Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

 

30-05-2024

 

  قیامت در پیش است (انقلاب دوم ستارگان نوترونی)!

 

در کتاب قرآن اشارات بسیار زیادی به موضوع بسیار مهم قیامت شده است، دراین‌رابطه سعی می‌شود، در یک‌رشته از مقالات پی‌درپی، به توضیح و توجیه این پدیده و واقعه کیهانی بپردازیم. رمز شناخت پدیده و یا واقعه قیامت برای ما، در دو سوره از کتاب قرآن قابل دریافت است.

 

 

(۱)

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

هنگامی که خورشید گرفته شود (یا خورشید به رنگ قرمز کوره آهنگری درآید، همانند خورشید در هنگام غروب، کسوف) ۱

و زمانی که ستارگان کدر (تیره، مات، تاریک و سیاه) شود ۲

و هنگامی که کوه‌ها روان شود (حرکت کند، راه رود، رانده شود، سیال شود) ۳

و آنگاه که [حیوان] آبستن (منظور شتران حامله)  رها کرده شود (سقط جنین و متواری شود) ۴

و زمانی که وحشی‌ها (وحوش، حیوانات و جانوران بیابانی و غیر اهلی) گردآوری شود (مجتمع شود، به هم فشرده شود، جمع‌آوری شود) ۵

و هنگامی که دریاها متلاطم (طوفانی، موج‌دار، خروشان) شود ۶

و زمانی که نفس‌ها (نفوس، اشخاص، موجودات، خود اشخاص، چیزها، اشیا، جان‌ها) زوج کرده شود (ترکیب و ادغام شود، ازدواج کند، جفت کرده شود، قرین یکدیگر شود، جفت یکدیگر شود

... سوره تکویر

 

آیه ۷ از سوره تکویر اشاره به کنش یا واکنش هسته‌ای یا ذره‌ای از نوع چهارم دارد. در صورت علاقه‌مندی مراجعه فرمایید به مبحث (واکنش هسته‌ای یا کنش کوانتومی از نوع چهارم! یعنی ادغام نوترون‌ها و پایان هستی و تخریب کیهان (انقلاب دوم ستارگان نوترونی)). لازم به یادآوری است که واکنش همجوشی ستارگان که متداول‌ترین واکنش هسته‌ای شناخته شده در کیهان است، از این قاعده کلی زوج شدن ذرات استفاده می‌کند. یعنی در چرخه کربن در ستارگان و قبل از آن، در نهایت الکترون‌ها و پروتون‌ها با هم ترکیب شده و نوترون‌ها را به همراه انرژی به‌صورت تابش الکترومغناطیس، پدیدار می‌کند که در روز قیامت نوترون‌ها نیز با هم جفت شده و ادغام می‌شوند . ولی همان‌طور که در مبحث فوق توضیح داده شد حاصل این فرایند، آزادشدن و انتشار موج پرانرژی گرانشی است که قدرت نفوذی و تخریبی خیلی زیادی را داراست. در کتاب قرآن از این موج به نام صیحة واحدة (تک موج، فریاد واحد، بانگ تنها) ذکر شده است. توضیحات بیشتر در مورد امواج گرانشی در مبحث محاسبه متریک گرانشی سیاه چاله ( جرم نوترونی ) و حسگر ماه و لرزه‌نگار کیهانی (شناسایی امواج گرانشی) - تجربه شکست‌خورده آزمایش مایکلسون - مورلی در لایگو LIGO یا نقض نسبیت عام و خاص. احتمال زلزله در هنگام کسوف و خسوف ارائه شده است.

 

 

پس هنگامی که آید صدای هولناک (موج انفجار، صدای بلند و گوش‌خراش) ۳۳

روزی که فرار می‌کند مرد از برادرش ۳۴

و [از] مادرش و [همچنین از] پدرش ۳۵

و همسرش (همنشینش) و پسرانش ۳۶  سوره عبس

 

البته گوش انسان به طور مستقیم توان شنیدن و شناسایی این موج گرانشی را ندارد، ولی تصادم این موج با سیاره زمین به همراه آزادشدن موج انفجاری شدیدی در محدوده شنوایی گوش انسان است. این موج گرانشی به جمجمه و اسکلت انسان ضرباتی وارد می‌کند که در عصب شنوایی انسان تأثیرگذار و قابل دریافت است.

 

 

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

هنگامی كه واقع شود واقعه ( قيامت ) 1

[كه] نيست برای وقوعش دروغی 2

پست كننده ای [و] بلند كننده ای ( تنزل دهنده ای و والا مقام كننده ای ) [باشد] 3

زمانی که لرزانده شود زمین، لرزه‌ای را ۴

و کوبانده  و پراکنده  شود کوه‌ها،  کوبیده و پراکنده شدنی را ۵

پس شود گردهایی (دانه‌هایی) ، متفرق شده‌ای (پراکنده و معلقی) ۶ سوره واقعه

 

 

(۲)

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

سوگند آسمان را و طارق ۱

و چه چیز آگاه (باخبر، معلوم و مشخص) کرد تو را [که] چیست  طارق  ۲

[آن] ستاره (جسم نورانی در آسمان) تابناک (زیرک، باهوش، ناقلا، تندوتیز، درخشان، روشن، افروخته و فروزان) ۳

... سوره طارق

 

از دیرباز به هر نقطه نورانی در آسمان شب ستاره گفته می‌شد، ولی بعداً معلوم شد که سیارات نیز به علت انعکاس نور خورشید می‌توانند همانند ستاره به نظر برسند و بدرخشند. امروزه مشخص شده است که ستارگان برون کهکشانی، خوشه ستارگان، کهکشان‌ها، کوازارها و حتی خوشه کهکشان‌ها می‌توانند بسته به فاصله با ناظر، به‌صورت یک ستاره واحد دیده شوند. اما در مورد سوره طارق باید گفت که این سوره از لحاظ ادبی هم وزن سوره‌های قارعه و حاقه بوده و همگی مربوط به واقعه قیامت می‌شوند. ستاره‌ای در آسمان شب به همین اسم، نام‌گذاری شده است، ولی به‌احتمال زیاد این ستاره، طارق واقعی نمی‌باشد. طارق واقعی یک جرم سماوی بسیار بزرگ، حجیم و فوق‌العاده نورانی و درخشنده و یا یک مجموعه از اجرام سماوی است که بعد از رمبش (فروریزش به‌طرف مرکز) به جرم و تراکم بحرانی برای بقای نوترون‌ها رسیده و تبدیل به واکنشگاه تبدیل نوترون به ماده سوخته (دخان) و مولد تک موج گرانشی می‌شود که می‌تواند موجبات انهدام کیهان را فراهم آورد. بیشینه و کمینه بَسامد - انرژی و یا حداکثر و حداقل چگالی انرژی تابش‌های کیهانی بر واحد سطح، اعلام آغاز تخریب کیهان

 

پس قسم نمي‌خورم به فرو روندگان ( ستارگان پنهان و مخفي شونده در روز ، سيارات منظومه شمسي ، خورشيد و ماه در زمان غروب )

گردش كنندگان ( روندگان ، سير كنندگان ، چرخندگان ) ، پنهان شوندگان ( مخفي شوندگان ) 16 تکویر

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

[آن] کوبنده (درهم کوبنده، زننده، ضربه زننده) ۱

چیست (چه باشد) [آن] کوبنده؟ ۲

و چه آگاه (باخبر، معلوم، مشخص) کرد تو را، [که] چیست (چه باشد) [آن] کوبنده؟ ۳

روزی که باشند مردم (انسیان) همانند گسترانیده (پروانه) گسترده شده (پخش‌وپلا شده، پراکنده و متفرق شده)  ۴

و باشند کوه‌ها همچون کرک (پشم گوسفند) از هم باز (ازهم‌پاشیده) شده (حلاجی شده) ۵

... سوره قارعه

 

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

[آن] روی دهنده (فرود آینده، حادث شونده) ۱

چیست آن روی دهنده؟ ۲

و چه آگاه کرد تو را [که] چیست آن روی دهند؟ 3

... سوره حاقه

 

قیامت یک واژه عربی برگرفته‌شده از واژه قیام، به معنی بلندشدن، ایستادن و به پا خواستن است. قیامت را می‌توان به شورش و انقلاب بزرگ ترجمه کرد. همان‌طور که می‌دانیم موج الکترومغناطیس حامل انرژی است، ولی موج گرانش تقریباً چیزی مثل بردار نیرو رفتار می‌کند، به طور مثال تابش شدید موج الکترومغناطیس بر جسم، باعث بالارفتن حرارت و گرما در آن می‌شود، ولی اگر موج گرانشی بر جسمی بتابد به آن نیروی مکانیکی وارد کرده و آن را به جهت تابش خود می‌راند.

