Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

 

15-10-2023

 

مکتب گاگ و مگاگ و اسلام مغولی (رفع آلودگی ژنتیک)

 

به باور ما دو گروه از ژنوم حیوانی قدرت و توان درک و فهم کامل، عمیق و ریشه‌ای قرآن را دارند، اولی جن و دومی مغول است که خوشبختانه ما به هر دوی آنها دسترسی و تسلط کامل داریم. خیلی سریع می‌توانیم قرآن را آنالیز، پردازش و تجزیه‌وتحلیل کنیم. سایر ژن‌ها این توانایی را ندارند. فهم آنها بسیار اندک و سطحی و در اکثر موارد غلط است. باید فلوت بزنند و بروند دنبال تمرین آواز و موسیقی نواختن (مطربی). یعنی همان زنگوله و شیپورها و منتظر سرنوشت شوم خود باشند و تنها کاری که می‌توانند انجام دهند همین است و لاغیر. یعنی انتظار برای رسیدن بلا و عذاب آسمانی. این یک واقعیت بسیار تلخ (فاجعه) است که تنها یک مخلوق جن به نام ابلیس از طریق شراکت ژنتیکی با آدم و اولاد آدم و توالی و تکثیر ژنوم خود، توانسته است تقریباً تمامی آنها را فریب دهد و آنها را سحر و جادو کند و به خواب عمیق فروببرد و متأسفانه حالا، حالا بیدار شدنی هم در کار نیست.

و زمانی که گفتیم (فرمان دادیم) برای ملائکه [که] سجده کنید برای آدم، پس سجده کردند مگر ابلیس [که] بود از [نوع و جنس، نژاد] جن، پس فسق (تمرد و نافرمانی) کرد از فرمان سرورش، آیا پس اتخاذ (انتخاب) می‌کنید او را و ذریه (زاد و رودش، نسلش) را سرپرستانی (دوستانی) از غیر من و [درحالی‌که] ایشان برای شما دشمن [هستند] ، بد است برای ظالمان بدلی (جایگزینی). آیه ۵۰ سوره کهف

و زمانی که گفتیم برای ملائکه [که] سجده کنید برای آدم، پس سجده کردند مگر ابلیس، گفت آیا سجده کنم برای کسی که آفریدی [از] گلی ۶۱

گفت آیا دیده باشی تو این کسی را که کرامت (بزرگی) دادی برای من، اگر به آخر رسانی (مهلت دهی، به تأخیراندازی) مرا تا روز قیامت، حتماً مهار می‌کنم (لگام و افسار به دهان می‌زنم) ذریه (زادورود، فرزندان و نسل) او را مگر اندکی ۶۲

[خداوند] گفت برو، پس کسی که تبعیت کرد تو را از ایشان، پس به‌درستی جهنم جزایتان [باشد] ، جزایی پس‌انداز شده‌ای (اندوخته و ذخیره شده‌ای، به‌وفور) ۶۳

و رم ده (به هراس و دلهره بینداز، به لغزان) کسی را که توانستی از ایشان به صدایت و جلب کن (تاخت‌وتاز کن، فراهم کن، حمله کن) برای ایشان به سواره نظامت و پیاده نظامت و شراکت کن ایشان را در اموال و اولاد و وعده بده ایشان را، و وعده نمی‌دهد ایشان را شیطان مگر غروری (فریب و اغوایی). آیه ۶۴ سوره اسراء

گروهی را ظالم و عصیانگر کرده و گروهی را مظلوم و برده که منتظر نجات، منجی و گشایش شوند و بسیار جالب است که اگر این گروه دوم نجات داده شوند، چیزی بدتر از گروه اول می‌شوند (فرعون و بنی‌اسرائیل). بگوش باشید و هشیار، از منجی و نجات خبری نیست. آنچه که می‌آید قصاب سفاک (روح‌القدس) است. برای کشتار دسته‌جمعی و سلاخی شما. ما ابلیس این مخلوق شرور را خیلی‌وقت‌پیش بازداشت و داخل گونی انداخته‌ایم، چون مغول هستیم. خود ابلیس و یا جهالتش را شکار می‌کنیم اگرچه خود ابوجهل باشد، هیچ راه فراری هم ندارد چه برسد به دفاع از خود. مغولان تنها قومی هستند که موفق به شکار جن شده‌اند.

 

سوره جن

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

بگو وحی شد به سویم که به‌درستی گوش فرا داد نفری (تنی، گروهی، عده‌ای) از جن، پس گفتند ما شنیدیم قرآنی (قرائت شده‌ای) عجیبی (شگفت‌آوری) را

هدایت می‌کند به‌جانب رشد (لغایت و کمال، هشیاری و آگاهی، هدایت) ، پس ایمان آوردیم به آن و هرگز شریک نمی‌کنیم به سرورمان احدی (فردی، شخصی، کسی، چیزی) را

و به‌درستی متعالی (بلندپایه و مرتبه) است  بزرگی (عظمت) سرور ما [که] اتخاذ نکرد هم‌نشینی (همدم و همسری) و نه فرزندی  را

و به‌درستی می‌گفت سفیه ما برای خداوند افترایی (سخن دور از حق و مبالغه‌ای، گزافه‌ای، یاوه‌ای) را

و ما گمان کردیم که هرگز نمی‌گوید انس و جن برای خداوند دروغی را

و به‌درستی بود مردانی از انس (انسان) ، پناه می‌بردند (پناهنده می‌شدند) به مردانی از جن، پس افزودند ایشان را نادانی (احمقی، بدی، ظلم، گناه، طغیان، گمراهی)

و به‌درستی ایشان گمان کردند همچنان که گمان کردید شما که هرگز مبعوث (برانگیخته، زنده) نمی‌کند خداوند احدی (شخصی و موجودی، کسی) را

 

این طایفه جنیان کل کیهان را درنوردیده بودند، ولی راهبان و کشیش‌های نصرانی، خود آنها را فریب داده بودند که مریم زن خدا و مسیح فرزند خداست و آنها از خداوند بسیار دلگیر و ناراحت شده بودند که اگر خدا می‌خواست زن بگیرد و ازدواج کند، خوب در میان ما همسری اختیار می‌کرد و اگر می‌خواست اولاد داشته باشد، از نسل جن برای خود صاحب اولاد می‌شد. خدا ما را قابل و مقبول خویشاوندی و فامیلی ندانسته و اولاد آدم را بر ما برتری و ترجیح داده و ما برای خدا هیچ ارزش و جایگاهی نداریم. او ما را هیچ‌وپوچ انگاشته و اصلاً مخلوق خود حساب نکرده. اصلاً حق با ابلیس نافرمان بود تا عصیان کرده و به آدم سجده نکند. حتماً چیزی در مورد خودش و ما و آینده می‌دانسته که ما نمی‌دانیم. بعدازاین رهبر و پیشوای ما ابلیس است. یعنی یک تمرد و نافرمانی بزرگ از خداوند. پس ما هم به جنگ فیزیکی با خود خدا و ملائکه بر می‌خیزیم و با حداکثر نفرات، توان و قدرت خود به ملائکه هجوم می‌آوریم و به جنگ ستارگان می‌رویم. به حساس‌ترین نقاط کیهان حمله می‌کنیم و سعی می‌کنیم که از آن خارج شویم و از این خدای بی‌انصاف و خلقتش رهایی یابیم تا شاید خدای دیگری برای خود بیابیم و از شر این خدا رهایی یابیم.  حال شناختید که ابلیس گیست و چیست؟ اول اولاد سبک‌سر آدم را فریب می‌دهد. بعد از طریق راهب و رهبان، طایفه و نژاد خودش جنیان را تحریک می‌کند تا از خدا متنفر شده و به جنگ او بروند و با ملائکه درگیری فیزیکی پیدا کنند تا شاید به خیال خام خودش در کیهان بی‌نظمی ایجاد کند. ما او را داخل گونی حبس کرده‌ایم و زندانی و دربند، در حال دست‌وپا زدن است. چون‌که خود نادانی و شقاوت است. ما مغول هستیم به شکار طایفه جن می‌رویم، چون اصلاً ترسی در وجودمان نداریم جز ترس از الله. اگر خدا خواست خود آنها را ما جمع‌آوری می‌کنیم. می‌دانید چرا؟ چون ژن برتر داریم و شما ندارید. ازاین‌رو هشدار اکید می‌دهیم که آینده بسیار دهشتناک، غیرقابل‌تصور، شوم و دردناکی در انتظار شماست. در یک فاصله زمانی ۶۰۰ساله مابین نبوت عیسی و محمد، کل جمعیت چندین و چندمیلیاردی طایفه جن، نتوانستند بفهمند که چرا مسیح از مریم باکره به دنیا آمده است. می‌دانید چرا؟ چون مشغول جنگ با خدا و ملائکه بودند. ابلیس ذهن و باور آنها را خراب کرده بود. مجال نداشتند به این موضوع اندیشه و فکر کنند. الان هم که صلح برقرار شده است شاید باز هم نمی‌دانند که ماجرا از چه قرار است و اصلاً مسیح به قیامت چه ربطی دارد.  جمعیت آنها ده‌ها و صدها بلکه هزارها برابر نوع بشر است. باید بیایند و از ما بپرسند. مسیح ضد طاغوت (سیاره زمین) خلق شده است و هر دو در یک روز فوت می‌کنند. تک‌وتنها مسیح روی سیاره زمین زنده باقی خواهد ماند. بقیه مثل گوسفند بی‌فایده سلاخی خواهند شد. اگر آدم، اول خلقت انسان بود، مسیح آخر آن می‌باشد. خدا به آدم روح دمیده ولی از مسیح پسش می‌گیرد. آدم اول بود، مسیح آخر است. آدم گوسفندی بیش نبود، مسیح عبدالله است. خود آدم به دستان مسیح سلاخی می‌شود. آنها این‌طوری هستند به‌خاطر خدای یکتا و واحدشان به پدرشان رحم نمی‌کنند. وقتی نام الله واحد بیاید، پدر و اجدادشان را فراموش و رها می‌کنند. چون شاید خودشان در پیشگاه خداوند، عزیزتر و گرامی تر و یا برتر باشند کسی چه می‌داند، جایگاه انبیا را خداوند تعیین می‌کند. آدم در مقابل عیسی، حوا در مقابل مریم، توله سگ هم نیستند بلکه کرم خاکی هستند. عیسی و مریم آنها را اصلاً انسان حساب نمی‌کنند و مستحق جهنم. مسیح جدش آدم را جلوی دیدگان اعراب و اسرائیل با یک ضربه شمشیر، چهار تکه می‌کند. مسیح ابن مریم حوصله و زمان شمشیربازی را ندارد.

اوست كسی كه خلق كرد شما را از شخصی تكی و قرار داد از او زوجش را برای اينكه سكنی ( تسكين ) گزيند به جانبش ، پس زمانی كه پوشاند ( فرا گرفت ) او را ، حمل كرد ( برداشت ) باری سبكی را ، پس سپری كرد به آن ، پس آنگاه كه سنگين شد ، دعا ( صدا ) كردند خداوند سرور آن دو را ، اگر بدهی ما را صالحی ( فرزند نيكی ) ، حتما ميشويم از شاكران

پس آنگاه كه داد آن دو را صالحی ، قرار دادند آن دو برای او شريكان در آنچه كه داديم به آن دو ، پس عالی رتبه ( متعالی ) است خداوند از آنچه كه شريك ميكنند 190 اعراف

آدم و زوجه‌اش مشرک از دنیا رفته‌اند. خالد بن ولید، تیمورلنگ، چنگیز، اسکندر، رستم، هرکول و ... فقط با یک ضربه تبر مانند، هم خودشان و هم سپر و زره و ... تکه‌تکه و پرتاب می‌شوند. اصلاً آنها عقل دارند خودشان را مقابل ضربات سنگین او قرار نمی‌دهند. یا تسلیم می‌شوند یا فرار می‌کنند. او اول‌ازهمه از جدش آدم شروع می‌کند تا برای آینده، جای حرف و حدیثی باقی نماند. او به اذن الله جد خودش را از زیر خاک بیرون می‌کشد تا سلاخی‌اش کند. همین است این موضوع بسیار ساده که طایفه جن به‌خاطر آن ۶۰۰ سال جنگیده و تلفات و خسارت سنگین دادند. ما از آنها ژن برتری داریم، خدا بخواهد پرشان می‌کنیم داخل گونی. ازاین‌رو می‌گوییم که به فکر آینده و سرنوشت خود و اطرافیان باشید. چون وضعیت خیلی‌خیلی خراب شده است و هر لحظه احتمال ظهور ایشان وجود دارد. ظهور ایشان غافل‌گیرانه است. ابلیس مکار و حیله‌گر، هنرمند است و در کارش استاد و ماهر. اصلاً به طایفه خودش هم رحم و انصافی ندارد. هدف نهایی شوراندن احمق‌ها به‌سوی عصیان و جنگ با الله است و خودش هم می‌داند که امیدی به پیروزی وجود ندارد، چون همه چیز خود را باخته است. او فقط از الله متنفر و کینه‌دار است و عقده دلش را خالی می‌کند همین و بس. ابلیس هزاران بار از طریق امریکایی‌ها سعی کرده که طایفه‌اش را فریب داده و بشوراند و هزار بار آنها به ایشان پیام داده‌اند که ما نه‌تنها فریب نمی‌خوریم، بلکه ما با فریب مقابله هم می‌کنیم.

 

 

متن پيام به زبان انگليسي چنين است:

BEWARE THE BEARERS OF FALSE GIFTS AND THEIR BROKEN PROMISES . MUCH PAIN , BUT STILL TIME . BELIEVE THERE IS GOOD OUT THERE WE OPPOSE DECEPTION .

 

ترجمه:

اخطار به حمالان (بردگان یا بندگان) هدایای غلط (كارهای بیهوده - گمراهان) و پیمان‌شکنان. درد فراوانی است، اما هنوز وقت هست. اعتقاد بر این است كه خوبی خارج از اینجاست. ما با فریب مقابله می‌کنیم.

در حقیقت طایفه جنیان دارند به ابلیس پیغام و اخطار می‌دهند که هدیه‌های غلط یا چرت‌وپرت و تحریک‌کننده برای ما نفرست و بیهوده‌کاری نکن. تو یک پیمان‌شکن هستی و اعتباری نزد ما نداری و از اولاد آدم به‌عنوان حمال یا برده (الاغ و قاطر) استفاده نکن. عذاب و درد بزرگی در راه و در انتظار توست به خودت بیا و از خودفریبی دست بکش. ولی خوشبختانه زمان برای توبه باقی‌مانده است، توبه کن و اگر منصرف شوی بهتر است. ما هم از دست طاغوت خلاص شدیم. روی سیاره زمین خیر و فایده‌ای وجود ندارد. ما با سحر، جادو، حقه و نیرنگ تو مقابله و مبارزه می‌کنیم. یعنی کارهایی می‌کنیم که فرزندان آدم از فریب تو باخبر شوند و شاید به خود آمده و نجات یابند.

