-
الر ، اين است آيات كتاب حكيم (
دانا و دانشمند ، حكم كننده ، قضاوت كننده )
-
آيا باشد برای انسيان (
مردم ) تعجبی (
مايه
شگفتی ) كه وحی كرديم به سوی مردی از ايشان
( خودشان ) كه هشدار بده انسيان
( مردم ) را و بشارت ده كسانی را كه ايمان آوردند [كه] بدرستی برای ايشان پيشرفت (
ترقی ، راهبردی ) راستی [از] نزد سرورشان
[است] ، گفت
كافران بدرستی اين حتما ساحری آشكاری است
-
بدرستی سرور شما خداوند كسيست
[كه] آفريد آسمانها و زمين [را] در شش
ايامي (
دورانهايی ، هنگامههايی ) سپس استيلا يافت
( مستولی شد ، چيره و برابر شد ) بر عرش
، تدبير ميكند فرمان ( كار ، امورات ) را ، نيست
از شفاعت كنندهای ، مگر از بعد اذنش ، هان شمايان خداوند سرور
شماست پس بندگی ( عبادت ) كنيد او را ، آيا پس متذكر نميشويد
-
به سوی او مرجع (
محل مراجعت ) شماست جملگی ، وعده خداوند حقی
است ، بدرستی اوست كه آغاز ميكند خلقت را ، سپس برميگرداند آن را برای
اينكه جزا ( پاداش ) دهد كسانی را كه ايمان آوردند و عمل كردند صالحات را به
عدالت و كسانی را كه كفران كردند برای ايشان است نوشيدنی از حميمی (
آب جوشی ) و عذابی دردناك به [سبب]
آنچه كه كفران ميكردند
-
او ( خداوند
) كسيست [كه] قرار داد خورشيد را
سپيدی و ماه را نوری و تقديرش ( مقدر
، اندازه گيری ) كرد منازل ( محل اقامتی
) ، برای اينكه
بدانيد عدد ( حساب و شمارش ) سالها و
حساب ( تقويم ) را ، نيافريد خداوند آن را مگر به حقيقت ، تشريح ميكند آيات (
نشانه ها ) را
برای قومی كه ميدانند
-
بدرستی در اختلاف شب و روز و آنچه
كه آفريد خداوند در آسمانها و زمين ، حتما نشانه هايی [است] برای قومی كه
ميترسند ( تقوی ميكنند )
-
بدرستی كسانی كه اميد ندارند ملاقات
ما را و راضی شدند به زندگانی دنيا و اطمينان
يافتند به آن و كسانی كه ايشان از
آيات ( نشانه های ) ما غافلانند
←
-
آنها ماوايشان آتش است به [سبب]
آنچه كه كسب ميكردند
-
بدرستی كسانی كه ايمان آوردند و عمل
كردند صالحات را ، هدايت ميكند ايشان را سرورشان به ايمانشان (
باورشان ) ، جاری ميشود از زيرشان چشمه ها
، در باغهای پر نعمت (
متنعم )
[هستند]
-
ندايشان در آن [اين
است كه] پاكی تو ای خداوندا و
تهيت ايشان در آن سلامی [است] و ندای ديگرشان اينكه ستايش برای خداوند سرور عالميان
-
و اگر عجله كند خداوند برای انسيان (
مردم ) بدی را [همانند] تعجيل ايشان به خير ، حتما مقتضی شود
( گذرانده شود ) به سويشان
اجلشان ( موعدشان ) ، پس رها ميكنيم كسانی را كه اميد ندارند ملاقات ما را
در طغيانشان [تا] حيران ( سرگشته ) باشند
-
و زمانی كه حس كند (
لمس كند ، برسد ) انسان
را ضرر ، ندا ( دعا ) كند ما را برای
كنارش ( دراز كشيده ) يا نشسته ای يا ايستاده
ای ، پس
زمانی كه باز كرديم از او ضررش را ، رد شود (
بگذرد ) ، گويا ندا نكرده بود ما
را به سوی گزندی ( زيانی ) كه لمس كرده بود او را ، آنچنان زينت داد برای اسراف
كنندگان آنچه را كه عمل ميكردند
-
و حتما نابود كرده ايم تمدنهايی را از
