-
پاك ( منزه
) [است] كسی كه نازل كرد فرقان (
فرق دهنده ، جدا
كننده ، شكافنده حق از باطل ) را برای بنده اش ، برای اينكه
باشد برای عالميان هشدار دهنده ای ( بيم و هراس
دهنده ای )
-
كسی كه برای اوست فرمانروايی (
مالكيت ) آسمانها و زمين و اتخاذ نكرده
است
ولدی ( فرزندی ، مولودی
) را و نبوده است برای او شريكی در فرمانروايی و
خلق كرد هر ( تمام ) چيزی را ، پس تقدير (
اندازه گيری ، سنجش ، مقدار دهی ) كرد آن را مقدار دهی (
تقديری ، اندازه اي )
-
و گرفتند از غير او خدايانی
را [كه] نمی
آفرينند چيزی را و ايشان [خود] خلق
ميشوند و مالك نمی باشند برای خودشان ضرری و نه نفعی را و مالك
نميباشند مرگی را و نه حياتی ( زنده شدنی
) را و نه نشری ( گسترش و انتشار و پديد آوردنی
) را
-
و گفت كسانی كه كفر ورزيدند ، كه
اين [نيست] مگر كذبی ( شايعه ای )
[كه] تهمت
( بهتان ) زد آن را و كمك (
ياری ، مساعدت ) كرد او را برايش قومی
ديگران ، پس آورده اند
ظلمی و افرايی را
-
و گفتند حماسه های (
داستانهای ) گذشتگان (
بدوی ها ، اوليها ) است ، بنوشته است آن را
پس آن املا ميشود برای او بامدادی و آخر روزی (
شامگاه و غروبی )
-
بگو نازل كرد آن را كسی كه می داند
سر ( راز ) را در آسمانها و زمين ،
بدرستی او باشد آمرزنده ای مهربانی
-
و گفتند چه ميشود برای اين رسول (
فرستاده ) [اين چه
پيامبری است كه] ميخورد غذا
را و راه ميرود در
بازارها ، چرا نازل نشود به جانب او مَلَكی ، پس باشد همراه با او منذری (
هشدار دهنده ای )
-
يا افكنده شود به جانب او
گنجی يا باشد برای او باغی [كه] بخورد از آن و گفت ظالمان ، بدرستی كه تبعيت
[نمی] كنيد مگر مردی جادو شده ای
را
-
نظاره كن [كه] چگونه زدند (
گفتند ) برای تو امثال (
ضرب المثلها ) را ، پس گمراه شدند پس
استطاعت ندارند راهی ( مسيری ) را
-
پاك ( منزه
) است كسی كه اگر بخواهد قرار دهد برای تو خيری (
سود و فايده ای ، نيكتری ) را از آن ، باغهايی
[كه] جاری ميشود از زيرش چشمه ها و قرار
ميدهد برای تو قصرها (
كاخها ) را
-
بلكه تكذيب كردند به ساعت (
هنگام قيامت ) و آماده كرديم برای كسی كه تكذيب كرد به ساعت ،
آتش فروزانی را
-
زمانی كه به بيند (
دريابد ) ايشان را از مكان
دوری ، بشنوند برای آن خشمی ( به شدت شكنجه ای ) و فريادی (
صدای بلند
از حس و شدت درد ، شهيقی همانند صدای الاغ
)
-
و زمانی كه افكنده شوند در آن مكانی
تنگی را ، بسته شدگانند ( به زنجير كشيده
شدگانند ) ، صدا ( ندا ، دعا ) كنند (
بخواهند ) در آنجا نابودی
( از بين رفتن ، نيستی را )
-
نخوانيد (
نخواهيد ) امروز نيستی را يك دفعه
ای و بخواهيد ( بخوانيد ) نيستی بسياری را
-
بگو آيا آن بهتری است يا باغ
