Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

13-04-2024

 

سياره زمين ما همان طاغوت است

 

 

نیست اکراه (جبری) در دین، مبین (آشکار) شده است رشد (ارشاد، هدایت و تعالی‌) از گمراهی (فریب، خطا) ، پس کسی که کفران می‌کند به طاغوت و ایمان می‌آورد به خداوند، پس چنگ زده است به دستگیره محکم (استوار) [که] نیست شکستگی (جداشدگی) برایش و خداوند شنوایی دانایی [است] ۲۵۶

خداوند ولی (سرپرست، والی‌، دوست) کسانی [است] که ایمان آوردند، خارج می‌کند ایشان را از تاریکی‌ها به‌سوی نور و کسانی که کفران کردند سرپرستانشان (دوستانشان، اولیایشان) طاغوت [است] ، خارج می‌کند ایشان را از نور به‌سوی تاریکی‌ها، ایشان اصحاب آتش [هستند]، ایشان‌اند در آن جاودانان ۲۵۷ بقره

 

 

در واقع سیاره زمین جسمی جدا شده از خورشید است و حرکت آن از روشنایی درون خورشید به‌طرف تاریکی حاکم بر فضا بوده است. با مطالعات زمین‌شناسی و تحقیقات ژئوفیزیک چنین به نظر می‌رسد که سیاره زمین ساختاری کریستال گونه و لایه‌لایه بسیار منظمی دارد که یک چنین ساختار فیزیکی منظم، حاکی از حضور این جرم سماوی در حرارت‌های بسیار بالا و سرد شدن تدریجی آن است. توضیحات بیشتر در مبحث (ژئوفیزيک و ساختار هندسی ستاره داوود توسعه یافته) ارائه شده است.

 

و اینک این سؤال بسیار مهم مطرح می‌شود، باتوجه‌به اینکه یک ستاره تا قبل از رسیدن به مراحل پایانی عمر خود قادر به تولید عناصر سنگین مثل سیلیس و آهن و ... نیست، این عناصر سنگین چگونه در خورشید پدیدار و در پیکره سیاره زمین جای گرفته‌اند؟

جواب: هم‌زمان یا قبل از پیدایش یا خلقت خورشید، ستارگان بسیار پر جرمی بوده‌اند که خیلی زودتر از خورشید به پایان عمر خود رسیده و بعد از انفجار، این عناصر تشکیل دهند سیاره زمین را به فضای میان کهکشانی پرتاب کرده‌اند که این عناصر به‌صورت متراکم (شهاب‌سنگ‌ها) با ستارگانی همچون خورشید برخورد و تصادم کرده و یا به علت داشتن جاذبه فوق‌العاده زیاد خورشید به آن جذب و ملحق شده و در توده گازی شکل یا پلاسمای خورشید حل شده‌اند و بعداً به فرمان خداوند، ملائکه مقدار مشخصی از این عناصر سنگین را جمع‌آوری و به‌صورت گوی داغ و چگالی از خورشید به بیرون کشیده‌اند و این گوی به ملایمت و به طور تدریجی سرد شده و ساختار کریستالی و منظم لایه‌لایه زیر را به خود گرفته است.

خداوند کسی است [که] خلق کرد هفت‌آسمان‌هایی [را] و از زمین همانندشان [را] ، نازل می‌شود فرمان مابینشان برای اینکه بدانید که به‌درستی خداوند برای هر چیزی قادری (توانایی) [است] و به‌درستی خداوند احاطه کرده است به هر چیزی علمی (دانشی؛ آگاهی) را  ۱۲ طلاق 

جز این نیست كه فرمان او ، آنگاه كه اراده كند چيزی را كه ميگويد برای آن باش پس ميشود 82 یس

 

 

توضیحات بیشتر در مورد ملائکه در مبحث (کائنات هوشمند یا ملائکه) ارائه شده است. در واقع ملائکه با ایجاد یک گرداب (گردباد، اسپیرال لگاریتمی) الکترومغناطیسی بسیار قوی یون‌های سنگین محلول در خورشید را جمع‌آوری و بیرون رانده‌اند. برای اینکه هر چه‌قدر هسته عنصر سنگین‌تر باشد، تعداد پروتون آن بیشتر بوده و یون آن بار الکتریکی مثبت بیشتری خواهد داشت و جمع‌آوری آن کار سهل و آسانی برای ملائکه خواهد بود. منشأ حرارت موجود در هسته زمین همان حرارتی است که در خورشید وجود داشته و چنین به نظر می‌رسد که فعالیت هسته‌ای ناشناخته‌ای در مرکز زمین جریان دارد که نور آن گرایش به‌طرف قرمز دارد یعنی مارج . ولی این نور کیفیت نور ستارگان را نداشته و همان‌طور که در مبحث (منشأ پیدایش میکرو ارگانیسم‌ها) توضیح داده شد، این مارج تولید و منتشر شده منشأ و مبدأ پیدایش و تکامل طایفه جنیان (بعضی از شیاطین) است و به این دلیل، سیاره زمین یا طاغوت ولی (سرپرست) شیاطین محسوب می‌شود.

 

 

     

در ترسیم فوق دایره زردرنگ خورشید، مارپیچ قرمز مدار خروج زمین گداخته، دایره آبی مدار گردش زمین و دایره سبزرنگ خود سیاره زمین است. سیاره زمین (الارض یا طاغوت) مؤنث و مادر کل طایفه جنیان و مادر نیمهٔ تمامی انسان‌هاست یعنی جنی که در انسان با انس در اولاد و اموال شریک شده است و نیمهٔ دیگر او یعنی انس ماهیتی از خورشید (نور خورشید) دارد.

 

آیا ندیده است کسانی که کفران کردند [که] به‌درستی آسمان‌ها و زمین هر دو بودند بسته‌ای (به‌هم‌پیوسته و دوخته‌ای) پس از هم گشودیم (جدا ساختیم) آن دو را و قرار دادیم از آب هر (تمام) چیزی را زنده‌ای، آیا پس ایمان نمی‌آورند ۳۰ انبیا

این آیه علی‌رغم اشاره به تکامل و حیات از آب، اشاره به این موضوع مهم دارد که سیاره زمین از ابتدا فاقد اتمسفر بوده است و بعدها این اتمسفر شکل‌گرفته و مابین زمین و فضا (خلأ) قرار گرفته و سطح زمین را از فضا (خلأ) جدا کرده است و بعد از شکل‌گیری بخار آب و ابرها در جو، بارندگی شروع و حیات بر روی سیاره زمین شکل‌گرفته است. بعضی‌ها به‌غلط این آیه را با نظریه نادرست انفجار بزرگ مرتبط می‌کنند که در واقع چنین نیست.

