Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

18-12-2023

 

ساختار فیزیکی جهنم

( جحیم ، جهنم ، سقر )

 

 

و قرار ندادیم اصحاب (صاحبان، مأموران، گروه و حزب) آتش را مگر ملائکه‌ای و قرار ندادیم تعدادشان را مگر فتنه‌ای (مایه امتحان و آزمایشی، بلا و مصیبتی) برای کسانی که کفر ورزیدند، [همچنین] برای اینکه یقین بیاورند کسانی که داده شدند کتاب (تورات و انجیل) را و بیفزاید کسانی را که ایمان آوردند اعتقادی (ایمانی، دلگرمی، امنیت خاطری، آسودگی و امنیتی، باوری) را، و مردد (مشکوک، دو دل) نشود کسانی که عطا شدند کتاب (تورات و انجیل) را و [همچنین] مؤمنان، و [نیز] برای اینکه بگوید کسانی که در قلب‌هایشان مرضی  [است] و [همچنین] کافران! [که] چه چیز قصد کرد خداوند به این مثالی (گفتار و حدیث)؟ آن‌چنان گمراه می‌کند خداوند کسی را که می‌خواهد و هدایت می‌کند کسی را که بخواهد و نمی‌داند (نمی‌شناسد) لشکرهای سرورت را مگر او (خودش) و نیست آن، مگر ذکری برای بشر (جماعت، مردم، موجود و موجودات دو پا)  ۳۱ مدثر

 

همان‌طور که در مبحث کائنات هوشمند یا ملائکه گفته شد، ملائکه را می‌توان یک گردباد یا گرد آب الکترومغناطیسی قوی در نظر گرفت و اینک این سؤال مطرح می‌شود که سازوکار ملائکه (طوفان الکترومغناطیسی) در ساختار جهنم چگونه است؟

 

 

میدان مغناطیسی و القای الکترومغناطیسی در جهنم

 

و می‌بینی مجرمان را در چنین روزگاری بسته‌شدگان‌اند در زنجیرها ۴۹

پیراهن‌هایشان (تن پوش‌هایشان) از مسی [باشد] و می‌پوشاند صورت‌هایشان را آتش. ۵۰ ابراهیم

 

همان‌طور که می‌دانیم اگر جریان متناوبی با بَسامد پایین را از یک سیم لوله (سلف، خود القا) عبور دهیم، یک میدان الکترومغناطیسی متناوب پیرامون آن پدیدار می‌شود، البته با حضور هسته فرومغناطیسی. اینک اگر سیم لوله دومی را نزدیک این میدان کنیم، یک جریان الکتریسیته با همان بَسامد در سیم لوله دوم پدیدار می‌شود که به این پدیده، القای الکترومغناطیسی گفته می‌شود که پایه و اساس عملکرد ترانسفورماتورهای کاهنده و یا افزاینده شدت جریان است،

 

 

به دلیل پایین بودن مقاومت الکتریکی مس خالص، از این فلز در ساخت سیم لوله استفاده می‌شود . ولی مقاومت این فلز در برابر عبور جریان الکتریکی صفر نیست و مقداری از ولتاژ جریان افت کرده و به حرارت تبدیل می‌شود و این حرارت برای مکانیزم جهنم ایدئال است. شخصی که با زنجیر آهنی بسته شده باشد هرگز توان فرار از این میدان‌های مغناطیسی یا الکترومغناطیسی قوی را نخواهد داشت. میادین الکترومغناطیسی با بَسامد پایین در لباس‌های مخصوص اهل جهنم القا و آنها را داغ می‌کند.

 

و اما کسانی که فسق کردند پس مأوای ایشان آتش [است] هر زمان که اراده کنند که خارج شوند از آن، اعاده (برگردانده) شوند در آن و گفته شود برایشان [که] بچشید عذاب آتش را، آن را که به آن تکذیب می‌کردید ۲۰ سجده

 

این [است] جهنم، آنکه تکذیب (انکار) می‌شد به آن [توسط] مجرمان ۴۳

می‌چرخند مابین آن و مابین حمیمی (آب گرمی) جوشان (فوق‌العاده داغی) ۴۴  رحمن

 

علت چرخش ساکنین جهنم در آن، همان ساختار اسپیرال لگاریتمی بال‌های ملائکه است که همانند گردبادی عظیم در حال چرخش به‌دور مرکز خود هستند.

 

 

 

کوره القایی در جهنم

 

در کوره‌های ذوب القایی، جریان الکتریکی القا شده توسط میدان مغناطیسی، ایجاد حرارت می‌کند و این حرارت باعث ذوب جسم (معمولاً فلزات) می‌شود. فلز درون بوته‌ای قرار می‌گیرد که اطراف آن کلاف‌های مغناطیسی پیچیده شده است که لوله‌ای شکل بوده و توسط جریان آب خنک می‌شوند. جریان موجود در کلاف‌های مغناطیسی، جریان‌های گردابی یا فوکو (Eddy Current) را در فلز القا می‌کند که باعث ایجاد حرارت و ذوب فلز می‌شود.

در کوره القایی بدون هسته، فلز درون یک پوشش نسوز که به‌وسیله کلاف احاطه شده است، نگهداری می‌شود. در این حالت، کوره ذوب القایی مشابه یک ترانسفورماتور کاهنده ولتاژ یا افزاینده شدت جریان است. بدین ترتیب که فلز مانند یک کلاف ثانویه تک دور و مداربسته (اتصال کوتاه) در ترانسفورماتور عمل می‌کند و با اعمال نیرو به کلاف اولیه احاطه‌کننده فلز، جریان‌های گردابی القا شده و تولید حرارت می‌کند. پس از ذوب فلز، هم زدن و همگن‌سازی به طور طبیعی و در اثر وجود نیروها و جریان‌های الکترومغناطیسی اتفاق می‌افتد. با انتخاب دقیق بَسامد و نیرو می‌توانند سرعت ذوب و همگن‌سازی را کنترل کرد.

آنچه که اتفاق می‌افتد این است که خطوط میدان مغناطیسی، بسته به بَسامد، سطح قطعه‌ای را که در القاکننده حرارت داده می‌شود را قطع کرده و در این سطح، جریان الکتریکی متناوبی با همان بَسامد ولی در جهت معکوس القا می‌کند. چگالی جریان متناوب القا شده، در تمام سطح مقطع هادی (ماده‌ای که حرارت داده می‌شود) یکنواخت نیست. جریان القا شده، اصولاً در طول سطح خارجی هادی عبور می‌کند. این موضوع به نام اثر جدار خارجی شناخته می‌شود.