( بهشت ) جاودان
( هميشگی ) ، آنكه وعده شد متقيان (
خدا ترسان را ) ، باشد برای ايشان
جزايی ( پاداشی ) و عاقبتی ( پايان و سرنوشتی ، مقصدی )
-
برای ايشان در آن ، آنچه را كه می خواهند
جاودانان ، باشد برای سرورت وعده ای مسئلت شده (
مورد سوال و پرسيده شده ، عهده دار )
-
و روزی كه جمع آوری ميكند ايشان را
و آنچه را كه عبادت ( بندگی ) ميكنند از غير خداوند ، پس ميگويد
آيا شما
گمراه كرديد بندگانم اينان را ، يا ايشان [خودشان] گم كردند راه را (
سلوك و سيرت
را )
-
گويند پاك ( منزه ) هستی تو ،
[شايسته] نبود سزاواری برای ما كه اتخاذ كنيم از غير تو از سرپرستانی
( دوستانی ) را و ليكن متمتع
كردی ايشان و پدرانشان ( اجدادشان
) را تا اينكه فراموش كردند ذكر (
يادآوری ) را و شدند قوم بی مصرفی (
تباهی ، بی خير و فاسدی )
-
پس تكذيب كرده اند شما را به آنچه
كه ميگوييد ، پس استطاعت نداريد برطرف كردن (
برگرداندن ) و نه كمكی ( ياری ، مدد كاری )
را و كسی كه ظلم ميكند از شما ، [پس] می چشانيمش عذابی بزرگی
را
-
و ارسال نكرديم قبل تو از ارسال
شدگان ( فرستادگان ) ، مگر اينكه بدرستی ايشان حتما ميخوردند غذا
را و راه ميرفتند در بازارها و قرار داديم بعضی شما را برای بعضی
فتنه ای ( مايه امتحانی ) آيا صبر (
استقامت ) ميكنيد و باشد سرورت
بينايی
-
و گفت كسانی كه اميد ندارند برای
لقاء (
الحاق ، ديدار ) ما ، چرا نازل نشد برای ما ملائكه يا نمی
بينيم سرور
مان را ، بدرستی تكبر ( خودخواهی ) كردند در نفسهايشان (
خودشان ،
خويشتن ) و سرپيچی كردند ، سركشی بزرگی را
-
روزی كه ميبينند ملائكه را ، نيست
بشارتی در چنين روزگاری برای مجرمان و ميگويند دورباشی محروميتی
( ممنوعيتی )
-
و آمديم به سوی آنچه كه عمل (
انجام
) كردند از عملی ( كرداری ) ، پس قرار داديم آن را غباری
( خاكستری ) پراكنده
ای ( پاشيده ای )
-
اصحاب باغ (
بهشت ) در چنين روزگاری
بهترين جايگاهی ( قرارگاه و آرامگاهی ) و نيكوتر استراحت گاهی (
تفريح گاه
) را [دارند]
-
و روزی كه شقه ميشود (
شقه شقه و
شكافته ميشود ) آسمان به ابرها و نازل ميشود ملائكه نزولی (
تنزل و
نازل شدنی )
-
فرمانروايی (
مالكيت ) در چنين
روزگاری حق ( مستحق ، واقعيت و حتمی ) است برای رحمان (
خدای مهربان )
و باشد روزی برای كافران مشكلی ( در اسارت و مضيقه ای
، سختی )
-
و روزی [كه] گاز ميگيرد ظالم برای دستش
، ميگويد ای وای مرا ، ای كاش ميگرفتم همراه با رسول (
رسول الله ) راهی (
سيرت و سلوكی را )
-
ای وای مرا ، ای كاش اتخاذ نكرده
بودم
فلانی را دوستی ( مونسی )
-
بدرستی گمراه كرده است مرا از ذكر (
ياد
) ، بعد زمانی كه آمد مرا و بود شيطان برای انسان خوار (
پست و خيانت
و رها ) كننده ای
