-
وای برای هر ( تمام
) عيبجويی ( تحريك و وسوسه كننده ای ، بدگويی ، نكوهش
كننده ای ، ملامت و سرزنش كننده ای )
، طعنه زننده ای ( زخم زبان زننده ای
، سركوفت زننده ای )
-
كسی كه جمع كرد (
اندوخت ) مالی
( دارايی و ثروتی ) را و متعددش
كرد ( بشمردش ، شماره اش كرد ، به جريان افزون كردنش انداخت
)
-
حساب ( گمان و پندار ، خيال
) ميكند كه
مالش ( دارايی و ثروتش ) ، جاويد ( هميشگی ، جاودانی ، دائمی ) داردش
-
هرگز ، حتما گرفته و انداخته ميشود (
از
مالش گرفته و جدا سپس بيرون انداخته ميشود ) در حطمة (
آتش سخت و
سوزان و بی رحم و خرد كننده )
-
و چه چيزی آگاه (
باخبر و معلوم ، مشخص ) كرد تو را ، [كه] چيست (
چه باشد ) حطمة
-
آتش خداوند افروخته شده (
شعله ور كرده
، فروزان كرده شده ، روشن كرده شده )
-
آنچه كه ( آن چيزی
كه ) مطلع (
آگاه و باخبر ، حس و درك ) ميكند ( اطلاع ميدهد
، رسانده ميشود
) بر دلها (
قلبها )
-
كه آن برای ايشان [هست] احاطه شده ای (
بسته و بافته و محاصره شده ای ، پوشيده شده ای )
-
در ستونی (
پايه ، تكيه ، پشتی )
استوار شده ای ( در بند كشيده شده ای ، بلند و بالايی
، گسترده شده ای )