عمق نفوذ جریان القایی را می‌توان از فرمول زیر تعیین کرد:

 

 

که در آن y عمق نفوذ جریان القایی بر حسب سانتی‌متر، ρ مقاومت الکتریکی بر حسب ( microohm-cm ) ، و μ قابلیت نفوذپذیری مغناطیسی فولاد بر حسب gs/oersted و f بَسامد جریان بر حسب CPS است . از این پدیده جهت سخت‌کاری سطحی فولاد نیز استفاده می‌شود.

بَسامد این کوره‌ها برای ذوب فلزات از ۲۰۰ هرتز تا ۱۰ مگاهرتز برای عمق نفوذ جریان بسیار سطحی در حدود ۱ الی ۲ میلی‌متر استفاده می‌گردد.

 

 

بگیرید او را پس دربند کشیدش (به زنجیر کشید او را) ۳۰

سپس جحیم را به کشانیدش (بیندازیدش) ۳۱

سپس در زنجیری [که] ذرع (متراژ) آن هفتاد ذرع‌هایی (هر ذرع ۱۱۵ سانتی‌متر جمعاً ۸۰٫۵ متر) [است] ، پس به پویانید او را ۳۲

به‌درستی او ایمان نمی‌آورد به خداوند بزرگ ۳۳  حاقه

 

در واقع امواج الکترومغناطیسی حاکم بر جهنم تولید شده توسط ملائکه به فرمان خداوند، طیف گسترده‌ای دارند که در این محدوده مشخص از بَسامد در سطح فلزات آهنی القا و حرارت زیادی را ایجاد می‌کنند.

 

و اگر تعجب کردی، پس تعجبی است سخن ایشان را [که می‌گویند] آیا زمانی که شدیم خاکی، آیا ماییم حتماً در خلقتی جدیدی، ایشان کسانی [هستند] که کفران کردند به سرورشان و ایشان را قید و بندهایی (زنجیرهایی) در گردن‌هایشان [باشد] و ایشان‌اند اصحاب آتش، ایشان در آن جاودان‌اند ۵  رعد

 

در حقیقت به وارد شدگان به جهنم چفت و بست‌های ویژه‌ای از آلیاژ مخصوصی زده می‌شود تا حرارت و عذاب سوزان جهنم را کاملاً احساس کنند و در ضمن توان خروج و فرار از این میادین الکترومغناطیسی را نداشته باشند.

 

ما هدایت کردیم او را راه، یا شاکری (شکرگزاری) [باشد] و یا کفران کننده‌ای [ناسپاسی شود] ۳

ما آماده کردیم برای کافران (ناشکران) زنجیرها و قید و بندهایی و آتشی سوزانی را ۴  انسان

 

این دو [گروه یهود و نصاری] دو خصومت کننده [اند] ، خصومت (مجادله، بگومگو) کردند در [باره] سرورشان، پس کسانی که کفران کردند بریده [و دوخته] شود برایشان لباس‌هایی از آتشی، اصابت می‌کند (می‌رسد، می‌ریزد) از بالای سرهایشان آب جوشان ۱۹

می‌گدازد (می‌جوشاند) به [وسیله] آن، آنچه را که در شکم‌هایشان و پوست‌ها [است] ۲۰

و برایشان گرزها [است] از آهنی ۲۱

هر زمان که اراده کنند که خارج شوند از آن از اندوهی، اعاده (برگردانده) شوند در آن و [گفته شود] بچشید عذاب سوزان را ۲۲  حج

بدرستی كسانی كه كفران كردند ، اگر چه باشد برايشان آنچه كه در زمين [است] جملگی و همانندش همراهش ، برای اينكه فديه دهند به آن از عذاب روز قيامت ، قبول نمی شود از ايشان و برايشان عذابی دردناكی [است]

می خواهند كه خارج شوند از آتش و نيستند ايشان به خارج شوندگان از آن و برايشان عذابی به پا شده ای ( پاينده ای ) [باشد] 37 مائده

 

ما قرار دادیم در گردن‌هایشان زنجیرهایی (قید و بندهایی) را، پس آن تا ریش‌ها (چانه‌ها) [است] ، پس ایشان سردرهوا ماندگان (افسار، قلاده بسته‌شدگان) [هستند] ۸  یس

 

ای کسانی که ایمان آوردید، به‌درستی بسیاری از کشیشان و راهبان حتماً می‌خورند اموال انسیان (مردم) را به باطل و سد (منع) می‌کنند از راه خداوند و کسانی که گنجینه (ذخیره) می‌کنند طلا و نقره را و انفاق (هزینه) نمی‌کنندش در راه خداوند، پس بشارت‌ده ایشان را به عذابی دردناکی ۳۴

روزی که سوزان (ملتهب) می‌شود برایش در آتش جهنم، پس داغ شود به آن پیشانی ایشان و کنارهایشان (پهلوهایشان) و پشت‌هایشان (عقب‌هایشان) ، این است آنچه را که گنجینه کردید برای خویشتن، پس بچشید آنچه را که گنجینه می‌کردید ۳۵  توبه

 

 

اجاق مایکروویو در جهنم

 

امواج مایکروویو برای انتقال پیام از مکانی به مکان دیگر بسیار مفید هستند. امواج مایکروویو، با طول موج کمتر برای سنجش از راه دور استفاده می‌شوند. به‌عنوان‌مثال از رادار برای شناسایی اجسام و نحوه حرکت آنها استفاده می‌شود. رادارهای دوپلری برای پیش‌بینی آب‌وهوا استفاده می‌شوند. طول موج امواج (مایکروویو) در رادار در حد چند سانتی‌متر است. برج‌های مایکروویو در تصویر زیر می‌توانند اطلاعاتی مثل پیام‌های تلفنی و اطلاعات رایانه‌ای (دیتا) را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند.