-
و گويد رسول ای سرورم ، بدرستی قوم من
برگزيدند اين قرآن را رها شده ای ( متروك و تنها
و فراموش و منسوخ شده ای )
-
و بدانگونه قرار داديم برای (
هر )
تمام نبی ( خبر رسانی ) دشمنی از مجرمان و كفايت (
بسنده ) كند به
سرورت هدايت كننده ای و ياری كننده ای
-
و گفت كسانی كه كفر ورزيدند ، چرا
نازل نشد برای او قرآن همگی به يك باره ای ، آنچنان برای
اينكه ثابت ( پايدار ) كنيم به
[وسيله] آن دلت را و ميخوانيم سرودنی ( شمرده
شمرده و به ترتيبی )
-
و نمی آورند تو را به مثالی مگر اينكه آورديم تو را به حق (
حقيقت ) و نيكو تفسيری
-
كسانی كه جمع آوری ميشوند بر روی
صورتهايشان به جانب جهنم ، آنهايند شری ( بد و
زشت ) مكانی و گمراه ترين راهی ( مسيری
) را
-
و بدرستی داده ايم موسی را كتاب و
قرار داده ايم همراه با او برادرش هارون را وزيری (
معاونی )
-
پس گفتيم برويد شما دو نفر به سوی
قوم كسانی كه تكذيب كردند به آيات ما ، پس نابود كرديم ايشان را هلاكتی
-
و قوم نوح را ، هنگامی كه تكذيب كردند فرستادگان را ، غرق
كرديم ايشان را و قرار داديم ايشان را برای مردم نشانه ای (
آيه ای ، مايه عبرتی ) و آماده كرديم برای ظالمان
عذابی دردناكی را
-
و عاد و ثمود و اصحاب رس و تمدنهايی مابين آن
بسياری را
-
و همگی را زديم برايش امثال را و
كلا ( همگی ) را شكست داديم شكست دادنی (
نابود كرديم نابود كردنی )
-
و بدرستی آمدند برای قريه ، آنكه
باريده شد بارش بد ( زشت و سخت ) ، آيا پس
نيستند كه به بينند آن را ، بلكه اميد نداشتند نشر شدنی را (
زنده و برانگيخته شدنی را )
-
و زمانی كه به بينند تو را ، اتخاذ
[نمی] كنند تو را مگر تمسخری (
بيهوده ای ) ، [می گويند] آيا اين كسيست كه برانگيخت خداوند رسولی (
فرستاده ای )
-
كه نزديك بود كه حتما گمراه كند ما
را از خدايانمان ، اگر چه صبر ( شكيبايی ،
پايداری ) نميكرديم برای آن [اعتقادمان] و به زودی ميدانند حين (
هنگامی ) را كه مينگرند عذاب را [كه] كيست گمراه
تر راهی ( مسيری ) را
-
آيا ديدی كسی را كه اتخاذ كرد خدايش
را ، خواسته اش ( آرزو و عشقش و هوسش ، اميالش )
، آيا پس تو هستی برايش وكيلی ( مدافع و حامی
)
-
يا حساب ( گمان ) ميكنی كه
اكثرشان
ميشنوند يا تعقل ميكنند ، بدرستی ايشان [نيستند] مگر
اينكه گويا ايشان همچون
چهار پايانند ، بلكه ايشانند گمراه تر راهی ( مسيری )
را
-
آيا نظاره نكردهای به سوی سرورت
[كه] چگونه
پهن كرد ( گسترش داد ) سايه (
تاريكي ) [را] و اگر
ميخواست حتما قرار ميداد آن را ساكنی (
بدون حركتی ، هميشگی و دايمی
) ، سپس قرار داديم خورشيد را برای آن دليلی (
علت و برهاني ، هدايت و توجيهي )
-
سپس قبض كنيم آن را به سوی خودمان