 

روزی که می‌لرزد زمین و کوه‌ها، و باشد کوه‌ها همچون کاهی (تفاله‌ای) پراکنده شده‌ای (فروریخته‌ای، روان و خرمن به باد داده شده‌ای). آیه 14 سوره مزمل

آسمان گشوده شده است به آن ، باشد وعده ( قول و قرار ) او شدني ( انجام يافتني ) 18 مزمل

چنین نیست، هنگامی که کوبیده (ویران، هموار) شود زمین، کوبیدنی، کوبیدنی را (ویرانی، همواری). آیه ۲۱ سوره فجر

و وقتی که کوه‌ها ویران (منفجر، پراکنده، کوفته، هموار و صاف، پرانده، بر باد، غربال) شود. آیه ۱۰ سوره مرسلات

 

علی‌رغم اینکه صیحة واحدة (تک موج گرانشی) می‌تواند ضربه سنگینی به سطح سیاره زمین وارد کند، این موج قدرت نفوذی خیلی زیادی داشته و می‌تواند تا هسته سیاره زمین نفوذ کند و در این مسیر خود با هسته‌های سنگین فلزی در کوه‌ها و اعماق زمین برهم‌کنش شدیدی داشته باشد، در این وضعیت باعث متلاشی‌شدن آنها به هسته‌های سبک خواهد شد که در حالت کلی انرژی فوق‌العاده زیاد هسته‌ای آن‌هم به‌صورت انرژی و تابش الکترومغناطیس تولید و منتشر خواهد شد و در نهایت، انفجارهای عظیم در داخل کوه‌ها و سیاره زمین پدیدار خواهد شد که ذرات ناشی از این انفجارهای شدید هسته‌ای، در سطح و جوّ سیاره زمین پراکنده خواهد شد. در این شرایط خاک (اکسید فلزات آلومینیوم، سیلیس، آهن، کلسیم و...) به گاز اکسیژن و پودر فلزات اتمایز و تجزیه می‌شود که انبساط شدید گاز باعث انفجارت عظیمی می‌شود و فلزات به‌صورت پودر در جوّ زمین پخش می‌شوند که می‌توانند مجدداً با اکسیژن واکنش داده و به‌صورت بارانی از آتش دیده شوند (سوخت جامد موشک، ترمایت).

 

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

هنگامی که خورشید گرفته شود (یا خورشید به رنگ قرمز کوره آهنگری درآید، همانند خورشید در هنگام غروب، کسوف) ۱

و زمانی که ستارگان کدر (تیره، مات، تاریک و سیاه) شود ۲

و هنگامی که کوه‌ها روان شود (حرکت کند، راه رود، رانده شود، سیال شود) ۳

و آنگاه که [حیوان] آبستن (منظور شتران حامله)  رها کرده شود (سقط جنین و متواری شود) ۴

و زمانی که وحشی‌ها (وحوش، حیوانات و جانوران بیابانی و غیر اهلی) گردآوری شود (مجتمع شود، به هم فشرده شود، جمع‌آوری شود) ۵

و هنگامی که دریاها متلاطم (طوفانی، موج‌دار، خروشان) شود ۶

... سوره تکویر

 

پس آنگاه که نجوم (ستارگان) ، محو (ناپیدا و نادیدنی، ناپدید) شود. آیه ۸ سوره مرسلات

 

 این موج گرانشی هنگام برخورد با جوّ ستارگان مثلاً خورشید ما، باعث پدیدآمدن ماده سوخته (دخان) خواهد شد که این ماده با تجمع بر سطح ستارگان باعث گسترش لکه‌های خورشیدی شده و ستارگان کم‌نور، تاریک و کدر به نظر خواهند رسید. همان‌طور که می‌دانیم تشعشع شدید لیزر می‌تواند باعث جوش‌خوردن هسته‌های سبک شود، ازاین‌رو امواج گرانشی قوی علی‌رغم شکافت هسته‌های سنگین، می‌توانند نوترون‌ها را به یکدیگر جوش داده (در هم ادغام کرده) و ماده سوخته را پدیدار کنند.

برخورد این موج گرانشی با آب‌های سیاره زمین، می‌تواند علی‌رغم وارد کردم ضربه و انفجارهای هولناک در بستر دریاها و اقیانوس‌ها، باعث بالارفتن حرارت تا نقطه‌جوش در آنها شود که در نتیجه، تلاطم و امواجی به‌مراتب شدیدتر از سونامی تولید و گسترش یابد. در مراحل ابتدایی آب به اکسیژن و هیدروژن تجزیه شده و بعداً در سطح آب تجمع، منفجر و شعله‌ور می‌شوند.

 

و زمانی که آسمان خراشیده  شود (پاره شود، برهنه شود، کنده شود، پوست‌کنده شود). آیه ۱۱ سوره تکویر

 

و زمانی که آسمان  بریده شود (شکافته و پاره شود). آیه ۹ سوره مرسلات

 

گذر تک موج گرانشی بسته به‌شدت آن می‌تواند تغییراتی در فضا ایجاد کند. مخصوصاً در شبکه یا میدان کوانتومی.

 

آیا پس نمی‌داند (آگاه و دانا و باخبر نیست) ، زمانی را که برانگیخته (بیرون آورده، زنده) شود هرآنچه که در قبرهاست. آیه ۹ سوره عادیات

امروزه اخترشناسان، ستارگان نوترونی را محل دفن جرم و پیکره ابرنواختران (supernova) می‌دانند و خود این ستارگان نوترونی را مرده می‌پندارند، برای اینکه قادر به تولید نور و انتشار آن نیستند و هیچ فعالیت هسته‌ای فعلاً در آنها مشهود نیست. شاید منظور خداوند از قبرها در آیه فوق تنها مقبره انسان‌ها نباشد و خداوند به ستارگان نوترونی نیز اشاره‌ای دارد. ستارگان نوترونی و سیاه‌چاله‌ها همانند یک گره کور یا تکینگی رفتار می‌کنند. ولی این تکینگی‌ها در روز قیامت باز و مرتفع می‌شوند.

 

می‌پرسد  کی باشد  روز قیامت  ۶

پس زمانی [است که] برق زند (دِرَخش زند) دیده (نگاه، چشم، بینایی) ۷

و خسوف کند ماه (تاریک شود ماه) ۸

و جمع کرده شود (منقبض شود، به‌هم‌پیوسته شود، به هم‌پیوند شود) خورشید و ماه. ۹ سوره قیامت

 

امواج گرانشی به طور مستقیم قابل رویت توسط چشم انسان نیست، ولی می‌تواند تأثیری بر دستگاه عصبی انسان مخصوصاً عصب بینایی داشته باشد و حتی ضربه‌ای که به جمجمه وارد می‌کند، می‌تواند باعث دیده‌شدن برق (دِرَخش) در چشمان انسان شود و از طرف دیگر چون تصادم امواج گرانشی با ماده، انرژی‌زا است، در نتیجه در محدوده دید انسان، طیف‌هایی تولید و منتشر خواهد شد که به‌صورت برق (دِرَخش) رویت می‌شوند.

همان‌طور که می‌دانیم نورانی بودن ماه به علت انعکاس نور خورشید است که با تاریک شدن خورشید، ماه نیز تیره و تاریک خواهد شد. مخصوصاً اگر امواج گرانشی از طرف پشت ماه به سیاره زمین بتابند.

قاعده کلی در روز قیامت زوج شدن نفوس و... است که ماه و خورشید نیز از این قاعده کلی مستثنا نیستند و در نهایت این دو نیز در هم ادغام می‌شوند، البته به همراه سیاره زمین. اگر فرض کنیم فضا - زمان وجود دارد، علت این پدیده این است که امواج گرانشی می‌توانند فضا - زمان را به‌شدت منقبض کنند. تابه‌حال علت اصلی ادغام نوترون‌ها در اجرام نوترونی، فشار فوق‌العاده زیاد در داخل آنها توضیح و ارائه شده است، ولی علت دیگر این واکنش، این است که با افزایش جرم در اجرام نوترونی، فضا در مرکز آنها به حدی منقبض می‌شود که نوترون‌ها جا و مکان کافی برای حضور در فضا ندارند و جهت اشغال فضا برای موجودیت خود مجبورند در هم ادغام شوند. یعنی دو نوترون مجبورند در فضای مختص به یک نوترون حضور داشته باشند که در نتیجه، واکنش هسته‌ای از نوع چهارم شروع خواهد شد.

یعنی در ابتدا ماه و زمین به جایی می‌روند که هم خورشید دیده نشود و هم خود ماه یعنی تاریکی مطلق در کل سیاره زمین و نه در بعضی از مناطق. کسوف کلی زمین. کسوف هم خورشیدگرفتگی و هم ماه‌گرفتگی است؛ یعنی خسوف. اما خسوف فقط ماه‌گرفتگی است.

 

بلکه ایشان در شکی سرگرم‌اند (بازیگوشی می‌کنند) ۹

پس منتظر (مراقب) باش روزی را [که] می‌آورد آسمان به دخانی (دودی، ماده تاریکی، ماده سیاهی) آشکاری ۱۰

می‌پوشاند انسیان (مردم) را، این است عذابی دردناکی ۱۱

[می‌گویند] سرور ما، برطرف کن (بازکن، بگشای) از ما عذاب را، ماییم ایمان‌آورندگان ۱۲

کجا برایشان ذکری است و [درحالی‌که] آمده است ایشان را رسولی آشکاری ۱۳

سپس رو برگردانند از او و گویند آموخته‌ای (درس یاد گرفته‌ای) مجنونی [دیوانه‌ای است] ۱۴

ماییم برطرف‌کننده عذاب اندکی (زمانی) را، به‌درستی شمایید عودت (بازگشت و تکرار) کنندگان ۱۵

روزی که حمله می‌کنیم، هجوم بزرگ را، ماییم انتقام گیرندگان ۱۶ سوره دخان

 

در روز قیامت با برخورد تک موج گرانشی با جوّ سیاره زمین دخان تولید خواهد شد که این ماده با هوا مخلوط شده و وارد ریه انسان می‌شود که می‌تواند برای انسان مشکلات تنفسی به همراه داشته باشد و بسیار دردناک و زجرآور خواهد بود. همانند تنفس هوای قطبی در استوا است.