 

 

مایکروفر چگونه کار می‌کند؟

اجاق مایکروویو دارای لامپ مگنترون است که الکتریسیته را به امواج بَسامد بالای مایکروویو تبدیل می‌کند. مایکروویو شکلی از انرژی الکترومغناطیسی است. مانند امواج نوری و امواج رادیویی و قسمتی از طیف الکترومغناطیس را در بر می‌گیرد. امواج مایکروویو موجب می‌شود که مولکول‌های غذا به‌شدت بلرزد و در نتیجه در اثر اصطکاک به وجود آمده که موجب ایجاد گرما می‌شود، پخت غذا را به دنبال خواهد داشت. به مفهومی دیگر غذای پخته شده در مایکروفر به‌سادگی امواج مایکروویو را جذب کرده و آن را به شکل انرژی گرمایی تبدیل می‌کند و همین موجب پخته‌شدن غذا می‌شود. امواج مایکروویو همچنین جذب مولکول‌های آب شده و آن را خیلی سریع به نقطه‌جوش می‌رساند و کاربردهای زیادی دارد من‌جمله سفت کردن سریع بتن و  ... / امواج مایکروویو، بی بو، بی‌رنگ، بدون مزه بوده و درعین‌حال موج پرتوزا نمی‌باشد. اجاق مایکروویو یکی از دستگاه‌های کارآمد صرفه‌جویی در وقت و انرژی است که می‌توان آن را خریداری نمود. به‌عنوان‌مثال پخت سیب‌زمینی در یک فر معمولی ۱۸ بار بیشتر از پخت در مایکروفر طول می‌کشد. علاوه بر این در مایکروفر، بیرون تا داخل غذا به طور کامل پخته می‌شود. پخت در مایکروفر برای بسیاری از کارهای آشپزی سریع‌تر است چرا که انرژی در غذا ایجاد می‌شود نه در ظرف یا فر. ضمناً مایکروفر موجب گرم‌شدن آشپزخانه نمی‌شود، مانند گرمایی که دیگر وسایل پخت ایجاد می‌کند.

طول موج استفاده شده در این فرها از یک میلی‌متر تا ۳۰ سانتی‌متر است.

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده) مهربان (با شفقت، باعاطفه)

وای برای هر (تمام) عیب‌جویی (تحریک و وسوسه‌کننده‌ای، بدگویی، نکوهش کننده‌ای، ملامت و سرزنش کننده‌ای) ، طعنه زننده‌ای (زخم‌زبان زننده‌ای، سرکوفت زننده‌ای)

کسی که جمع کرد (اندوخت) مالی (دارایی و ثروتی) را و متعددش کرد (بشمردش، شماره‌اش کرد، به جریان افزون کردنش انداخت)

حساب (گمان و پندار، خیال) می‌کند که مالش (دارایی و ثروتش) ، جاوید (همیشگی، جاودانی، دائمی) داردش

هرگز، حتماً گرفته و انداخته می‌شود (از مالش گرفته و جدا سپس بیرون انداخته می‌شود) در حطمة (آتش سخت و سوزان و بی‌رحم و خردکننده)

و چه چیزی آگاه (باخبر و معلوم، مشخص) کرد تو را، [که] چیست (چه باشد) حطمة

آتش خداوند افروخته شده (شعله‌ور کرده، فروزان کرده شده، روشن کرده شده)

آنچه که (آن چیزی که) مطلع (آگاه و باخبر، حس و درک) می‌کند (اطلاع می‌دهد، رسانده می‌شود) بر دل‌ها (قلب‌ها)

که آن برای ایشان [هست] احاطه شده‌ای (بسته و بافته و محاصره شده‌ای، پوشیده شده‌ای)

در ستونی (پایه، تکیه، پشتی) استوار شده‌ای (در بند کشیده شده‌ای، بلند و بالایی، گسترده شده‌ای) سوره همزه

 

در واقع امواج الکترومغناطیس در محدوده  9^10 تا 11^10 هرتز توسط ملائکه در جهنم تولید و حاکم می‌شود. همان‌طور که در سوره همزه توضیح داده شده است این امواج به درون بدن نفوذ کرده و باعث گرم‌شدن اعضایی همچون قلب می‌شود که بسیار دردناک و زجرآور خواهد بود. شکل فضایی میدان این امواج در جهنم چیزی شبیه به یک گردباد عظیم است که ستونی در حال دوران در مرکز آن مشاهده می‌شود، یعنی مشابه تصاویر زیر:

 

 

در واقع تمامی کهکشان‌ها (کائنات هوشمند یا ملائکه) امواج الکترومغناطیسی در محدوده مایکروویو تولید و منتشر می‌کنند که به نام امواج پس‌زمینه کیهان شناسایی می‌شوند که به‌غلط به نظریه انفجار بزرگ مربوط می‌شوند که در واقع چنین نیست و چون این امواج خاصیت انعکاسی دارند، این امواج از هر سو به‌طرف ما تابانده می‌شوند و ما نمی‌توانیم مرکزی را برای این امواج شناسایی کنیم. همان‌طور که قبلاً گفته شد این امواج هیچ ربطی به نظریه انفجار بزرگ ندارند.

 

این [است] و به‌درستی برای یاغیان (سرکشی‌کنندگان) حتماً بد (ناخوش آیند، زشت) بازگشت گاهی (محل قول و قرار و وعده گاهی) [است] ۵۵

جهنم [که] کشیده می‌شوند [به] آن، پس بد (سخت و دشوار) آمادگاه (گهواره، مهدی) [است]  ۵۶

این [است] ، پس می‌بایست بچشید آن را، آب داغی و چرکینی (گندیده‌ای، متعفنی، بدبویی) ۵۷

و دیگر [و نیز، همچنین] از شکل آن (صورت، شبیه، ترکیب، چگونگی، روش، مانند آن) زوج‌هایی (دوگانه‌ای) ۵۸ ص

 

مثال باغ (بهشت) آنکه وعده داده شد متقیان (پرهیزگاران) را، در آن چشمه‌هایی [است] از آبی غیر بدبویی (تغییریافته و فاسد شده‌ای) و چشمه‌هایی از شیری، تغییر نکرده است طعمش و چشمه‌هایی از تخمیر شده‌ای (خمری) لذیذی برای نوشندگان و چشمه‌هایی از عسلی تصفیه‌شده‌ای (از موم جدا شده‌ای) و برایشان در آن از هر ثمره (محصول) ها و آمرزشی از سرورشان، [آیا] همانند کسی است که اوست جاودانی در آتش و نوشانده شوند آبی جوشانی را، پس ببرد (پاره کند) روده‌هایشان را ۱۵  محمد 

 

به‌احتمال خیلی زیاد جهنم یک سیاره با چشمه‌های آب گرم فراوان و محتوی ترکیبات گوگرد و آهک است (آتشفشانی فعال) . ولی به‌هرحال امواج مایکروویو به‌راحتی آب را به نقطه‌جوش می‌رسانند. منظور از شکل آن زوج‌هایی همان امواج متناوب با اختلاف فاز مثبت و منفی است.