، قبضی راحتی ( گرفتن سهلي )
-
و او كسيست كه قرار داد برای شما
شب را لباسی ( جامه و پوششی ) و خواب را استراحتی و قرار داد روز را
نشرهايی ( پراكندگی هايی )
-
و اوست كسی كه ارسال كرد بادها را
بشارت ( مژده ) ، پيشاپيش رحمتش و نازل كرديم از آسمان آبی
پاكيزه ای را
-
برای اينكه زنده كنيم به [وسيله] آن بلدی (
شهری ) مرده ای را و می نوشانيم آن را از آنچه كه خلق كرديم چهار پايانی و
انسيانی ( مردمی ) بسياری را
-
و حتما رايج كرده ايم (
گردانديم ) آن را مابين
ايشان برای اينكه متذكر ( يادآور
) شوند ، پس خودداری ( ابا ) [نه]
كرد بيشتر انسيان (
مردم ) مگر كفرانی (
ناسپاسی و نا شكری ) را
-
و اگر ميخواستيم ، حتما برمی
انگيختيم در هر ( تمام ) قريه ای منذری
( هشدار دهنده ای ) را
-
پس اطاعت نكن كافران را و جهاد كن
ايشان را به [وسيله] آن جهادی بزرگی را
-
و او كسي است [كه] آميخت (
مخلوط ، آشفته و روان كرد ) دو دريا [را
كه] اين
شيريني گوارايي ( دلپذير و نوشي
) و اين [ديگري] نمكی شوری ( تلخی
) و قرارداد ( مقرر كرد ) مابين آن دو برزخي (
حايل و حد فاصلي ) و دورباشي
( دوري ، جدايي ) دور شدهاي
-
و اوست كسی كه خلق كرد از آب بشری (
موجود دو پايی ) را ، پس قرار داد او را نسبی
( فاميلی ، خويش و قومی ، قرابتی ) و
دامادی ( ازدواج از دو خانواده ، قبيله ، نژاد و
... ) و باشد سرورت قادری ( توانا ،
اندازه گير ، مقدار گذاری )
-
و عبادت (
بندگی ) ميكنند از غير خداوند آنچه را كه نفع نمی كند ايشان
را و ضرر نمی رساند ايشان را و باشد كافر برای سرورش هم پشت (
مددكار و هم دست با دشمنان خدا ، پشت كرده و
خيانت كرده )
-
و ارسال نكرديم
تو را مگر مبشری (
مژده دهنده ای ) و منذری (
هشدار دهنده ای )
-
بگو مسئلت ( درخواست
) نميكنم شما را برايش از اجری ، مگر كسی كه خواهد ، اتخاذ كند به سوی
سرورش راهی را
-
و توكل كن برای زنده كسی كه نمی ميرد
و تسبيح گوی ( خدا را به پاكی ياد كن ) به حمدش (
ستايشش ) و كافی است
به او به گناهان بندگانش آگاهی ( دانايی )
را
-
كسی كه خلق كرد آسمانها و زمين
[را]
و آنچه كه مابين آن دو [است] در شش ايامي ، سپس استيلا يافت ( استوار و حاكم و
سوار ) شد بر روی عرش ، رحمان ( خدای مهربان )
، پس سوال كن به او ( در مورد او ) آگاهی
( دانا و مطلعی ) را
-
و زمانی كه گفته شود برای ايشان
[كه] سجده كنيد برای رحمان ( خداوند مهربان ) ، گويند و چيست رحمان ، آيا سجده كنيم برای آنچه كه فرمانمان ميدهی و
بيافزود ايشان را رميدنی (
متواری شدنی ، فراری )
-
پاك است كسی كه قرار داد در آسمان
برجهايی ( بناهای مرتفع ، بروج
الافلاك ) را و قرار داد در آن چراغی
( منظور
آفتاب و خورشيدی ) و ماهی ( قمری ) نورانی (