 

سوگند آسمان دارای بازگشت ( انعكاس ، پس فرستاننده آب ، باز گرداننده بخار آب به صورت باران و برف و تگرگ و ..... ) 11 طارق

 

"‌ گروهي از دانشمندان مركز فضايي جانسون ناسا (  JSC‬ موسسه ماه و سيارات ) و مركز ديويس در دانشگاه كاليفرنيا ( UCD ‬) دريافتند که سيارات خاكي مانند زمين و مريخ احتمالا در اوايل حيات‌شان دهها ميليون سال مذاب بوده‌اند .

به گزارش ايرنا و به نقل از ساينس ديلي ، اين يافته‌ها نشان مي‌دهد كه اين دو سياره آهسته‌تر از آنچه دانشمندان فكر مي‌كردند خنك شده‌اند و بايد سازوكاري، درون سياره را گرم نگه داشته باشد .

اين يافته‌هاي جديد نشان مي‌دهد كه تاريخ دوران اوليه سيارات داخلي منظومه شمسي پيچيده است و شامل فرآيندهايي است كه ديگر مشاهده نمي‌شود .

آثار اين فرآيندها در مريخ حفظ شده در حاليكه اين شواهد از روي زمين پاك شده است بنابراين احتمالا مريخ بهترين مكان براي شناخت شكل‌گيري زمين است .

"كينگ ژويين" استاديار زمين شناسي مركز ديويس دانشگاه كاليفرنيا گفت تاريخ دقيق شكل‌گيري منظومه شمسي چهار ميليارد و ‪ ۵۶۱ ‬ميليون سال پيش است .

هسته فلزي مريخ چند ميليون سال پس از تولد منظومه شمسي شكل گرفت .

تخمين‌هاي پيشين در مورد اينكه سطح اين سياره سرخ تا چه مدت مذاب مانده است در گستره زماني هزاران سال تا چند صد ميليون سال ، قرار دارد .

ژويين گفت ماندگاري ‪ ۱۰۰ ‬ميليون ساله اقيانوس ماگما بر روي مريخ زماني بسيار طولاني است . اين امر حاكي از آن است كه در آن زمان مريخ مي‌بايست اتمسفري ضخيمي داشته باشد كه اين سياره را به نوعي عايق كاري كرده و روند خنك شدن آن را كند و آهسته كرده باشد .

دانشمندان گمان مي‌كنند شكل‌گيري خشكي‌هاي اوليه نمي‌تواند به تنهايي عاملي براي روند كند خنك شدن اقيانوس ماگما در اين سياره بزرگ محسوب شود .

در عوض اين شواهد جديد نشان مي‌دهد مريخ زماني اتمسفر اوليه‌اي داشته است كه مانند يك عايق براي آن عمل مي‌كرده است .

اين اتمسفر اوليه عمدتا از هيدروژن به جا مانده از تراكم در بالاي اين سياره خاكي ، شكل گرفته بوده اما احتمالا حدود ‪ ۱۰۰ ‬ميليون سال پس از شكل‌گيري اين سياره تحت تاثير فشار از بين رفته است ."

منبع :  http://www1.irna.ir/fa/news/view/line-12/8609046320135913.htm

       http://www.nojumi.org/newsn/news.php?action=fullnews&id=1153

 

 

در واقع این تحقیقات جدید کلیه نظریات قبلی در مورد پیدایش سیارات خاکی منظومه شمسی را رد می‌کند. در واقع سیارات خاکی در اولین مراحل پیدایش خود، حرارت‌های فوق‌العاده زیادی داشته‌اند که به‌تدریج و آهسته خنک شده‌اند و این ممکن نخواهد بود مگر اینکه جدا شده از خورشید و دارای فعالیت هسته‌ای در مرکز خود باشند.

 

و آن‌چنان تشریح می‌کنیم آیات را و باشد برای ایشان [که] برگردند ۱۷۴

و بخوان برای ایشان خبر کسی را که دادیم [به] او آیاتمان را، پس [خود را] عاری کرد (برهنه شد) از آن، پس دنبال کرد او را شیطان، پس شد از فریب‌خوردگان (مغرور شدگان) ۱۷۵

و اگر می‌خواستیم، حتماً بلند می‌کردیم او را به [وسیله] آن و لیکن او میل کرد (خزید) به‌جانب زمین و تبعیت کرد هوایش (تمایلاتش) را، پس مثال او همچون مثال سگ است که اگر بار کنی برایش، زبان درآورد (له‌له کند) و اگر ترک کنی (به حال خود واگذاری‌) آن را، [مجدداً]   زبان در می‌آورد (له‌له می‌کند) ، آن است مثال قوم کسانی که تکذیب کردند به آیات ما، پس تعریف کن داستان (تاریخچه) را باشد بری ایشان که تفکر (اندیشه) کنند۱۷۶ اعراف

ای کسانی که ایمان آوردید، چیست شما را زمانی که گفته شود برایتان به شتابید (بسیج شوید) در راه خداوند، سنگین می‌شوید به‌جانب زمین، آیا راضی (خشنود) شدید به زندگانی دنیا از [عوض] آخرت، پس نیست متاع زندگانی دنیا در [مقابل] آخرت مگر اندکی ۳۸

 

از مفهوم آیات فوق چنین بر می‌آید که زمین یا طاغوت در جایگاه پست و کم‌ارزش خود قرار دارد.

 

آیا ندیده‌اند [که] چه بسیار نابود کردیم از قبل ایشان از تمدنی را [که] تمکین دادیم ایشان را در زمین آنچه را که تمکین ندادیم برای شما و فرستادیم آسمان را برای ایشان پیوسته‌ای (پی‌درپی) و قرار دادیم چشمه‌ها را [که] جریان داشت از زیر ایشان، پس نابود کردیم ایشان را به گناهانشان و انتشار دادیم از بعد ایشان تمدنی دیگری‌ها [را] ۶  انعام

 

مطالعات زمین‌شناسی حاکی از این است که گذشته سیاره زمین بسیار پربارش بوده و بیشتر مناطق آن سرسبز بوده است.