 

و اصحاب شمال (بد شگون) ، چیست اصحاب شمال (بد نگون) ۴۱

در باد گرمی و آب داغی ۴۲

و سایه‌ای از دودی (سیاهی) ۴۳

نه خنکی و نه کرامتی (پذیرایی) ۴۴

به‌درستی ایشان بودند قبل از آن هرزگی کنندگان (فسق و فجور کنندگان، خوشگذران‌ها) ۴۵ واقعه

 

در واقع امواج مایکروویو ابتدا قطرات آب را داغ‌کرده و سپس هوای جهنم گرم می‌شود.

 

بروید (تلاقی و ملاقات) کنید به‌طرف آنچه که به آن تکذیب می‌کردید

بروید (تلاقی و ملاقات) کنید به‌سوی سایه‌ای (ناحیه‌ای) دارای سه شعبه‌ای [سر و سویه‌ای، شاخه‌ای، انشعابی، انگشتی، گردنه‌ای، طرفی، دنده‌ای، دستی، فازی، سه قطبی]

نه سایه داری (سرد و خنکی، پناه دهنده‌ای از نور شدید و گرما) و نه بی‌نیاز می‌کند (رها و خلاص می‌کند) از شعله [شراره آتش]

که آن می‌افکند (پرتاب می‌کند، تیراندازی می‌کند) به شراره‌ای (جرقه و آتش جهنده‌ای) همچون قصر (یا هیزم خشک که در هنگام آتش جرقه پرتاب می‌کند و چرت و چرت صدا می‌کند، یا کاخ پرزرق‌وبرق و نورانی آینه‌کاری شده)

آن‌چنان که آن [هست] همانند شترانی طلایی (زرد فامی)

وای در چنین روزگاری برای (به حال) تکذیب‌کنندگان 34 مرسلات

 

همان‌طور که گفته شد امواج الکترومغناطیسی در جهنم به سه گروه کلی تقسیم می‌شوند. امواج با بَسامد پایین به طور مثال ۵۰ هرتز که در لباس‌های مسی القا شده و امواج با بَسامد متوسط ۲۰۰ تا ۱۰ مگاهرتز که باعث جریان الکتریسیته در سطح فلزاتی همچون آهن می‌شود و در نهایت امواج مایکروویو با بَسامد   9^10 تا 11^10 هرتز که بدون واسطه و مستقیم جذب پیکر جهنمیان می‌شود. اگر القای امواج نوع اول و دوم شدید باشد، باعث ذوب سریع فلزات و به دنبال آن متلاشی‌شدن آنها می‌شود و چنین تصور می‌شود که قرارگرفتن حجم نسبتاً زیادی از آب در میدان امواج نوع سوم رنگی زرد یا طلایی را پدیدار کند.

 

 

آتش در جهنم:

این یک واقعیت است که ممکن است اکثر استنباط‌های شخصی ما با واقعیت‌های فیزیکی متفاوت باشد. به طور مثال آتشی که ما آن را می‌شناسیم ماهیت متفاوتی با ماده و انرژی شناخته شده در فیزیک ندارد و آن چیزی نیست مگر توده گازی شکل و رقیقی که یونیزه شده (پلاسما) و به علت برانگیخته شدن، در محدوده طیف مرئی و غیر مرئی در حال انتشار امواج الکترومغناطیس است . ولی همان‌طور که در مبحث اصل تبادل انرژی کوانتومی توسط لایه‌ها و زیر لایه‌ها در اتم‌ها توضیح داده شد این امواج در لایه‌های مربوط به خود جذب شده و مسلماً تأثیراتی در بافت‌های زنده من‌جمله سوختگی دارند. همان‌طور که می‌دانیم تمامی امواج از گاما و ایکس گرفته تا امواج مایکروویو می‌توانند بسته به شدتشان این سوختگی‌ها را ایجاد کنند و لازم نیست حتماً آتشی برگرفته از هیزم (اکسیداسیون کربن و هیدروژن) در جهنم افروخته شود و متعاقب آن اشخاصی همچون ابوجهل عنوان کنند که هیزم جهنم تر است و نخواهد سوخت، هرچند که خداوند خود در کتاب قرآن به هیزم اشاره نموده است.

 

پس اگر انجام ندادید (نتوانستید که انجام دهید) و هرگز انجام ندهید (نمی‌توانید انجام دهید) پس پرهیز (حذر) کنید آتشی را، آنکه هیزمش انسیان (مردم) و سنگ‌ها [است] آماده (شمرده، مهیا) شد برای کافران ۲۴  بقره

ای کسانی که ایمان آوردید، نگهدارید خویشتن و اهلتان (خانواده خود) را [از] آتشی [که] هیزمش (شعله‌ور کننده‌اش) انسیان (مردم) و سنگ‌هاست، برایش ملائکه‌ای درشتی (کت و کلفتی) سخت‌هایی (محکم و قوی‌هایی، سخت‌گیرهایی) [که] عصیان (نافرمانی) نمی‌کنند خداوند را، آنچه را که فرمان دهد ایشان را و انجام می‌دهند آنچه را که فرمان می‌شوند ۶  تحریم

 

هیزم به معنی روشن‌کننده آتش است و به‌درستی که کافران (ناسپاسان و ناباوران) روشن‌کننده خشم و کینه خداوند هستند. بعضی از سنگ‌ها به دلیل داشتن فلز کبالت و آهن و ... همچنین اکسیدهایشان، خواص فرومغناطیس از خود نشان می‌دهند که این‌گونه سنگ‌ها نیز مسلماً در جهنم یافت می‌شوند و از خود حرارت ایجاد و منتشر می‌کنند. چون جریان الکتریکی در آنها القا می‌شود. 