گزینه مناسب دیگر برای دخان سماوی، بارش شهاب‌سنگی است. اولاً آسمان شب را نورانی می‌کنند، ثانیاً اکسیژن جو زمین را کم کرده و ثالثاً کلی دود (اکساید فلزات) ایجاد می‌کنند که تنفس را برای ساکنین سیاره زمین سخت و دشوار می‌کند و مجبور می‌شوند که چهاردست‌وپا راه بروند.

 

 

و ترک می‌کنیم (رها می‌کنیم) بعض ایشان را [در] چنین روزگاری [که] آمیزند (موج زنند) در بعضی و دمیده شود در صور، پس جمع‌آوری می‌کنیم ایشان را جمع‌کردنی. آیه ۹۹ سوره کهف

 

تصادم ماده و ضد ماده و آزاد شدن مقدار قابل‌توجهی از انرژی به‌صورت امواج الکترومغناطیس که بیشتر به‌صورت تابش گاما خواهد بود، در چنین روی داد و واقعه‌ای اجتناب‌ناپذیر است.

 

به‌درستی [که] حمله (هجوم، دلیری، شجاعت، رزم‌آوری، پردلی، شدت قوا، نیرو و سخت‌گیری) سرورت، حتماً شدیدی (تند و تیزی، خشم آلوده‌ای، نیرومندی، سرسختی) [است] ۱۲

به‌درستی او، اوست [که] آغاز می‌کند (بدعت و شروع می‌کند) و باز می‌گرداند (مرجوع می‌کند) ۱۳

و اوست غفور (درگذشت کننده گناهان، آمرزنده)  ودود (بسیار مهربان و دوست دارنده) ۱۴ سوره بروج

به سوی او مرجع ( محل مراجعت ) شماست جملگی ، وعده خداوند حقی است ، بدرستی اوست كه آغاز ميكند خلقت را ، سپس برميگرداند آن را برای اينكه جزا ( پاداش ) دهد كسانی را كه ايمان آوردند و عمل كردند صالحات را به عدالت و كسانی را كه كفران كردند برای ايشان است نوشيدنی از حميمی ( آب جوشی ) و عذابی دردناك به [سبب] آنچه كه كفران ميكردند 4 یونس

بگو آیا از شریکان [انتخابی] شما [برای خداوند] کیست (کسی هست) [که] آغاز می‌کند خلقت را سپس برمی‌گرداند آن را، بگو خداوند شروع می‌کند خلقت را سپس برمی‌گرداند آن را، پس کجا دروغ‌پردازی می‌کنید. آیه ۳۴ سوره یونس

روزی که می‌پیچیم آسمان را همچون پیچیدن شناسه (کاغذ، مدرک، طومار، جلد) برای نامه‌ها (نوشته‌ها) ، آن‌چنان‌که آغاز کردیم اولین خلقتی را، برمی‌گردانیم آن را، وعده‌ای است برایمان، ما، ماییم انجام دهندگان. آیه ۱۰۳ سوره انبیا

 

باتوجه‌به مفهوم آیات فوق چنین تصور می‌شود که قیامت یک نوع بازیافت ماده باریونی در کیهان است که برای بقا و تداوم دوره‌ای هستی لازم است  و در روز قیامت تمام مواد تشکیل‌دهنده کیهان به دخان تبدیل می‌شوند.

 

بدرستی خداوند باز ميدارد ( نگه‌‌ميدارد ، مانع ميشود )  آسمانها و زمين را كه [مبادا] زوال يابند آن دو و اگر زوال ( رو به فنا ) يافتند آن دو ، بدرستی باز [نه] دارد آن دو را از احدی ( شخصی ) از بعد ( غير ) او ، بدرستی او باشد بردباری آمرزنده ای 41 فاطر

تخریب و بازیافت کیهان اجتناب‌ناپذیر است و باید که انجام شود.

 

 

سرعت انتشار تک موج گرانشی:

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

سؤال کرد سؤال‌کننده به عذابی واقع شدنی (روی دادنی) ۱

[بداند] برای کافران [است که] نیست برایش دفع‌کننده‌ای ۲

از [جانب] خداوند دارای بالابرها (بالا برنده‌ها) ۳

بالا می‌رود ملائکه و روح به سویش در روزی [که] باشد مقدارش پنجاه هزار سالی ۴

... سوره معارج

 

ما همواره باید بدانیم که سرعت حرکت موج به دو عامل کلی بستگی دارد ۱ - محیط انتشار موج ۲ - جنس و ماهیت خود موج. نور از جنش امواج الکترومغناطیس است؛ ولی گرانش از نوع موج گرانشی، اگر ما فضا را برای هر دو موج یکسان در نظر بگیریم، آیا ماهیت این دو موج یکی است؟ هرچند که مبدأ و منشأ واحدی داشته باشند! متأسفانه بشر فعلاً توانایی تولید امواج گرانشی را ندارد که سرعت آن را اندازه‌گیری کند؛ ولی به‌احتمال زیاد سرعت امواج گرانشی خیلی‌خیلی بیشتر از سرعت نور است، این موج در عرض ۵۰ هزار سال قمری فاصله ۱۳ میلیارد سال نوری را طی می‌کند، یعنی سرعتی نزدیک به ۲۷۰ هزار برابر سرعت نور و البته این به بَسامد امواج گرانشی نیز مربوط می‌شود. اگر ابعاد کیهان ۱۴٫۵۴۷٫۹۰۰٫۰۰۰ سال نوری باشد این موج در عرض ۴۸٫۴۹۳ سال شمسی آن را می‌پیماید و همه چیز مقابل خود را منهدم می‌کند، پس می‌توان با این شرایط سرعت آن را ۳۰۰٫۰۰۰ برابر سرعت نور تخمین زد؛ یعنی سرعت تک موج گرانشی برابر سرعت امواج الکترومغناطیسی به توان دو تقسیم بر 1000 است، یعنی سرعت موج گرانشی برابر 1000/ C² است.

 

 

پس زماني كه دميده شود (نواخته شود) در ناقور (شيپور ، صور ، آلت صوتي از شاخ حيوانات ، ناقارا يك نوع طبل و تنبك آذري است) 8

پس آن روزگاري، روزي  دشواري ( در اسارت و قيد و بندي ) 9[است] مدثر

سرعت انفجار چیست؟

  •  

    سرعت انفجار، همچنین به‌عنوان شتاب انفجار شناخته شده است، سرعت که در آن جبهه موج شوک انفجار از طریق انفجار ماده منفجره سفر می‌کند. داده‌های موجود برای یک ماده خاص معمولاً یک پیش‌بینی بر اساس نظریه رفتار گاز است. سرعت انفجار نیترات آمونیوم ۲۷۰۰ و اکتانیتروکوبان ۱۰٫۱۰۰ متر بر ثانیه است. سرعت شکافت هسته‌ای خیلی بیشتر است؛ ولی به‌سرعت نور نمی‌رسد. ولی سرعت انفجار خود ماده و تخریب کیهان و تبدیل‌شدن به ماده سوخته یا دخان برابر سرعت نور به توان دو تقسیم بر 1000 است. یعنی طارق، قارعة، صور، مناد، راجفة، ناقور همانند فیوز یا چاشنی انفجاری عمل کرده است. با برخورد امواج با قدرت سطح پایین این موج انفجاری، شتاب ثقلی معادل دو g به سیاره زمین وارد می‌شود که کوه‌ها و رشته‌کوه‌های سطح سیاره زمین به‌صورت مایع درآمده و جاری می‌شوند. سرعت انفجار هر چه که بوده باشد کمتر از سرعت انتشار انرژی انفجار است. پس سرعت انتشار موج گرانشی هزار برابر بیشتر از سرعت انفجار کیهان یعنی سرعت نور به توان دو است.

     

     

    به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

    نزدیک (مجاور) شد ساعت (وقت و زمان قیامت) و شقه (شکافته، تکه، پاره و جدا شده) شد ماه

    و اگر به بینند نشانه‌ای (معجزه‌ای) را، اعراض می‌کنند و می‌گویند [که] جادوی مستمری (پیوسته‌ای) [است]

    و تکذیب کردند و تبعیت کردند [از] تمایلاتشان (هوا و هوس‌هایشان) و هر (تمام) کاری (امری) استقرار یافته‌ای (جاافتاده‌ای، در مکان و زمان خودروی دادنی) [باشد]

    و همانا آمده است ایشان را، از اخبار آنچه که در آن [است] منزجر شده‌ای (به صدا و دادوفریاد آمده‌ای، متنفر شده‌ای، مایه انزجار)

    حکمت (تدبیر و اندیشه مدبرانه) لغایت یافته‌ای (ادامه یافته‌ای، بالغه ای، رو به سعودی، به آخرین حد خود رسیده‌ای) ، پس کفایت  نمی‌کند هشدار دهندگان (رسولان)

    پس‌روی برگردان از ایشان [تا] روزی که فرامی‌خواند  صدا کننده  به‌طرف چیزی نامعلومی (ناخوشایندی)

    پایین افتاده‌ای (خضوع کننده‌ای، سرافکنده‌ای) [باشد] چشمانشان، خارج می‌شوند از قبرها، آن‌چنان که گویا ایشان هستند همانند ملخ‌هایی منتشری (پخش‌وپلا شده‌ای)

    سرازیر شدگان‌اند (بشتاب روندگان‌اند) به‌سوی صدا کننده، می‌گوید کافران این [است] روزگاری سختی (دربند و رنجی)

     ... قمر

    باتوجه‌به اینکه روز (دوره یا دوران، بازه زمانی) قیامت و آغاز تخریب کیهان ۹ ماه قبل از تاریخ تولد مسیح رسول‌الله شروع شده و رقم خورده است، و به طور تقریبی ۵۰٫۰۰۰ سال قمری معادل ۴۸٫۴۹۳ سال خورشیدی است، تاریخ بسیار دقیق محشر یا رستاخیز سال ۴۸٫۴۹۳ میلادی خورشیدی ۹ ماه کمتر است. یعنی اگر اینک سال ۲۰۲۲ میلادی باشد، چیزی در حدود ۴۶٫۴۷۱ سال خورشیدی بعد رستاخیز است. اما آنچه که کاملاً و دقیقاً مشخص و معلوم نیست، سهم سیاره زمین یا طاغوت یعنی تاریخ دقیق تخریب آن است که البته با دیده‌شدن نشانه‌های آن مشخص و معلوم خواهد شد. ولی قدرمسلم در آینده نزدیک این روی داد اتفاق خواهد افتاد.