قبل شما زمانی كه ظلم كردند و آمد ايشان را رسولانشان به بينات (
دلايل
آشكار ) و نبودند برای اينكه ايمان آورند ، آنچنان جزا ميدهيم قوم مجرمان را
-
سپس قرار داديم شما را جانشينان در
زمين از بعد ايشان ، برای اينكه بنگريم كه چگونه عمل ميكنيد
-
و زمانی كه تلاوت ميشود برای ايشان
آياتمان بيناتی ( دلايل آشكاری
) ، گويد كسانی كه اميد ندارند ملاقات ما را بياور به قرآنی غير اين
يا تبديل كن آن را ، بگو شايسته نميباشد برايم كه تبديل كنم آن را از نزد خودم كه تبعيت [نه]
ميكنم مگر آنچه را كه وحی ميشود به جانبم ، بدرستی من ميترسم كه عصيان كنم
سرورم را [از] عذاب روزی عظيمی
-
بگو اگر بخواهد خداوند ، تلاوت نميكردم
آن را برای شما و آگاه نميكردم شما را به آن ، پس درنگ كرده ام در [ميان]
شما عمری را از قبل آن ، آيا پس انديشه نميكنيد
-
پس كيست ظالمتر از كسی كه افترا
بست برای خداوند كذبی را يا تكذيب كرد به آياتش ، بدرستی رستگار نميشود
مجرمان
-
و بندگی ميكنند از غير خداوند آنچه
را كه ضرر نميرساند ايشان را و نه نفع ميرساند ايشان را و ميگويند
اينان شفاعت كنندگان ما هستند در نزد خداوند ، بگو آيا خبر ميدهيد
خداوند را به آنچه كه نميداند در آسمانها و و نه در زمين ، پاك است او
و متعالی است از آنچه كه شريك ميگردانيد
-
و نبود انسيان (
مردم ) مگر امتی تكی ، پس اختلاف پيدا
كردند و اگر نبود كلمه ای سبقت گرفته از سرورت ، حتما قضاوت ميشد مابين
ايشان در آنچه كه اختلاف ميكنند
-
و ميگويند چرا نازل نميشود برای او معجزه ای از سرورش
، پس بگو جز اين نيست كه غيب ( نا
پيدا ) برای خداوند است ، پس چشم به راه باشيد كه من همراه با شما
از چشم به راهان [هستم]
-
و زمانی كه چشانديم انسيان (
مردم )
را رحمتی از بعد ضرری [كه]
لمس كرده ايشان را ، آنگاه برای ايشان حيله
ای [باشد] در آياتمان ، بگو خداوند سريعتر ترفندی
[است] ، بدرستی رسولان ما
مينويسند آنچه را كه مكر ميكنيد
-
اوست كسی كه سير ميدهد شما را در
خشكی و دريا تا گاهی كه شماييد در كشتی و جاری شود به ايشان به بادی
پاكی و شادمان شوند به آن ، آيد آن را بادی توفنده ای و آيد ايشان را
موج از هر ( تمام ) مكانی و گمان كنند كه
بدرستی ايشان محاصره
شدند به ايشان ، بخوانند خداوند را خالص شدگان باشند برايش دين را اگر نجات
دهی ما را از اين [مخمصه] حتما ميباشيم از شكر گزاران
-
پس زمانی كه نجات داد ايشان را
، آنگاه ايشان تعدی ( جور می كنند ) در زمين به غير حق ، ای انسيان
( مردم ) جز اين نيست كه ستم شما برای
خودتان [است]
، متاع زندگانی دنياست ، سپس به سوی ماست مراجعت شما ، پس خبرتان ميدهيم به
آنچه كه عمل ميكرديد
-
جز اين نيست كه مثال (
حكايت ) زندگانی
دنيا همانند آبی [است كه] نازل كرديم آن را از آسمان ، پس آميخت به آن نبات (
گياه ) زمين از آنچه كه ميخورد انسيان (
مردم ) و چهارپايان تا زمانی
كه بگيرد زمين تجملاتش را ( آرايشش را ) و زينت يافت و گمان كرد اهلش
[كه] بدرستی ايشان قادرانند برای آن ، رسيدش (
داده شدش ) فرمانمان شبانه ای