 

 

جهنم سفارشی:

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده) مهربان (با شفقت، باعاطفه)

تباه (بریده، شکسته، هلاک، نابود) شد دست ابی لهب (پدر شراره، پدر شعله و آتش، لقب یکی از بزرگان قبیله قریش) و تباه شد (نه‌تنها دستش بلکه خودش نیز تباه و هلاک شد) [تبت یدا به معنی اینکه دستش کوتاه شد، محروم شد، جدا شد، کنترل و تسلط و قدرتش گرفته شد، از مال و زندگی جدا شد]

بی‌نیاز (سود و فایده، قناعت، بسنده، چاره، پشتیبانی و حمایت، کفایت) نکرد از او، مالش (ثروت و دارایش) و آنچه [را که] کسب کرد (به دست آورد، فراهم کرد، به چنگ آورد)

به‌زودی کشیده و انداخته می‌شود (وارد می‌شود) آتشی دارای شراره‌ای (شعله‌ای) را

و زنش حمال (بار بر، حمل‌کننده، بار کننده، حمل‌ونقل‌کننده) هیزم [است]

در گردنش، ریسمانی (طنابی، قید و بندی، چفت و بستی) از پوست درخت [لیف خرما یا الیاف سایر درختان و گیاهان، به طور مثال کتان] سوره مسد

 

چنین به نظر می‌رسد که جهنم اختصاصی آن‌هم از نوع کلاسیک و یا سنتی برای جاهلان کهنه‌کاری مثل ابوجهل و ابی لهب که همواره با دلایلی در ظاهر منطقی سعی در انکار حقایق داشته‌اند، مهیا و آماده شده تا ثابت شود که هر کاری برای خداوند ممکن است . ولی ما نباید فراموش کنیم که خداوند به‌عنوان یک خالق بی‌همتا همواره ساده‌ترین، علمی‌ترین، کارآمدترین و تکنیکی‌ترین راه کارها را برای خلقت و انجام‌دادن و اداره امورات بر می‌گزیند. فناوری کلی جهنم الکترومغناطیسی است و از مواد نسوز هم می‌توان به‌عنوان هیزم مصنوعی استفاده کرد که حاوی مواد هادی و فرومغناطیس هستند. در این فناوری منحصربه‌فرد از فلزات آهن، مس، طلا، نقره ... و آلیاژهای آنها استفاده خواهد شد که به مقدار زیاد در المنت‌های حرارتی پایدار نیز استفاده می‌شود.

 

 

بیولوژی در جهنم:

 

[[به‌درستی کسانی که کفران کردند به آیاتمان به‌زودی می‌کشانیم (وارد می‌کنیم) ایشان را [به] آتشی‌، هرگاه که پخته شود پوست‌هایشان، تبدیل می‌کنیم ایشان را پوست‌هایی غیر آن، برای اینکه بچشند عذاب را، به‌درستی خداوند باشد قدرتمندی حکیمی‌ ۵۶ نساء]]

قبل از هر چیز نظر شما را به مقاله زیر جلب می‌کنیم:

" / همه ما می‌دانیم که حیات تا چه حد می‌تواند دشوار باشد، اما برای میکروب‌هایی که اخیراً در عمق ۱٫۶ کیلومتری (۱ مایلی) زیر بستر اقیانوس و دور از ساحل کانادا یافت شده‌اند این‌گونه تصور نمی‌شود. شرایط زندگی محدود شده است، محیط‌زیست آنها در دمای ۱۰۰ درجه سانتیگراد (۲۱۲ درجه فارنهایت) قرار دارد و هنوز این سلول‌های بادوام در حال پیشرفت هستند. در قسمت میانی محل فرود تاریخی ققنوس در قطب شمال مریخ نیز تاکنون هیجان یافتن حیات در سیاره سرخ به اوج خود رسیده است.

 

 

هرچند ققنوس برای یافتن حیات طراحی نشده است، اما میزان آب سطح مریخ را برای ارزیابی نشانه‌هایی که می‌توانند احتمال وجود حیات را در مریخ تقویت کنند مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

این کشف جدید در یک چنین عمقی در زیرسطح زمین می‌تواند محدودیت‌های تازه‌ای را در کیفیت آخرین حد وجود حیات در کرات دیگر ایجاد کند. دورتر از خط ساحلی نیوفاوندلند، دانشمندان در قسمت زیرین بستر اقیانوس مستقر شده‌اند که رکورد پیشین زندگی در زیرزمین را می‌شکند. این کشف جدید یکی از بنیادین‌ترین ساختارهای حیات زمینی را در عمق یک مایلی به دست می‌دهد . (رکورد پیشین در عمق ۸۴۲ متر یا ۰٫۵ مایلی قرار داشت). ازآنجایی‌که من زیست‌شناس نیستم، این خبر را همان گونه که از خبرگزاری رویترز منتشر شده نقل می‌کنم.

رویترز: پروکاریوت‌ها میکروب‌هایی فاقد نوکلئید هستند که شامل آرچی و برخی انواع باکتری‌ها هستند. فقدان سلول‌های نوکلئیدی، آنها را از ایوکاریوتها و یا زندگی تمامی حیوانات و گیاهان متمایز می‌کند.

پروکاریوت‌ها نمونه‌هایی از رسوبات حفاری شده هستند که در ۱۱۱ میلیون سال پیش ته‌نشین شده‌اند. در این عمق رسوبات در معرض دمایی در حدود ۶۰ تا ۱۰۰ درجه سانتیگراد (۱۴۰ درجه فارنهایت) قرار می‌گیرند. جان پارکس - پروفسور دانشگاه والس - معتقد است این نوع میکروب حتی می‌تواند در اعماق ژرف‌تر نیز زندگی کند. او معتقد است که اکثر پروکاریوت‌ها را می‌توان در عمق ۴ کیلومتری در زیر بستر اقیانوس یافت. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که آیا زندگی در دیگر سیارات تنها در اعماق پوسته ممکن است و در سطح خیر؟

پروفسور جان پارکس می‌گوید " اگر زیست‌کره ذاتی در زیر اقیانوس بر روی زمین وجود دارد، پس می‌تواند در کرات دیگر نیز وجود داشته باشد. تنها با گرفتن یک بیل خاک از سطح مریخ نمی‌توان گفت که آیا حیات در مریخ وجود دارد یا خیر ."

