای خلقت خداوند ، آن دين استوار ( به
پا خواسته ) [است]
و ليكن بيشتر انسيان ( مردم )
نميدانند
-
انابه ( ناله
و زاری ) كنندگان
به سويش و تقوی كنيد او را و به پا داريد نماز را و نباشيد از مشركان
-
از كسانی كه متفرق كردند دينشان را
و بودند شيعه ای ( پيرو
و گروهی ) هر ( تمام )
حزبی به آنچه كه نزد ايشان بود شادمانان [بودند]
-
و زمانی كه لمس كند انسيان ( مردم )
را ضرری ، بخوانند سرورشان را انابه ( بازگشت )
كنندگان به سويش ، سپس زمانی كه بچشاند ايشان را از آن رحمتی ، آنگاه
فرقه ای از ايشان به سرورشان شرك ميورزند
-
برای اينكه كفران كنند به آنچه كه
داديم ايشان را ، پس متمتع شويد ، پس به زودی ميدانيد
-
آيا نازل كرديم برايشان دليلی ، پس
آن سخن ميگويد به آنچه كه به آن شرك ميورزند
-
و زمانی كه بچشانيم انسيان ( مردم )
را رحمتی ، شادی كنند به آن و اگر اصابت كند ايشان را بدی به [سبب]
آنچه كه پيش فرستاد دستانشان ، آنگاه ايشان نااميد ميشوند
-
آيا نديده اند كه بدرستی خداوند
توسعه ( بسط )
ميدهد رزق را برای كسی كه ميخواهد و تقدير ميكند ( اندازه
، محدود ميكند ) ،
بدرستی در آن حتما نشانه هايی [است] برای
قومی كه ايمان می آورند
-
پس بده دارای قرابتی ( نزديكی
، خويش و قومی ، فاميلی )
حقش را و مسكين و در راه مانده ( مسافر
راه ) را ، آن
بهتری [است] برای كسانی كه ميخواهند
سيمای ( رضای )
خداوند را و ايشان ، ايشانند رستگاران
-
و آنچه كه داديد از ربايی برای
اينكه بيافزايد در اموال انسيان ( مردم )
پس نيافزايد نزد خداوند و آنچه كه داديد از زكاتی ، ميخواهيد سيمای
خداوند را پس ايشان ، ايشانند اضافه شده گان ( فضونی
شدگان ، زياده شدگان )
-
خداوند كسيست كه خلق كرد شما را ،
سپس رزق داد شما را ، سپس می ميراند شما را ، سپس زنده ميكند شما را ،
آيا از شريكان شما كسی [هست] كه عمل كند
از آن از چيزی ، پاك است او و متعالی است از آنچه كه شريك می گردانند
-
پديدار شد فساد ( تباهی )
در خشكی و دريا به [سبب] آنچه كه كسب كرد
دستان انسيان ( مردم )
برای اينكه بچشاند ايشان را بعض آنكه عمل كردند ، باشد برای ايشان كه
برگردند
-
بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد [كه]
چگونه بود عاقبت كسانی كه از قبل بود ، بودند بيشترشان مشركان
-
پس به پا دار سيمايت را برای دين به
پا خواسته ( استوار )
از قبل اينكه بيايد روزی كه نباشد برگشتی ( رد شدنی )
برايش از خداوند [در] چنين روزگاری
شكافته ( جدا
، متمايز ) ميشوند
-
كسی كه كفران كرد ، پس [می
باشد] برايش كفرانش و كسی كه عمل كرد صالحی را ، پس برای خودشان
تمهيد [آماده و پيش بينی] ميكنند
-
برای اينكه جزا ( پاداش )
دهد كسانی را كه ايمان آوردند و عمل كردند صالحات را از فضلش ، بدرستی
او دوست نميدارد كافران را
-
و از آياتش ( نشانه
هايش ) اينكه ارسال
ميكند بادها را بشارت دهندگانی و برای اينكه بچشاند شما را از رحمتش و
برای اينكه جريان يابد كشتی به فرمانش و برای اينكه بجوييد ( كسب
كنيد ) از فضلش و
باشد برای شما كه شكر گذاريد
-
و حتما ارسال كرده ايم از قبل تو
رسولانی را به سوی قومشان ، پس آمدند ايشان را به بينات ( دلايل
آشكار ) ، پس
انتقام گرفتيم از كسانی كه جرم كردند و باشد محقق برای ما ياری مومنان
-
خداوند كسيست كه ميفرستد بادها را ،
پس برمی انگيزد ( به
هم ميزند ، می آشوبد )
ابری را ، پس توسعه ميدهد آن را در آسمان چنانكه ميخواهد و قرار ميدهد
آن را پاره ای ( تيره
ای ) ، پس می بينی
باران را [كه] خارج ميشود از ميان آن ،
پس آنگاه اصابت كند به [وسيله] آن كسی را
كه ميخواهد از بندگانش ، آنگاه ايشان خوشحالی ( مسرت )
ميكنند
-
و اينكه بودند از قبل اينكه نازل
شود برايشان از قبلش حتما نا اميدان
-
پس نظاره كن به سوی نشانه های رحمت
خداوند [كه] چگونه زنده ميكند زمين را
بعد مرگش ، بدرستی او حتما زنده كننده مردگان [است]
و اوست بر هر چيزی قادری
-
و اگر بفرستيم بادی را ، پس ببينند
آن را زرد فامی ، حتما گمراه شوند از بعد آن [در
حاليكه] كفران ميكنند
-
پس بدرستی تو نمی شنوانی مردگان را
و نمی شنوانی كران را خواندنی ، آنگاه كه رو برگردانند پشت كنندگان
-
و نيستی تو به هدايت كننده كوران از
گمراهی ايشان كه [نه] می شنوانی مگر كسی
را كه ايمان می آورد به آياتمان ، پس ايشان مسلمانانند ( تسليم
شدگانند )
-
خداوند كسيست كه خلق كرد شما را از
ضعفی ( ضعيفی
، سستی ) ، سپس
قرار داد از بعد ضعفی نيرويی را ، سپس قرار داد از بعد نيرويی ضعفی و
پيری را ، خلق ميكند آنچه را كه ميخواهد و اوست دانای قادر ( توانا )
-
و روزی كه به پا ميشود ساعت ، قسم
ميخورد مجرمان [كه] درنگ نكردند جز ساعتی
را ، آنچنان برگردانده ميشدند ( حقيقت
را واژگون جلوه ميدادند ، دروغ پردازی ميكردند )
-
و گفت كسانی كه داده شدند علم و
ايمان را ، حتما درنگ كرديد در كتاب خداوند تا روز بعثت ( برانگيختن )
، پس اين روز بعثت ( زنده
شدن ) [است]
و ليكن شما نميدانستيد
-
پس در چنين روزگاری نفع نميكند
كسانی را كه ظلم كردند معذرتشان ( معذوريتشان )
و نيستند ايشان مورد عتاب ( بازخواست
، سوال و جواب ، مخاطب و طرف سخن )
قرار گيرندگان
-
و حتما زده ايم برای انسيان ( مردم )
در اين قرآن از هر مثالی و اگر بياوری ايشان را به نشانه ای ( معجزه
ای ) حتما ميگويند
كسانی كه كفران كردند كه نيستيد شما مگر بطلان كاران ( باطل
گويان )
-
آنچنان مُهر ميزند خداوند برای
قلبهای كسانی كه نميدانند
-
پس صبر كن كه بدرستی وعده خداوند
حقی [است] و به خفت ( سبك
ساری ) نياندازند
تو را كسانی كه يقين نمی آورند