يا روزانه ای ، پس قرار داديمش درو شده ای ، گويا وجود نداشت به ديروز ،
آنچنان تشريح ميكنيم آيات را برای قومی كه تفكر ميكنند
-
و خداوند ميخواند به سوی سرای سلامت
و هدايت ميكند كسی را كه ميخواهد به سوی راهی مستقيمی (
راست و درستی
)
-
برای كسانی كه نيكی كردند نيكويی
است و
افزوده ای [باشد] و تكليف نميشود سيمايشان
را سياهی (
گرد و غباری ) و نه ذلتی ،
آنهايند اصحاب باغ [كه] ايشانند در آن جاودانان
-
و كسانی كه كسب كردند بدی ها
را ، جزای بدی به همانند آن است و تكليفشان ميشود ذلت ، نيست برای ايشان
از خداوند از نگهدارنده ای ، گويا جز اين نيست كه پوشانده شد صورتشان تكه
ای از شب تاريك شده ای را ، ايشانند اصحاب آتش ، ايشان در آن جاودانانند
-
و روزی كه جمع آوری ميكنيم ايشان را
جملگی ، سپس ميگوييم برای كسانی كه شرك ورزيدند ، مكانتان
را باشيد شما و شريكانتان
، پس جدا می كنيم ميان ايشان را و گويد شريكانشان ، نبوده ايد [كه] ما را بندگی (
عبادت )
كنيد
-
پس كافی است به خداوند شاهدی بين ما
و بين شما ، بدرستی بوده ايم ما از بندگی (
عبادت ) شما حتما غفلت كنندگان
-
اينجاست كه امتحان
شوند هر ( تمام ) نفسی آنچه را كه سپری كرد و برگردانده
شوند به طرف خداوند
سرپرست حقيقی ايشان و گم گشت از ايشان آنچه را كه افترا ميبستند
-
بگو كيست كه روزی ميدهد شما را از
آسمان و زمين يا كيست كه مالك ميشود گوش و ديدگان را و كيست كه خارج ميكند زنده را
از مرده و خارج ميكند مرده را از زنده و كيست كه تدبير ميكند فرمان (
كار را ) ، پس به زودی ميگويند خداوند ، پس بگو آيا پس
تقوی نميكنيد
-
پس آن شما خداوند سرور شماست حق (
واقعی ) ، پس چه باشد بعد حق مگر گمراهی
، پس به كجا روانه
( برگردانده ) ميشويد
-
آنچنان حقيقت يافت كلمه سرورت برای
كسانی كه فسق ( نافرمانی ) كردند
كه بدرستی ايشان ايمان نمی آورند
-
بگو آيا از شريكان [انتخابي] شما
[براي خداوند] كيست (
كسی هست ) [كه] آغاز
ميكند خلقت را سپس برميگرداند آن را ، بگو خداوند شروع ميكند خلقت را
سپس برميگرداند آن را ، پس كجا دروغ پردازی می كنيد
-
بگو آيا از شريكانتان كسی هست كه هدايت
كند به سوی حق ، بگو خداوند هدايت ميكند برای حق ، آيا پس كسی كه هدايت
ميكند به سوی حقيقت ، مستحقتر است از اينكه تبعيت شود يا آن كس كه هدايت
نميشود مگر اينكه هدايت شود ، پس چه شده برای شما چگونه حكم ميكنيد (
قضاوت ميكنيد )
-
و تبعيت نميكند اكثرشان مگر
گمانی را ، بدرستی گمان بی نياز نمی كند از حق چيزی را ، بدرستی خداوند
دانايی است به آنچه كه عمل ميكنند
-
و شايسته نباشد اين قرآن را كه افترا بسته شده
باشد ( جعل شده باشد ) از [جانب] غير خداوند و ليكن تصديق آنكه پيش
رويش است [از تورات و انجيل] و
تشريح كتاب [است كه] نيست شكی در آن از
[جانب] سرور عالميان [است]
-
يا ميگويند افترا بسته آن را (
جعل كرده است آن را ) ، بگو پس بياوريد
به سوره ای همانندش را و بخوانيد از آن كس كه استطاعت داريد از غير
خداوند اگر شماييد راستگويان
-
بلكه تكذيب كردند به آنچه كه