     

    همان‌طور که می‌دانیم سال میلادی خورشیدی با سال هجری شمسی، تقریباً ۶۲۱ سال شمسی، اختلاف زمانی دارد (۲۰۲۱-۱۴۰۰). یعنی بعد از انفجار طارق یا دمیده شدن در صور، ۶۲۱ سال طول کشیده که امواج اولیه و ابتدایی انفجار مذکور به منظومه شمسی ما برسند و موجب انشقاق در ماه شوند. این دقیقاً به این معنی است که کانون انفجار تقریباً در فاصله ۳۸۵٫۶۴۱ سال نوری از ما قرار دارد (۶۲۱ * ۶۲۱) که اگر آنتروپی (بی‌نظمی، آشفتگی، پراکندگی و بی‌قاعدگی) های بعدی، بعد از ۶۲۲ سال از آنتروپی اولیه شکل‌گرفته باشند، با کمال تأسف باید گفت در سال آینده سیاره زمین تخریب خواهد شد و شاهد یک فاجعه بزرگ و غیرقابل‌برگشت برای کیهان خواهیم بود. ولی آنچه که مسلم است اینکه، هیچ راهکار عملی برای محاسبه دقیق زمان این آنتروپی‌های ثانویه و... در دست نیست. علت بر اینکه چون نما یا نور و منظره این وقایع ۳۸۵٫۶۴۱ سال طول می‌کشد تا توسط ما رصد شوند. درحالی‌که امواج طولی الکترومغناطیس این فاصله را در مدت‌زمان ۶۲۱ سال طی می‌کنند و به ما می‌رسند و در آن هنگام کار از کار گذشته است. یعنی همان‌طور که ما نور انفجار مواد شیمیایی و یا مهمات هسته‌ای را خیلی سریع‌تر از موج انفجار صوتی آن می‌بینیم. در هنگام انفجار هسته‌ای، اول نور شدید، بعد از آن لرزش زمین و سپس در نهایت صدای انفجار شنیده می‌شود. جرم یک نوترون تقریباً ۹۳۹٫۵ مگا الکترون‌ولت تقسیم بر سرعت نور به توان دو است. در نتیجه انرژی این تک موج مخرب و ویرانگر که ناشی از نابودی جرم دو نوترون است، چیزی معادل ۱٫۸۷۹ گیگا الکترون‌ولت می‌شود که تصور و باور آن جنون‌آمیز است. چرا که انرژی آن بالاتر از پرتوهای گاما دسته‌بندی می‌شود. ولی چون چگالی این انرژی بر محیط یک دایره یا مساحت یک کره منبسط شوند توزیع شده است، باور و تصور آن ممکن می‌شود و این موضوع مهم که ممکن است، هم اینک این امواج در حال گذر از خود ما هستند و ما هیچ احساس قابل‌توجهی از آن نداریم. ولی در آینده با افزایش چگالی انرژی بر سطح، این امواج قابل احساس، درک و باور خواهند شد و بسیار محتمل است که دلیل اصلی گرمایش سیاره زمین همان باشد. به باور ما امواج الکترومغناطیس عرضی (موج سینوسی) در کوتاه‌شدن طول‌موج و افزایش بَسامد یا نوسان محدودیت دارند. یعنی با رسیدن انرژی به محدوده ۱٫۸۷۹ گیگا الکترون‌ولت، موج عرضی به موج طولی (دایره یا کره منبسط‌شونده) تغییر شکل پیدا کرده و سرعت آن تا به توان دوم سرعت نور افزایش پیدا می‌کند. هرچند که کیهان‌شناسان بر این باورند که انرژی امواج گاما می‌تواند بسیار فراتر از این مقدار هم برود. ولی مسلماً هیچ توجیه کوانتومی و عقلانی برای منشأ و منبع تولید و پیدایش آن، فعلاً وجود ندارد و این موضوع بسیار مهم که چون این سامانه آخرالزمانی همانند یک واکنشگاه مبدل کامل جرم به انرژی عمل خواهد کرد، شرایط و... به‌گونه‌ای است که تابش امواج به‌صورت طولی و با سرعت بالاست و تابش‌هایی که بالاتر از این محدوده انرژی، شناسایی شده و یا خواهند شد، ماهیت الکترومغناطیسی نداشته، بلکه ماهیت آنها ذرات زیراتمی شتاب‌دار است و ربطی به الکترومغناطیس ندارند و با تابش‌های گاما اشتباه گرفته می‌شوند. به بیان ساده چون ذرات نیز ماهیت موجی دارند و برعکس، اگر شکل موج ذرات از عرضی به طولی تغییر پیدا کند، مسلماً سرعت آنها نیز قابل‌افزایش تا سرعت نور و حتی فراتر از آن است. کنش نوترون با نوترون قوی‌ترین و پرانرژی‌ترین واکنش ذره‌ای یا زیراتمی ممکن در کیهان است. چون دیگر هیچ اثری از جرم باقی نخواهد گذاشت. به بیان ساده جرم ساکن نوترون به تابش یا نوعی از جرم متحرک تبدیل خواهد شد.

     

    همان‌طور که در مبحث، واکنش هسته‌ای یا کنش کوانتومی از نوع چهارم! یعنی ادغام نوترون‌ها و پایان هستی و تخریب کیهان (انقلاب دوم ستارگان نوترونی) گفته شد:

    تعریف جرم بحرانی برای عناصر پرتوزا:

    کمترین جرمی از ماده پرتوزا است که در آن نوترون‌ها پیش از آن که از آن جرم خارج شوند در زمان کوتاه به هسته‌ای دیگر برخورد نمایند و برای هر شکافت؛ به طور متوسط یک شکافت دیگر ایجاد گردد. جرم بحرانی به نوع ماده پرتوزا؛ درجه خلوص و شکل نمونه‌ای که از آن خواهیم ساخت بستگی دارد. برای این که جرم بحرانی با کمترین مقدار ممکن تهیه شود باید کمترین سطح را با جرم معین ایجاد کنیم. یعنی کروی بودن سطح مناسب‌ترین شکل است. چون حجم عمده اتم فضای خالی است. هنگام شکافت هر هسته لازم است نوترون‌های حاصل به طور میانگین مسافتی در حدود ۵ تا ۷ سانتیمتر را درون میلیاردها اتم بپیمایند تا به هسته دیگری برخورد کنند و سبب شکافت شوند. مثلاً اگر حدود ۲ کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ را به شکل کروی در آوریم شعاع آن حدود ۳ سانتیمتر خواهد بود و نوترون‌ها اغلب (بدون آن که باعث شکافت بعدی شوند) از آن خارج می‌شوند. معمولاً در اطراف گوی از پوشش فلزی چگال (که بازتابنده نام دارد) استفاده می‌شود تا نوترون‌ها را به درون گوی‌باز گرداند همچنین از انبساط و گسترش هسته شکافت جلوگیری شود. در این صورت به جرم کمتری نیاز خواهد بود. جرم بحرانی اورانیوم ۲۳۵ در شرایط مناسب حدود ۹۰۰ گرم و برای پلوتونیوم ۲۳۹؛ جرم بحرانی ۲۸۳ گرم است. اگر به طور متوسط بیش از یک نوترون آزاد به هسته‌های دیگر اورانیوم ۲۳۵ برخورد کند و موجب شکافت آن گردد جرم اورانیوم را فوق‌بحرانی گوییم. در این حالت واکنش شکافت از کنترل خارج می‌شود و دما به‌سرعت بالا می‌رود و انفجار رخ خواهد داد. اگر به طور متوسط کمتر از یک نوترون آزاد به هسته اورانیوم ۲۳۵ برخورد و موجب شکافت آن گردد جرم اورانیوم زیر بحرانی است و این شکافت القایی در نهایت متوقف می‌گردد. علت عدم انفجار در معادن اورانیوم نیز؛ فراهم نبودن جرم بحرانی و از طرفی پایین‌بودن درجه خلوص اورانیوم ۲۳۵ در معادن است. بااین‌وجود در یک مورد در معادن اوکلو در کشور گابن در غرب آفریقا فرآورده‌هایی از شکافت اورانیوم ۲۳۵ یافت شده‌اند که نشان می‌دهند در حدود دو میلیون سال پیش اورانیوم ۲۳۵ در آن معدن خودبه‌خود به حد بحرانی رسیده است.