 

 

یعنی منظور ابلیس این است که من، جا و مکان آدم و حوا و فرزندانشان را پیدا کرده‌ام و با امواج رادیویی آشنا هستند. آنتن ماکروویو هم دارند و به‌طرف شما سیگنال رادیویی می‌فرستند و از استتار خارج شده‌اند. همچنین تشعشعات رادیواکتیو دارند. به‌طرف منشأ سیگنال راهی شوید تا با هم ملاقاتی داشته باشیم. خدا اینها را جایگزین شما کرد. بیایید و سیاره خودتان را پس بگیرید. خدا این گوسفندان را به من و شما ارجحیت داده است. به من دستور سجده داد و نکردم. شما هم عصیان کنید چون ادعای برتری نسبت به شما را دارند، یعنی مدعی هستند که اشرف مخلوقات هستند. کل کیهان را به آشوب بکشید و این هدیه باعث شروع یک شر و عصیان بزرگ شود به همین راحتی. ولی طایفه جنیان خیلی هوشیار شده‌اند. چون دیگر قیامت نزدیک شده است و دقیقه ۹۰ هستیم. بعضی از مناطق کیهان در حال تخریب است و آنها وحشت‌زده هستند.

 

 

و اینها ده انگشتی هستند و در ریاضیات صفر و هیچ نمی‌دانند. از شما خیلی عقب‌مانده هستند.

 

 

بینایی آنها ضعیف‌تر از شماست. مادون‌قرمز و ماورای بنفش را نمی‌بینند.

 

 

این هم قدوقواره و هیکل آنها. از شما بزرگ‌تر هستند ولی خرد ندارند نوعی انتر درختی هستند، مثل گوسفند هستند، نترسید بیایید به خدمت آنها برسید.

 

 

فرزندانشان باید معلم داشته باشند. خودشان به‌تنهایی قادر به کسب علم و دانش هم نیستند. معلم باید درس بدهد و شاگرد باید سؤال کند و معلم پاسخ دهد. این نظام آموزشی آنهاست. قدرت و توان تحقیقاتی آنها صفر است. شاگردان نمی‌توانند جواب سؤالات خود را پیدا کنند. بدون معلم و استاد هیچ هستند. آموزش‌وپرورش و دانشگاه نوعی کسب‌وکار و بیزینس است. فرزندان آنها قادر به نوشتن نیستند معلم باید بنویسد.

 

 

و یک‌مشت بخور و به خواب تنبل و شکم‌پرست و تن‌پرور هستند. مثل یابو هستند و به دنبال تن‌پروری و لذت دادن به جسم. مثل گوسفند پرانده می‌شوند. اینها اصلاً چیزی به نام فهم و شعور هم ندارند در مایه گاو هستند و شما را مثل خود می‌دانند. فکر می‌کنند که شما ماشینی و غیر ارگانیک هستید و آب و غذا نمی‌خورید. یا شاید یک نوعی از شبه، سایه یا روح سرگردان هستید  و هزار و یک اطلاعات دیگر در مورد این احمق‌ها و هزار و یک پیغام تحریک و وسوسه برای طایفه جنیان جهت حمله به نوع بشر و سیاره زمین. ابلیس نوعی رمال و جادوگر و حیله‌گر بسیار خبیث است و اولاد آدم مثل گله‌ای گاو و گوسفند، در بند اسارت اوست. حتی کسانی که فکر می‌کنند پرفسور و دکتر و ... در دنیای غرب هستند. ما نمی‌دانیم آیا برای ارسال این آبروریزی‌ها از جوامع بشری وکالت یا نمایندگی داشته‌اند یا اینکه خودسرانه، بی‌حیایی و حماقت کرده‌اند؟ و چقدر بد و اسفناک است استنباط طایفه جن، یعنی اینک که جهان غرب بدین‌گونه آلت دست ابلیس شده است، حال‌وروز مسلمانان چه شده یا می‌تواند شده باشد؟ یعنی ابلیس چه بلایی سر آنها آورده که یک ماهواره هم نمی‌توانند به مدار ارسال کنند و مثل سگ و گربه برای جانشینی رسول‌الله به جان هم افتاده‌اند. مگر اینها نمی‌دانند که کیهان در حال تخریب است و ظهور مسیح آنها را غافل‌گیر خواهد کرد و یا اینکه رستاخیز و قیامتی در پیش دارند. یعنی خود آنها الان در این‌چنین انتظاری قرار دارند. چون از شروع و آغاز تخریب کیهان آگاهی دارند. آن‌هم از زمانی که گذر از بعضی نقاط کیهان غیرممکن شده است. مسافران رفته به آن مناطق، دیگر برنگشته‌اند و مفقودالاثر شده‌اند. صیحة واحدة آنها را متلاشی کرده است. یعنی هم اینک آنها در کیهان مناطق ممنوعه برای عبور و مسافرت دارند. چون اصلاً غیر قابل گذر است. چون ماده نمی‌تواند در آن مناطق تاب و تحمل آورده و پایدار باشد، بلکه هسته‌ها متلاشی می‌شوند.

باور کنید مخاطب اصلی این پیام‌ها شخص خود ابلیس است نه اولاد سبک‌سر و گوسفند آدم. چون اصلاً نمی‌دانند که چه می‌کنند و معنی و مفهوم کارهای خود را نمی‌دانند. جنیان می‌گویند آن یکبار عصیان بزرگ برای ما بس بود. ما توبه کردیم و دیگر تکرار نمی‌شود. شما خود فریب‌خورده ابلیس هستید خبر ندارید. امریکایی‌های سحر شده نیز چنین می‌پندارند که آنها احمق هستند و فریب محمد را خورده و مسلمان شده‌اند. یا اینکه قرآن نوشته شده آنها و ادیان پروژه زمینی آنهاست. باورشان نمی‌شود موجودی به نام ابلیس وجود دارد و آنها را سحر و جادو کرده است. طایفه جنیان از فرزندان آدم گریزان هستند. چون می‌ترسند که ابلیس با آنها تماس برقرار کرده و شبکه ایجاد کند و مجدداً شری به پا کند. به یک کیلومتری اولاد آدم نزدیک نمی‌شوند. بزرگانشان دستور داده‌اند که نزدیک اولاد آدم نمی‌شوید، اگر آنها نزدیک شدند، بکشیدشان با حداکثر توان و انرژی تا جسد کاملاً سوزانده و خاکستر شود. جنیان اولاد آدم را به جمع خود راه نمی‌دهند. بعد از یک روز کیهان به عصیان و آشوب کشیده می‌شود و خیلی سریع توسط ملائکه خنثی می‌شود. ولی ممکن است میلیاردها جن هلاک شود. ژنوم ابلیس شاید به‌سختی زیر میکروسکوپ دیده شود، ولی مخلوق خود خداوند است. این ژنوم برای دو طایفه بزرگ انس و جن بزرگ‌ترین خطر ممکن و قابل‌تصور است و شوخی‌بردار هم نیست. خدا برای خودش حریف قدر جهت مکر، حیله، نبرد و مبارزه آفریده است. الان در کیهان فتوکپی برابر اصل ابلیس بسیار داریم. بالای میلیارد ولی تسلیم شدند و مسلمان و بنده خدا هستند، ولی از هم نوع خود ابلیس متنفرند. اگر قرار بود جایی پیدا شود با دمای بالای ۱۰٫۰۰۰ درجه تبخیرش می‌کردند تا کیهان از شرش خلاص شود. ولی با الله پیمان و عهدنامه دارد تا روز قیامت. با هزار و یک شرط معلوم و مشخص که نه الله و نه ابلیس، حق ملغی کردن یا نقض آن را ندارند. مثل مرد زیر آن را امضا و مهر کرده‌اند و قطعی شده است و البته غیر قابل فسخ تا روز معلوم. چون این یک جنگ و نبرد بزرگ کیهانی است. سیاره زمین یا طاغوت جزء بسیار کوچکی از آن است. الله و ملائکه و انبیا و بندگان صالح انس و جن یک طرف، ابلیس و گوسفندان فریب‌خورده و خدایان باطل و پوشالی در توهم، طرف دیگر هستند. در این جنگ ژنتیک یا بیولوژیک بی‌طرف نداریم. باید تکلیف خودتان را خیلی سریع و قطعی روشن کنید. چون زمان از دست می‌رود و بازنده می‌شوید. یعنی یک شکست‌خورده دماغ‌سوخته و پیشانی داغ شده همانند انعام. طرف خدا نباشی طرف ابلیس محسوب می‌شوی و جانب ابلیس هستی. چون خودت نمی‌دانی چون سحر و جادو شده‌ای. درهرحال سرباز او هستی درحالی‌که اصلاً به ابلیس باوری نداری و این شگرد اوست. یعنی او به خودش هم کافر شده و به سیم آخر زده است، یعنی اصلاً هویت خود را ازدست‌داده است چون اختلال شخصیت و هویت دارد. دوست دارد فکر کنی سرباز و آقای خودت هستی. چون خودت ابلیس شده‌ای و نمی‌دانی و خبر نداری. ابلیس با اسم مستعار شناسنامه‌ای تو در میدان است. یعنی او نه‌تنها تو را دزدیده است، بلکه نام و نام خانوادگی تو، بلکه تمام هویت و ذات تو، همچنین خانواده و خاندان و اموال و قدرت و پست و مقام تو را نیز سرقت و از آن خودکرده است. اصلاً همه چیز تو را حتی همسرت را، چون دزد ناموس است و بسیار علاقه‌مند به فرزندآوری و زادوولد و افزایش جمعیت. چون تعداد فریب‌خوردگان و لشکریانش زیاد می‌شود. این ژنتیک یا علم وراثت است و ابلیس متخصص بی‌سواد این علم و صدالبته متخصص بی‌سواد بیهوشی و خواب است. ولی ساحر و جادوگری چیره‌دست است. اگر اولاد آدم را گرفت، کار او تمام است و تا آخر عمر ولش نمی‌کند و درگیر و در چنگ او هستی. کتاب قرآن خودش برای دو طایفه بزرگ انس و جن مایه آبروریزی و رسوایی است. چرا مخلوقات خدا باید برای او شر و مصیبت شوند درحالی‌که باید منت‌دار و متشکر و ممنون او باشند. ولی شکرگزار نیستند بلکه نافرمان و به دنبال به‌دست‌آوردن همه چیز هستند و با به چنگ آوردن کل کیهان، بازهم قانع نیستند. بعد کیهان چیزهای دیگری هم می‌خواهند. جایگاه و مقام خود خداوند را می‌خواهند تا تصمیم‌گیرنده و همه‌کاره همه چیز و همه‌کس باشند. این مکتب ابلیس طاغوتی است. ابلیس در بهشت محدود شده بود، با اینکه کتاب خدا در نزد او بود و حق سؤال‌وجواب، تحقیق و مطالعه را داشت ولی علاقه‌ای به آنها نداشت. چون ضد علم و دانش و تحقیق و مطالعه بود و خرافاتی و به سحر و جادو باورداشت، نوعی فیلسوف بی‌سواد و پرحرف بود. اصلاً نمی‌دانست آتش یا مارج چیست و ملک چیست! مشغول خوردن قارچ جادویی و توهم زدن بود. او همه چیز را در توهمات خود می‌ساخت و سپس نابود یا جاودانه می‌کرد. او یک روان‌پریش با اعتیاد به مصرف روان‌گردان بود. او برای خود متاورس ساخته بود و کلی مخلوقات جعلی هم داشت. برای خودش شبه خدا شده بود. به خدا ایراد می‌گرفت که تو غلط کردی درستش پیش من است. تو بلد نیستی بکش کنار من انجامش می‌دهم.

به‌درستی کسانی که تکذیب کردند به آیات ما و کبر (خودخواهی) ورزیدند از آن، گشوده نمی‌شود برای ایشان درب‌های آسمان و داخل نمی‌شوند باغ (بهشت) را تا اینکه (مگر اینکه، به‌شرط اینکه) در آید (وارد شود، عبور کند)  طناب قطور (همانند طناب کت‌وکلفت کشتی) در سوراخ سوزن [خیاطی و ...] و آن‌چنان جزا (مجازات) می‌کنیم مجرمین را ۴۰ اعراف

رد کردن طناب کشتی یا شتر از سوراخ سوزن برای خدا غیرممکن است. چون اصلاً به خدا مربوط نمی‌شود و این مشکل خود سوزن و طناب است که هرکدام برای خودشان تعاریف خاصی دارند. ولی ابلیس انجامش می‌دهد، چون فعل و آزمونی در خواب و رؤیا است. اصلاً سر و کاری با کیهان و خلقت ندارد. انفجار بزرگ برای خدا بی‌معنی و نامفهوم است و البته غیرممکن. ولی ابلیس انجام و شبیه‌سازی‌اش می‌کند، چون او نابغه بزرگی است و در قدرت و توان از خدا پیشی گرفته است. چگونه ممکن است که جرم کل کیهان از سوراخ سوزن رد شود. او بهتر از خداوند کیهان خلق می‌کند. آن ملعون به فکر آسیب‌زدن به خداست و مشغول ساخت بمب کیهانی که خداوند نتواند انفجار آن را مهار کند و در نتیجه خودش نابود شود. اصلاً عقل و شعور او این‌طوری است. رستم افسانه بود اگر من بگویم که شمشیرش را خم کرده‌ام، پارسیان تمسخرم می‌کنند. انیشتین به فضا - زمان انحنا داد درحالی‌که چیزی به نام فضا - زمان اصلاً وجود ندارد. آسمان‌ها و زمین به او خندیدند. ابلیس خالق اصلی تئوری نسبیت است. چون سرعت نور محدود و ثابت است و هیچ چیزی سریع‌تر از آن نمی‌تواند حرکت کند. اگر خدا بخواهد او را بگیرد ۱۳ میلیارد سال طول می‌کشد و به همین مقدار زمان کافی برای فریب دارد. او آزمون فکری هم داشت، شرودینگر و هایزنبرک معتقد بودند که انیشتین خرافه‌پرست و خود ابلیس جاهل و عنود است و با تمامی مطالبش باید در جهنم نازی‌ها سوزانده شوند، چون او اصلاً آزمایشگاهی ندارد. صرفاً توهم زده است و پرت‌وپلا می‌گوید. اگر او زنده بماند و نفس بکشد فیزیک کلاسیک و مدرن به دوران افلاطونی و ارسطویی بر می‌گردد و البته هم که برگشت. چون نظریه ریسمان و دنیاهای موازی داریم که حاصل نبوغ ابلیس است. او با ادغام موسیقی بتهوون و مکانیک کوانتوم، ریسمان‌ها را برای خودش آفرید و در حال چنگ زدن و نواختن آنهاست، همانند موسیقی هوی‌متال. او با خود گفت که اگر خدا دوازده انگشت دارد، حتماً فضا ۱۲ بعدی است. اینک او در یک توهم ۱۲ بعدی گرفتار است و گرفتن او صرفاً از عهده جبرئیل بر می‌آید و بس. سایر ملائکه ناتوان شده‌اند. او خود اسکیزو یا شیزوفرنی است. اصلاً او از کیهان حقیقی خدا بیزار است و به دنبال کیهانی جدید است تا شاید بتواند از دست خدا خلاصی یابد و بگریزد آن‌هم به یک‌دنیای دیگر و به این کابوس خود پایان دهد. ولی بازی خیلی‌وقت‌پیش شروع شده و تا به آخر ادامه می‌یابد. از اجرام نوترونی نترسید آنها تبخیر می‌شوند و در نهایت مشکل‌ساز نبوده و هیچ خطری برای شما ندارند مثل لکه و جوش روی پوست هستند. از محمد رسول‌الله پرسیدند که ابلیس چیست و کیست؟ فرمودند ابوجهل است. نه خود می‌فهمد نه می‌گذارد که دیگران بفهمند.