تلاش‌هایی که توسط فضاپیمای پیشین به‌منظور تحلیل سطح مریخ برای میکروب‌های فرازمینی صورت‌گرفته نیز گویای همین مطلب است. بااین‌حال با بررسی و تحلیل ترکیب سطحی برای مواد موردنیاز لازم برای ادامه بقا (که آنها را می‌شناسیم) ، می‌توان اطلاعات مفیدی را به دست آورد. به‌عنوان‌مثال تصور می‌شود که فضاپیمای فونیکس برای یافتن حیات در مریخ طراحی شده است، درصورتی‌که این فضاپیما به‌منظور تحلیل لایه سنگی بالای مریخ برای بررسی میزان آب و همچنین اثبات اینکه آب مایع ممکن است درگذشته نزدیک یکبار در مریخ جریان داشته است، ساخته شده است. حال ما محدوده‌ای را که در آن احتمال یافتن حیات است گسترش داده‌ایم، مأموریت در مریخ به یک پناهگاه زیرزمینی در زیرسطح آن نیاز خواهد داشت و مجبور هستیم تا آن زمان که خودمان این کار را انجام دهیم منتظر بمانیم.

مشخص نیست که این میکروب‌های زیرزمینی از کجا انرژی خود را دریافت می‌کنند. احتمالاً تابش خورشید عامل این انرژی نیست. متان و گرمایی که از دهانه آتشفشان به بیرون پرتاب می‌شود کاندیداهای بهتری برای انرژی هستند. در اینجا یک مسئله وجود دارد که مربوط به یافت حیات در اعماق است که برنامه احتمالی برای دفع دی‌اکسیدکربن اعماق زمین را پیچیده می‌کند. این یک اکوسیستم دست‌نخورده است که رونمایی از آن منجر به ازدست‌رفتن بخشی از نتایج برای این کلونی‌های میکروبی خواهد شد. بااین‌حال ممکن است عده‌ای را بتوان با پنل آب‌وهوایی u.N كه حاکی از آن است که دفن دی‌اکسیدکربن در آینده می‌تواند یک ابزار کلیدی برای جلوگیری از گریز گازهای گلخانه‌ای به درون جوّ شود، متقاعد کرد . "

ترجمه و ارسال: فاطمه شنبه زاده http://www.hupaa.com/page.php?id=3586

 

همان‌طور که قبلاً گفته شد برای اولین‌بار اشخاص مشرکی همچون ابوجهل با اصل وجودی جهنم به مخالفت برخاسته‌اند، آن‌هم با استدلال اینکه هیزم جهنم تر است و یک‌قدم فراتر عده‌ای کافر یا منافق با استناد به علم پزشکی مدعی شده‌اند که با سوخته شدن دو سوم پوست بدن، شخص دیگر قادر به زندگی نخواهد بود و یا اینکه با سوختگی پوست، حس لامسه از بین می‌رود و دیگر هیچ دردی را احساس نخواهیم کرد و از این‌گونه استدلال‌های در ظاهر منطقی.

اما خداوند پیشاپیش جواب سؤالات مطرح شده را در آیه ۵۶ سوره نساء ارائه نموده است، منتها این اشخاص هیچ مطالعه‌ای در آیات کتاب قرآن نداشته‌اند تا متوجه واقعیت شوند. در واقع بافت پوست اهل جهنم دگرگون و به ساختاری تبدیل می‌شود که اولاً درد را به‌خوبی احساس کند و ثانیاً مقاومت خوبی در مقابل سوختگی از خود نشان دهد، یعنی چیزی شبیه همان الیاف نسوز که توسط بشر ساخته شده است و برای خداوند خلق این‌گونه بافت‌های نسوز کار مشکلی نیست و هرچند که قبلاً توضیح داده شد، منشأ پیدایش میکرو ارگانیسم‌ها همین آب جوش و حرارت بالا به علت تابش اشعه مادون‌قرمز بر لجن کف دریا بوده است و این‌چنین حیاتی در این شرایط در حال ادامه است و هرچند که از آیه فوق نیز می‌توان چنین استنباط نمود که اهل جهنم به طور مداوم و دوره‌ای پوست‌اندازی می‌کنند، یعنی همان پدیده‌ای که در خزندگانی همچون مار دیده شده است.

 

هرگز، به‌درستی آن شراره (شعله‌ای) [است] ۱۴

بر کننده‌ای (جداکننده‌ای) برای پوست (پوست سر) ۱۵  معارج

 

به‌زودی می‌کشانم او را (در می‌آورمش، وارد می‌کنمش)  [به] سقر (جهنم) ۲۶

و چه چیز آگاه (معلوم و مشخص، دانا، باخبر) کرد تو را که چیست سقر (جحیم) ۲۷

نه باقی می‌گذارد (ساکن نگه می‌دارد) و نه رها (ول) می‌کند ۲۸

تیره کننده‌ای (سوزاننده و داغ کننده‌ای، سیاه و کبود کننده‌ای) برای پوست [است] ۲۹

برای آن [جهنم است] نه ده (نوزده ۱۹) [تن، نفر، مأمور و مَلَك ...] ۳۰  مدثر

 

آیات فوق اشاره به یک نوع حالت لرزشی، پالسی و ویبره‌ای دارد که نتیجه القای مغناطیسی با بَسامد پایین است. این امواج به‌صورت ممتد و بریده‌بریده با فواصل زمانی و پریود وار القا خواهند شد. اما از لحاظ روان‌شناسی تنها عاملی که به ساکنین جهنم به‌نوعی حس جمعی و دلگرم‌کننده برای تحمل درد و رنج خواهد داد، همان حس برون‌گرایی است. یعنی جمعیت جهنم بسیار زیاد و غیرقابل‌تصور و باور است. یعنی آنها با دیدن این جمع کثیر از جن و انس، به‌نوعی به یکدیگر دلداری و حس مقاومت و پایداری خواهند بخشید. یعنی مشاهده درد و رنج دیگران مایه همدلی و از عذاب روحی آنها خواهد کاست. چرا که هر روز با یک شخصیت محبوب، بسیار معروف، پرآوازه و نامدار تاریخی همنشین خواهند شد و خاطرات زندگی خود را بازگو خواهند کرد و این خود به‌نوعی تنوع بوده و از یکنواخت بودن جو جهنم خواهد کاست. ولی در جهنم مکان‌های تنگ، تاریک و خلوت هم وجود دارد که بسیار پردرد و رنج و عذاب‌آور خواهد بود. در جهنم کسانی با همدیگر همراه و همنشین می‌شوند که اختلاف طبقاتی بسیار زیاد و فاحشی دارند و این همنشینی برای آنها بسیار دور از انتظار و البته بسیار عجیب و قابل‌توجه خواهد بود. در جهنم چیزی به نام اختلاف طبقاتی وجود ندارد و درگیری و ضرب و شتم و فحاشی هم وجود دارد که بسیار هیجان‌انگیز و تماشایی است و به شور و حال آن می‌افزاید. تنها اختلاف اهل جهنم با یکدیگر در مدت‌زمان محکومیت آنهاست.