     

     

    تعریف جرم بحرانی برای اجرام نوترونی:

    با افزایش جرم اجرام نوترونی، فشار در داخل آنها به بی‌نهایت میل می‌کند و تحمل این فشار برای نوترون‌ها و... غیرممکن خواهد بود، نوترون‌ها مجبورند در هم ادغام شوند، یعنی در هم فروروند و ذرات جدید را به وجود آورند که این تبدیلات ذرات به یکدیگر در عالم فیزیکی همواره انرژی‌زا است و یک نوع واکنش هسته‌ای، ذره ای یا کوانتومی محسوب می‌شود. جرم بحرانی برای اجرام نوترونی کمترین جرمی از نوترون‌ها یا نوکلئون‌ها محسوب می‌شود که در آن نوترون‌ها در زمان کوتاهی در هم ادغام شوند. محاسبه این جرم بحرانی کار ساده‌ای نیست، ولی در رمبش (فروریزش جرم به‌طرف مرکز) یک ستاره بسیار، بسیار بزرگ یا یک کوازار و یا یک کهکشان، حتی یک خوشه ستاره‌ای و یا خوشه کهکشانی، محتمل و قابل‌دستیابی است و همچنین در زمان بلعیده‌شدن تعداد زیادی از ستارگان توسط یک سیاه‌چاله و یا یک ستاره نوترونی که همواره باعث افزایش جرم خواهد شد.

    جرم بحرانی به نوع جرم نوترونی یعنی شکل هندسی و در نتیجه سرعت زاویه‌ای آن بستگی دارد. به این معنی که هر چه‌قدر سرعت زاویه‌ای آن کم باشد، شکل هندسی آن به کره تمایل داشته و فشار در مرکز آن افزایش‌یافته و در نتیجه جرم بحرانی آن کم خواهد بود، ولی اگر سرعت زاویه‌ای آن زیاد باشد، به علت نیروی گریزازمرکز، شکل هندسی آن نزدیک به یک تورس بوده و از فشار داخل آن کاسته شده و در نتیجه جرم بحرانی آن افزایش خواهد داشت. این جرم در مبحث زیر محاسبه شده است.

    بیشینه و کمینه بَسامد - انرژی و یا حداکثر و حداقل چگالی انرژی تابش‌های کیهانی بر واحد سطح، اعلام آغاز تخریب کیهان. یعنی مقدار ۷.۲ ضرب در ۱۰ به توان ۱۴ کیلوگرم بر سی سی.

     

     

    به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

    زمانی که آسمان شقه شود (شکافته شود) ۱

    و اعلام آمادگی کند (خبر دهد) برای سرورش و محقق شود (واقعیت یابد، سزاوار شود) ۲

    و زمانی که زمین گسترده (پهن، منبسط) شود ۳

    و بیفکند آنچه را که در آن است و خالی (تخلیه، تهی) شود ۴

    و اعلام آمادگی کند (آگهی کند) برای سرورش و محقق شود (سزاوار شود) ۵

    ... سوره انشقاق

     

    شدت برخورد امواج گرانشی و نفوذ آن به داخل سیاره زمین به حدی می‌رسد که بعد از انفجارهای شدید زیرزمینی، لایه‌های سیاره زمین گسسته شده و گدازه‌های هسته (ماگما) به‌شدت به‌طرف بیرون رانده می‌شوند.

     

    آیا تا به امروز سیاره زمین این امواج مخرب را تجربه کرده‌است؟ که جواب مثبت است.

    و هنگامی كه آمد موسی برای ملاقات گاه ما ، و تكلم كرد او را سرورش ، [موسي] گفت سرورم  بنمای مرا [تا] نظاره كنم به سويت ، [خداوند] گفت هرگز نمی توانی به بينی مرا و ليكن نظاره كن به طرف كوه ، پس اگر استقرار يافت ( ايستاده ماند ) مكانش را ، پس به زودی می بينی مرا ، پس هنگامی كه تجلی ( جلو ، انعكاس ، تابش ) كرد سرورش برای كوه ، قرار داد آن را  كوبيده ای ،  و فرو افتاد ( ولو شد ) موسی بيهوشی [شد] ، پس آنگاه كه به هوش آمد ، گفت پاك ( منزه ) هستی تو ، توبه ( برگشت ) كردم به سويت و من اولين مومنان هستم 143 اعراف

     

    و اختيار كرد موسی قومش را هفتاد مردی برای ميقات ( ملاقات ) ما ، پس هنگامی كه گرفت ايشان را لرزه ( زمين لرزه ، زلزله ) ، گفت سرورم ، اگر می خواستی نابود می كردی ايشان را از قبل ( پيش از اين ) و [همچنين] مرا ، آيا هلاك ميكنی ما را به [سبب] آنچه كه عمل كرد سفيهان از ما ، كه آن [نيست] مكر فتنه ( آزمايش ) تو [كه] گمراه می كنی به آن كسی را كه می خواهی و راهنمايی می كنی كسی را كه می خواهی ، تو ولی ( سرپرست ، دوست ) مايی ، پس بيامرز برای ما و رحم كن ما را و تو بهترين آمرزش كنندگانی 155 اعراف

     

    و ثمود ( قوم ثمود ) و قوم لوط و همنشينان ايكه آنها بودند احزاب

    كه همگی [نبودند] مگر  اينكه تكذيب كرد رسولان ( فرستاده شدگان ، ارسال شدگان ) [را] ، پس تحقق  يافت ( لازم شد ) عقوبت ( پيگرد جهت مجازات و كيفر )

    و چشم به راه نمی باشد اينان را ( در انتظار اينان نميباشد ) ، مگر  صيحة واحدة ( بانگ و فريادی ، تك و تنهايی ) ، [كه] نمی باشد  برای آن از تاخيری

    و گفتند سرور ما ، عجله كن  برای ما  نصيبمان را  قبل از روز حساب [روز قيامت] 16 ص

     

     

    به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

    زمانی که لرزانده شود زمین، لرزیدنش را ۱

    و خارج کند زمین سنگینی (وزنه، بار) هایش را (محتوایش، منظور هسته فلزی مذابش) ۲

    ... سوره زلزله 

     

    پس زمانی که شقه (شکافته) شود آسمان، پس باشد سرخ گونی همانند روغن. آیه ۳۷ سوره رحمن

    همان‌طور که گفته شد با برخورد تک موج گرانشی با جوّ سیاره زمین، هسته گازها شکافته می‌شود که این پدیده به نوبه خود با آزادشدن انرژی به‌صورت امواج الکترومغناطیس همراه است و در آسمان شب، پدیده‌ای همچون شفق قطبی رویت خواهد شد.

     

     

    در پویانمایی زیر بزرگی بعضی اجرام سماوی با هم مقایسه شده است:

     

     

    تا به امروز در آیین‌نامه‌های ساخت‌وساز سازمان نظام‌مهندسی به مقاوم‌سازی در مقابل امواج p و s زلزله اشاره شده است؛ ولی بعدازاین امواج طولی الکترومغناطیس ناشی از کنش دو نوترون نیز می‌بایست لحاظ شوند. ولی رشته‌کوهی همچون اورست در مقابل آن هیچ مقاومتی از خود نشان نخواهد داد و درست مثل سیلاب روان خواهد شد.

     

    روزی كه ميلرزد لرزنده ( می جنبد جنبده )

    دنبال ميكند آن را كاری سخت تر از آن ( از پی آن آيد سخت تری ، بعد آن لرزش سختتری آيد )

    قلبهايی در چنين روزگاری مضطربی [است]

    ديدگانش پايين افتاده ای [باشد]

    ميگويند آيا ما حتما باز گردندگان  در حفره ( گودال ، حالت اوليه خلقت در روی سياره زمين ) [هستيم]

    آيا زمانی [در حالی] كه بوديم استخوانی پوسيده ای ( ريزه ريزه و جدا شده ای )

    گويند [اگر] اين چنين شود ، آنگاه تكراری ( دوباره زنده شدنی ) زيانمند شده ای [باشد]

    پس جز اين نيست كه آن صدا كردنی يكباره ای [است]

    پس آنگاه ايشانند روی زمين ( دشت خوفناك ، جايی كه كسی قبلا آنجا نبوده است ) 14 نازعات

     

    محمدرضا طباطبايی ۱۹/۱۱/۸۶

     https://www.ki2100.com


     

    اخترشناسان به‌تازگی موفق به رصد اخترنمایی در دورافتاده‌ترین بخش‌های کیهان شده‌اند که شدت درخشش آن ۶۰ تریلیون برابر قدرت درخشش خورشید تخمین زده شده است.

     

     

    به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان موفق به کشف یکی از درخشان‌ترین اجرام کیهانی در اولین سال‌های تولد جهان هستی شده‌اند، توده‌ی بسیار درخشان که تصور و ایده چگونگی شکل‌گیری سیاه‌چاله‌های غول‌پیکر را به چالش کشیده است. این معمای خیره‌کننده در واقع یک اخترنما است، مرحله‌ای کهکشانی که طی آن بخش زیادی از مواد تشکیل‌دهنده کهکشان‌ها به درون سیاه‌چاله‌های غول‌پیکر کشیده می‌شوند و نور شدیدی از آن به وجود می‌آید.

    این پدیده ULAS J1120+0641 نام‌گذاری شده و دورافتاده‌ترین نقطه‌ای از جهان به شمار می‌رود که تا کنون مشاهده شده است. در واقع این پدیده درخشان‌ترین جرمی است که از جهان اولیه مشاهده شده و شدت درخشش آن ۶۰ تریلیون برابر بیشتر از شدت درخشش خورشید است.