 

و کسانی که اجتناب کردند طاغوت را که بندگی کنند آن را و انابه کردند (برگشتند) به‌سوی خداوند، برایشان بشارتی [است] ، پس بشارت بده بندگان را ۱۷  زمر

 ای انسيان ( مردم ) بدرستی وعده خداوند حقی ( واقعيتی ) [است] ، پس فريبتان ( مغرورتان ) نكند حيات ( زندگانی ) دنيا و فريبتان ندهد به خداوند فريبنده ( شيطان ) 5 فاطر

اسامی زیر عبارات یونانی است که به سیارات منظومه شمسی اطلاق شده:

jupiter , saturn , uranus , neptune ,  Mercury , Venus , Earth ,  Mars

 

در یونان باستان ستاره‌پرستی رواج داشته است و آنها این سیارات را با ستارگان اشتباه می‌گرفتند و چون مکانشان متغیر بوده است، بسیار جلب‌توجه نموده‌اند و پیکرهایی را به‌عنوان سنبل‌هایی از این خدایان تراشیده و عبادت می‌کردند. این رسم وارد قوم بنی‌اسرائیل و اعراب نیز شده است. هم قوم بنی‌اسرائیل و هم اعراب بتی داشتند به نام طاغوت که نماد و سنبل سیاره زمین بوده است و جالب است که خداوند همه اینها را در کتاب قرآن مؤنث (مادینگان) نامبرده است. چرا که به طاغوت، سیاره سبز و مادر طبیعت گفته می‌شد و چون پدیدآورنده حیات و سرچشمه زندگی بود، لیاقت پرستش را به خود گرفته بود. طاغوت در زبان یونانی گایا Γαîα تلفظ می‌شود (Gaia). در حقیقت اعراب همیشه تحت‌تأثیر فرهنگ رومی بوده و برای نیروهای حاکم در طبیعت خدایان و بت‌هایی می‌تراشیده‌اند.

زامیاد ایزدبانوی زمین، گاهی با سپندارمذ امشاسپند زمین یکی دانسته می‌شود و گاهی هم زامیاد مینوی زمین -به معنی قرینهٔ بهشتی آن- و سپندارمذ الههٔ زمین دانسته می‌شوند. گل ریحان به این ایزد تعلق دارد.

 

به‌درستی خداوند نمی‌آمرزد این را که شریک گردانده (شرک ورزیده) شود برایش و می‌آمرزد آنچه را که غیر (پایین) آن [است] برای کسی که می‌خواهد و کسی که شریک میگرداند (شرک می‌ورزد) به خداوند، پس گمراه (گم) شده است گمراهی (گم‌گشتگی) دوری را ۱۱۶

که [نه] می‌خوانند از غیر او مگر مادینه‌هایی را و اینکه [نه] می‌خوانند مگر شیطانی سرکشی را ۱۱۷  نساء

 

آیا نظاره نکردی (خبر نیافتی‌) به‌سوی کسانی که می‌پندارند [که] به‌درستی ایشان ایمان دارند به آنچه که نازل شد به سویت و آنچه که نازل شد از قبلت (تورات و انجیل) می‌خواهند که حکمیت برند به‌جانب طاغوت و [در حالی] که دستور داده شده (فرمان یافته) بودند که کفر ورزند به آن و می‌خواهد شیطان که گمراه کند ایشان را، گمراهی دوری را ۶۰  نساء

 

آیا نظاره نکردی به‌جانب کسانی که داده شدند نصیبی (بهره‌ای‌) از کتاب (منظور یهود و نصاری) ، ایمان (باور) میآورند به جبت و طاغوت (نام دو بت زمان جاهلیت) و می‌گویند برای کسانی که کفران کردند، اینان (بت‌پرستان) هدایت یافته تر از کسانی [هستند] که ایمان آوردند راهی را (منظور موحدان) ۵۱

ایشان کسانی [هستند] که لعنت کرد ایشان را خداوند و کسی را که لعنت می‌کند خداوند، پس هرگز نیابی برایش یاوری را ۵۲  نساء

 

اطلس نام معروف‌ترین خدای افسانه‌ای یونان باستان بود. یونانیان عقیده داشتند که اطلس، جهان را بر دوش دارد و آن را حمل می‌کند.

 

و حتماً مبعوث کرده‌ایم در هر (تمام) امتی رسولی را که بندگی کنید خداوند را و اجتناب کنید طاغوت را، پس از ایشان کسی است که هدایت کرد خداوند و از ایشان کسی است که حقیقت یافت برایش گمراهی‌، پس سیر کنید در زمین پس نظاره کنید [که] چگونه بود عاقبت تکذیب‌کنندگان ۳۶  نحل

کسانی که ایمان آوردند قتال (پیکار) میکنند در راه خداوند و کسانی که کفران کردند قتال (پیکار) می‌کنند در راه طاغوت، پس قتال (پیکار) کنید دوستان (سرپرستان) شیطان را، به‌درستی مکر شیطان باشد ضعیفی (سستی‌) ۷۶  نساء

بگو آیا خبر دهم شما را به بدتری از آن پاداشی نزد خداوند، کسی را که لعنت کردش خداوند و غضب (خشم) گرفت برایش و قرارداد از ایشان بوزینه‌ها و خوک‌ها (بعضی اشخاص یهود که مسخ شدند) و بندگی (پرستش) کرد طاغوت را، ایشان‌اند بد مکانی و گمراه‌تر از درست (راست) راهی‌ ۶۰  مائده

 