ما می‌گوییم که ابلیس یک فیلسوف یا پرفسور بی‌سواد است که تمامی مکاتب بشری را با استفاده از فلسفه و عقل‌گرایی ثابت کرده است و همه آنها نه‌تنها با یکدیگر هم‌خوانی ندارند، بلکه متناقض نیز هستند. ابلیس در دمکراسی هیچ محدودیتی ندارد و هر چه بخواهد همان شود و درست هم است بدون اشکال. تا روز قیامت مصاحبه کرده و حرف می‌زند. سخنرانی او بس شنیدنی است، خدا را از چیزهایی آگاه می‌کند که خداوند از آنها بی‌اطلاع است. همانند فیلسوفی که گل و علف زده باشد.  کار او انتشار اخبار است. کل کاغذ و مرکب دنیا را نوشته و کتاب، مجله و ... می‌کند. یک همه‌کاره هیچ‌کاره است در هر زمینه‌ای اهل‌فن و تخصص و نظر است. تمامی انتشارات و رسانه‌ها در اختیار اوست. اصلاً کل سیاره زمین در اختیار اوست. ولی هیچ منطق و نظام خاص و درست تعریف شده‌ای وجود ندارد. چون ابلیس اهل منطق نیست چون او فیلسوف است. علم و دانش بشری اگر با خلقت خداوند و کلام خداوند همخوانی داشت درست است، وگرنه توهم و خرافات ابلیس است. چون کتاب او قرآن، کتاب آفرینش و کاتالوگ کیهان است. کیهان او هزار بار بزرگ‌تر از کیهان خداست. هر کاری که خدا بلد نیست او بلد است. ۱۸۰ درجه مخالف خدا است. سفید است خیر سیاه است. موجودی بهتر از او برای فریب یافت نمی‌شود. آدم و حوا شیفته و دل‌باخته او بودند و همواره پای منبر او و از سخنانش لذت می‌بردند. برای آنها شعبده‌بازی هم می‌کرد حتی آهنگ هم می‌خواند. اول خودش فریب می‌خورد بعد دیگران را فریب می‌دهد. سرگرمی و هری پاتر خداست. در نظر او خدا بی‌سواد است و ابلیس عالم مطلق و دانای کامل است. خلقت را باید به او واگذار کنند. ولایت و سرپرستی از آن ابلیس باشد بهتر است. چون خداوند اداره‌کردنش را بلد نیست. از خود خدا بیشتر هم می‌داند. اگر کارهای خدا با دستور دادن به ملائکه انجام می‌شود، من هم ورد می‌خوانم. ولایت و سرپرستی کیهان که به دست ابلیس افتاد، مسلماً قیامت هم خودبه‌خود کنسل می‌شود. اصلاً آتش جهنم سرد و خنک می‌شود. کل کیهان هم به پیروان ابلیس واگذار می‌شود همانند ارث پدری خودشان. این‌جور کارها برای ابلیس مثل آب خوردن است. روح‌القدس و خدا نظاره‌گر او هستند در این باخت بزرگ. یعنی به باور ابلیس آنها از همان روز اول بازنده این نبرد بوده‌اند، اعلام جنگ او شجاعانه و درست بوده است. چون ابلیس دریای اعتمادبه‌نفس و کاریزما است. هر روز در کلاس‌های روان‌شناسی یا تدریس می‌کند یا درس می‌خواند. با تمام قدرت و سرعت به‌طرف موفقیت پیش روید. ابلیس مثل هری پاتر عصای جادویی دارد. یعنی همان عصای موسی را برای خودش ساخته است و پیروانش را خبر داد که قیامت کنسل و منحل شده است، چون مسیح با بنی‌اسرائیل قهر است و نمی‌خواهد همانند اعراب آشتی کند، عربی هم که بلد نیست. اطمینان کامل داشته باشید که ابداً نمی‌آید. کیهان همانند فراعنه و اهرام مصر دایمی و جاودانه شد و به ما ارث رسید. مال شماست این کیهان، بروید هر کاری که خواستید انجام دهید. از اولش برای شما آفریده شده بود چون مسخر و رام شماست. زمین مثل اسب است سوار شوید و روبه‌جلو بتازید. اصلاً بهشت را روی سیاره زمین برای خودتان بسازید بهتر است. چون از جنت دیگر خبری نیست آخرت افسانه گذشتگان احمق ما بود. طراحی آن کار سخت و دشواری نیست. شغل و حرفه ما جعل اسناد و احادیث است، انبیا همانند ما فریب‌کار بودند و عوام‌فریب، آنها کتاب جعل می‌کردند ما از آنها توانمندتریم.

ابلیس روان‌پریش است و فکر می‌کند که خداوند برای غافل‌گیری او هر لحظه و زمان برنامه‌هایش را تغییر می‌دهد. او خدا را همواره به دنبال و تعقیب و جستجوی خود می‌بیند. تعریف او از خدا سایه است نه چیز دیگری و آرام و قراری ندارد. خیلی سریع تغییر باور و منش می‌دهد. چون آن را برای خود استراتژی یا استتار می‌داند. کل روان‌پزشکان دنیا از او سر در نمی‌آورند. چون خود آنها را فریب داده است. کل جامعه پزشکی در اختیار اوست. این معنی نبرد ژنتیک است. فرق و تفاوت مسیح با بنی‌اسرائیل بی‌پدرومادر این بود که مسیح همواره تورات اصلی جدش موسی و همچنین انجیل خودش را مطالعه می‌کرد و حفظ بود، ولی بنی‌اسرائیل حرام‌زاده، تحریف‌شده‌های ابلیس را می‌خواندند و با آن چرندیات اجداد سگشان با مسیح وارد مجادله و بحث و ستیزه می‌شدند و فرق عیسی با ابلیس ملعون این بود که عیسی امانت‌دار خدا بود و مجری کلام خدا، ولی ابلیس کتاب خدا را حاشیه‌نویسی و دفتر نقاشی و خاطرات خود کرد و بعداً پاره‌پاره و تکه‌تکه‌اش کرده بود. یعنی همان کاری که اعراب مارمولک خور می‌خواستند با قرآن بکنند که موفق نشدند. چون نزدیکی ابلیس به آیات قرآن ممنوع و به‌جایش امتیازات دیگری به او بخشیده شد. امتیاز او خلفا بودند که به شیطان بخشیده شدند. یعنی ابلیس حق ندارد آیات قرآن را تحریف کند ولی می‌تواند خلیفة الرسول شود البته تا زمان ظهور عیسی و این خلافت در نهایت به او مسترد خواهد شد. چون عیسی خودش مهره و سرباز خداست. یعنی یک توافق دوجانبه و یک معامله در ظاهر بسیار خوب و ایدئال برای ابلیس احمق که بازنده این توافق شد. کوه را با کاه و طلا را با مس عوض کرد. کاه و مس شد نصیب ابلیس و کوه طلا رفت به‌طرف الله.  در نهایت مجبور شدند که کتب دیگری بنویسند که مایه گمراهی خودشان و فرزندانشان شد و به درک واصل شدند. چون اصلاً ابلیس خودش این کار را با خودش کرد و برای خودش کتاب تحریر کرد و از درخت زقوم به‌عنوان روان‌گردان و الهام‌بخش استفاده می‌کرد. اولاد محمد و علی عقل و شعور داشتند که کتاب نه نوشتند. چون می‌دانستند که به دست ابلیس افتاده و تحریف شده و مایه فتنه و مصیبت می‌شود. ولی من جای آنها بودم هزاران هزار کتاب سفید امضا می‌دادم دستشان خودشان بنویسند و به درک واصل شوند. زیرا اعراب و اسرائیل برای جهنم آفریده شده‌اند و با امضای من می‌رفتند چه افتخاری بزرگ‌تر از این که حکم جهنم به دست آدم باشد. فرضاً کتاب مادر خدا اگر ۱۰۰۰ صفحه باشد، ابلیس تا روز قیامت برای خودش و دیگران ۱۰۰۰ کشتی کتاب می‌نویسد. خستگی در کار نیست. چون اول و آخری ندارد. چون دنیا ازلی و ابدی است برای او. حالا، حالا برای آینده برنامه‌ها و پروژه‌ها بسیار دارد. از اصل غافل‌گیری چیزی نمی‌داند. چون باب میل او نیست و با تئوری او در تضاد است. پس اصل غافل‌گیری و قیامت باید از قاموس او حذف شود. چون خوش‌آیند نیست و بسیار آزاردهنده است. باور نمی‌کنید کتاب‌هایش را بخوانید، اصلاً چیزی به نام قیامت و محاکمه و عذاب وجود ندارد. همگی آنها کنسل و لغو و از دستور کار خدا خارج شده است و مربوط به قوانین قدیم می‌شد. قوانین مدرن جدید دیگر این‌طوری نیستند. قوانین جدید در مورد تملک طاغوت است. در قوانین قدیم، خدا تصمیم‌گیرنده بود ولی الان مدرنیته و سکولاریته شده، فرزندان آدم جمع می‌شوند یکجا هم برای خود و هم برای خدا قانون لازم‌الرعایه وضع می‌کنند. ابلیس هم خدا را پیر و فرتوت و خسته و فراموش‌کار و تسلیم خود کرده و از میدان فراری‌اش داده است. یعنی به‌جای اینکه ابلیس مسلمان خدا شود، خدا مسلمان ابلیس شده است. چون ابلیس از اول قهرمان رؤیایی آدم و فرزندانش بود چیزی مثل رستم (سوپر من) و افراسیاب (بت من) و در نهایت توانست آرزو و رؤیای خود و پیروانش را برآورده کند. ابلیس یک بخوروبخواب در بهشت بود و همانند یک شاهزاده زندگانی مجللی داشت. ولی کتاب خدا را نخواند چون کنجکاو نبود، چون اهل علم و مطالعه و تحقیق و سؤال جواب از خدا نبود. خودش را فرزند و ولیعهد خدا می‌پنداشت. مسیح بیش از ۱۰٫۰۰۰ سؤال از خدا پرسید و ۱۰ بار قبض روح و کل کائنات را سیر داده شد و در نهایت ابلیس روانی به جهنم و مسیح به کاخ سلطنتی ابلیس در جنت راه خواهد یافت. این بود همان موضوعی که ملائکه در مورد خلقت آدم نمی‌دانستند ولی خدا می‌دانست آن را. خیلی ساده است، کاخ سلطنتی و رؤیایی و مجلل ابلیس در بهشت در نهایت از آن عیسی می‌شود. چون ابلیس لیاقت آن را نداشت. ولی مسیح دارد چون امانت‌دار خدا است و مجری فرمان الله. هرچه که باشد بدون چون‌وچرا اجرا می‌کند. ابلیس به خود مغرور و خودخواه ولی مسیح به دنبال دانایی و حقیقت بود. روح‌القدس را بازجویی می‌کرد تا همه چیز را بداند. تمامی کتب عهد قدیم را حفظ بود یعنی تمامی کتب انبیا را می‌دانست اصل و تحریف نشده اش را. بنی‌اسرائیل هر چه زاییده است در مقابل او صفر است و هیچ شکی هم نکنید. یعقوب رسول‌الله شهادت دهد به این حقیقت. او در راه خدا سعی و مجادله و تلاش بسیاری کرد ولی بنی‌اسرائیل ژنوم پستی داشتند. در دنیای امروزی دیگر چیزی باقی نمانده است. خسارات کرونا ویروس، گسترش جنگ اوکراین و احتمال حملات چین دنیا را به‌طرف پوچ‌گرایی سوق می‌دهد. دل‌بستگی به طاغوت خریت است.

مکتب مسیح برای حواریون خیلی ساده بود. نفهمیدند چون خودشان نفهم و گوسفند بودند، چون ژن مغولی نداشتند و از بنی‌اسرائیل پست بودند. او گفت شما فرض کنید که الله چوپان است و انسان‌ها دام‌ها و گوسفندان اویند. شما بندگان خوب خداوند شوید و گوسفند چموش و عنود و موذی نباشید. صالح شوید و صالح باقی بمانید و از میان صالحان، پیشوا و یا پیشوایانی برای خود برگزینید و منتظران روز انتقام و قیامت باشید. گوسفندی که برای چوپان خودش یعنی الله خیر و فایده‌ای نداشت، بکشید و معدومش کنید. وگرنه دردسرساز می‌شود، چون بنده ابلیس است و عصیانگر می‌شود. از طاغوت (ثروت و قدرت) اجتناب کنید تا از خشم خدا در امان باشید. حامی و مدافع مظلوم و ستم‌دیده باشید و از ظالمان انتقام بگیرید، چون در نهایت خود الله و همچنین شخص خودم انجامش خواهیم داد ...  حواریون با خود فکر کردند که خدا و مسیح دو قاتل خون‌خوار و بی‌رحم هستند و دیوانه شدند. آنها هیچ تفاوتی مابین یک گوسفند دم قصابی با یک انسان دم بخت قائل نیستند و آنها خودشان را قصاب می‌دانند. اگر قرار باشد امروز مسیح در سازمان ملل سخنرانی کند زیاد پرحرف نیست و زمان زیادی هم تلف نمی‌کند. همین سخنان را تکرار می‌کند و هشدار می‌دهد که ما به فرمان خدا برای کشتار آمده‌ایم. این لانه و کندوی ابلیس را تعطیل کنید. چون برای ابلیس قانون وضع می‌کنید و نه برای خداوند.

مکتب خدا برای ملائکه خیلی ساده‌تر است. اول خلقت به آنها هشدار داده است که مغرور تعداد و کالبد و قدرت خود نشوید. اگر در پیشگاه الله شورش و عصیان کنید منتظر قیامت نمی‌مانم، خیلی سریع کیهان را تخریب و جمع‌آوری و بعداً عذاب می‌شوید. منظم باشید زمانش که فرارسید، میدان باز است به شما هم اجازه جولان می‌دهم.

مکتب ملائکه برای طایفه جن چیست؟ ملائکه به جنیان هشدار داده‌اند که اگر در پیشگاه الله شورش و عصیان کنید، منتظر فرمان خدا نیستیم و آتش به اختیار بوده و در هم کوبیده می‌شوید، چه یک نفر چه میلیارد، میلیارد باشید. کم تان می‌کنیم.