    دانشمندان برای مطالعه بر روی این اخترنما ۲۰ میلیون جرم کیهانی که توسط تلسکوپ فروسرخ DSS بریتانیا طی دوره‌ای پنج‌ساله به ثبت رسیده بودند را مورد بررسی قرار دادند. فاصله این اخترنما با استفاده از تلسکوپ VLT و جمینی محاسبه شد. دانشمندان بر اساس میزان کشش نور تابیده شده از این پدیده دورافتاده طی سفرش در میان جهان هستی، تخمین زدند این اخترنما ۷۷۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ به وجود آمده است.

    با بررسی نور ساطع شده از سوی این اخترنما محققان تخمین زدند که انرژی این جرم از سیاه‌چاله‌ای ۲ میلیارد برابر جرم خورشید تأمین می‌شود. چگونگی بزرگ‌شدن این سیاه‌چاله با چنین سرعتی پس از انفجار بزرگ قابل توضیح نیست.

    درحالی‌که این اخترنماها به‌نوعی به اسرار موجود درباره سیاه‌چاله‌های غول‌پیکر می‌افزایند، می‌توانند معمای دیگری از ابتدایی‌ترین لحظات جهان، زمانی در حدود ۱۳٫۷ میلیارد سال پیش را حل کنند، مرحله‌ای که به "باز یونیزه شدن" شهرت دارد.

    بر اساس گزارش اسپیس، در دوره زمانی در حدود ۱۵۰ تا ۸۰۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ هیدروژن خنثی که تمامی جهان را دربرگرفته بود، در جزئی‌ترین بخش‌هایش یعنی الکترون و پروتون باز یونیزه شد. بااین‌همه نور اخترنمای تازه کشف شده نشان می‌دهد که جهان به‌طورقطع تا ۷۷۰ میلیون سال پس از انفجار بزرگ نیز مملو از هیدروژن خنثی بوده است.

    منبع: جام‌جم


    اس‌جی‌آر ۱۸۰۶–۲۰

    اس‌جی‌آر ۱۸۰۶-۲۰ یک نوع ستاره نوترونی است که مگنتار نامیده می‌شود و در صورت فلکی کمان قرار دارد. فاصله این مگنتار از زمین حدود 50 هزار سال نوری است. انفجار ستاره لرزه در مگنتار SGR 1806-20 در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۴ تشعشع‌های حاصل از انفجاری که در سطح این ستاره رخ داد به زمین رسید. این انفجار چنان انرژی در یک دهم ثانیه آزاد کرد که خورشید منظومه ما در طی ۱۰۰،۰۰۰ سال آزاد می‌کند. این درخشان‌ترین رویدادی است که در روی زمین با منشا خارج از منظومه شمسی دیده شده‌است. چنین انفجاری اگر در فاصله چند ده سال نوری از زمین رخ می داد می توانست با نابودی لایه ازن ، حیات بر روی کره زمین را برای همیشه نابود کند و اثری مشابه یک انفجار هسته ای با قدرت 12 هزار تن TNT در فاصله 7.5 کیلومتری ایجاد میکرد.

     

     

    خداوند [كه] نيست خدايی جز او، حتما جمع آوری می كند شما را به سوی روز قيامت، [كه] نيست شكی در آن و كيست راستگوتر از خداوند گفتاری ( سخنی ) را ﴿۸۷﴾ نسا

     

     

    سوره قيامت

    به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

    1. سوگند نميخورم به روز قيامت ( روز قيام ، به پا خيزی ، بلند شدن )

    2. و سوگند نميخورم به نفس ( شخص ، ماهيت خود موجود ) ملامت كننده ( نكوهشگر )

    3. آيا حساب ميكند انسان [كه] آيا هرگز جمع آوری ( بازيافت ) نميكنيم  استخوانهايش را

    4. بله ، قادران ( توانايان هستيم ) برای اينكه درست كنيم انگشتانش را ( سر انگشتانش ، بند آخر انگشتانش را )

    5. بلكه ميخواهد انسان برای اينكه هرزگی كند ( فسق و فجور كند )  پيش رويش را ( آينده اش ، بقيه عمرش ، آتيه اش ) را

    6. ميپرسد  كی باشد  روز قيامت

    7. پس زمانی [است كه] برق زند ( فلاش زند ) ديده ( نگاه ، چشم ، بينايی )

    8. و خسوف كند ماه ( تاريك شود ماه )

    9. و جمع كرده شود ( منقبض شود ، به هم پيوسته شود ، به هم پيوند شود ) خورشيد و ماه 

    10. ميگويد انسان در چنين روزگاری ، كجاست محل فرار ( يا زمان گريز )

    11. هرگز ، نيست پناه گاه ( سوراخ  و سنبه ، لانه خزيدن موش و مار و ... )

    12. به جانب سرورت در چنين روزگاری ، استقرار يافته ( مستقر شده ، استوار شده و قرار گرفته شده ، قرارگاه ، يا محل امن و با امنيت و ايمنی ، پايگاه ) [است]

    13. آگاه ( باخبر ) می شود انسان در چنين روزگاری به آنچه كه پيش فرستاده ( جلو انداخته ) و پس فرستاده ( عقب انداخته ) [است]

    14. بلكه انسان برای نفسش ( خودش )  بينايی ( ناظری ، بيننده ای ، واقفی ) [است]

    15. ولو ( اگر چه ) فروريزد ( سلب مسئوليت كند ، به دوش ديگری افكند ، از خود فروريزد ) عذرهايش ( بهانه هايش ) را

    16. به حركت درنياور ( نجنبان )  به [وسيله] آن زبانت را ، برای اينكه تعجيل ( شتاب ) كنی به آن

    17. بدرستی برای ماست ( وظيفه ماست ) جمع آوری ( گردآوری ، فراهم كردن ، فرآوری ) آن و قرائت آن

    18. پس آنگاه [كه] قرائت كرديم آن را ، پس تبعيت كن [از] قرائت شده آن ( سروده شده آن ، مجموعه شده قرائت آن )

    19. سپس بدرستی بر ماست بيان ( نطق ، توضيح و تشريح ، بازگويی ، تعريف ، گفتار ) آن

    20. چنين نيست ، بلكه دوست ميداريد اكنون ( زمان حال ، زندگی دنيا ، سيلی نقد ، لذت و امكانات امروز ، عجله برای رسيدن به خواسته های مد نظر خود ، منفعت فوری ) را

    21. و واگذار ( رها ) می كنيد آخرت را

    22. صورتهايی در چنين روزگاری ، تر و تازه ای ( شاد و خرمی ، بشاشی ) [باشد]

    23. به سوی سرورش ، ناظری ( اميدواری ) [است]

    24. و صورتهايی در چنين روزگاری ، غمگينی ( اندوهگينی ، نااميد و افسرده ای ) [باشد]

    25. گمان ميكند ( ميپندارد ، حدس ميزند ) كه عمل كرده شود به آن ، بلايی ( سختی و مصيبتی ، رويداد ناخوش آيندی ) را

    26. هرگز ، آنگاه كه رسيد گلو ( حلقوم ) را [آخرين باز دم]

    27. و گفته شود ، كيست عالی مقامی ( يا جادوگری )

    28. و يقين كند [كه] بدرستی آن [است] جدايی ( وداع از زندگی ، دوری )

    29. و درهم پيچيده شود  ساق به ساق

    30. به جانب سرورت در چنين روزگاری ، سوق داده شده [است]

    31. پس نه تصديق كرد ( صدقه داد ) و نه نماز گزارد ( خداوند را درود فرستاد )

    32. و ليكن تكذيب كرد  و سرپيچی نمود ( روی برتابيد ، پشت كرد )

    33. سپس رفت به سوی اهلش ( خانواده و اطرافيان و كس و كارش ) [در حاليكه] شادمانی می كرد ( خرامان خرامان راه می رفت )

    34. سزاوار [باشد] برای تو ، پس شايسته [باشد]

    35. بازهم  ، سزاوار برای تو ، پس شايسته [باشد]

    36. آيا حساب ميكند انسان ، كه ترك كرده ميشود بی جهتی ( بی فايده ای ، بيهوده ای ، بدون دليل و جهتی )

    37. آيا نبوده است نطفه ای از منی ( ريزنده ای ، جاری شده ای ) [كه] ريخته ميشود ( ميريزد ، جاری ميشود )

    38. سپس بود علقی ( لخته خونی ، خونی ، چيز معلقی ، آويزانی ، همان نطفه انسان در رحم مادر كه رشد كرده و در آن خون پديدار شده و از رحم مادر آويزان و معلقی است ) پس آفريد ، سپس درست كرد ( متناسب كرد ، سامان داد )

    39. پس قرار داد از آن دو زوج ، مذكر و مونث را

    40. آيا نيست آن ( خداوند ) به قادری ( توانايی ، قدرتمندی ) برای اينكه زنده كند مردگان را

  •  

    همانا آنچه كه وعده ( قول و قرار و عهد و پيمان ) داده ميشويد ، به يقين شدنی ( روی دادنی )  [است]

    پس آنگاه كه نجوم ( ستارگان ) ، محو ( ناپيدا و ناديدنی ، ناپديد ) شود

    و زمانی كه آسمان  بريده شود ( شكافته و پاره شود )

    و وقتی كه كوهها ويران ( منفجر ، پراكنده ، كوفته ، هموار و صاف ، پرانده ، برباد ، غربال ) شود 10 مرسلات

     

     

    و گوش فرا ده روزی را [كه] ندا  ميدهد منادی  از مكانی ( محلی ) نزديكی

    روزی [كه] ميشنوند فرياد ( بانگ ) را به حقيقت ، آن [است] روز خروج ( زنده شدن )