منوری ، درخشانی ) را
-
و او كسيست كه قرار داد شب و روز را
جانشينی برای كسی كه اراده كرد (
خواست ) كه متذكر (
يادآور ) شود يا اراده كند (
بخواهد )
شكوری ( شكر گزاری را )
-
و بندگان رحمان كسانی هستند كه
راه ميروند روی
زمين فروتنانه ای ( باوقاری ) و زمانی كه خطاب دهد (
مخاطب كند ) ايشان را
جاهلان ، گويند سلامی ( سلامتی و زنده باشی )
-
و كسانی كه شب زنده داری ميكنند برای
سرورشان سجده ای و به پا خواستنی (
بيدار شدنی ) را
-
و كسانی كه ميگويند سرور ما به
گردان ( رد كن ) از ما عذاب جهنم را ، بدرستی كه عذاب آن باشد غرامتی (
خسارتی ، ضرر و زيان سنگينی )
-
بدرستی آن بد (
زشت و ناپسند ) است
مستقری ( استقراری ، جا گرفتن و قرارگاهی ) و مقامی (
جايگاهی )
-
و كسانی كه آنگاه كه انفاق كنند ، اسراف نمی كنند و تنگی (
سخت گيری ، بخيلی ) نكرده اند
و باشد مابين آن نظامی ( مقرراتی ، مقدار و اندازه ای ، اعتدالی
، ايستادگی )
-
و كسانی كه دعا (
صدا ) نمی كنند همراه با خدا خدايی ديگر
را و نمی كشند نفسی ( كسی ) را ، آن را
كه حرام ( ممنوع ) كرد خداوند مگر به حق
( حقانيت ) و زنا نمی كنند و كسی كه
انجام ميدهد آنرا ، می يابد [به دست می آورد] گناهانی را
-
مضاعف ( دو
برابر ) ميشود برايش عذاب روز
قيامت و جاودان ميشود در آن خوار شدنی را
-
مگر كسی كه برگشت ( توبه كرد
) و ايمان آورد و عمل كرد عملی صالحی را ، پس آنهايند كه تبديل ميكند
خداوند بدی هايشان ( گناهانشان ) را نيكی هايی
( خيراتی ) و باشد خداوند آمرزنده ای
مهربانی
-
و كسی كه برگشت و عمل كند صالحی را
، پس بدرستی او برميگردد به جانب خداوند توبه كننده ای
-
و كسانی كه شهادت (
گواهی ) نمی دهند دروغ (
كجی و غير واقعيتی ، كذبی
) را و زمانی كه مرور كنند به سخن بيهوده ( لغو ، ياوه
) ، مروت ( جوانمردی ) كنند بزرگوارانه ای
-
و كسانی كه آنگاه كه يادآور شوند به
آيات سرورشان ، نمی افتند برای آن كری ( گنگی
) و كورانی ( بی عقلانی )
-
و كسانی كه ميگويند سرور ما به بخش
برای ما از زوجهايمان و فرزندانمان ( نواده گان
، زاد و رود ) ما روشنی چشمی و قرار ده ما را برای متقيان
پيشوايی ( جلوداری ، پيش رويی )
-
آنهايند [كه] جزا (
مزد ) داده ميشوند غرفه (
جايگاه ) را به [سبب]
آنچه كه صبر ( استقامت ) كردند و افكنده
شوند در آن تهيتی ( زنده باشی ) و
سلامتی ( تن درستی ) را
-
جاودانانند در آن ، نيكو شد
مستقری ( محل استقرار و قرارگاهی ) و
مقامی ( جايگاهی ) را
-
بگو مهيا (
اعتنا ) نميكند به شما سرورم اگر
نبود دعا ( صدای ، درخواست ) شما ، پس
تكذيب كرده ايد ، پس به زودی ميشوند واجب ( لازم و
ضروری جهت اتخاذ تصميم ، لازم الاجرا برای مجازات و كيفر )