مکتب جنیان برای اولاد آدم چیست؟ هزار، هزار بار به امریکا، روسیه، انگلستان و ... هشدار داده‌اند که در پیشگاه الله شورش و عصیان نکنید و مغرور تعداد نفرات و تسلیحات مسخره خود در روی سیاره زمین نباشید. چون مثل پهن گاو به روی سیاره زمین چسبیده‌اید. اصلاً هدفی برای حمله کردن به ما ندارید. هرکجا را که بزنید خودتان و نوع بشر را زده‌اید و به ما که اصابت نمی‌کند. تو سر خودتان فرود می‌آید. تسلیحات هسته‌ای خود را جمع‌وجور کنید. آنچه که در دست شماست برای نابودی خودتان کافی است نه ما. تسلیحات شما اسباب‌بازی کودکانه است. مسخره‌ترین چیزی که ممکن است یک گوسفند ساخته باشد. منتظر قیامت و فرمان خدا و ملائکه نمی‌مانیم. نسل اولاد آدم را روی زمین ریشه‌کن می‌کنیم. ما خودمان برای الله بنده و جایگزین شما می‌شویم. شما گوسفندها چه خیری برای الله دارید با بشقاب پرنده کعبه را طواف می‌کنیم. آن‌هم میلیون، میلیون و شب و روز. مواظب گفتار و رفتار خودتان باشید. فریب‌خورده و گوسفندی بیش نیستید. هزار، هزار و میلیون، میلیون خاکستر و سوزانده می‌شوید تا این ژن پست ابلیس منقرض شود. خدا با ابلیس پیمان‌نامه دارد ما با او هیچ قراردادی نداریم. اصلاً او را مخلوق حساب نمی‌کنیم چه برسد به جن، ما کتاب خدا و خلقتش را مقایسه کردیم سپس به اینجا رسیدیم و از آن جهل و نادانی ابلیس‌وار خارج شدیم. اگر در بهشت بودیم چیز بدتری از آن می‌شدیم. او یک لاابالی افیونی و معتاد به زقوم و جادو و ساحر است ما کجا آن ملعون کجا. علم کتاب قرآن را داریم و حداکثر فناوری ممکن برای یک موجود و مخلوق هوشمند. شما کتاب خدا را خوردید یا تحریف کردید و یا با فلسفه ابلیس تفسیر و خرابش کردید. ابلیس یک بدوی پابرهنه، بربر، عقب‌مانده کم عقل بود. به‌غیراز سحر، جادو و فریب و حیله چیز دیگری بلد نیست. جدول ضرب را نمی‌داند و رمال و فالگیر است. همراه با او جزغاله می‌شوید کم تان می‌کنیم. آن ادیان شما هم چیزی نیست جز آبروریزی. یک‌دهم آن کتاب به ما نازل شد به اینجا رسیدیم. شما مثل پشکل گوسفند روی زمین خار هستید. قلم را به دست ابلیس داده‌اید و برای ما احضاریه و اخطاریه ارسال می‌کنید تا با شما مذاکره کنیم و کیهان را به آشوب بکشانیم. ابلیس یک فیلسوف بی‌سواد و گنگ است. نه خودش چیزی می‌فهمد نه می‌گذارد اولاد آدم درک و فهم کنند. او خود جهل و نادانی و جهل و نادانی خود اوست. خدا در بهشت جن نیافرید بلکه خدا جهل و نادانی آفرید و به شما کادو و هدیه کرد چون دوستش می‌دارید و عاشقش شده‌اید. برای ما هدیه نفرستید خیلی بهتر است. مگر ما مثل شما گوسفند هستیم که هم فریب ابلیس را بخوریم و هم فریب اولاد آدم. توله آدم نزد ما بزغاله هم نیست.

انبیا و صالحان نیز برای اولاد آدم مکتب داشتند ولی این مکتب به‌مرورزمان تحریف شد. اصلاً قلم در دست ابلیس است. تمامی قوانین وضع و جاری شده روی سیاره زمین به نوشته خود شخص ابلیس و به نفع اوست. یعنی اگر من و پیروان گوسفند گمراه من در پیشگاه الله شورش و عصیان کردیم، اصلاً حق انجام هیچ کاری را ندارید. قطره‌ای خون از دماغ من و پیروانم جاری شود، قانون و منشور حقوق بین‌الملل را نقض کرده‌اید. یعنی منشور کوروش هزار من را شکسته‌اید. خود این منشور ساخته ابلیس است. چون هزار من است و هر من یک کوروش یا یک ابلیس یعنی منشور هزار ابلیس، شیطان پرستی داخلش مجاز است. درحالی‌که آن منشور سند پزشکی است مبنی بر ابتلای کوروش به بیماری نخوت. جاهای شکسته شده هم با واژه من ترمیم می‌شود هرکسی آن سحر را بخواند دچار نخوت می‌شود. بابل یک دهکده توریستی بدون دروازه بود. هر زمان آمدی خوش آمدی. آمدن با توست ولی اختیار رفتن تو با ماست. بابل مهمان‌سرا یا کاروان‌سرا بود. امروز رومی‌ها فردا پارسیان. منشور هم نوعی چاپلوسی ابلیس بود. بابل زمانی مال سومری‌ها بود بعداً خاک کردستان شد و پیروان ملک طاووس و آل حقی و ایزدی‌ها که با بنی‌اسرائیل بر سر یهوه ستیزه داشتند. این خدایان با هم چه فرقی دارند همگی ساختگی و جعلی هستند توسط خود ابلیس. قانون باید چنان نوشته شود که کیفر و مجازات شما چیزی در مایه حمایت از من و پیروانم باشد و ... در نتیجه روی زمین عصیان شود، بعداً به جنیان منتقل شود، بعداً به ملائکه و بعد به خدا تا مجبور به عهدشکنی یا پیمان‌شکنی شود. تا من بر خدا پیروز و چیره شوم. بزند زیر پیمان‌نامه و برایش اعلام باخت کنم. معنی ابلیس یعنی این که یک سیاره بزرگ را با تمام سکنه‌اش سحر و جادو کرده است. هر کتابی را که بخوانی چیزی نیست جز سحر و جادو، فقط کتاب خدا کاملاً درست است و بدون اشکال و خدا را شکر که اصلاً کسی نیست که بفهمد این کتاب چیست؟ ولی وقتی که آن را می‌خوانیم ما معنی آن را می‌فهمیم. در مقابل خود میلیارد، میلیارد گوسفند را می‌بینیم و شک نداریم که همه فریب‌خورده ساحر اعظم خود ابلیس هستند. تمامی سکنه روی زمین طبق توهمات ابلیس برای خود اندیشه و باوری دارند و با فلسفه ابلیس همگی آنها قابل اثبات هستند. اینک تکلیف این سیاره بااین‌همه ایدئولوژی چیست؟ نتیجه هرج‌ومرج و عصیان و شورش است همین و بس. چون ذات بیولوژیکی ژنوم خود ابلیس این‌گونه است. با هر بار همانندسازی ژنتیک، شکل و ساختار جدید به خود می‌گیرد. مانند اثر انگشت یا کریستال برف. این ژن ثبات و تعادل ندارد. هر روز و هر لحظه به یک‌شکل است. مواد مخدر، روان‌گردان، حالات روحی و روانی، هیجان، افسردگی، الکل و ... تأثیرات بسیار زیاد و خطرناکی روی آن دارد. این یک نوع آلودگی ژنتیک برای اولاد آدم محسوب می‌شود که تا روز قیامت برطرف شدنی نیست به‌هیچ‌عنوان. امروزه در میان جوامع بشری این مواد شیمیایی توزیع می‌شود. ولی ما موفق شده‌ایم که بفهمیم کلیه مراسم و آداب‌ورسوم مذهبی و سنتی، آیین و سنن دینی، کلیه کتب دینی و مذهبی قدیم و جدید، احادیث و روایات و اخبار، کتب تاریخی ادیان و ... البته به‌غیر از قرآن و شریعت آن مثلاً حج و نمازجمعه و ... همانند این عوامل شیمیایی بر ژنوم ابلیس تأثیرگذار است. می‌دانید چرا؟ چون همگی ساخته‌وپرداخته خودش است. چون خارج از قرآن و شریعت انبیا است و چون ابلیس به درخت زقوم دسترسی ندارد با اینها خودش را سرگرم و دلخوش می‌کند. توهم و نشئگی او در این کتب و رفتارهای ناهنجار در ظاهر مذهبی است. هرکسی هم که آگاهی سازی کند مارک ضد دین و ضد مذهب و ضد خدا بر او زده می‌شود. چون تخصص ابلیس این است که از خود و اندیشه‌اش دفاع می‌کند و چتر حمایتی برای پیروانش ایجاد می‌کند. از ما بشنوید وضعیت فوق‌العاده خراب و به‌شدت بحرانی است. زمان، زمان خروج یأجوج‌ومأجوج و ظهور مسیح و رستاخیز مسیح در قدس است. تنها چیزی که ارزش دارد نجات در آخرت است. گور پدر دنیا و زمین و طاغوت. قرار است که تکه‌تکه و منفجر شود. امروز نه بلکه فردا حتمی است. اصلاً شک و ریبی در آن نکنید. غافل‌گیر می‌شوید خیلی سریع و زود. امروز تنها یک راه نجات برای بشریت باقی‌مانده است و آن‌هم کتاب قرآن و تطبیق کلام خداوند با خلقتش. هر راه دیگری به خطا تمام می‌شود. فریب شیاطین و ابلیس را نخورید تنها راه نجات خود خدا و کتاب خدا و علم کتاب خدا و خلقت خداست. غیرممکن است که راه دیگری اصلاً وجود داشته باشد. چون به توهم ابلیس ختم می‌شود. هر کتاب نوشته شده‌ای به‌غیراز قرآن به قلم و تحریر ابلیس است مگر اینکه علمی بوده و ثابت شده باشد و با خلقت خدا همخوانی و همراهی داشته باشد. بقیه توهمات ابلیس گمراه است که سعی دارد بر شما تلقین کند تا موفق به درک قرآن نشوید. ابلیس با تصمیم و پای خود به‌طرف عذاب می‌رود چون تصور می‌کند که نسوز است و آتش جهنم بر او اثری ندارد. می‌دانید چرا چون باوری به عذاب ندارد یعنی اصل تئوری ابلیس این است که زنده شدنی در آینده در کار نیست و خدا هیچ راه عذابی ندارد. اصلاً خدا قدرت این چیزها را ندارد و اصلاً غیرممکن شده است در باور آنها. در نتیجه یک کشتی کاغذ و مرکب به او بدهید می‌نویسد و تمام می‌کند و مجدداً درخواست قلم و کاغذ اضافی می‌کند. چون اصلاً خسته نمی‌شود. چون انرژی بر نیست. تعقل و فکر نمی‌کند تا قندی در مغز او بسوزد. به‌جای قند مواد مخدر و روان‌گردان مصرف می‌شود و شاید هورمونی باشد و متابولیسمی مخصوص در داخل بدن دارد. خیلی پیچیده است این ژنوم و متابولیسم ابلیس. قدرت و توان ایجاد شبکه مابین چندین و چند مخلوق را دارد.

پای مسیح به طاغوت نرسد که اگر رسید از حمام خون بیرون می‌آید. گویا دوش خون‌گرم گرفته و یا داخل استخری از خون شیرجه زده است. نمایش اول قیامت، روی زمین است، یعنی رستاخیز مسیح در قدس، یعنی روز انتقام یا یوم الانتقام. گوش مسیح از سخنان یاوه بنی‌اسرائیل پست فطرت و فرومایه آزرده‌خاطر است و ما همراه، همدل، هم احساس و هم درد او هستیم. اولین کلام آن حرامی‌ها، بی‌حرمتی به مادرش مریم و دومین کلام توهین‌آمیز آن حرام‌زادگان بی‌اصل‌ونسب به خود عیسی روح‌الله بود. اینها برایش آزار دهند است و باید از گوشش خالی شود و ما از گوشش خالی خواهیم کرد و هرچند که به ما نیازی نداشته باشد. ولی ما به او نیاز داریم روزی هزاران بار بگوییم مسیح رسول‌الله و عیسی روح‌الله تا این زخم گوشش ترمیم و تسکین یابد. روح‌القدس هم این‌چنین است و از دست اولاد آدم شاکی است. انسان‌ها به صف‌کشیده می‌شوند. انسان خوب و گوسفند بد. بقیه بروند با آرامش، گوسفندان بد بمانند و ما، سپس سلاخی و بعداً معدوم شوند. حال کجاست این محشر؟ در مقدس‌ترین اماکن، خانه خدا کعبه، بیت‌المقدس و... می‌دانید چرا؟ چون کیهان در حال تخریب است و بی‌ارزش‌ترین چیز بعدازاین خون انس و جن گوسفند صفت است. با خود می‌گویید که این مسیح، آیا تیمورلنگ یا چنگیز است؟ یا پیامبر مهربان خداوند؟ ای احمق‌ها رحم و محبت به ابلیس، ظلم بر خودتان و دیگران است. ظاهر مسیح خون‌آلود است، ولی دل‌پاک و مهربانی دارد. شما قدرت تشخیص آن را ندارید. ابلیس نابغه قضیه را برای شما معکوس تعریف کرده و نشان داده است. اشخاص دیگری را با او اشتباه گرفته‌اید چون او خودش در ژنوم کله‌پا است. گربه را خز دیده‌اید یا همان آلبالو گیلاس چیده‌اید. می‌خواهید رحم کنید، در واقع ظلم می‌کنید. می‌پندارید که ظلم و ستم است، ولی خودکار نیک و درست است. واژگون شده‌اید و برعکس می‌بینید و روی دست راه می‌روید. شما تصور کنید که چند میلیارد انسان زیر سم اسبان یأجوج‌ومأجوج چرخ‌کرده شده و با مخلوطی از پهن اسب روی زمین باقی بمانند. این عاقبت شیطان و فریب‌خوردگان آن است و آن رسوایی بزرگ در روز قیامت در پیشگاه خود الله. قیامت یعنی تحقیر و توهین و عذاب جمعیت کثیری از گوسفندان چموش و موذی و رمیده. بهشتیان به تعداد انگشتان دست هستند.

اقوام مغول خیلی سریع معنی و مفهوم کل قرآن را درک کردند. چون اصلاً خود شخصیت، وجود، احساس و ذات خداوند را درک و فهم کردند و کاملاً به خدا و قرآن ایمان و باور آوردند. چون سروکار آنها با گله‌های بزرگ چهارپایان و گوسفندان بود. خیلی سریع اینها رم می‌کردند و متفرق می‌شدند و یا در هم ادغام می‌شدند و جمع‌آوری و جداکردن آنها از یکدیگر خیلی سخت بود. بر سر دام‌ها اختلاف پیدا می‌کردند سپس درگیر می‌شدند و در این میان جنازه و زخمی بیرون می‌آمد. مجبور بودند آنها را داغ زده و علامت‌گذاری کنند تا شناخته شوند و مشاجره و جنگ به پا نشود. دام‌های بدرد بخور و مفید را نگه داشته بقیه را یا می‌فروختند و یا اینکه سلاخی می‌کردند و هزاران مشکل، شر و دردسر دیگر ... که نصیب دامداران بزرگ می‌شود. ازاین‌رو انبیا اغلب دامدار و چوپان بودند تا بتوانند با مشکلات بعدی نبوت کنار آیند و زیاد آزرده‌خاطر نشوند. چون با قومی گوسفند صفت رودررو بودند.