    ما ، ماييم [كه] زنده ميكنيم و می ميرانيم و به سوی ما اختتاميه ( پايان راه ، سرنوشت ، مقصد ، بازگشتگاه ، پايان كار ) [است]

    روزی [كه] شقه شقه ميشود ( تكه تكه و شكافته ميشود ) زمين از ايشان به سرعتی  ، آن جمع آوری برای ما آسانی [است]

    ماييم داناتر به آنچه كه ميگويند و نيستی تو برای ايشان به مجبور كننده ای ، پس ذكر كن به [وسيله]  قرآن كسی را كه ميترسد [از] وعده من 45 ق

     

    آيا زمانی [كه] فوت كرديم و شديم خاكی، آن رجعت ( برگشت به حيات و زندگی مجدد ) بعيدی ( دور از واقعيت و حقيقتی  ) ﴿۳﴾

    دانسته ايم ، آنچه را كه نقص ( كسر و كم ) ميكند زمين از ايشان و در نزد ما كتابی حفظ ( حراست ) شده [است] ﴿۴﴾ ق

     

    پس ميبايست نظاره  كند انسان كه از چه چيزی آفريده شد

    خلق شده از آبی جهنده ای ( پرنده و پرتاب شونده ای )

    [كه] خارج ميشود از مابين صلب ( چيز استوار و محكم ، داربست ، ستون مهره ها ، ستون فقرات ، هر چيز محكم و پايدار و زمخت و بدون تغيير شكل كلی ، استخوان بندی بدن ، غضروف ، عضو جنسی مردانه ) و ترائب ( جناق سينه ، مكان به هم پيوستگی دو قفسه سينه يا لوله های خروجی از تخمدانها ، محل تلاقی دو تخم دان زنانه در رحم )

    بدرستی او [خداوند] برای بازگرداندن ( بازگشت ، رجعت دادن ، رجعت ، زنده كردن ، بازيافت ، برگرداندن به حيات ) او ، حتما قادری [است]

    روزی [كه] ظاهر ( آشكار ، فاش و هويدا ، سرباز ) ميشود اسرار ( رازها ، رموز ، پوشيده ها ، مخفی شده ها )

    پس نيست برای او از قوتی ( نيرويی ، زوری ، قدرت و توانايی ) و نه ياری دهنده ای 10 طارق

     

    و اوست كسی كه ارسال ميكند بادها را بشارتی ( مژده ای )  پيش روی رحمتش تا زمانی كه بردارد ( بار كند ، متراكم كند ) ابری سنگينی را ، سوق دهيم ( برانيم )  آن را برای بلدی ( شهر و دياری ) مرده ای ، پس نازل كنيم به آن آب را ، پس خارج كنيم به [وسيله] آن از هر ( تمام ) ثمرات ( محصولات ، ميوه ها ) ، بدان گونه خارج ميكنيم مردگان  را ، باشد برای شما كه متذكر ( يادآور ) شويد ﴿۵۷﴾ اعراف

     

    ما ، ماييم كه زنده می كنيم مردگان را و مينويسيم آنچه را كه پيش فرستادند ( پيش كش كردند ) و آثار ( نشانه و اعمال ) ايشان را و هر ( تمام ) چيزی را حساب ( شمارش ) كرديمش در پيش رويی ( پيشگاهی ) آشكاری 12 یس

     

    و ميگويند كی ( چه وقت است ) اين وعده ( قول و قرار ) اگر شما هستيد راست گويان

    چشم به راه نيستند مگر  صيحة واحدة ( بانگ تنهايی ) را [كه] فراميگيرد ايشان را و [در حاليكه] ايشان مجادله ( خصومت ، بگو مگو ، جر و بحث ) می كنند

    پس استطاعت ( توانايی ) ندارند توصيه ای ( وصيتی ) را و نه به جانب اهلشان ( خانواده و كس و كارشان ) مراجعت كنند ( برگردند )

    و دميده ( باد ، پر ) شود در صور ( شيپور ) ، پس آنگاه ايشانند از قبرها به سوی سرورشان دوندگان ( به سرعت حركت كنندگان ، شتاب گيرندگان )

    گويند ای وای بر ما ، كيست كه برانگيخت ما را از مرقد ( مدفن ، خابگاه ) ما ، اين است آنچه كه وعده داد رحمان ( خداوند رحم كننده ) و راست گفت فرستاده شدگان ( ارسال شدگان )

  • كه نيست ( نباشد ) مگر  صيحة واحدة ( بانگ تنهايی ) ، پس آنگاه ايشان جمعی ( جمع شدگانی ، جمعيتی ) در نزد ما حاضر شدگان ( احضار شدگان )

  • پس امروز ظلم كرده نشود نفسی ( كسی ) چيزی را و نه جزا داده شوند مگر ( بجز ) آنچه را كه عمل ميكرديد ( انجام ميداديد ) 54 یس

     

    آيا نديده است انسان كه ما خلق كرديم او را از نطفه ای ، پس آنگاه اوست خصمی ( خصومت كننده ای ، دشمنی ) آشكاری

    و زد برای ما مثلی ( مثال و ضرب المثلی ) را و فراموش كرد خلقتش را ، گفت چه كسی زنده ميكند استخوانها را و [در حاليكه] آن فاسدی ( پوسيده ای ، سنگ و خاك شده ای ) [است]

    بگو زنده ميكند آن را كسی كه نشر ( منتشر ، پديدار ) كرد آن را اولین باری ( دفعه ای ) و اوست به هر ( تمام ) خلقتی عالمی ( دانايی )

    كسی كه قرار داد برای شما از درخت سبز آتشی را ، پس آنگاه شماييد از آن روشن ( آتش ) ميزنيد

    آيا نيست كسی كه خلق كرد آسمانها و زمين را به توانايی ( قدرت و اقتداری ) ، جهت  اينكه خلق كند همانند ايشان را [مجددا] ، بله و اوست خالق عالم ( دانا )

    جز این نیست كه فرمان او ، آنگاه كه اراده كند چيزی را كه ميگويد برای آن باش پس ميشود

    پس پاك است كسی كه به دستش است ملكوت ( مالكيت ، اقتدار ، توانايی ، حكومت ، فرمانروايی ) هر ( تمام ) چيزی و به سوی او برگردانده ميشويد 83 یس

     

    و گفت كسانی كه اميد ندارند برای لقاء ( الحاق ، ديدار ) ما ، چرا نازل نشد برای ما ملائكه يا نمی بينيم سرور مان را ، بدرستی تكبر ( خودخواهی ) كردند در نفسهايشان ( خودشان ، خويشتن ) و سرپيچی كردند ، سركشی بزرگی را

    روزی كه ميبينند ملائكه را ، نيست بشارتی  در چنين روزگاری برای مجرمان و ميگويند دورباشی محروميتی ( ممنوعيتی )

    و آمديم به سوی آنچه كه عمل ( انجام ) كردند از عملی ( كرداری ) ، پس قرار داديم آن را غباری ( خاكستری ) پراكنده ای ( پاشيده ای ) 23

    اصحاب باغ ( بهشت ) در چنين روزگاری بهترين جايگاهی ( قرارگاه و آرامگاهی ) و نيكوتر استراحت گاهی ( تفريح گاه ) را [دارند]

    و روزی كه شقه ميشود ( شقه شقه و شكافته ميشود )  آسمان به ابرها و نازل ميشود ملائكه نزولی ( تنزل و نازل شدنی )

    فرمانروايی ( مالكيت ) در چنين روزگاری حق ( مستحق ، واقعيت و حتمی ) است برای رحمان ( خدای مهربان ) و باشد روزی برای كافران مشكلی ( در اسارت و مضيقه ای ، سختی ) 26

    و روزی [كه] گاز ميگيرد ظالم برای دستش ، ميگويد ای وای مرا ، ای كاش ميگرفتم همراه  با رسول ( رسول الله ) راهی ( سيرت و سلوكی را )

    ای وای مرا ، ای كاش اتخاذ نكرده بودم فلانی را دوستی ( مونسی )

    بدرستی گمراه كرده است مرا از ذكر ( ياد ) ، بعد زمانی كه آمد مرا و بود شيطان برای انسان خوار ( پست و خيانت و رها ) كننده ای

    و گويد رسول ای سرورم ، بدرستی قوم من برگزيدند اين قرآن را  رها شده ای ( متروك و تنها و فراموش و منسوخ شده ای  )

    و بدانگونه قرار داديم برای ( هر ) تمام نبی ( خبر رسانی ) دشمنی از مجرمان و كفايت ( بسنده ) كند به سرورت هدايت كننده ای و ياری كننده ای 31 فرقان

     

    گوش فرا ده به ايشان و بنگر روزی را كه می آيند ما را ، ليكن ظالمان امروز در گمراهی آشكاری هستند

    و به ترسان ايشان را [از] روز حسرت ( افسوس ) ، زمانی كه مقتضی ( انجام ) شود كار ( سپری شود امر ، كار از كار بگذرد ) و [در حاليكه] ايشان در غفلتی [باشند] و ايشان ايمان نمی آورند 39 مریم

     

    از آن خلق كرديم شما را و در آن برمی گردانيم شما را ( دفن ميكنيم شما را ) و از آن خارج می كنيم شما را بازگشتی ديگر 55 طه

     

    روزی كه دميده ميشود در صور و جمع ميكنيم مجرمان را در چنين روزگاری كبود چشمی ( كوری )