احاطه ندارند به علمش و فعلا نيامده [است] ايشان را تاويل آن ، آنچنان تكذيب
كرد كسانی كه از قبل ايشان بودند ، پس بنگر چگونه باشد عاقبت ظالمان
-
و از ايشان كسی [است] كه ايمان
می آورد به
آن و از ايشان كسی [است] كه ايمان نمی آورد به آن و سرور تو داناتر است به مفسدان
-
و اگر تكذيب كردند تو را ، پس بگو
برايم عملم و برای شماست عملتان ، شماييد مبرايان از آنچه كه عمل ميكنم و
من مبرايی ( پاكی ) از آنچه كه عمل ميكنيد
-
و از ايشان كسيست كه گوش فرا ميدهد به
سويت ، آيا پس تو ميشنوانی كران را و اگر چه عقل (
انديشه ) نميكردند
-
و از ايشان كسيست كه نظاره ميكند به
سويت ، آيا پس تو هدايت [می توانی] بكنی
كوران را و [در حاليكه] نمی بينند
( نمی توانند به بينند
)
-
بدرستی خداوند ظلم نمی كند انسيان
( مردم ) را چيزی و ليكن انسيان (
مردم ) خودشان را ظلم ميكنند
-
و روزی كه جمع ميكند ايشان را گويا
بدرستی درنگ نكردند مگر ساعتی از روز را ، شناخته ميشوند مابينشان ،
زيان كرده است كسانی كه تكذيب كردند به ملاقات خداوند و نبودند
هدايت يافتگان
-
و اگر نشان دهيم تو را بعضی از آن
را كه وعده ميدهيم ايشان را يا بميرانيم تو را ، پس به سوی ماست مرجع ايشان
، سپس خداوند شاهدی برای آنچه كه عمل ميكنند
-
و برای هر (
تمام ) امتی فرستاده ای [است]
، پس آنگاه كه آيد فرستاده ايشان ، قضاوت شود مابين ايشان به عدل
و ايشان ظلم كرده نمی شوند
-
و ميگويند كی باشد اين وعده ،
اگر هستيد راستگويان
-
بگو مالك نيستم برای خودم
ضرری و نه نفعی را مگر آنچه را كه خواست خداوند ، برای هر (
تمام ) امتی
اجلی ( مهلتی ) [است]
، آنگاه كه آيد اجلشان ، پس تاخير نمی كنند ساعتی را و نه جلو
می افتند
-
بگو آيا ديده باشيد اگر داده شود (
بيايد ) شما را عذابش شبانگاهی يا روزانه ای ، چه چيز را عجله ميكنند
از آن مجرمان
-
آيا پس آنگاه ، آنچه كه واقع شود
( روی دهد ) ايمان آورديد به آن الان و
[در حاليكه] به آن عجله می كرده ايد
-
سپس گفته شود برای كسانی كه ظلم
كردند ، بچشيد عذاب جاودان را ، آيا جزا می يابيد مگر به آنچه كه كسب
ميكرديد
-
و خبر ميگيرند تو را آيا حقی است آن
، بگو آری سوگند سرورم را [كه] بدرستی آن حتما حقی
است و نيستيد شما به
عاجز كنندگان
-
و اگر [باشد] برای هر (
تمام ) نفسی
( شخصی ) [كه] ظلم كرده است ، هر آنچه كه در زمين است
، حتما فديه دهد به
آن و نهان كنند ندامت ( پشيمانی ) را ، زمانی كه ببيند عذاب را و قضاوت
شود مابين ايشان به عدالت و ايشان ظلم كرده نميشوند
-
بدانيد كه بدرستی برای خداوند است آنچه
كه در آسمانها و زمين است ، بدانيد بدرستی وعده خداوند حقی است و ليكن اكثرشان نميدانند
-
اوست كه زنده ميكند و می ميراند و
به سوی او برگردانده می شويد
-
ای انسيان (
مردم ) آمده است شما را
موعظه ای ( اندرز و نصيحتی ) از
[نزد] سرورتان و شفايی (
درمانی ) برای آنچه
كه در دلهاست و هدايتی و رحمتی برای مومنان
-
بگو به فضل خداوند و به رحمت او پس
به آن ، پس بايد شادمان شوند ، اوست بهتری از آنچه كه جمع آوری