فراعنه مصر و دختران و زنان بهترین فوتو مدل جهنم هستند.

 

 

به زودي ندا ميدهيم ( صدا ميزنيم ، فرا ميخوانيم ) زبانه كشان را ( شكنجه چي‌ها ، شعله‌وران ) 18

چنين نيست ! اطاعت ( پيروي ) نكن او را و سجده كن و نزديك شو 19 علق

بدرستي در نزد ماست لگامي ( قيد و بند آهني ، زنجيري ، جلو براي چهارپايان ، افساري ) و جحيمي ( جهنمي )

و طعامي  ، داراي غصه‌اي ( اندوهگين و گلوگيري ، بغضي )  و عذابي دردناكي 13 مزمل

كسي كه درمي‌آيد ( كشيده ميشود )  آتش بزرگ را

سپس نه ميميرد در آن و نه زنده ميشود 13 اعلی

عذاب و شکنجه جهنم به‌قدری سخت و زیاد است که اهل آن در مرز میان زندگی و مرگ یا بیهوشی و هشیاری هستند.

 

پس ترسانيدم شما را ( پند و اندرز ، هشدار دادم شما را ) [از] آتشي زبانه كشنده ( بي دود )

درنمي آيد به آن ( كشيده نميشود به آن ) ، مگر  شقي ترين ( بدبختترين ، نگون بختترين ، رو سياه ترين ، مفلوكترين ) 15 لیل

كسي كه تكذيب كرد ( انكار و دروغ شمرد ) و روي گرداني كرد ( فرار و پشت كرد ، سر دواند ، سرپيچي كرد ) 16

و آيد در چنين روزگاري به جهنم ، در چنين روزگاري متذكر ( يادآور ) ميشود انسان و كجا بري او ذكري ( يادآوري ) [باشد]

ميگويد اي واي مرا ، كاش جلو مي فرستادم ( پيش كش و تدارك و از قبل آماده مي كردم ) براي زندگانيم ( حياتم ، زيستم )

پس در چنين روزگاري عذاب نمي كند ، عذابش را ، احدي ( شخصي ) [يعني هيچ كس نميتواند همچون پروردگار عذاب دهد]

و نمي بندد ( به بند و غل و زنجير نمي كشد )  ، بندش ( پا و دست بندش ) را ، احدي ( شخصي )  [يعني هيچ كس نميتواند همچون پروردگار كسي را به بند كشد] 26 فجر

سوره تكاثر

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

  1. هواهايتان ( هوس رانی ها ، دلخوشی ها ، سرگرمی ها ، بازی گوشی ها ، لهو و لعب ها ، اميال و خواهشهای درونی و فردی شما )  كثرت يافت ( زياد شد ، فزونی يافت ، متنوع و گوناگون شد )

  2. تا اينكه ( تا جايی كه ) زيارت كرديد ( ديدار كرديد ، رسيديد و ديديد ، ملاقات كرديد ، به هم رسيديد ) مقبره ها ( قبرها ، گورستان ، گور شده ها ، دفن شده ها ) را [يعني تا اينكه مرديد]

  3. چنين نيست ، به زودی ميدانيد ( ميفهميد ، آگاه ميشويد )

  4. سپس  بدينگونه نيست ( هرگز چنين نيست ) ، به زودی در می يابيد

  5. هرگز ، اگر ميدانيد [به] علم يقين ( دانستن بدون شك و شبهه ) ←

  6. حتما می نگريد ( مشاهده ميكنيد ، می بينيد ) جحيم ( جهنم ) را

  7. پس حتما می بينيد آن را [به] چشم ( نظر، ديده ) يقين ( بدون شك و شبهه )

  8. سپس حتما پرسيده ميشويد ( سوال ميشويد ، بازجويی ميشويد ) در چنين روزگاری از بهره مندی ( نعمت های داده شده ، لطف و مرحمت ها ، امكانات ، مقدورات )

  9.  

و اما شخصی كه سبك شود ( خفيف شود )  وزن شده هايش ( اوزان ، وزنه ها و بارهايش )

پس مصيبت ( بلا و سختی و گرفتاری يا اصل و پايه و مادر ، بنيان ، ماوای ) اوست هاويه ای ( آتشی ، هاويه به دانه جو معلق در ميان زمين و آسمان هم گفته ميشود ، شناور در هوا و فضا ، چيزی كه نيروی جاذبه بر آن بی اثر است )

و چه آگاه ( با خبر ، معلوم ، مشخص ) كرد تو را ، [كه] چيست ( چه باشد ) آن

آتشی حامی ( حمايت كننده ، نگهدارنده ، پشتيبانی كننده يا سوزاننده ، دردناك ) 11 قارعه

 

بيافكنيد در جهنم هر ( تمام ) كفران كننده ای  عنودی ( لجبازی ، يك دنده ای ) را

منع كننده ای برای خير ( خوبی ) متجاوزی ( متعدی )  شكاكی را

كسی كه قرار داد همراه خداوند ، خدايی ديگر را ، پس بيافكنيد  او را در عذاب  شديد 26 ق

 

روزی كه ميگوييم برای جهنم  ، آيا آكنده ( لبالب و لبريز ) شدی و ميگويد [جهنم] آيا [هست] از اضافه شدنی 30ق

 

و كسانی كه كفر ورزيدند ( ناسپاسی و نا باوری كردند ) به آيات ( نشانه ها ، جملات كتاب ) ما ، ايشانند گروه ( اهل ، جمع و جمعيت ) چپ شده ( شمال يا شوم شده ، شقاوت و بد يمن شده ، بد نگون شده  ، بد شگون شده ، واژگون شده )

برای ايشان آتشی پوشيده شده ای ( بسته و بافته ، حصار و محاصره شده ، احاطه شده ای ) [است] 20 بلد

 

روزی كه كشيده ميشوند در آتش بر روی صورتهايشان ، بچشيد مس ( لمس ، حس ، احساس لامسه ) سقر [را] 48 قمر

 