منظور از طاغوت در آیات فوق همان سیاره زمین است، یعنی تصاحب و تملک مال و ثروت (دارایی) آن و همچنین سعی در فزونی بخشیدن به آن، بیش از حد لزوم و ضروری جهت امرارمعاش و صدالبته کسب قدرت برای حکومت و فرمانروایی بر روی زمین. همچنین دستیابی به پست، مقام، منصب، جایگاه برتر اجتماعی و به طور خلاصه دنیاپرستی و رفتاری فرعون مابانه که طبق تعالیم کتاب قرآن، این‌چنین شخصی بنده طاغوت یا فرزند شیطان یا همان طاغوتی یعنی دشمن خدا، ملائکه، انبیا و بندگان آخرت طلب خدا محسوب می‌شود که دستورالعمل و احکام کاملاً مشخص، معلوم و واضحی در مورد آنها صادر شده که اجرا و رعایت آن برای تمامی مسلمانان واجب و لازم فرض شده است. چیزی به نام سرمایه‌داری اسلامی یا اسلام سرمایه‌داری (اسلام طاغوتی، طاغوت اسلامی) وجود ندارد. این گروه منافقین محسوب می‌شوند. کسانی که به دنبال کسب ثروت و قدرت و نفوذ روی سیاره زمین هستند، اصلاً فرقی نمی‌کند که قاتل، دزد، قاچاقچی، خلاف‌کار، کلاهبردار، مهندس، دکتر، جراح، وکیل، اصناف، استاد دانشگاه، معلم، کشاورز، قصاب، قاضی، نظامی، راهب و رهبان، روحانی، مجاهد و ... هر چیز دیگری که بوده باشند، حکم الله و انبیا در مورد ایشان، قتل و مصادره اموال به نفع مسلمین حقیقی است که متأسفانه نه‌تنها اجرا نمی‌شود، بلکه تحت حمایت و پوشش دین جعلی و ساختگی و قوانین شیطانی، تشویق و ترغیب هم می‌شوند.

طاغوتی‌ها برای یک جامعه اسلامی به‌نوعی تهدید و حفره امنیتی (ستون پنجم) محسوب می‌شوند. آنهایی که به دنبال ثروت هستند، خیلی سریع با پول و رشوه خریداری می‌شوند و آنهایی که به دنبال قدرت هستند، با ترس ازدست‌دادن قدرت و موقعیت یا دادن وعده‌ووعید در جهت حفظ یا افزایش قدرت و نفوذ فریب داده می‌شوند. آنهایی که به دنبال قدرت هستند، بندگان خدا را به بردگی می‌گیرند و آنهایی که به دنبال ثروت هستند، اموال مردم را به یغما می‌برند و فرمان خدا و انبیا قتال با آنها است. تمام قدرت و ثروت از آن خداست و اگر قدرت و ثروت در اختیار غیر او باشد، همانا آن شخص خود شیطان و بنده طاغوت است.

کسانی که به دنبال ثروت، مال‌اندوزی، به چنگ آوردن قدرت و حکومت و نفوذ هستند، هم خودشان و هم اطرافیان و پیروان و هم فکرانشان، دشمنان الله محسوب شده و همگی محکوم به قتل و امحا شدن هستند که اگر نشوند، این طاغوتی بودن را به فرزندان و خانواده نامشروع خود منتقل خواهند کرد و آنچه که نصیب جامعه و بندگان الله می‌شود، چیزی نیست جز افلاس و بندگی و بردگی غیر الله. ثواب ریختن خون آنها درست همانند ثواب آبیاری درختان بهشت است. اگر سرمایه‌داری و پست، مقام و سمت از جامعه اسلامی حذف شود، دیگر انگیزه‌ای برای ظلم و فساد و جرم و تباهی وجود نخواهد داشت و جامعه اسلامی به سعادت خواهد رسید. خاندان سرمایه‌داران و صاحبان قدرت، بدترین و کریه‌ترین الگو برای افراد یک جامعه اسلامی هستند.

از واپسین روزهای پیدایش جهان سرمایه‌داری، ثروتمندان به اقتصاددانان و دانشگاهی‌ها (انترهای درختی) پول و رشوه داده‌اند تا در وصف سیستم سرمایه‌داری مقاله، پایان‌نامه و تعریف و توصیف نامه بنویسند. ولی مخالفان آنها در جهت ابطال نظریات، فقط یک جمله و منطق ساده دارند و آن اینکه از زمان شروع انقلاب صنعتی و سیستم سرمایه‌داری ضد کارگری در جهان، دمای کره زمین در حدود ۵ درجه افزایش پیدا کرده و معنی آن تخریب اکوسیستم سیاره زمین و حتی پایان حیات خود جهان سرمایه‌داری است. سیستمی که به حیات و موجودیت خودش رحم نمی‌کند و درصدد ترک سیاره زمین و فرار به مریخ است، مسلماً مشروعیت و صلاحیت بقا را نخواهد داشت. در یک جامعه اسلامی سرمایه‌دار و قدرت‌طلب طاغوتی درست همانند صاریغ آمریکایی، سوسار آفریقایی و ... سایر حیوانات موزی است که باید معدوم شوند.

 

به‌درستی کسانی که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و کوشیدند به اموالشان و جان‌هایشان در راه خداوند و کسانی که مأوا دادند و یاری کردند، ایشان بعضی‌شان (دوستان) سرپرستان بعضی [هستند] و کسانی که ایمان آوردند و هنوز مهاجرت نکرده‌اند، نیست برایتان از دوستی (سرپرستی) ایشان از چیزی تا اینکه مهاجرت کنند و اگر یاری خواهند شما را در دین، پس برای شماست یاری، مگر برای قومی که مابینتان و مابینشان میثاقی (پیمانی) [باشد] و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید بینایی [است]

و کسانی که کفران کردند بعض ایشان دوستان (سرپرستان) بعضی [هستند] اگر انجام ندادید (به کار نبستید) آن را [دستورالعمل را]، باشد فتنه‌ای در زمین و فسادی (تبهکاری) بزرگی ۷۳ انفال

پدیدار شد فساد (تباهی) در خشکی و دریا به [سبب] آنچه که کسب کرد دستان انسیان (مردم) برای اینکه بچشاند ایشان را بعض آنکه عمل کردند، باشد برای ایشان که برگردند ۴۱ روم

 

در حقیقت چنانچه فرامین الله موبه‌مو اجرا نشود، فساد و تبهکاری در جوامع اسلامی گسترش پیدا می‌کند که امروزه همگی شاهد آن هستیم. در یک جامعه اسلامی طاغوتی‌ها حق نفس کشیدن و حیات ندارند چه برسد به کسب قدرت و ثروت.