ميكنند
-
بگو آيا ديديد آنچه را كه نازل كرد
خداوند برای شما از رزقی ( روزی
) ، پس قرار داديد از آن حرامی و حلالی را ، بگو
خداوند اذن داد برای شما يا برای خداوند افترا ميبنديد
-
و چيست گمان كسانی كه افترا ميبندند
برای خداوند كذب را روز قيامت ، بدرستی خداوند حتما دارای فضلی برای انسيان ( مردم )
[است] و ليكن اكثرشان شكر نمی گزارند
-
و نميباشيد در شانی (
حالت و وضعيتی
) و نميخوانيد از آن از قرآنی و عمل نميكنيد از عملی را ، مگر اينكه ماييم برای
شما شاهدی زمانی كه فرو ميرويد ( مشغول ميشويد ) در آن و پنهان نميشود
از سرورت از مثقال ( سنگين شده ) ذره ای در زمين و نه در آسمان و نه
كوچكتر از آن و نه بزرگتر مگر اينكه در كتابی آشكاری [است]
-
آگاه باشيد [كه] بدرستی دوستان خداوند نه
ترسی برای ايشان [است] و نه ايشان اندوهگين ميشوند
-
كسانی كه ايمان آوردند و تقوی
ميكردند ( پرهيزگاری ميكردند )
←
-
برای ايشان بشارت [است] در زندگانی دنيا و
در آخرت ، نيست تبديلی برای كلمات (
سخنان ) خداوند ، آن است آن پيروزی (
رستگاری ) عظيم
-
و اندوهگين نكند تو را سخن ايشان
، بدرستی عزت برای خداوند است جملگی ، اوست شنوای دانا
-
بدانيد كه بدرستی برای خداوند است
كسی كه در آسمانها و كسی كه در زمين است و تبعيت نميكند كسانی كه
ميخوانند از غير خداوند شريكانی را كه تبعيت [نه]
ميكنند مگر گمان را و ايشان [نيستند] مگر
حدس ( گمان و تخمين ) زنندگان
-
اوست كسی كه قرار داد برای شما شب را
برای اينكه ساكن ( آرام و بی حركت ) شويد
در آن و روز را بينايی ، بدرستی در آن حتما نشانه هايی
[است] برای قومی كه
ميشنوند
-
گفتند اتخاذ كرد خداوند مولودی (
فرزندی ) را ، پاك است او ، اوست غنی (
ثروتمند ، بی نياز ) ، برای اوست آنچه كه
در آسمانها و آنچه كه در زمين است كه [نيست] در نزد شما از دليلی ( حجتی ) به اين
[تهمت] ، آيا ميگوييد برای خداوند آنچه
را كه نميدانيد
-
بگو بدرستی كسانی كه افترا ميبندند
برای خداوند كذب را ، رستگار نميشوند
-
متاعی در دنياست ، سپس به سوی ماست مرجع
ايشان ، سپس می چشانيم ايشان را عذاب شديد به [سبب] آنچه كه كفر
ميورزيدند
-
و تلاوت كن برای ايشان خبر نوح را زمانی كه گفت برای
قومش ای قوم من ، اگر باشد بزرگ ( سنگين و غير قابل
تحمل ) برای شما اقامتم و تذكرم به آيات خداوند ، پس
بر خداوند توكل كردم ، پس جمع كنيد كارتان (
اموراتتان ) را و شريكانتان را ، سپس نباشد كارتان برايتان اندوهی
، سپس مقتضی كنيد برايم و فرصت ندهيد مرا
-
پس اگر پشت كرديد ، پس درخواست
نميكنم شما را از اجری ، بدرستی اجر من [نيست] مگر بر خداوند و فرمان داده شدم كه باشم از مسلمانان (
تسليم شدگان )
-
پس تكذيب كردند او را ، پس نجات
داديم او و كسی را كه همراه با او بود در كشتی و قرار داديم ايشان را
جانشينانی و غرق كرديم كسانی را كه تكذيب كردند به آيات ما
، پس بنگر
كه چگونه بود عاقبت هشدار داده شدگان
-
سپس برانگيختيم از بعد او رسولانی
را به سوی قوم ايشان ، پس آمدند ايشان را به بينات (