    آهسته می گويند مابينشان كه درنگ [نه] كرديد مگر دهی ( ده شبانه روزی ) را

    ماييم داناتر به آنچه كه ميگويند زمانی كه ميگويد همانندشان ( بهترينشان ) طريقتی ( روش و راهی ) كه درنگ [نه] كرديد مگر روزی را

    و ميپرسند تو را از كوهها ، پس بگو می پراكند آن را سرورم پاشيدنی

    پس رها ميكند آن را زمينی همواری

    نمی بينی در آن كجی ( انحرافی ، پستی ) و نه بلندی را

    در چنين روزگاری دنبال ميكنند صدا كننده را [كه] نيست انحرافی ( كجی ) برايش و خضوع كند صداها برای رحمان ( خداوند مهربان ) ، پس نمی شنوی مگر آهسته ای ( زمزمه ای ) را

    در چنين روزگاری نفع نمی كند شفاعت ( پا درميانی ) مگر آن كس را كه اذن داد برايش رحمان ( خداوند مهربان ) و راضی شود برای او سخنی را

    ميداند آنچه را كه پيش رويشان است و آنچه كه پشت سر ايشان است و احاطه نميكنند به او علمی ( دانشی ) را

    و آشكار شود صورتها برای زنده پابرجا و بدبخت شده است كسی كه حمل ( بار) كرد ظلمی را

    و آن كس كه عمل ميكند از صالحات و [در حاليكه] اوست مومنی ، پس نميترسد ظلمی را و نه شرمساری را 112 طه

     

    و آن كس كه اعراض كند از يادم ، پس بدرستی برای اوست زندگانی با مضيقه ای ( محروميت و ناتوانی ) و جمع ميكنيم او را روز قيامت كور ( نابينا )

    گويد سرورم ، چرا برانگيختی مرا كور و [در حاليكه] بوده ام بينايی

    گفت آنچنان است ، داده شد ( آمد ) تو را  آياتمان ، پس فراموش كردی آن را و آنچنان امروز فراموش ميشوی

    و آنچنان جزا ميدهيم آن كس را كه اسراف ( زياده روی ) كرد و ايمان نياورده است به آيات سرورش و حتما عذاب آخرت شديدتر و پايدارتر است 127 طه

     

    يا كيست آن كه شروع ميكند خلقت را ، سپس برميگرداندش و كسيست كه روزی ميدهد شما را از آسمان و زمين ، آيا خدايی همراه با خداوند است ، بگو بياوريد دلايلتان را  اگر هستيد راستگويان

    بگو نمی داند كسی كه در آسمانها و زمين است غيب را مگر خداوند و واقف نيستند ( درنيابند ) كی ( چه زمان ) برانگيخته ميشوند

    بلكه دريابد فهم ايشان  در آخرت ، بلكه ايشانند در شكی از آن ، بلكه ايشانند از آن نابينايان ( كوران )

    و گفت كسانی كه ناسپاسی كردند ، آيا زمانی كه شديم خاكی و [همچنين] پدرانمان ، آيا ما بدرستی حتما خارج شدگانيم

    حتما وعده  شديم اين را ما و پدرانمان از قبل ، كه اين [نيست] مگر حماسه های ( داستانهای ) اولی ها ( بدوی ها ، گذشتگان )

    بگو سير كنيد در زمين ، پس بنگريد كه چگونه بود عاقبت مجرمين

    و اندوهگين نباش ( غصه نخور ) برای ايشان و نه باش در تنگنايی از آنچه كه حيله ميكنند

    و ميگويند كی باشد اين وعده اگر هستيد راستگويان

    بگو شايد كه ميباشد پشت سر شما بعضی از آن را كه عجله ميكنيد 72 نمل

     

    و روزی كه جمع آوری ميكنيم از هر ( تمام ) امتی  گروهی ( جمعی ، دسته ای ) را از آن كس كه تكذيب ميكند به آياتمان ، پس ايشان بازداشت ( نگهداشته ) ميشوند

    تا زمانی كه آيند ، گويد آيا تكذيب كرديد به آياتم و [در حاليكه] احاطه نداشتيد به آن دانشی را ، آيا چه عمل ميكرديد

    و واقع شود ( روی دهد ) سخن برای ايشان به سبب آنچه كه ظلم كردند پس ايشان سخن نميگويند 85 نمل

     

    و روزی كه دميده ميشود در صور ( شيپور ) ، پس به ترسد ( به هراس افتد ) آن كس كه در آسمانها و كسی كه در زمين است مگر آن كس كه خواهد خداوند و همگی بيايند او را خوار شدگان

    و می بينی كوهها را ، گمان ميكنی آن را جامدی ( استوار و بی حركت در جای خود ) [هستند] و [در صورتی كه] آن ميگذرد ، [همانند] گذشتن ابر ، ساخت و ساز خداوند كسی كه كامل كرد هر چيزی را ، بدرستی او آگاه است به آنچه كه عمل ميكنيد

    كسی كه آيد به نيكی ، پس برای اوست خيری از آن و ايشان از هراس چنين روزگاری ايمن شدگانند

    و آن كس كه آيد به بدی ، پس افتاد صورتهای ايشان در آتش ، آيا جزا ميابيد مگر آنچه را كه عمل ميكرديد

    [بگو كه] جز اين نيست كه فرمان داده شدم كه عبادت ( بندگی ) كنم سرور اين بلد ( شهر ) را ، آنرا كه حرام ( ممنوع ، محترم ) كردش و برای اوست هر چيزی و فرمان داده شدم كه باشم از مسلمانان ( تسليم شدگان )

    و اينكه تلاوت كنم قرآن را ، پس كسی كه هدايت يافت ، پس جز اين نيست كه راهنمايی ميشود برای نفسش ( خودش ) و كسی كه گمراه شود پس بگو جز اين نيست كه من از هراس دهندگان هستم

    و بگو ستايش برای خداوند [است] ، به زودی نشان ميدهد شما را نشانهايش  ، پس درمی يابيد آن را و نيست سرور تو به غافلی از آنچه كه عمل ميكنيد 93 نمل

     

    و اوست خداوند كه نيست خدايی مگر او ، برای اوست ستايش در اوليه ( آغاز ، گذشته ) و آخرت ( آينده ، سرانجام ) و برای اوست حكم ( فرمان ، حكومت ) و به سوی او برگردانده ميشويد 70 قصص

     

    و نخوان همراه با خداوند خدايی ديگر را ، نيست خدايی مگر او ، هر ( تمام ) چيزی نابود شونده ای است مگر صورتش ( وجودش ) ، برای اوست حكم ( فرمان ، حكومت ، قضاوت ) و به سوی او باز گردانيده ميشويد 88 قصص

     

    بنگر كه چگونه زدند برای تو مثالها را ، پس گمراه شدند ، پس استطاعت ندارند راهی را

    و گفتند آيا زمانی كه شديم استخوانی و خرد خرد شده ای آيا ما حتما برانگيخته شدگان آفرينشی تازه ای [باشيم]

    بگو باشيد سنگی يا آهنی

    يا خلقتی از آنچه كه بزرگتر ميباشد در سينه هايتان ( در نظر و انديشه شما ) ، پس به زودی ميگويند كيست كه برميگرداند ما را ، بگو كسی كه خلق كرد شما را اول باره ای ، پس به زودی می جنبانند ( برميگردانند ) به سويت سرهايشان را و ميگويند كی باشد آن ، بگو اميد كه باشد نزديكی

    روزی كه صدا ميكند شما را پس اجابت ميكنيد به ستايش او و گمان ميكنيد كه درنگ [نه] كرديد مگر اندكی را 51 اسرا

     

    و برای هر ( تمام ) امتی فرستاده ای [است] ، پس آنگاه كه آيد فرستاده ايشان ، قضاوت شود مابين ايشان به عدل و ايشان ظلم كرده نمی شوند

    و ميگويند كی باشد اين وعده ، اگر هستيد راستگويان

    بگو مالك نيستم برای خودم  ضرری و نه نفعی را مگر آنچه را كه خواست خداوند ، برای هر ( تمام ) امتی اجلی ( مهلتی ) [است] ، آنگاه كه آيد اجلشان ، پس تاخير نمی كنند ساعتی را و نه جلو می افتند

    بگو آيا ديده باشيد اگر داده شود ( بيايد ) شما را عذابش شبانگاهی يا روزانه ای ، چه چيز را عجله ميكنند از آن مجرمان

    آيا پس آنگاه ، آنچه كه واقع شود ( روی دهد ) ايمان آورديد به آن الان و [در حاليكه] به آن عجله می كرده ايد

    سپس گفته شود برای كسانی كه ظلم كردند ، بچشيد عذاب جاودان را ، آيا جزا می يابيد مگر به آنچه كه كسب ميكرديد

    و خبر ميگيرند تو را آيا حقی است آن ، بگو آری سوگند سرورم را [كه] بدرستی آن حتما حقی است و نيستيد شما  به عاجز كنندگان

    و اگر [باشد] برای هر ( تمام ) نفسی ( شخصی ) [كه] ظلم كرده است ، هر آنچه كه در زمين است ، حتما فديه دهد به آن و نهان كنند ندامت ( پشيمانی ) را ، زمانی كه ببيند عذاب را و قضاوت شود مابين ايشان به عدالت و ايشان ظلم كرده نميشوند

    بدانيد كه بدرستی برای خداوند است آنچه كه در آسمانها و زمين است ، بدانيد بدرستی وعده خداوند حقی است و ليكن اكثرشان نميدانند

    اوست كه زنده ميكند و می ميراند و به سوی او برگردانده می شويد 56 یونس