اعراب و اسرائیل انبیا را تکذیب، دستگیر، شکنجه و می‌کشتند. به‌جای خدا بت می‌پرستیدند. شراب و قمار می‌کردند و هزاران جرم و جنایت و فساد دیگر و در حالت کلی متمرد، نافرمان، فحاش، ظالم و ستمگر شده بودند و کتاب و شریعت خدا را تحریف و دگرگون می‌کردند و ...

مغول‌ها کتاب خدا را که خواندند سریع متوجه شدند که خداوند این‌چنین مشکل مشابهی را با اعراب و اسرائیل دارد و خیلی سریع مکتب خود را تعریف کردند. یعنی چنگیز و فرزندانش، تیمورلنگ و نوادگانش، ترکان عثمانی و ... باور داشتند که:

۱- خداوند در مورد انتخاب امت و انبیا مرتکب اشتباه شده است. او می‌بایست امت مغول را انتخاب می‌کرد و از میان آنها انبیا را بر می‌گزید.

۲- قرآن بر ما نازل می‌شد در عرض ۲۰ سال کل دنیا را فتح می‌کردیم. محمد و اطرافیانش نتوانستند خانه خدا را پاک‌سازی کنند.

۳- قرآن ۱۱۴ سوره دارد ۲۰ سوره آن برای ما کافی بود.

۴- شاید خدا پیر و بی‌حوصله شده ما باید کارهای او را انجام دهیم. چون در مقابل دامداران پیر این احساس مسئولیت را داشته‌اند.

۵- شاید خدا فراموش‌کار شده و کارهایش زمین‌مانده است، ما باید کارهایش را تمام کنیم.

۶- خدا که کار اشتباه نمی‌کند، در آینده هر چه قرار است انجام دهد ما امروز انجامش می‌دهیم.

۷- خودمان یأجوج‌ومأجوج می‌شویم. چون اسب و شمشیر داریم. شاید خدا فراموش کرده و یا اجداد ما عصیان کرده و فرمان او را گوش نکرده‌اند.

۸- از اعراب و بنی‌اسرائیل برای خداوند بنده در نمی‌آید بلکه کشتارشان می‌کنیم (نسل‌کشی) و خودمان جایگزین آنها می‌شویم. اینک که خدا در آینده می‌خواهد ملائکه را جایگزین آنها کند ما نژاد مغول را جایگزین آنها می‌کنیم که در ردیف ملائکه هستند. یعنی آنها قصد تصفیه‌حساب ژنتیک و نژادی داشتند ولی به حرمت حرم نتوانستند وارد حجاز یا قدس شوند و این تصمیم آنها که دیگر اعراب و اسرائیل حق خروج ندارند. ولی چند بار اعراب اقدام به لشکرکشی کردند که مسافران بی‌بازگشت شدند و هیچ‌کس از سرنوشت آنها باخبر نشد. چون مغول‌ها چاپار داشتند و  قدرت و تحرک نظامی بالایی داشتند و توانستند بزرگ‌ترین امپراتوری دنیا را شکل دهند. ولی سرخ‌پوستان امریکا اسب‌هایشان را شکار و خوردند و هرگز نتوانستند برای خود تمدنی بزرگ شکل دهند چون پیاده بودند.

۹- شاید خدا دام‌هایش را رها کرده و رفته و همه چیز بی‌نظم شده است. ما آن را جمع‌وجور می‌کنیم و زمانی که خدا برگشت، شسته‌ورفته تحویلش می‌دهیم.

۱۰ - ما که از محمد و اصحابش خیلی‌خیلی قوی تر و باهوش‌تر هستیم، چرا خلیفه آنها شویم. آنها می‌بایست خلیفه ما می‌شدند چون کاربلد نبودند.

۱۱- ما اگر در مکه بودیم یهود و نصاری را منقرض می‌کردیم و دیگر نیازی به سوره‌های مدنی نبود و قرآن این‌همه طولانی نمی‌شد کار جبرئیل هم راحت‌تر می‌شد. اصلاً سوره‌های بعدی را ما می‌نوشتیم و جبرئیل به خدا وحی می‌کرد.

۱۲- خدا و رسول خیلی مراعات حال اعراب و اسرائیل را کرده و آنها در مقابل سوءاستفاده کرده‌اند. ما بودیم قبل از فرمان خدا کار را یکسره کرده بودیم.

۱۳- هولاکو خان فرزند پنجم تولی خان و نوهٔ چنگیزخان عقیده داشت که مسیح در قدس رستاخیز خواهد داشت. شاید منصرف شده و اعلام انصراف کرده است. من به‌جایش رستاخیز می‌کنم. یک میلیون عرب را در بغداد کشت و گفت این است رستاخیز مغول، هم خدا و هم مسیح یاد بگیرند. او باورداشت که بغداد شهر شیاطین است.

۱۴- تمامی کتاب‌ها به‌غیراز قرآن باید سوزانده شود چون همانند مواد مخدر و افیون بر سربازان و جنگجویان ما تأثیر نامطلوب دارد. سرد و شل‌وولشان می‌کند. از شور و شوق جهاد باز می‌مانند. منحرف شده و یا پراکنده می‌شوند. به‌جای سعی و تلاش و جهاد، جروبحث و جدال و ستیزه می‌کنند.

۱۵- ما باید شهر و دیار جنیان را یافته و آنها را بکشیم تا دنیا از شر شیاطین خلاصی یابد. یعنی هر زمان و هر لحظه آماده درگیری فیزیکی با طایفه جنیان بوده‌اند. چون به حجاز و قدس نزدیک می‌شدند. آنها به دنبال دیار ابلیس بودند تا او را قطعه‌قطعه کنند. آنها چنین تصور می‌کردند که ابلیس پادشاه جنیان و شیاطین است و به آنها دستور می‌دهد که سواره و پیاده بر انسان‌ها بتازند و آنها را فریب دهند. ازاین‌رو بسیار علاقه‌مند و شیفته این بوده‌اند که با آنها درگیری مستقیم و رویاروی خونین داشته باشند. چون نمی‌دانستند که این موضوع ژنتیکی است و یا چون مشخصات ظاهری کاملی از شیاطین نداشتند، در نتیجه از هر انسانی که احساس کفر یا شرک می‌کردند مشکوک شده و خیلی سریع او را به قتل می‌رساندند.

پس زمانی كه احساس كرد عيسی از ايشان كفر را، گفت كيست يارانم به‌سوی خداوند، گفت حواريون ماييم ياران خداوند، ايمان آورديم به خداوند و شهادت ده به ما [كه] مسلمان (تسليم) شدگان [هستيم]

سرور ما، ايمان آورديم به آنچه كه نازل كردی و تبعيت كرديم رسول (فرستاده را) ، پس بنويس ما را همراه شاهدان ۵۳ آل عمران

علت بر اینکه خود مسیح این‌طوری بود و در نهایت تصمیم به کشتار بنی‌اسرائیل کافر و محارب گرفته بود که قبض روح شد و ناکام از دنیا رفت، این کامجویی و یا هدف و تصمیم مسیح به آینده ظهور خودشان موکول شده است.

۱۶- ما همانند محمد بی‌سواد بودیم . ولی او قرآن را حفظ بود. هم خواندن و نوشتن یاد می‌گیریم و هم قرآن را حفظ می‌کنیم.

و این طرز فکر مغولان برای خداوند بسیار جالب و شیرین بود و حمایتشان کرد که چنین هم بشود. چون مغول‌ها نسبت به خدا و قرآن احساس مسئولیت بسیار زیادی می‌کردند. چون آن را درست یافته بودند. قرآن درد دل آنها بود. چون دام‌ها این مشکلات را برای آنها ایجاد می‌کردند. در عرض چند سال نصف دنیا را صاحب شدند و اعراب و اسرائیل مثل کفتار فراری و به کعبه و قدس پناهنده شدند. چون واقعاً می‌پنداشتند که یأجوج‌ومأجوج خروج کرده و قیامت هم شروع شده است.

ای كسانی كه ايمان آورديد، كسی كه برمی‌گردد از شما از دينش، پس به‌زودی می‌آورد خداوند به قومی [كه] دوست می‌دارد ايشان را و دوست می‌دارندش، ذليلانی (فروتنانی) برای مؤمنان [هستند] ، قدرتمندانی (چیره‌هایی) برای كافران [هستند] ، جهاد (سعی) می‌کنند در راه خداوند و نمی‌ترسند ملامت سرزنشگری  را، آن فضل خداوند [است كه] می‌دهدش كسی را كه می‌خواهد و خداوند گشاده‌دستی دانايی [است] ۵۴ مائده

و منظور خداوند همان اقوام مغول مسلمان و فرزندان یأجوج‌ومأجوج  هستند. چاپارها دستور حمله می‌آوردند برای سه روز بعد، همان شب حمله شروع می‌شد. دفعه بعد به چاپارها می‌گفتند صبر کنید و دستور حمله را به زمانش اعلام کنید، آنها را شکنجه می‌کردند که حمله به کجاست و می‌کردند. بدون دستور و فرمان، خودشان جنگ را شروع می‌کردند. فرماندهان ارشد خود را به تنگ و ستوه آورده بودند. چون فرار که نمی‌کردند بلکه روبه‌جلو حمله می‌کردند و هیچ تنبیهی هم در کار نبود. خود فرماندهان ارشد را به بی‌عرضگی و ترس و بی‌لیاقتی متهم می‌کردند. جرئت درگیری با سربازان خود را نداشتند. خیلی سریع جنگ شروع شده و چه‌بسا خودشان کشته می‌شدند. اگر چیزی را به نام بت می‌دیدند آن را تکه‌تکه و خرد می‌کردند چون کنجکاو بودند که داخل آن چیست؟ آنها برای شناسایی اهداف خود پیش‌آهنگ ارسال می‌کردند. این نیروها در لباس مبدل وارد دهات و شهرها می‌شدند و وضعیت اجتماعی آنها را برسی می‌کردند. اگر آنها را صالح می‌یافتند کاری نداشتند ولی اگر آنها ناصالح بودند، آنها را ترسانده و محل را ترک می‌کردند. به آنها می‌گفتند که در این حوالی یأجوج‌ومأجوج دیده شده و مواظب و مراقب خود باشید و همان شب حمله می‌کردند و کل آنها را از بین می‌بردند. اسلام برای آنها یک جمله ساده بود "خدا چوپان است و اعراب (مسلمان‌زاده‌ها) و بنی‌اسرائیل (یهود و نصاری) دام‌های چموش و یاغی او هستند، هرکجا یافتید معدومشان کنید"

در حالت کلی هدف از آفرینش برای خود خداوند، جنگ و مبارزه با طایفه جنیان و یا شیاطین است. خدا و ملائکه یک طرف، طایفه جن عصیانگر طرف دیگر. ولی آنها در نهایت خسته و تسلیم و مسلمان و مؤمن شده‌اند. چون فهمیدند که هیچ شانسی برای برد در این نبردها ندارند و نباید گوش به حرف ابلیس زمینی یا طاغوتی بدهند.

و ما گمان کردیم که هرگز عاجز نمی‌توانیم کرد خداوند را در زمین و هرگز نمی‌توانیم عاجز کنیم او را [به] فراری ۱۲ جن

الان این جنگ و نبرد بزرگ در روی زمین نیز تداوم دارد. متأسفانه شما چشم دیدن و حتی درک آن را ندارید. چون شیطان شما را خواب و بیهوش کرده است، ولی ما می‌بینیم و درک کرده و سریع تجزیه‌وتحلیل می‌کنیم و از نتایج هولناک آن باخبریم. تعریف دقیق اسلام یعنی جهاد و مبارزه با یک موجود میکروسکوپی به نام ژنوم ابلیس که به خواست خداوند اعراب و اسرائیل عهده‌دار این امر خطیر بودند. ولی ابلیس خود آنها را فریب داد و جزو لشکریان و بندگان خودش قرارداد. بعدها اقوام مغول برگزیده شدند تا این رسالت را ادامه دهند. ولی در نهایت آنها نیز در کام ابلیس افتادند، چون ابلیس از طریق مذاهب و فرقه‌های عربی آنها را گمراه کرد. یعنی وارد میدان جنگ تصاحب خلیفة الرسولی شدند. این تعریف دقیق میدان عربی است. یعنی اعراب ۱۴۰۰ سال بر سر چیزی (خلیفة الرسول) با هم جنگیده و می‌جنگند که اصلاً متعلق به آنها نیست. بلکه متعلق به مسیح عیسی ابن مریم است و این است همان فتنه و امتحان بزرگ خداوند برای آزمون اعراب و همان فریب بزرگ ابلیس که باعث شد بعد از فوت محمد، عرب نزاید مگر برای آتش جهنم البته به‌جز عده بسیار اندک و انگشت شماری که نجات می‌یابند. بار گمراهی اقوام مغول بر دوش اعراب است . ولی اجداد مغول یعنی گاگ و مگاگ برای گرفتن انتقام فرزندان خود، به‌زودی از راه فرا می‌رسند. ما نباید خودمان را فریب دهیم. امروزه در دنیا هیچ اثری از آیین و شریعت و دین ابراهیم باقی نمانده است. نمونه بارز آن پیمان ابراهیم است. یعنی اعراب و اسرائیل دیگر اختلاف نظری با هم ندارند. خدای واحد آنها سیاره زمین و یا طاغوت است، همان بتی که قبلاً می‌پرستیدند، آن یک ماکت سنگی بود، این یکی اصل، اصل است و پیامبر یگانه آنها ابلیس است. اعراب سنی و بنی‌اسرائیل یهود به دنبال کشف حقیقت و ذات خداوند نبودند، بلکه دنبال این بودند که این بت سنگی چیست که ابلیس فرمان به پرستش آن می‌دهد؟ و در نهایت منظور و مقصود ابلیس را کاملاً درک و فهم کردند. یعنی اعراب و اسرائیل می‌بایست هم ابلیس و هم سیاره زمین یعنی قدرت و ثروت آن را به پرستش بگیرند و بندگی آنها را بکنند. چون فلسفه ابلیس این است. یعنی عقل ابلیس این‌طوری است و همان را به پیروانش تلقین می‌کند و اعراب و اسرائیل آن را خیلی‌خیلی بهتر از اسلام دشوار و جانکاه می‌یابند. چون مکتب ابلیس لذت‌بخش و گوارا است و آسودگی و رفاه به همراه دارد و تمامی مشکلات و درد سرهای ناشی از اسلام را برطرف می‌کند. البته به‌شرط اینکه قیامت و پرواز عیسی کنسل شود و آن هم برای ابلیس یک لیوان آب خوردن است. چون هری پاتر، کریس انجل یا دیوید کاپرفیلد است و خدا هم از ابلیس حرف‌گوش‌کن است. حالا نشد خود محمد و خلفا و ... هستند آنها به موضوع رسیدگی و مشکلات دوستانه حل‌وفصل می‌شود. خدا که با اعراب و اسرائیل بیگانه نیست بلکه خودی است. محمد خودش هزار و یک پیمان‌نامه امضا کرده بود، یکی هم ما امضا کردیم. مگر آسمان‌ها به زمین می‌رسند. در نهایت یعنی برقراری صلح و آرامش، چون دیگر هم خدای واحدی دارند و هم پیامبر واحدی که باعث یکدل شدن و اتحاد آنها می‌شود و باید و باید توسط یأجوج‌ومأجوج نسل‌کشی و نابود شوند. چون برای مسیح عیسی ابن مریم خیلی خطرناک و دردسرساز هستند. ثانیه‌ای درنگ نمی‌کنند با تمام نیرو و توان و قدرت به‌طرف او حمله می‌کنند. چون ظهور عیسی پایان قرارداد خدا با ابلیس جن است و ابلیس حتماً خلف قرارداد و پیمان‌شکنی خواهد کرد و در نهایت هم بازنده سعادت و هم بازنده عهد و پیمانش خواهد شد. یعنی یک معامله یا مبارزه دوسر باخت، چون موجودی جر زن و اهل تقلب است. تنها اسلامی که از جانب الله پذیرفته شد، همان اسلام مغولی بود نه اسلام عربی. اسلام عربی نوعی سحر و جادو و لاشه و مردار خواری است. با سقوط امپراتوری مغول، خود اسلام مرد و توسط جبرئیل کفن‌ودفن شد و خود خداوند فاتحه آن را خواند و دفترش را بست. اولاد آدم هر چه که بزایند برای آتش جهنم است مگر عده‌ای بسیار، بسیار اندک و قلیل آن‌هم از سر بزرگواری الله. بعد از آن سقوط کل سکنه زمین تسلیم این موجود میکروسکوپی به نام ابلیس شده‌اند. واقعیت تلخ این است و به‌غیراز این همان خودفریبی یا فریب ابلیس یا آن فیلسوف بی‌سواد است.