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده) مهربان (با شفقت، باعاطفه)

 

ن، سوگند قلم [را] و آنچه [را که] می‌نویسند (سطربندی می‌کنند)

نیستی تو به نعمت (لطف) سرورت به دیوانگی (مجنونی)

و به‌درستی برای تو حتماً اجری (پاداشی) بی‌منتی [است]

و به‌درستی تو حتماً بر اخلاقی (خلق و خویی، طبعی، فطرتی) بزرگی [هستی]

پس به‌زودی می‌نگری و می‌نگرند ←

[که] به کدامین از شما فریب‌خورده (حیران گشته، مبهوت شده) [است]

به‌درستی سرورت، او داناتر است به کسی که گمراه شد از راهش (سلوک خداوندی) و اوست داناتر به هدایت‌شدگان

پس اطاعت نکن تکذیب‌کنندگان [دروغ پندارندگان را]

دوست داشتند که ای‌کاش روغن‌مالی (چاپلوسی) می‌کردی، پس [ایشان هم] روغن‌مالی می‌کردند

و پیروی نکن هر (تمام) وراجی (بسیار سوگند و قسم خورنده‌ای) کودنی (کم جنبه و کم کیفیتی، فرومایه‌ای) [را]

بدگویی (عیب گیرنده‌ای، بد دهانی) ، رونده (شتابنده) به سخن‌چینی (سخن‌پراکنی، غیبتی)

منع کننده‌ای برای خیر (خوبی) ، متجاوزی (تعدی‌کننده‌ای) گناهکاری

بداخلاق (تند خوی، گستاخ، زشت کلام) بعد [از] آن، زنا زاده‌ای (حرام زاده‌ای)

[چرا] که باشد دارای مالی (ثروتی) و پسران

زمانی که تلاوت می‌شود برایش آیاتمان، گوید داستان‌های (حماسه‌های) بدوی‌ها (پیشینیان) [است]

به‌زودی داغش می‌زنیم بر روی بینی

... سوره قلم

در حقیقت خداوند طاغوتیان را انسان‌های بی اصل و نسبی می‌داند که با کسب ثروت و قدرت و فرزندان پسر سعی دارند برای خود شخصیت کاذب، اسم‌ورسم و شهرت اجتماعی کسب کنند و گذشته سیاه و تاریک (بدنامی) خود و خانواده خود را از ذهن جماعت پاک کنند. مخاطب آیات فوق در گذشته امثال ابوسفیان، معاویه و یزید بوده و امروزه به صاحبان ثروت و قدرت اطلاق می‌شود که چاپلوس، وراج، کودن، بدگو، غیبت‌کننده، منع کننده برای خیر، متجاوز گناهکار و بداخلاق هستند. اینها جملگی صفات زشت طاغوتیان امروزی هستند که سریعاً قابل‌شناسایی هم هستند.

یک مسلمان واقعی و بنده مخلص خداوند، آن‌قدر می‌خورد تا گرسنگی‌اش برطرف شود و به مقداری درآمد و مال دنیا دارد که نیاز روزمره و زندگی‌اش برطرف شود. ولی معاویه و پیروان معاویه یعنی اهل‌سنت به این‌گونه نبوده و نیستند. اگر سیر شوند و شکمشان پر شود باز چشمشان گرسنه است. اگر جیبشان پر باشد بازهم چشمشان خالی است و هرگز نه از غذا و نه از مال و ثروت و قدرت دنیا سیر و بی‌نیاز یا قانع نمی‌شوند. گرسنه به دنیا می‌آیند و گدا از دنیا می‌روند. چون چشمشان هرگز نه سیر می‌شود و نه پر. تنها چیزی که می‌تواند چشم ایشان را سیر و پر کند خاک گور است.

 

 

نور و ظلمت (تاریکی):

 

به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده) مهربان (با شفقت، باعاطفه)

ستایش برای خداوند کسی که خلق کرد آسمان‌ها و زمین را و قرارداد تاریکی‌ها و نور را، سپس کسانی که ناسپاسی کردند به سرورشان معادل می‌کنند (برابر، همتا و شریک می‌کنند)

اوست کسی که خلق کرد شما را از گلی‌، سپس مقتضی کرد اجلی (موعدی‌) را، و اجلی معلوم شده‌ای نزد اوست، سپس شما تردید می‌کنید

و اوست خداوند در آسمان‌ها و در زمین، می‌داند راز شما و آشکار شما را و می‌داند آنچه را که کسب می‌کنید

... سوره انعام

 

خداوند به‌دفعات در کتاب قرآن به روشنایی (نور) و تاریکی (ظلمت) اشاره نموده است که منظور از تاریکی یا ظلمت همان طاغوت یا سیاره زمین است که از خورشید جدا و دور شده است و مولد مارج و پدیدآورنده طایفه جنیان (بعضی از شیاطین) است.

 

 

تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۸۳﴾  قصص
اين است سرای آخرت كه قرار ميدهيم آن را برای كسانی كه نميخواهند خود بزرگی ( استكبار ) را در زمين و نه تبهكاری را و عاقبت ( سرانجام ) برای متقيان است
كسی كه آيد به نيكويی ، پس برای اوست خيری از آن و كسی كه آيد به بدی ، پس جزا نمی شود كسانی كه عمل كردند بدی ها را ، مگر آنچه كه عمل ميكردند 84 قصص



راز هسته گداخته ماه در دل‌سنگ‌های آپولو ۱۷

فضا - همشهری آنلاین:

 

طی سال‌های ۱۹۶۰ و دهه ۷۰ دانشمندان اعلام کردند سنگ‌هایی که فضانوردان آپولو ۱۷ از ماه به زمین آورده‌اند تا مدت‌ها آنها را به خود مشغول خواهد کرد.

 اکنون تجزیه یکی از سنگ‌هایی که طی این مأموریت جمع‌آوری‌شده بود منجر به حل معمای دیرینه ماه شده است. محققان MIT بررسی‌های جزئی‌تری را بر روی کهن‌ترین سنگ جمع‌آوری‌شده توسط آپولو انجام دادند. اثرات مغناطیسی ثبت شده بر روی این سنگ شواهد محکمی را در اختیار گذاشت که نشان می‌دهد ۴٫۲ میلیارد سال پیش، ماه همانند زمین امروزی، هسته‌ای مایع و دینامو داشته است که یک میدان مغناطیسی قوی را ایجاد می‌کرده است.