[خداوند] گويد داخل شويد در امتهايی [كه] داخل شده است از قبل  شما از جن و انس در آتش ، هر زمان [كه] داخل شود امتی ، لعنت كند مثلش ( همتايش ) را ، تا آنگاه كه ملحق شوند ( پياپی به هم پيوندند ) در آن همگی ، گويد آخرينشان به اولينشان ، سرور ما اينان گمراه كردند ما را ، پس بده ايشان را عذابی دو برابری  را از آتش ، [خداوند] گويد برای همگی دو برابر شده ای [باشد] و ليكن نمی دانيد

و گويد اولينشان به آخرينشان ، پس نيست برای شما [از] برای ما از فضيلتی ( مزيتی ، رجحانی ) ، پس بچشيد عذاب را به [سبب] آنچه كه كسب ميكرديد

بدرستی كسانی كه تكذيب كردند به آيات ما و كبر ( خودخواهی ) ورزيدند از آن ، گشوده نميشود برای ايشان درب های آسمان و داخل نمی شوند باغ ( بهشت ) را تا اينكه ( مگر اينكه ، به شرط اينكه ) در آيد ( وارد شود ، عبور كند )  طناب قطور ( همانند طناب كت و كلفت كشتی ) در سوراخ سوزن [خياطی و ...] و آنچنان جزا ( مجازات ) ميكنيم مجرمين را

برای ايشان از جهنم جايگاهی ( مهدی ) و از بالای سرشان  پوششها ( سرپوشها ، پرده ها ) [است] و آنچنان جزا ( مجازات ) ميدهيم ظالمان را 41 اعراف

و حتما رها  كرده ايم ( واگذارده ايم ) برای جهنم كثيری ( بسياری ) از جن و انس را ، [چرا كه] برايشان است قلبهايی كه نمی فهمند ( درك نمی كنند ) به آن و برای ايشان چشمانی [است كه] نمی بينند به آن و برای ايشان گوشهايی [است كه] نمی شنوند به آن ، آنهايند همانند چهار پايان ( دامها ) بلكه ايشان گمراه ترند ، آنها ، ايشانند غافلان 179 اعراف

 

اين جهنم آنچه كه وعده داده ميشديد

كشيده و انداخته  شويد به آن امروز به [سبب] آنچه كه كفر ( ناسپاسی ، نا شكری ) ميكرديد

امروز مُهر ميزنيم  برای دهانهايشان و سخن ميگويد  ما را دستانشان و شهادت ( گواهی ) ميدهد پاهايشان به آنچه كه كسب ميكردند

و اگر ميخواستيم حتما كور ( كدر و تار ) ميكرديم برای چشمانشان ، پس سبقت گيرند راه ( مسير ) را ، پس [از] كجا ( چگونه ) ميبينند

و اگر بخواهيم حتما مسخ ( واژگون ، دگرگون ، تغيير ) ميكنيم ايشان را در مكانشان  ( محلشان ) ، پس استطاعت ندارند راهی شدنی ( حركت و رفتنی ) و نه برگردند 67 یس

 

بلكه تكذيب كردند به ساعت ( هنگام قيامت ) و آماده كرديم برای كسی كه تكذيب كرد به ساعت ، آتش فروزانی را

زمانی كه به بيند ( دريابد ) ايشان را از مكان دوری ، بشنوند برای آن خشمی ( به شدت شكنجه ای ) و فريادی ( صدای بلند از حس و شدت درد ، شهيقی همانند صدای الاغ )

و زمانی كه افكنده شوند در آن مكانی تنگی را ، بسته شدگانند ( به زنجير كشيده شدگانند ) ، صدا ( ندا ، دعا ) كنند ( بخواهند ) در آنجا نابودی ( از بين رفتن ، نيستی را )

نخوانيد ( نخواهيد ) امروز نيستی را يك دفعه ای و بخواهيد ( بخوانيد ) نيستی بسياری را 13 فرقان

 

كسانی كه جمع آوری ميشوند بر روی صورتهايشان به جانب جهنم ، آنهايند شری ( بد و زشت ) مكانی و گمراه ترين راهی ( مسيری ) را 34 فرقان

 

و كسانی كه كفران كردند برای ايشان آتش جهنم است ، منقضی نميشود ( پايان نمی يابد ) برای ايشان ، پس ( تا ) بميرند و نه تخفيف می يابد از ايشان از عذابش ، آنچنان جزا ميدهيم هر ( تمام ) كفران كننده ای را

و ايشان با فرياد ياری ميخواهند در آن ، سرور ما خارجمان كن تا عمل كنيم ( انجام دهيم ) صالحی را ، غير آنچه كه عمل ميكرديم ، آيا عمر نداديم شما را آنچه كه تذكر ميداد در آن از تذكر و آمد شما را هشدار دهنده ، پس بچشيد ، پس نيست برای ظالمان از ياوری ( ناصری ) 37 فاطر

 

پس سوگند سرورت را [كه] حتما جمع آوری ( بازيافت ، زنده ) ميكنيم ايشان و شياطين ( بعضی از طايفه جنيان ) را ، سپس حتما احضار ( حاضر ) ميكنيم ايشان را پيرامون جهنم زانو زده ای

سپس حتما درمی آوريم ( برمی چينيم ) از هر ( تمام ) شيعه ای ( پيرو و مريدی ، تبعيت كننده ای ) را ، كدامشان كه شديدتر ( سختتر ) برای رحمان  عصيانگری ( سركش و نافرمانی ) [بودند]

سپس حتما ما داناتريم به كسانی كه ايشان دارندگان ( سزاواران ، در اولويت ) به آن كشيده شده ای [هستند]

و اينكه [نيست] از شما ، مگر  اينكه وارد شود آن را [كه] باشد برای سرورت حتمی شده ای مقتضی شده ای ( لازم و واجب شده ای )

 سپس نجات ميدهيم كسانی را كه تقوی ( پرهيزگاری ) كردند و واگذاريم ( رها می كنيم )  ظالمان را در آن زانو زده ای 72 مریم

 

و اما اگر باشد از تكذيب كنندگان گم گشتگان ( گمراهان )

پس فرودی ( ريزشی ) از حميمی ( آب جوشانی )

و كشيده شدن جحيمی ( جهنمی )

بدرستی اين [روی داد و واقعه] برای اوست حقيقتی [به] يقين ( حتمی )

پس تسبيح گوی به نام سرورت عظيم را  96 واقعه

 

 

محمدرضا طباطبایی ۴/۵/۸۷

http://www.ki2100.com