دلايل آشكار ) ، پس نبودند برای اينكه ايمان آورند به آنچه كه
تكذيب كردند به آن از قبل ، آنچنان مُهر
می
كنيم بر قلبهای متجاوزين ( متعديان
)
-
سپس برانگيختيم از بعد ايشان موسی
و هارون را به سوی فرعون و درباريانش به نشانه هايمان ، پس
خود بزرگی
كردند و بودند قومی مجرمان
-
پس آنگاه كه آمد ايشان را حق از
نزدمان ، گفتند بدرستی اين حتما جادوی آشكاری است
-
گفت موسی آيا ميگوييد بر حق زمانی كه
آمد شما را ، آيا جادويی است اين و رستگار نميشود ساحران
-
گفتند آيا آمدی ما را برای اينكه
برگردانی ( منحرف كنی ) ما
را از آنچه كه
يافتيم بر آن پدرانمان ( اجدادمان ) را و
باشد برای شما دو نفر خود بزرگی (
خودخواهی ) در زمين و نيستيم ما برای شما دو نفر
به ايمان آورندگان
-
و گفت فرعون بياوريد مرا به هر (
تمام ) ساحری دانايی
-
پس آنگاه كه آمد ساحران ، گفت برای
ايشان موسی [كه] بيافكنيد آنچه را كه شماييد افكندگان
-
پس آنگاه كه افكندند ، گفت موسی آنچه
را كه آورديد به آن جادو است ، بدرستی خداوند به زودی باطل ميكند آن را
، بدرستی خداوند اصلاح نميكند عمل مفسدان را
-
و محقق می كند خداوند حق را به
كلماتش و اگر چه كراهت داشته باشد مجرمان
-
پس ايمان نياورد برای موسی مگر ذريه
ای ( نسلی ) از قومش بر ترسی از فرعون و
درباريانش كه [مبادا] فتنه اندازد [مصيبت
زده و معذب كند] ايشان را و بدرستی فرعون حتما خودخواهی
در زمين [بود] و بدرستی او حتما از اسراف كنندگان
[بود]
-
و گفت موسی ای قوم من ، اگر شما ايمان
آورديد به خداوند ، پس برای او توكل كنيد اگر شماييد مسلمانان (
تسليم شدگان )
-
پس گفتند برای خداوند توكل كرديم ،
سرور ما قرار نده ما را فتنه ای برای قوم ظالمان
-
و نجات ده ما را به رحمتت از قوم
كافران
-
و وحی كرديم به سوی موسی و برادرش
كه اقامت ( ماوا ) دهيد برای قوم شما دو تن به مصر
( شهر آباد ) خانه هايی را و قرار دهيد خانه
هايتان را قبله ای و به پا داريد نماز را و بشارت ده مومنان را
-
و گفت موسی سرور ما ، بدرستی تو دادی
فرعون و درباريانش را زينتی و اموالی در زندگانی دنيا سرور ما ، برای
اينكه گمراه كنند از راهت ( مسير و سلوكت
) ، سرور ما محو كن بر اموال ايشان و سخت كن برای قلبهايشان ، پس ايمان
نياورند تا اينكه ببينند عذاب دردناك را
-
گفت اجابت شده است دعای (
درخواست ) شما دو نفر ، پس استقامت
كنيد شما دو نفر و تبعيت نكنيد شما دو نفر راه كسانی را كه نمی دانند (
نادانند )
-
و گذرانديم به پسران اسرائيل دريا را
( رود نيل را ) ، پس دنبال كرد ايشان را
فرعون و سپاهيانش ستمگری و دشمنی تا اينكه دريابيد او را غرق شدن ، گفت
ايمان آوردم [كه] بدرستی نيست خدايی مگر
كسی كه ايمان آورد به او پسران اسرائيل و من از
مسلمانان ( تسليم شدگان ) هستم
-
آيا الان و [در
حاليكه] عصيان كرده ای قبلا و
بودی از مفسدان ( تبهكاران )
-
پس امروز نجات ميدهيم به بدنت (
جسم و جنازه ات ) برای اينكه باشی برای
كسی كه جانشين تو شود نشانه ای و بدرستی بسياری از انسيان (
مردم ) از آياتمان حتما غافلانند