لعنت کرد او را خداوند و گفت حتماً برگیرم از بندگانت نصیبی فرض شده‌ای را

و حتماً گمراه می‌کنم ایشان را و حتماً آرزومند (خیال‌پرداز، رؤیایی) کنم ایشان را و حتماً فرمان دهم ایشان را پس حتماً می‌بایست ببرند (بکنند، بشکافند) گوش‌های چهارپایان را و حتماً فرمان دهم ایشان را که حتماً تغییر دهند (دگرگون کنند) خلقت خداوند را و کسی که اتخاذ می‌کند شیطان را سرپرستی (دوستی) از غیر خداوند، پس خسران (زیان) کرد زیانی آشکاری را

وعده می‌دهد ایشان را و آرزومند (خیال‌پرداز) می‌کند ایشان را و وعده نمی‌دهد ایشان را شیطان، مگر فریبی (غروری)

ایشان مأوایشان جهنم [است] و نمی‌یابند از آن گریزگاهی را ۱۲۱ نساء

این ابلیس متخصص ژنتیک بی‌سواد و گمراه، اصلاً از جا و مکان خود نیز آگاهی و خبری ندارد. فکر می‌کند که سلول‌های بنیادی و رویانی خودش در لاله گوش انسان و حیوانات است و می‌خواهد آنها را به‌گونه‌ای مهندسی ژنتیک کند که قدرت و توانش افزایش یابد و او همواره به دنبال تغییر خلقت خداوند بوده است تا شاید بتواند تعادل و موازنه را به نفع خود تغییر دهد.

ما خیلی‌وقت‌پیش، خواه و یا نا خواه به‌صورت ارادی و یا غیرارادی و حتی عمدی و یا غیرعمدی وارد این نبرد ژنتیک شده‌ایم و فکر می‌کنیم و سعی داریم که طرف الله و ملائکه و انبیا باشیم. شما اختیار خودتان را دارید، تصمیم با خودتان است و چنانچه در آینده نزدیک توسط یأجوج‌ومأجوج مورد حمله و هجوم قرار گرفتید، دلایل آن را دانسته باشید، چون فریب ابلیس را خوردید و لشکریان عصیانگر او شدید. یأجوج‌ومأجوج وحشی نیستند کار و مأموریت آنها قلع‌وقمع وحشی‌ها و عصیانگرهاست. اگر بر پیشانی شما علامتی بیاید بلادرنگ توسط گاگ و مگاگ شکار و معدوم می‌شوید. بدون هیچ رحم و انصافی، از هر جنسیت و در هر سن و سالی که باشید. این یک تصفیه‌حساب ژنتیکی و نسل‌کشی بزرگ است که به نژاد مغول واگذار شده است. چون مغول ژن برتر است و این برتری خود را به خدایش ثابت کرده است. پیشنهاد ما به شما این است که اگر این علامت را در صورت یا پیشانی خود دیدید بهتر است که خودکشی کنید. پدیدارشدن این علامات نشانه شکسته شدن سد اسکندر یا ذی القرنین است.

اگر می‌خواهید ابلیس را بشناسید خودتان را در آینه بنگرید ولی مواظب دست راست و چپ خودتان باشید تا اشتباهشان نگیرید.

پس چگونه  پرهیز (دوری، اجتناب) می‌کنید  اگر کفران کردید روزی را [که] قرار می‌دهد (می‌گرداند) متولد شدگان (مولودان، کودکان) را فرتوتی (سفیدمویی، پیری، کهن‌سالی) ۱۷

آسمان گشوده شده است به آن، باشد وعده (قول و قرار) او شدنی (انجام‌یافتنی) . ۱۸ مزمل

عهد و پیمان‌شکنی خصوصیت بارز ابلیس و فرزندان شیطان‌صفتش است. با دیده‌شدن نشانه‌های قیامت، طبق پیمانشان با خدا تسلیم نمی‌شود. بلکه با حداکثر قدرت و توان به‌طرف همانندسازی ژنوم خودشان می‌روند. ولی نمی‌توانند و ژنوم انسان در هم فرومی‌ریزد. اولاد آدم گوسفند صفت نمی‌توانند خواسته‌ها و فرامینشان را تأمین کنند؛ لذا پوست‌اندازی می‌کنند تا از داخل کالبد اولاد آدم به بیرون آیند و بگریزند و بی اندیشند که باید چه خاکی بر سر خودشان بریزند. از آنچه که می‌ترسیدند ولی باوری نداشتند دارد سرشان می‌آید و خیلی سریع توسط گاگ و مگاگ شناسایی شده و قتل‌عام می‌شوند. مغول‌ها نتوانستند شهر و دیار جنیان و شیاطین را بیابند ولی ما موفق به شناسایی مکان دقیق آنها شده‌ایم آنها درون ژنوم و DNA انسان هستند.

عقل‌گرایی مکتب خود ابلیس مغرور و خودخواه و خودشیفته گمراه شده و خود فریب یا فریب داده شده است. چون انس و جن در زمان تولد فقط حافظه سلولی (غریزه) دارند و اگر آن را دنبال کنند تبدیل به یک موجود وحشی و بدوی و عصیانگر می‌شوند. عقل‌گرایی همانند گشتن به دنبال کالا در یک انبار خالی یا انبار اجناس استوک است. چیزی که مدنظر الله است تعقل و اندیشه در کلام او کتاب آسمانی مثلاً قرآن است و مطابقت دادن آن با طبیعت و کیهان یعنی آفرینش و خلقتش. قرآن کاتالوگ کیهان است. کسی سر در نمی‌آورد چون ابلیس نمی‌گذارد. چون مکتبش باطل و متروکه می‌شود. این است راه رشد و تعالی انس و جن. انسیان نه پیمودند و وضعیتشان به اینجا رسید. باید منتظران عذاب و شقاوت باشند. ولی جنیان پیمودند و کیهان را فتح کردند و تسلیم و مسلمان خدا شدند. بقیه راه‌ها رو به خسران و ضرر و زیان و جهنم است و بیرون آمدنی هم در کار نیست. ولی خوشبختانه شاید فرصت زمان کوتاهی باقی‌مانده باشد.

شما تصور کنید که با سرعت بالای ۲۰۰ کیلومتر در ساعت در اتوبان در حال راندن هستید و ناگهان متوجه می‌شوید که اتوبان مسدود شده است. دیگر ترمز زدن هیچ فایده‌ای ندارد. مرگ شما حتمی است. ظهور عیسی و پدیدارشدن نشانه‌های قیامت بدین‌گونه است. مرگ زودتر از آن به سراغ آدم می‌آید. یا در اوج کامیابی یا در اوج ناامیدی. این روال خدا برای به دام انداختن گمراهان است. ولی ما نشانه‌های آن را از  ۲۰۲۳ سال پیش می‌بینیم ولی شما نمی‌توانید ببینید. چون کیهان عمر مفید خود را کرده است و باید بازیافت و تجدید شود. کیهان اتومبیل استوک نیست که تعمیر یا باز جمع‌آوری شود.

بگو آیا دیدید شریکانتان را، کسانی را که دعا (صدا) می‌کنید از غیر خداوند، نشانم دهید [که] چه چیز خلق کردند از زمین یا برای ایشان شراکتی در آسمان‌هاست یا دادیم ایشان را کتابی، پس ایشان بر بینایی (دلایلی) از او [هستند] ، بلکه به‌درستی وعده [نه] می‌دهد ظالمان بعضی از ایشان  بعضی را مگر غروری (فریبی)

به‌درستی خداوند باز می‌دارد (نگه می‌دارد، مانع می‌شود)  آسمان‌ها و زمین را که [مبادا] زوال یابند آن دو و اگر زوال (رو به فنا) یافتند آن دو، به‌درستی باز [نه] دارد آن دو را از احدی (شخصی) از بعد (غیر) او، به‌درستی او باشد بردباری آمرزنده‌ای ۴۱ فاطر

یعنی ۲۰۲۳ سال پیش کیهان روبه‌زوال رفته و خداوند قصد بازداری از زوال آن را ندارد. بلکه رهایش می‌کند تا تخریب و سپس بازیافت و تجدید خلقت شود.

کتاب آیات شیطانی نوشته سلمان رشدی مسلمان سنی زاده منصرف شده از اسلام، یکی از باارزش‌ترین کتب انتشاریافته در تاریخ بشریت است. چون ابلیس در این کتاب خودش را کاملاً معرفی کرده است. چون این کتاب به قلم خود ابلیس است. ابلیس موجودی رئالیست و یا واقعیت‌گرا نیست. بلکه موجودی ایدئالیست و به دنبال انتزاع و رؤیاپردازی است. ابلیس به دنبال کشف حقیقت نیست. ابلیس به دنبال مکتب و ایدئولوژی سازی است. ابلیس یک موجود رمانتیک است و در یک رمان که خودش نوشته است سیر می‌کند و آن رمان را برتر از کتاب خدا می‌داند. خدا کتاب نوشته خوب من بهتر از آن را می‌نویسم. خدا در نوشتن محدود به کیهان و خلقتش است، من هیچ محدودیت و حد و مرزی ندارم. سلمان رشدی با نیت خر سواری مسلمانان نویسنده شده بود و به این نتیجه رسید که انبیا خودشان خرسوار بودند و مسلمانان بدرد خر سواری نمی‌خورند. او به دنبال گروهی جدید از خرها بود که خر سواری بهتری برای او داشته باشند  و پیدا کرد و برایشان کتاب نوشت. محبوبیت در میان مسلمانان ارزشی ندارد. چون باید از مال و جان خود بگذری. ولی محبوبیت در میان غیر مسلمانان ارزش دارد. صاحب پست، مقام، جایگاه، شهرت اجتماعی و مال و ثروت و عیش‌ونوش و عیاشی می‌شوی. معنی دقیق نویسندگی یعنی خر سواری و معنی نویسنده یعنی خرسوار چون قلم در دست ابلیس است. هر گروه خر خوبی باشند و خر سواری بهتر و پر سودی داشته باشند، قلم به‌طرف آنها می‌چرخد و برای آنها می‌نویسد. او دوست داشت خرهایش موطلایی و چشم آبی باشند و از خرهای مو سیاه و چشم میشی دلخوشی نداشت. آیات شیطانی باشد یا کتب دینی باشد. اصلاً چه فرقی می‌کند مگر کتب عهد قدیم و جدید شیطانی نیستند؟

و کسانی که تلاش (ستیزه) کردند در آیات ما عاجز کنندگان، ایشان اصحاب جحیم (جهنم) [هستند]

و ارسال نکردیم از قبل تو از رسولی و نه نبی (خبر و پیغام‌رسانی) مگر اینکه آنگاه که می‌خواند (آیات را) افکند شیطان در خواندنش، پس نسخ (منسوخ) می‌کند خداوند آنچه را که می‌افکند شیطان، سپس محکم می‌کند خداوند آیاتش را و خداوند دانایی حکیم [است]

برای اینکه قرار دهد آنچه را که می‌افکند شیطان فتنه‌ای (مایه امتحانی) برای کسانی که در قلب‌هایشان مرضی [است] و سنگ [است] قلب‌هایشان و به‌درستی ظالمان حتماً در شقاوت (جدایی و اختلاف) دوری [هستند] ۵۳ حج

بنی‌اسرائیل توانست کتب عهد قدیم و جدید را تبدیل به آیات شیطانی کند. ولی اعراب و مسلمانان نتوانستند و موفق هم نشدند. خوب خیلی طبیعی است که یک مسلمان‌زاده و مسلمان سنی مذهب انصراف داده شده آیات شیطانی بنویسد. این نبوغ ابلیس است یعنی وقتی نمی‌توانی داخل قرآن نقاشی بکشی و یا رؤیاپردازی کنی خوب برو بیرون هر کاری دلت خواست انجام بده. نه خیر کتاب قرآن مقدس است. توهین بسیار بزرگی شده است. اگر بدانند که داخل آن قرآن چه فتنه‌هایی است! دوروبر قرآن را برای همیشه خط می‌کشند. جدشان آدم از آن درخت مزمزه کرد و به آن احوال افتاد. اینها درخت زقوم را با ریشه خورده‌اند و فکر می‌کنند که کتاب قرآن گواهینامه رانندگی است و با حداکثر سرعت در حال ویراژ دادن هستند. ناگهان نشانه‌های قیامت، سپس مسیح، سپس الله و قیامت و در نهایت خود جهنم را می‌بینند. می‌دانید چرا؟ چون زقوم یا قارچ جادوئی به‌شدت انرژی‌زا است و انرژی آن می‌بایست تخلیه شود و تنها راه و مکان تخلیه آن سقر است. پرتاب به‌طرف جهنم انرژی جنبشی زیادی می‌خواهد و این پتانسیل و انرژی را خود خداوند در دنیا تأمین و در اختیار مخلوقات خود قرار می‌دهد. تا به امروز کتاب آیات شیطانی رشدی نتوانسته است حتی یک نفر را گمراه کند. چون کتاب عقیدتی و مذهبی و دینی نیست. بلکه رمان است و یک نوع کتاب قصه است. اصلاً کسانی که به اسلام و قرآن باوری ندارند یا محقق کنجکاو هستند موردمطالعه قرار می‌دهند. مسلمانان می‌ترسند نزدیک آن کتاب شوند چون نام ترسناکی دارد و اصلاً برای مسلمانان نوشته نشده است. مخاطب آن غیر مسلمانان است. ولی متأسفانه مسلمانان خودشان کتاب دینی و عقیدتی و ایدئولوژیک شیطانی و گمراه‌کننده و متعارض و متناقض با قرآن و ... بسیار زیاد نوشته‌اند که هم خودشان گمراه شده‌اند و هم خوانندگان نگون‌بختشان. الان باارزش‌ترین چیز زمان است. چون وقت و فرصت بسیار تنگ و محدود است. زمان از طلا خیلی‌خیلی بیشتر می‌ارزد.

