-
آيا ديدی كسی
را كه تكذيب ( نفی ، رد و انكار
) ميكند به دين ( دين
داری و تدين )
-
پس آن كسی
است كه ميراند ( داد و فرياد ميكند ،
بر سرش فرياد ميزند ) يتيم را
-
و رغبت (
تمايل ، علاقه ، پيش دستی ، اهميت و توجه ، ملاحظه ) نمی كند برای طعام (
خوراك ، غذای ) مسكين ( عاجز ، درمانده ، بينوا
، ناتوان
)
-
پس وای برای [اينگونه] صلات گويان (
نماز گزاران )
-
كسانی كه ، ايشانند از صلاتشان (
نمازشان ) ، سهل انگاران (
حواس پرتها )
-
كسانی كه ايشان ريا (
خودنمايی ) ميكنند
-
و منع ميكنند (
باز ميدارند و مانع ميشوند ) احسان را (
نيكوكاری ، خيرات ، نذر و اطعام و غيره ، غذايی كه در ظروف
بين مستمندان پخش ميشود )