 تا پیش از فرستادن آپولو به ماه، بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند که اصولاً ماه از بدو پیدایش سرد بوده و سرد خواهد بود و هرگز آن‌قدر ذوب نخواهد شد که یک هسته مایع را تشکیل دهد. آپولو نشان داد که جریان‌های عظیمی از مواد مذاب در سطح ماه در جریان بوده‌اند اما این موضوع که آیا هسته مذاب داشته یا خیر همچنان بحث‌برانگیز باقیمانده بود . «بن ویس» ، استادیار علوم سیاره‌ای دانشگاه MIT و نویسنده اصلی مقاله‌ای در خصوص کشفیات اخیر که در ۲۷ دی‌ماه در روزنامه ساینس به چاپ رسید، می‌گوید مردم سی‌سال با هیاهوی بسیار پیگیر این موضوع بوده‌اند.

 در میان این سنگ‌ها یک سنگ به طور ویژه این موضوع را ثابت می‌کرد. این سنگ در آخرین مأموریت به ماه با آپولو ۱۷ توسط هریسون جک اسمیت، تنها زمین‌شناسی که تاکنون بر ماه قدم نهاده است، جمع‌آوری‌شده بود . ویس می‌گوید: " بسیاری از مردم این سنگ را جالب‌ترین سنگ به‌دست‌آمده از ماه می‌دانند ."

 

 سنگ‌های جمع‌آوری‌شده توسط آپولو ۱۷

«ایان گاریک بتال» ، سردبیر روزنامه ساینس می‌گوید: " این یکی از کهن‌سال‌ترین و از اولین نمونه‌های شناخته شده است، اگر این توصیف کافی نیست باید افزود که این سنگ از زیباترین سنگ‌های ماه با ترکیبی از کریستال‌های سبز روشن و شیری است ."

 

 

تیم تحقیق، اثرات ضعیف مغناطیسی را در نمونه کوچکی از این سنگ با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرارداد. به گفته ایان گاریک، استفاده از یک مغناطیس‌سنج تجاری مجهز به سیستم رباتیک خودکار، این امکان را به ما داد تا در قیاس با مطالعات پیشین، اندازه‌گیری‌های بیشتری را در مقیاس بزرگ‌تر و جزئیات دقیق‌تر انجام دهیم.

این اطلاعات موجب شد تا آنها سایر منابع احتمالی را که از خود اثرات مغناطیسی برجای می‌گذارند (مانند برخوردهای سهمگین با ماه که به‌تدریج منجر به ایجاد میدان مغناطیسی موقت در این قمر شده است) رد کنند. اما شواهد حک شده بر سنگ‌های ماه‌نشان می‌داد که این سنگ‌ها میلیون‌ها سال تحت‌تأثیر محیط مغناطیسی بوده‌اند، بنابراین میدان مغناطیسی باید از یک دیناموی مغناطیسی درازمدت ناشی شده باشد.

ویس معتقد است که این یک نظریه جدید نیست. اما برای مدت‌های طولانی یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات علوم ماه بوده است. میدان مغناطیسی لازم برای مغناطیسی کردن این سنگ‌ها می‌بایست قدرتی معادل یک‌پنجم میدان مغناطیسی زمین داشته باشد که این موضوع با تئوری دینامو و نظریه غالب پیدایش ماه (که طی آن در اثر برخورد یک جرم آسمانی به‌اندازه مریخ با زمین، مقداری از پوسته زمین جدا و به فضا پرتاب شده و پس از گرد هم آمدن ماه را تشکیل داده‌اند) همخوانی دارد.

یافته‌های اخیر نشان داد که تا چه حد دانسته‌های ما از نزدیک‌ترین همسایه زمین ناچیز است. همسایه‌ای که به‌زودی در مأموریت ناسا دوباره از آن بازدید خواهیم کرد.

http://www.ghatreh.com/news/2907853.html

 

واقعیت امر این است که ماه نیز به همراه سیاره زمین جسمی جدا شده از خورشید است که نیروی بسیار قوی الکترومغناطیسی بر آن اعمال شده و در زمان سرد شدن، ساختار منظم و کریستال گونه‌ای به خود گرفته است و دوران مواد مذاب (یونیزه شده با بار مثبت) عامل مغناطیسی شدن سنگ‌ها در ماه در زمان سرد شدن بوده است.

 

انیمیشن خروج سیاره زمین از خورشید

 

امروزه یک نظریه انقلابی وجود دارد به نام انبساط و یا تورم سیاره زمین که می‌تواند بسیاری از پدیده‌های موجود در سیاره زمین، من‌جمله حرکت و دور شدن قاره‌ها از یکدیگر، حرکت و شکاف زیر اقیانوس، چین‌وچروک، پیدایش رشته جبال و ... را توجیه کند که هیچ نظریه دیگری توان آن را نداشته است. اما خود این نظریه مشکل منطقی بزرگی دارد و آن اینکه انبساط سیاره زمین نیاز به افزایش جرم پیوسته‌ای دارد. یعنی اگر زمین دوبرابر شود، جرمش ۸ برابر خواهد شد و این جرم مازاد از کجا آمده و می‌آید. یعنی چگونه ممکن است که شعاع و قطر یا محیط و سطحش همواره در حال افزایش یا گسترش بوده باشد که یکی از بزرگ‌ترین معماهای تاریخ علم بشریت است. چون طرف‌داران این نظریه نمی‌توانند هیچ توجیهی برای آن ارائه کنند، در نتیجه مخالفان این نظریه آن را به‌راحتی مردود می‌کنند. ولی به باور ما حل این معما یا چالش بزرگ بسیار راحت است و آن اینکه سیاره زمین در حال اکسیداسیون بوده است. چون جرم حجمی اکسید فلزات (خاک و سنگ) کمتر از خود فلزات است، پس در نتیجه سیاره زمین همواره در حال انبساط یا تورم یعنی افزایش حجم بوده است. چون فلزات در حال اکسایش حجیم‌تر می‌شوند مثل غلات یا ذرت حجیم شده.