ابلیس از نوع و نژاد جن بود و درست مثل آدم نوعی دابه یا نوعی حیوان یا پستاندار محسوب می‌شد. ولی ابلیس خودش را موجودی متعالی و در ردیف ملائکه یا خدا یا فرزند خدا می‌دانست. یعنی برای خود الوهیت قایل بود و این شد مبدأ گمراهی یا خودفریبی او. زمانی که خدا به او فرمان سجده به آدم را داد، او با عقل و فلسفه و استنباط خودش به این نتیجه رسید که خداوند آدم را به ابلیس برتری یا فضیلت داده است. درحالی‌که شما فکر کنید که خدا به شما فرمان داده که به کبد یا قلب و کلیه خود سجده کنید. این خواسته یا فرمان خدا دال بر برتری آدم بر ابلیس یا ملائکه نمی‌شد. طایفه جن الان دانش، علم و فناوری و حتی دین و ایمانی دارد که اولاد آدم یک میلیونیوم آن را ندارد. حال ملائکه جای خود دارند. این خلقت طبقاتی خداست و هیچ کسی حق ادعای برتری و فضیلت به دیگری را ندارد. مگر اینکه از آن برتری ذاتی بخواهد در راه خدا سعی و تلاش کند و نه در راه خودخواهی و خودپرستی و الوهیت مثل فرعون. یعنی کسی حق ندارد با ادعای برتری دیگران را برده و بنده خود کند. ولی میدان باز است و هرکسی ادعای برتری دارد، ادعایش را برای‌خدایش ثابت کند. ابلیس اگر فکر می‌کرد بر آدم برتری و فضیلت دارد آن را می‌بایست ثابت می‌کرد ولی با تمرد پست بودن خود را ثابت نمود.

 

 

ملائکه اولین مخلوقات خداوند هستند و آدم یا انسان آخرین مخلوق خداست. انسان از داخل کالبد ملائکه خارج شده و با طایفه جن هم خویشاوندی دارد البته از طریق ابلیس ملعون. خداوند هم از ملائکه و ابلیس خواسته که به مخلوقی گرفته شده از ذات خودتان سجده کنید . ولی ابلیس فیلسوف بی‌سواد بود کتاب خدا را نمی‌خواند و سؤال و تحقیق هم نمی‌کرد. در نهایت گمراه و بداقبال شد و کاخ سلطنتی و سعادت خود در بهشت را از دست داد و آواره زمین شد. بعدازاین هم چه بلاهایی قرار است سرش بیاید. شما زرنگ و هشیار باشید از این مهلکه جان سالم بدر ببرید. وگرنه در دنیا و آخرت به دست مغولان تحقیر و توهین شده و در نهایت به سقر داخل می‌شوید. دکتر، مهندس، استاد دانشگاه، معلم، نظامی، وکیل، قاضی، فقیر و غنی و ... درست مثل گوسفند و چهارپایان با شما رفتار می‌شود.

 

 

 

ناگفته نماند که قلم طراحی و نقاشی و کلاً هنرهای زیبا و خیلی چیزهای دیگر در دست ابلیس است. به طور مثال تصور و ذهنیت او از گاگ و مگاگ عکس یا تصویر فوق است که بیانگر نحوه درک و فهم اوست. عقل ابلیس هم این‌طوری کار می‌کند. ولی واقعیت تصویر زیر است. چون آنها اولاد آدم و آسیایی و چشم بادامی بودند.

 

 

جبرئیل اینها را در کالبدی از گوشت و استخوان شبیه‌سازی می‌کند و وظیفه عقاب‌ها فرورفتن به داخل موتور جت و شکستن کمپرسور و توربین است. یعنی پشتیبانی هوایی و زنبورهای عسل هم خفه کن موتور دیزل و بنزینی هستند و ... نبرد کاملاً ارگانیک خواهد بود. یعنی همان‌طور که مگس در دماغ و سینوس‌های نمرود تخم‌گذاری کرد و بعداً لاروهای مگس؛ مغز او را خوردند و ذره ذره زجرکش شد. درست همانند یا بدتر از یک گوسفند مبتلا به میازیس جان داد. چون نمرود سیاه مست بود و به حالت اغما فرو می‌رفت. اعراب و اسرائیل هم فرزندان اویند و راه و منش او را ادامه می‌دهند و در نهایت به سرنوشت شوم پدر مشترک گرامی‌شان دچار می‌شوند انشا الله به‌زودی زود. آنها فرزندان ابراهیم نیستند و نام آن عهد و قرارداد یا توافق منعقد شده پیمان ابراهیم نیست. بلکه پیمان نمرود است. یعنی  توافقنامه صلح پیمان نمرود.

 

داستایوفسکی عاقل گفت:  «اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است»

یعنی اگر در یک جامعه، جرم و مجازات تعریف نشود، همه مردم عصیان کرده و مجرم می‌شوند. چون اصلاً مجازاتی در کار نیست که از جرم خود بترسند. دین خدا هم این‌گونه است، اگر ترس از خدا، قیامت و جهنم و کیفر کنسل و یا حذف شود، خود قانون‌گذار و حاکم مجرم می‌شود. چه برسد به جامعه. یعنی دین خود خدا تبدیل می‌شود به عصیانگری. خود اسلام در دنیای امروزی یک نوع عصیانگری محسوب می‌شود. چون جهان اسلام گمراه و به‌روز قیامت باوری ندارد. در کنار کفار و مشرکین و بت‌پرستان و ... قرار دارد و خودشان تبدیل به چند گروه متخاصم شده‌اند. اسلام کدام یک از اینها درست بوده و پذیرفتنی است؟ نتیجه فعلی گوش نکردن روس‌ها به گفته داستایوفسکی جنگ اکراین است که دنیا را به آشوب می‌کشاند. چون چینی‌ها نیز به سخنان او گوش شنوایی ندارند. اینها از همین‌الان زیر سم اسبان یأجوج‌ومأجوج هستند و جای هیچ شک و تردیدی ندارد. مثل روز روشن است. ما سر سوزنی شک نداریم. چون با خود آنهاییم. یعنی همراهان گاگ و مگاگ اگر لیاقت داشته باشیم و اگر پذیرفته شده باشیم. روس‌ها اصلاً و ابداً باهدف و نیت پیروزی وارد میدان نبرد اکراین نشده‌اند. بلکه آنها کنجکاو هستند یا برای آنها سؤال شده است که آیا ماندنی هستند و یا اینکه رفتنی شده‌اند؟ اگر خود را در دنیای امروزی ماندنی دانستند که هیچ، ولی اگر مطمئن شدند که رفتنی هستند، نصف بیشتر دنیا را با خود می‌برند و غرق می‌کنند. صهیونیست‌های کاتولیک احمق هستند و بیماری کاریزما فعال دارند که در نهایت کار و مصیبت  دستشان می‌دهد و از آنچه که می‌ترسند سرشان می‌آید و ختایی‌ها این وسط سوءاستفاده‌گر شده‌اند. اگر روس‌ها یقین حاصل کردند که دوام و بقایی ندارند، لحظه‌ای درنگ و رحم نمی‌کنند حتی به خود ختایی‌ها، دنیا را به آتش می‌کشند. چون ختایی‌ها نیز عاشق و مجذوب صهیونیست‌های کاتولیک شده‌اند. طرف حساب شدن با این نوع جانوران از عهده گاگ و مگاگ بر می‌آید و صدالبته در تخصص آنهاست. چون نبرد آنها کاملاً ارگانیک بوده و آلودگی زیست‌محیطی اصلاً ندارد خیالتان جمع، جمع باشد. چنگیز راست گفت که خون‌بهای ختایی درازگوش است. او آنها را خیلی خوب شناخته بود، هم‌قدوقواره شیاطین هستند. ولی اجداد چنگیز یعنی یأجوج‌ومأجوج خری برای پرداخت خون‌بها ندارند و البته دوستداران محیط‌زیست هستند و بزرگ‌ترین منشأ آلوده‌کننده زمینی را برطرف خواهند کرد. تاتارها و ختایی‌ها از گذشته دور در لیست سیاه گاگ و مگاگ بودند، ولی اعراب و اسرائیل به‌تازگی وارد لیست شده‌اند. آب از سرتان گذشت ببینیم که ردیف پنجم به بعد در این لیست سیاه کیست؟ یکی دیگر از مکان‌های خروج یا نزول یأجوج‌ومأجوج، اورومچی مرکز منطقه خودگردان سین‌کیانگ چین است. هدف اول آنها نجات اویغورها از اقوام تُرک‌تبار مسلمان است. چرا که ختایی‌های کافر و مشرک از ترس توسعه و گسترش اسلام، این نژاد ترک‌زبان را به اسارت و دربند کشیده‌اند. هدف دوم آنها درهم‌کوبیدن جمهوری خلق چین کمونیست است که سرمایه‌داری (طاغوتی شدن) را برای اعضا حزب کمونیست حلال و آزاد، ولی برای سایر اقشار جامعه حرام و ممنوع کرده است. یعنی اعضا حزب کمونیست خودشان را اربابان زمین و دیگران را بنده، رعیت و کارگر خودکرده‌اند و این است تعریف دقیق ابلیس از مکتب کمونیست که نه مارکس و نه حتی خود لنین از آن خبری نداشتند. ولی ختایی‌های خطاکار آن را به تکامل رسانده و ۱۸۰ درجه تغییر زاویه دادند و به‌طرف مکتب سرمایه‌داری طاغوتی آن‌هم از نوع برده‌داری منسوخ شده در غرب هدایت کردند. هدایت خود آنها به‌طرف سقر در عهده گاگ و مگاگ است. چون ختایی‌ها کماندوهایی تربیت و پرورش داده‌اند که می‌توانند در هنگام ضرورت و زمان جنگ از جنین انسان به‌عنوان غذای سالم تغذیه کنند چه برسد به خفاش و مورچه‌خوار.

معنی دقیق سحر و جادو چیست؟

معنی دقیق آن انحراف ذهن و باور است که شعبده‌بازها برای تفریح و سرگرمی سالم و مفید انجام می‌دهند. ولی متخصص اصلی انحراف ذهن و باور خود خداوند است که ابلیس و شیاطین این ترفند را همیشه از خود الله می‌خورند یعنی یک‌دستی دایمی و پیوسته می‌خورند. الله خودش بزرگ‌ترین و برترین و بدون رقیب‌ترین منحرف‌کننده ذهن واحد و یکتا در کل کیهان است. او یکه‌تاز این میدان است. خود ابلیس و شیاطین فریب‌خوردگان الله هستند. منتها آنها نیز آموخته‌اند و فرزندان آدم را دچار انحراف ذهن می‌کنند. شما تصور کنید که اصلاً آنها برای همین منظور و هدف خلق شده و آموزش و تعلیم داده شده‌اند و بدرد کار دیگری نمی‌خورند. همین یک کار را بلد هستند و لاغیر. موضوعات اصلی در کیهان شخص خود الله، ملائکه، صالحان، انبیا، کتاب قرآن، نشانه‌های قیامت، ظهور مسیح، یوم الانتقام، یوم القیامت، جهنم و بهشت و ... می‌باشد. ولی کار ابلیس و شیاطین پیچاندن و انحراف ذهن و باور به‌طرف موضوعات فرعی و گمراه‌کننده مثل طاغوت (ثروت و قدرت روی زمین) و هزار و یک فتنه دیگر است که اولین آن درخت زقوم بود و بعد از آن برای هر انسان صدها درخت کاشته شده و می‌شود. چون اصلاً خود ابلیس و شیاطین این‌طوری فکر می‌کنند و باور خودشان را به شما تلقین می‌کنند. چون منحرف شده‌اند و اصلاً زیادی هم باهوش نیستند. خیلی سریع و راحت مثل آب خوردن فریب الله را می‌خورند و ابلیس و شیاطین اگر از عذاب آخرت خبری داشته و بویی برده بودند، هرگز دست به این کارها نمی‌زدند. ولی ترس شما می‌تواند آنها را برجای خودشان بنشاند. اگر دیدند که شما از خدا می‌ترسید، آنها نیز ترسیده و دست از فریب بر می‌دارند. چون شما دارید آنها را به راه درست هدایت می‌کنید.

 

 

طبق محاسبات ما به‌ازای هر انسان گوسفند صفت در روی سیاره زمین یا طاغوت، بیشتر از ده ملک تحت فرمان خدا در کیهان در حال چرخش و ذکر و ستایش الله است. این اولاد آدم گمراه و اسیر و سرگردان و حیران شده نمی‌توانند از عهده یکی از آنها بر بیایند چه برسد به خود الله خالق یکتای آنها. ما بعدازاین در اذان و اقامه خود به‌جای نام محمد، نام جبرئیل را می‌آوریم. شما هم بروید فکری به حال خود بکنید.

 

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان جبرئیل رسول‌الله

 

آن‌چنان وحی می‌شود به سویت و به‌سوی کسانی که از قبل تو [بودند که] خداوند عزیز (قدرتمند) حکیم [است]

برای اوست آنچه که در آسمان‌ها و آنچه که در زمین است و اوست والای بزرگ

نزدیک است [که] آسمان‌ها چاک خورند از بالاهایشان و ملائکه تسبیح کنند به ستایش سرورشان و آمرزش بخواهند برای کسی که در زمین است، آگاه باشید به‌درستی خداوند اوست آمرزنده مهربان

و کسانی که اتخاذ کردند از غیر او سرپرستانی  را، خداوند مراقبی است برای ایشان و نیستی تو برایشان به وکیلی (مدافعی) ۶ شوری

 

ملائکه می‌دانند که قیامت و تخریب کل کیهان شروع شده است و دوست دارند که به اولاد آدم اطلاع بدهند. ولی خداوند به آنها توضیح می‌دهد که خودتان را بیهوده خسته نکنید چون بی‌فایده است. آنها نسل‌اندرنسل به توصیه‌های من گوش نکرده و اصلاً ژنومشان خراب شده و اصلاً به درد من نمی‌خورند. یک‌مشت گوسفند بی‌ثمر و بی‌فایده هستند. ولشان کنید تا عمرشان به پایان برسد و به جهنم وارد شوند. زمانش که فرارسید اجازه می‌دهم که نازل شوید و تار و مارشان کنید به همین درد می‌خورند و لاغیر. فکر و تصور دیگری در مورد آنها نداشته باشید.