-
و حتما اقامت (
منزل ) داده ايم پسران اسرائيل را اقامت
( منزل ) راستی و رزق
( روزی ) داديم ايشان را از پاكی ها
، پس اختلاف نكردند تا اينكه آمد ايشان را علم
، بدرستی سرور تو قضاوت ميكند مابين ايشان روز قيامت در آنچه كه در
آن اختلاف ميكردند
-
پس اگر باشی در شكی از آنچه كه نازل
كرديم به سويت ، پس سوال كن كسانی را كه ميخوانند كتاب را از قبل تو ،
حتما آمده است تو را حق از [جانب] سرورت
، پس نباش از ترديد (
تمرد ) كنندگان
-
و حتما نباش از كسانی كه تكذيب
كردند به آيات خداوند پس ميشوی از زيان (
خسران ) كنندگان
-
بدرستی كسانی كه تحقق يافت برای
ايشان كلمه سرورت ، ايمان نمی آورند ←
-
و اگر چه آيد ايشان را هر (
تمام ) نشانه ای (
معجزه ای ) را تا اينكه ببينند عذاب
دردناك را
-
پس چرا نبود قريه ای كه ايمان آورد
، پس نفع كند آن را ايمانش ، مگر قوم يونس زمانی كه ايمان آوردند بازكرديم
( برطرف كرديم ) از ايشان عذاب خواری را در زندگانی دنيا و متمتع كرديم ايشان را تا
وقتی ( موعدی معلومی )
-
و اگر ميخواست سرور تو ، حتما ايمان
می آورد كسی كه در زمين است همگی ايشان را جملگی ، آيا پس تو [ميتوانی]
مجبور كنی انسيان ( مردم ) را تا اينكه
باشند مومنان
-
و شايسته نباشد برای نفسی كه ايمان آورد
مگر به اذن خداوند و قرار ميدهد ناپاكی ( كثافت
و پليدی ) را برای كسانی كه تعقل نميكنند
-
بگو بنگريد چه چيز در آسمانها و زمين
[است] و كفايت نميكند آيات و هشدارها از
قومی كه ايمان نمی آورند
-
پس آيا چشم به راهند (
منتظرانند ) مگر همانند
روزهای كسانی را كه سپری شدند از قبل ايشان ، بگو پس چشم به راه
باشيد كه بدرستی من همراه با شما از منتظرانم
-
سپس نجات ميدهيم رسولانمان را و
كسانی را كه ايمان آوردند بدانگونه حقی ( واجبی
) است برايمان [كه] نجات دهيم مومنين را
-
بگو ای انسيان (
مردم ) اگر شماييد در شكی از دينم
، پس
عبادت نميكنم كسانی را كه بندگی ميكنيد از غير خداوند و ليكن بندگی
ميكنم خداوند كسی را كه می ميراند شما را و فرمان يافتم كه باشم از
مومنين
-
و اينكه به پای دار صورتت را برای
دين يكتاپرستی و حتما نباش از مشركين
-
و نخوان از غير خداوند آنچه را كه
نفع نميكند تو را و ضرر نميكند تو را ، پس اگر انجام دهی پس بدرستی تو
آنگاه از ظالمان [هستی]
-
و اگر لمست كند (
برساندت ) خداوند به ضرری ، پس
نباشد برطرف كننده ای ( گشاينده ای )
برای آن مگر او و اگر بخواهد ( اراده كند ، رد
كند ) تو را به خوبی ، پس نباشد برگرداننده (
رد كننده ) برای فضلش ، نصيب ميكند به آن
كسی را كه ميخواهد از بندگانش و اوست آمرزنده مهربان
-
بگو ای انسيان (
مردم ) آمده است شما را حق از [جانب]
سرورتان ، پس كسی كه هدايت يافت ، پس جز اين نيست كه هدايت ميشود برای خودش و
كسی كه گمراه گشت ، پس جز اين نيست كه گمراه ميشود برايش (
خودش ) و نيستم من برای شما به وكيلی
( مدافعی )
-
و تبعيت كن آنچه را كه وحی ميشود به
سويت و صبر كن تا اينكه حكم ( داوری ) كند خداوند و اوست بهترين حاكمان ( داوران ،
قضات )