جریان ازاین‌قرار است که با انفجار ابرنواختران مقدار بسیار زیادی عناصر سنگین به همراه انواع گازها به بیرون پرتاب می‌شوند. فلزات بعد از سرد شدن می‌توانند با اکسیژن واکنش داده و ایجاد گردوغبار و خاک در فضا کنند. اینها تبدیل به شهاب‌سنگ شده و به دام جاذبه خورشید می‌افتند. البته به همراه گازهای سنگین دیگر. خورشید با حرارت خود آنها را ذوب، سپس احیا و تجزیه می‌کند. ولی اینها برای مکانیزم واکنش همجوشی خورشید خیلی مضر و خطرناک هستند. من‌جمله آهن که سرعت واکنش‌ها را افزایش می‌دهد و یک نوع کاتالیست محسوب می‌شود. خورشید نیاز به پالایش و تصفیه دارد و هرازگاهی یک سیاره از آن به‌صورت توده و گویچه‌ای از فلزات سنگین مذاب خارج می‌شود. ثابت شده که فلزات مذاب قدرت زیادی در حل گازها در خود دارند که در صنایع ریخته‌گری مشکل‌ساز هستند. به طور مثال آلومینیوم مذاب مقدار زیادی گاز هیدروژن را در خود حل می‌کند که در زمان سرد شدن مذاب به‌صورت حباب و تخلخل اسفنجی شکل در قطعات ریخته‌گری شده مشاهده می‌شود. این یعنی کل اتمسفر سیاره زمین به‌صورت گاز محلول در مذاب فلزی از خورشید کنده و جدا شده است.

گویچه فوق را تصور کنید که دمایی بیشتر از ۶۰۰۰ درجه دارد و حرارت خود را به‌صورت تابش ازدست‌داده و خیلی‌خیلی کند در حال سرد شدن است. اولین اتفاق بالا آمدن عناصر سبک همچون گازهای محلول و منیزیم، آلومینیوم و سیلیسیم و پایین رفتن عناصر سنگین همچون اورانیوم و سایر ایزوتوپ‌های رادیواکتیو سنگین و طلا، سرب و حتی آهن و نیکل و... است. یعنی هر عنصر به مقدار جرم حجمی خود، منطقه یا ارتفاعی را اشغال می‌کند. با سرد شدن سطح سیاره زمین فلزات اجازه پیدا می‌کنند تا با اکسیژن واکنش داده و خاک یا سنگ مذاب را تشکیل دهند. با گذشت زمان ضخامت لایه اکسید شده افزایش می‌یابد و سیاره زمین منبسط می‌شود و سطح آن شروع به ترک خوردن و حرکت می‌کند. این نظریه همچنین می‌تواند ثابت کند که چرا فراوان‌ترین عناصر سطح و پوسته زمین فلزات یا شبه فلزات سبک همچون آلومینیوم، منیزیم و سیلیسیم و ... هستند و چرا هسته زمین از عناصر فلزی سنگین و اکسید نشده تشکیل شده است. چرا که لایه اکسید شده سطحی، همانند عایق حرارتی عمل کرده و همچنین جلوی افزایش سرعت اکسیداسیون را گرفته است. هرچند که این لایه به‌خوبی مانع اتلاف حرارتی شده است ولی صرفاً توانسته است سرعت اکسیداسیون لایه‌های پایین‌تر را بگیرد. چرا که تماس اکسیژن با فلزات، نافلزات و همچنین عناصری همانند کربن و گوگرد اجتناب‌ناپذیر است و نمی‌توان مانع انفجار به علت خروج گازهای دی‌اکسیدکربن و ... را گرفت و اتمسفر سیاره، می‌توانسته است مسیری برای نفوذ به لایه‌های پایین‌تر را بیابد و به فرایند اکسیداسیون کند شده و تورم سیاره‌ای ادامه دهد و از همه مهم‌تر اینکه مقدار زیادی گاز، زیر این لایه سطحی سرد شده محبوس و زندانی شده و با فراهم شدن شرایط واکنش، انفجارت بسیار مهیبی را باعث می‌شده‌اند که باعث ترک خوردن و ازبین‌رفتن این لایه محافظ می‌شده است. ولی آنچه که مسلم است اینکه این شرایط و احوال گذشته زمین نیاز به شبیه‌سازی دقیقی دارد و ما پارامترهای اولیه آن را دریافته‌ایم و این موضوع مهم که سیاره زمین در کل موجودی ناآرام، بی‌قرار، بی‌ثبات، سرکش، یاغی، طغیان گر و وحشی است که هیچ رحم و انصافی در مورد سکنه خودش هم ندارد و موجودی غیرقابل‌پیش‌بینی و رام و اهلی شدن و ... است. چنین به نظر می‌رسد که واکنش شکافت هسته‌ای و واپاشی هم اینک در هسته سیاره زمین در جریان است و فعالیت‌های آتشفشانی، زمین‌لرزه، خروج گدازه و حرکت قاره‌ها و... هرگز متوقف نخواهد شد و سیاره زمین بلای جان خود و سکنه‌اش است و بیشتر از اینکه شبیه مادر مهربان طبیعت باشد، شبیه قاتل و نابودکننده موجودات زنده است و این دلیل خوبی برای ترک آن توسط طایفه جنیان است. به‌هرحال سیارات و اقمارشان به‌نوعی زباله یا ضایعات هسته‌ای ناشی از واکنش همجوشی هستند که به‌صورت آشغال و تفاله پست کیهانی از دل ستارگان به بیرون کشانده می‌شوند و هیچ بعید نیست که در آینده شاهد خروج یک یا چند سیاره مذاب از پیکر خورشید باشیم. چرا که این فرایند برای موجودیت و حفظ کیفیت تابشی و طول عمر مفید آن امری ضروری و واجب است و طیف تابشی از سیارات تازه‌متولدشده (مارج) برای خداوند بسیار زننده، پست، آزاردهنده، ناخوش آیند و بی‌کیفیت است.