 

بد [است] مثالی قوم کسانی که تکذیب کردند به آیات ما و خودشان را ظلم می‌کردند

کسی را که هدایت می‌کند خداوند، پس اوست راهنمایی شده و کسی را که  گمراه می‌کند، پس آنها، ایشان‌اند زیان‌کاران

و حتماً رها  کرده‌ایم (واگذارده‌ایم) برای جهنم کثیری (بسیاری) از جن و انس را، [چرا که] برایشان است قلب‌هایی که نمی‌فهمند (درک نمی‌کنند) به آن و برای ایشان چشمانی [است که] نمی‌بینند به آن و برای ایشان گوش‌هایی [است که] نمی‌شنوند به آن، آنهایند همانند چهارپایان (دام‌ها) بلکه ایشان گمراه‌ترند، آنها، ایشان‌اند غافلان ۱۷۹ اعراف

 

ابلیس متخصص بی‌سواد علوم هسته‌ای است. او فرق و تفاوت عناصر قبل و بعد آهن را نمی‌داند. چون مهمات هسته‌ای و ایزوتوپ‌های قابل شکافت را در کنار و مجاورت عناصر یا ترکیبات قبل یا پایین‌تر از آهن قرار می‌دهد. ابلیس گرفتار ساخته و پرداخته‌های خودش می‌شود. همانند ماهیگیری که به دام تور ماهیگیری دوخته شده توسط خودش افتاده است.

به باور و اعتقاد ما هم اینک در روی سیاره زمین، حتی یک انسان وجود ندارد که سر سوزنی به خدا و روز قیامت و جهنم و عذاب الله ایمان و باوری داشته باشد. حتی خود اعراب و اسرائیل و خود کسانی که ادعای مسلمانی و ... در کل دین و تدین دارند. باور و اعتقاد همگی آنها این است که انبیا جادوگر بوده‌اند و کتب آسمانی نوعی سحر است. یا آنها را رها و متروکه کرده‌اند و یا باور دارند که در آن کتب سحری قوی و مؤثر وجود دارد و آن را با جدیت دنبال می‌کنند تا به اهداف شیطانی خود برسند. یعنی تمامی انسان‌های روی زمین وارد رقابت، مجادله، نبرد، جنگ و دعوای تملک و تصاحب طاغوت یا زمین شده‌اند. یعنی هدف نهایی آنها دسترسی به قدرت و دستیابی به ثروت است. حال به‌وسیله دین باشد یا بدون استفاده از دین و مجاز هستند که دست به هر کاری بزنند. یعنی صواب و گناه یا حلال و حرامی اصلاً وجود و معنی ندارد و در کار آنها نیست. ولی علایم قیامت آشکار و مسیح رسول‌الله ظهور می‌فرمایند. برای اهل زمین سؤال می‌شود ما دانستیم تو که هستی الان حرف تو به ما چیست؟ 

خیلی ساده است این خطبه حضرت عیسی روح‌الله. آمده‌ام که به شما بگویم جادوگر جدوآباد شما آدم و ابلیس بود. آدم جد شما و ابلیس آبادکننده شما بود. انبیا همانند من فرستادگان الله بودند و تورات و انجیل و قرآن سحر نبودند. بلکه علم و دانش خود الله بودند. تورات و انجیل را تحریف کردید و قرآن را به نفع خود و زیان دیگران تفسیر کردید. چون که گوسفندانی بیش نیستید و آمده‌ام تا کم تان بکنم. خیلی‌خیلی زیاد و بسیار عصیانگر شده‌اید و این است همان تیر خلاص مسیح بر پیشانی ادیان و مذاهب زمینی یا طاغوتی و شیطانی. ولی قبل از اینکه این تیر توسط مسیح ابن مریم رها یا شلیک شود، باید برای خودتان چاره‌ای اساسی بی اندیشید وگرنه  بعد از رها یا شلیک شدن تیر، ایمان و دینتان هرگز و دیگر هیچ سود و فایده‌ای نخواهد داشت. اگر شما هر روز یک کتاب جدید می‌خوانید ما هر روز این فیلم تکراری را می‌بینیم. اعراب و اسرائیل شاید موفق شده باشند که بت‌های سنگی خود در حجاز و بین‌النهرین و اسرائیل را شکسته و نابود کرده باشند، ولی یاد و خاطره و تصویر آنها در کتاب قرآن زنده و جاودانه است و آن آیات را هرگز نمی‌توانند از بین ببرند و همانند لکه ننگی بر پیشانی پدرانشان، خودشان و فرزندان و نوادگانش است. می‌دانید چرا؟ برای اینکه به‌جای آن تعداد انگشت‌شمار بت سنگی، هزار و یک بت غیر سنگی جایگزین و مورد ستایش و تمجید و پرستش قرار داده‌اند.  یعنی به‌جای الله واحد، خود محمد و خلفا و اولیا، کتاب قرآن و خود اسلام را به پرستش گرفته‌اند. چون نهایت فهم و شعورشان این‌قدر است. عکس‌العمل و واکنش آنها در قبال انتشار کتاب آیات شیطانی، کاریکاتورهای محمد و پدیده قرآن سوزانی دلیل و مدرکی دررابطه‌با اثبات این ادعا است. یعنی خداوند این واقعیت تلخ (گمراهی) را به خود ایشان نشان داده و اثبات کرد. یعنی هیچ کسی من الله را به پرستش نگرفته است. بلکه خودتان و آن آیین، مذهب، فرهنگ، آداب، سنن و رسم‌ورسوم خودتان را به پرستش گرفته‌اید. آن‌چنان رفتار کردید که انگار خود خداوند در خطر است. یا اینکه عرش خدا پاره‌پاره شده و جرخورده و الله در حال سقوط آزاد است. یا اینکه عرش از جایش تکان خورده، به‌شدت لرزیده و جنبیده است و در نتیجه زیر پای خدا سست شده است و ... دلیل بر اینکه با اینها برای خودشان هویت و شخصیت‌سازی کاذب کرده‌اند. یعنی برای خودشان یک ماهیت و ذات کذب ساخته‌اند. چون خودشان دروغگو و کذاب و یا دجال هستند و در مورد آینده چاره‌اندیشی کرده‌اند که با فرض محال اگر شخص و یا گروهی در آینده موفق به کشف و ارائه حقیقت شدند و دروغگویی ما به اثبات رسید، آنها دجال و کذاب هستند. یعنی باوری به آنها نداشته باشید. چون به خود ما بی‌ایمان و ناباور می‌شوید. به خود مسیح در آینده این تهمت وارد است. یعنی او دجال المسیح است و نه مسیح واقعی. چون نه‌تنها یهودیت و نصرانیت را قبول ندارد، بلکه منکر مسلمانی ما نیز است. یعنی اسلام ما را هم قبول نمی‌کند و می‌گوید که من در میان شما بنده‌ای را در نمی‌یابم و اصلاً نمی‌بینم که خیر و فایده‌ای برای‌خدایش داشته باشد و نه خیری برای خودش و نه فایده‌ای برای دیگران. آنچه می‌بینم شر و مصیبت است برای خودتان و عصیان و نافرمانی برای پروردگارتان.

 

اما کرونا ویروس:

در مورد این‌گونه مطالب نمی‌توان زیاد صحبت و بحث کرد. برای اینکه هر نوع مطلب و سرنخی و ... منجر به دستیابی به فناوری ساخت تسلیحات بیولوژیک می‌شود. اما موضوع اصلی اینکه، ویروس ختایی چه طبیعی باشد و چه ساخته شده، به‌هرحال کشور چین مسئول جبران خسارت بین‌المللی است. ولی چون فعلاً ابرقدرت اقتصادی و دارای حق وتو است، کسی توان درخواست خسارت و جبران ضرر و زیان وارده را ندارد. به قول تموچین خون‌بهای ختایی درازگوش است.

بعضی چیزها در داخل آزمایشگاه به‌صورت تصادفی تولید و پیدا می‌شوند. نمونه بارز آن همان قارچ و یا کپک باکتری‌کش یا پنی‌سیلین است که به آن آنتی‌بیوتیک گفته می‌شود. ویروس ختایی می‌تواند به‌صورت تصادفی و غیرعمدی در آزمایشگاه تولید شده باشد. مثلاً به دنبال ساخت نوعی ویروس آفت‌کش بوده‌اند که عوامل بیماری‌زای نباتی را از بین ببرد ولی الان آدم‌ها را کشته است. به‌هرحال ختایی‌ها مسئول جبران خسارات بین‌المللی هستند. ولی گردن‌کلفتی می‌کنند و نمی‌دهند و بدتر از همه اینکه ممکن است به فناوری ساخت ویروس‌های جدید دست پیدا کرده باشند. یعنی توسعه تسلیحات کشتارجمعی بیولوژیک. خیلی از علوم بشری جنبه تجربی دارد آن‌هم بدون هیچ توجیه علمی و ... یعنی دانشی در نزد شیاطین بی‌سواد. ترس غرب و دنیا از همین است. شما فکر کنید همان تئوری توطئه که درست به نظر می‌رسد. شما خبر ندارید امروزه بعضی از زیست‌شناسان به طور غیررسمی و غیرقانونی دارند با ویروس‌ها نوعی ضدباکتری یا باکتری‌کش تولید می‌کنند که جایگزین آنتی‌بیوتیک بشود آن هم برای مصارف نباتی و حیوانی و حتی انسانی و البته برای نابودی سلول‌های سرطانی و دستیابی به جاودانگی. خوب نتیجه همین می‌شود. چون ابلیس بی‌سواد است و چرا چینی‌ها شفاف عمل نمی‌کنند و اجازه تحقیقات گسترده در این زمینه را نمی‌دهند و همیشه پنهان‌کاری می‌کنند. اگر این رفتارها نبود کسی هم مدعی ختایی‌ها نمی‌شد. آنها با تکثیر ویروس سعی می‌کنند کار سموم نباتی یا حشرات حشره خوار را انجام دهند و یا ازبین‌بردن گونه‌های حیوانی علف خوار تا بتوانند شکم جمعیت بسیار زیاد خود را سیر کنند.

پس زمانی که داخل شدند بر یوسف، جا داد به سویش والدینش را و گفت داخل شوید مصر را، اگر خواهد خداوند [که] ایمن شدگان [باشید]

و بالا برد والدینش را بر تخت و افتادند برای او سجده‌ای را و گفت ای پدر، این تعبیر رؤیایم (خواب‌دیده‌ام) [بود] از قبل، قرار داده است سرورم آن را حقیقتی و نیکی کرده است به من زمانی که خارج کرد مرا از زندان و آورد به شما از صحرا از بعد اینکه برچید شیطان مابین من و بین برادرانم را، به‌درستی سرورم با لطفی (ملایمی) [است] برای کسی که می‌خواهد، به‌درستی اوست دانای حکیم. ۱۰۰ یوسف

 

اما سجده که بر دو نوع است:

۱-  نوع اول، سجده عبودیت، بندگی و پرستش است که مسلماً و بدون شک و تردید مختص و ویژه خداوند واحد بوده و در آن پیشانی به زمین یا خاک می‌گذارند.

۲- نوع دوم، سجده احترام، فروتنی و شکستن خودخواهی، غرور و منیت است که در آن زانو به زمین یا خاک زده می‌شود. خداوند از ملائکه و ابلیس خواست تا سجده نوع دوم را برای آدم به‌جای آورند و آن‌هم صرفاً و فقط یکبار.

اگر خداوند این کار را از ملائکه خواست و قبل از انجام سجده، با یکدیگر و خدا مشاجره کردند، ما بندگان الله برای کسب رضایت و خشنودی الله و برای روسفیدی خودمان و برای ارزش دادن به جایگاه و مقام والای الله در نزد ملائکه، بدون اینکه خداوند این کار را از ما خواسته باشد، آن سجده احترام نوع دوم را به‌صورت داوطلبانه با رضایت و خواست و تمایل درونی خودمان برای یکبار انجام می‌دهیم و با زانو زدن در مقابل ملائکه، خودمان را برای الله ثابت می‌کنیم و با صدای بلند فریاد می‌زنیم که ملائکه این مخلوقات و رسولان خود الله از ما برتر، فاضل‌تر، داناتر، قوی تر، مؤمن‌تر، متقی تر، متدین‌تر، پاک‌تر،  عابد تر، و هزاران هزار تر نیک‌تر و بهتر هستند و الله نیز والاتر و بلندمرتبه‌تر از هر چیزی و مخلوقی است که آفریده است. یعنی مافوق همه چیز و همه‌کس است. اینکه کار خیلی سختی نبود که الله از ابلیس خواست ولی او انجام نداد. ما باکمال‌میل و شوق این خواسته او را انجام می‌دهیم هرچند که از ما نخواسته باشد. ولی ما می‌خواهیم و بر آن پافشاری و تأکید می‌کنیم تا خداوند در مقابل ملائکه سربلند هست و سر بلندتر باشد و مفتخر و بالنده شود. موضوع کاملاً حل شده است. خداوند از ملائکه و ابلیس نخواسته است که آدم را به پرستش و عبودیت بگیرند و از ما هم  نخواسته است که ملائکه و ابلیس را به پرستش و عبودیت بگیریم و یعقوب و یوسف رسول‌الله هم که کار اشتباهی نکرده اند ، ما هم به ملائکه زانو می‌زنیم. آسمان که به زمین نمی‌آید. 

سوره عاديات یا مگاگ

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

  1. سوگند دوندگان (  تندروها ، سريع و سيرها ، تيز پاها ، تاخت و تاز كنندگان ، اسبهای كورس و مسابقه ) را ، بانگ زدنی ( صدا ، فرياد ، آواز زدنی ، هلهله ای ، شيهه ای ، نفس نفس زدنی )

  2. پس آتش زنه ها ( سنگهای چخماق ، جرقه زنه ها ، مولد جرقه برای روشن كردن آتش ) زبانه كشيدنی ( جرقه زدنی ، برق زدنی )

  3. پس سير كنندگان ( سفيران ، جنگجويان سوار بر اسبان تيزرو )  صبحگاهی را

  4. پس اثر كنند ( به پا كنند ) به آن ، گرد و خاكی ( فرياد و غوغايی ، هنگامه ای ، آشوبی ، خاك و خاشاكی ) را

  5. پس جمع كنند ( ميانه كنند ، در ميان كنند ، محيط كنند ، در ميان گيرند ) به آن جمعی ( گروهی ، جمعيتی ) را

  6. بدرستی انسان برای سرورش ، حتما كافری ( ناسپاسی ، نمك نشناسی ، نافرمانی ) [است]

  7. و بدرستی او [خداوند] برای آن [انسان] ، حتما شاهدی ( ناظری ، بيننده ای ) [است]

  8. و بدرستی او [انسان] برای دوستی  ( علاقمندی ، عشق و علاقه ) [به] خير ( منفعت و سود ، مال ) ، حتما سخت گيری ( به شدت علاقمندی ، پا فشاری كننده ای ، حريصی ، سر سختی ) [است]

  9. آيا پس نميداند ( آگاه و دانا و با خبر نيست ) ، زمانی را كه برانگيخته ( بيرون آورده ، زنده ) شود هر آنچه كه در قبرهاست 

  10. و آشكار شود ( به دست آيد ، حاصل شود ، فراهم شود ) هر آنچه كه در سينه ها ( پيش روها ) [است]

  11. بدرستی سرور ايشان ، به ايشان [در] چنين روزگاری حتما آگاه ( با خبر ، واقف ) [است]

 

 

محمدرضا طباطبايي 1401/3/10

https://www.ki2100.com