-
سوگند آسمان را ، دارای برجها (
بناهای مرتفع ، كاخهای سر به فلك كشيده ، سازه های با عظمت و شكوه )
-
و روز موعود ( وعده داده شده ،
قول و قرار گذاشته شده ، خبر داده شده ، عهد داده
شده )
-
و شاهدی (
نظاره كننده ای ، بيننده
ای ، مشاهده كننده ای ، خداوند ) و مشهودی ( بارزی ، قابل
مشاهده و نظاره ای ، قابل رويتی ، ديده شده ای ، كليه
مخلوقات )
-
كشته شود همدستان
( هم گروهان ، ياران ، هم پيمانان ) اخدود (
شكاف زمين به درازی ، كانال
، خندق ، چين و چروك ، دره طويل )
-
آن آتش دارای هيزم (
آتشی كه از شاخ
و تنه درخت روشن ميشود )
-
زمانی كه ايشان [بودند] برای آن
[آتش] نشستگانی
-
و ايشان برای آنچه كه انجام
ميدادند به مومنين ، شاهدانی [بودند]
-
و انتقام (
عقوبت ، مواخذه ، جزا و
كيفر
و مجازات ) نكردند از ايشان ، مگر اينكه
ايمان آورده بودند به خداوند عزيز ( توانا و با
قدرت )
ستوده ( ستايش شده )
-
همان كسی كه برای اوست
فرمانروايی ( سلطنت ) آسمانها و زمين و خداوند برای هر
( تمام ) چيزی ، شاهدی
[است]
-
بدرستی كسانی كه سوزاندند ( آزار و
شكنجه دادند ، به مصيبت و گرفتاری انداختند ، به بلا و مصيبت و آشوب دچار
كردند
) مردان مومن و زنان مومن را ، سپس توبه نكرده اند (
به سوی خداوند برنگشته اند ) ، پس برای
ايشان عذاب جهنم [است] و برای ايشان
عذاب حريق ( آتش سوزان ) [است]
-
بدرستی كسانی كه ايمان آوردند و عمل
كردند صالحات را ، برای ايشان [است] باغهايی
( بهشتهايی ) [كه]
جاری ميشود از زير آن چشمه ها ، آن كاميابی ( نجات و فراری ) بزرگ
[است]
-
بدرستی [كه]
حمله ( هجوم ، دليری ،
شجاعت ، رزم آوری ، پردلی ، شدت قوا ، نيرو و سخت گيری ) سرورت ،
حتما شديدی ( تند و تيزی ، خشم آلوده ای ، نيرومندی ، سرسختی ) [است]
-
بدرستی او ، اوست [كه] آغاز ميكند (
بدعت و
شروع ميكند ) و باز ميگرداند ( مرجوع ميكند )
-
و اوست غفور (
درگذشت كننده گناهان
، آمرزنده ) ودود ( بسيار مهربان و دوست دارنده
)
-
دارای عرش (
تخت سلطنت ، جايگاه
پادشاهی ) مجيد ( شريف ، بزرگوار ، گرامی قدر ، عالی مرتبه ، بلند پايه
)
-
فعالی (
در حال عملی ، انجام دهنده
ای ، كننده ای ) برای آنچه كه ميخواهد
-
آيا آمد (
داده شد ) تو را ، حكايت (
خبر ، نقل
قول ) سپاهيان ( لشکريان )
←
-
فرعون و ثمود (
قوم فرعون و ثمود )
-
بلكه كسانی كه ناسپاسی كردند
در [حال] تكذيبی [هستند]
-
و خداوند از ماورای ايشان (
از هر طرف
و هر سوی و بالای ايشان ) ، محيط (
محاصره كننده ، حصارشده ، احاطه كننده ) [است]
-
بلكه آنست
قرآنی ( قرائت شده ای ،
قرائت شدنی يا شونده ای و .. ) ، مجيدی ( شريفی ، بزرگواری ، گرامی قدری ،
عالی مرتبه ای ، بلند پايه ای )
-
در لوحی محفوظ [است]