تعداد سیاره‌های کهکشان راه شیری:

در ژانویه ۲۰۱۳ پژوهشگران و ستاره‌شناسان مؤسسه فناوری کالیفرنیا اعلام کردند که در کهکشان راه شیری به‌ازای هر ستاره دست‌کم یک سیاره موجود است. این مؤسسه تعداد سیاره‌های فراخورشیدی را ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد عدد، برآورد کرده است. پژوهش بر روی سیاره‌های ستاره کپلر -۳۲ نشان می‌دهد که سامانه‌های سیاره‌ای ممکن است الگو و قاعده‌ای برای ستاره‌های کهکشان راه شیری به شمار بروند. ستاره‌شناسان مرکز اخترفیزیک هاروارد - اسمیتسونین در گزارش خود اعلام کردند دست‌کم ۱۷ میلیارد سیاره فراخورشیدی زمینسان در کهکشان راه شیری مستقر است.

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿۱۸۵﴾

لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۱۸۶﴾ آل عمران

 لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ ﴿۱۹۶﴾

مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۹۷﴾ آل عمران

إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۶۰﴾ آل عمران

وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۶﴾

إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۷﴾

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۱۷۸﴾

مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۹﴾ آل عمران

انسان‌هایی که به دنبال کسب قدرت و ثروت هستند فرزندان ابلیس و بندگان طاغوت هستند. ولی امروزه طاغوتی بودن خود را به‌وسیله مکاتب و نظریه‌های اقتصادی، سیاسی و حتی در قالب بیزینس، کسب‌وکار و اشتغال‌زایی و ... توجیه و به دیگران توضیح و ارائه می‌کنند. این گروه سایر انسان‌ها را به بندگی و بردگی خود درآورده و در نهایت در آخرت زیان‌کار می‌شوند؛ چون جرم گروه اول بندگی و پرستش طاغوت است و کیفر گروه دوم بندگی غیرالله یا همان طاغوتیان طاغوت پرست است.


نوترینوها (ذرات زیراتمی) نشان می‌دهند که خورشید از آنچه قبلاً تصور می‌شد کربن و نیتروژن بیشتری دارد.

به گزارش پایگاه خبری تازه‌های علمی  (Science News)، فهم اینکه خورشید از چه عناصری ساخته شده برای درک ساختار همه جهان ضروری است. بعد از دو دهه مطالعه، دانشمندان به فهم اینکه خورشید و در نتیجه کل جهان دقیقاً از چه عناصری ساخته شده است، نزدیک‌تر شده‌اند.

خورشید، بیشتر ترکیبی از هیدروژن و هلیوم است. عناصر سنگین‌تری مانند اکسیژن و کربن هم در آن وجود دارد؛ اما میزان آن‌ها محل اختلاف است. مشاهدات جدید در خصوص ذرات زیراتمی که به نوترینو (neutrino) معروف هستند، نشان می‌دهد که خورشید ذخیره فراوانی از فلزات دارد. منظور ستاره‌شناسان از فلزات همه عناصری است که سنگین‌تر از هیدروژن و هلیوم هستند.

عناصر سنگین‌تر از هیدروژن و هلیوم برای ایجاد سیاره‌های سنگ‌آهنی (rock-iron planets) مانند زمین بسیار مهم هستند. فراوان‌ترین عنصر در جهان اکسیژن است و پس از آن کربن، نئون و نیتروژن قرار دارند.

ستاره‌شناسان دقیقاً نمی‌دانند که این عناصر تا چه میزانی با هیدروژن، یعنی معمول‌ترین عنصر در کیهان، مربوط هستند؛ زیرا آن‌ها معمولاً خورشید را معیار اندازه‌گیری فراوانی عناصر در سایر ستاره‌ها و کهکشان‌ها می‌دانند و برای اندازه‌گیری ترکیبات شیمیایی خورشید دو روش بسیار متفاوت را بیان می‌کنند.

یکی از این روش‌ها از ارتعاشات داخل خورشید برای توضیح ساختار درونی آن بهره می‌برد و نتیجه می‌گیرد که خورشید آهن زیادی دارد. روش دوم ساختار خورشید را بر اساس ترکیب آن توضیح می‌دهد؛ اینکه چگونه اتم‌های سطح خورشید برخی طول‌موج‌های نور را جذب می‌کنند. دو دهه پیش، استفاده از روش دوم، مقدار اکسیژن، کربن، نئون و نیتروژن را ۲۶ تا ۴۲ درصد کمتر از یافته‌های قبلی می‌دانست و این باعث اختلاف‌نظر فعلی شده است. 

روش دیگری که ممکن است به این بحث دیرینه پایان دهد، استفاده از نوترینوهای خورشیدی است.

نوترینوها ذراتی هستند که از برهم‌کنش‌های هسته‌ای در هسته خورشید ایجاد می‌شوند که هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کند. حدود یک درصد انرژی خورشید از برهم‌کنش‌هایی تولید می‌شود که شامل کربن، نیتروژن و اکسیژن هستند و هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کند؛ اما در فرایند مصرف نمی‌شوند؛ بنابراین هرقدر که خورشید کربن و نیتروژن و اکسیژن بیشتری داشته باشد، چرخه سی‌اِن‌اُ (یکی از دو واکنش هسته‌ای که ستارگان با آن هیدروژن را به هلیم تبدیل می‌کنند) باید نوترینوهای بیشتری را خارج کند.

در سال ۲۰۲۰، دانشمندان اعلام کردند که بُرِکسینو (Borexino، یک آزمایش فیزیک هسته‌ای برای مطالعه نوترینوهای خورشیدی کم‌انرژی) نوترینوهای سی‌اِن‌اُ را کشف کرده است. به گزارش دانشمندان، تعداد نوترینوها به حدی بوده است که نتیجه بگیرند اتم‌های کربن و نیتروژن با هم حدود ۰.۰۶ درصد اندازه اتم‌های هیدروژن در خورشید هستند و این اولین کاربرد نوترینوها برای توضیح ساختار خورشید است.

برای نتیجه‌گیری نهایی، به بررسی‌های بیشتری در خصوص نوترینوها نیاز داریم. آزمایش برکسینو در سال ۲۰۲۱ پایان یافت؛ اما آزمایش‌ها آینده جای خالی آن را پر خواهند کرد.

دانشمندان درباره اینکه جهان از چه ساخته شده است مطالعه و بحث می‌کنند و خورشید معیار همه مطالعات آن‌ها است.

اگر خورشید کربن و نیتروژن و اکسیژن بیشتری نسبت به آنچه اکنون می‌پنداریم داشته باشد، همه جهان نیز همین‌طور خواهد بود و این‌همه درک ما از ساختار عناصر شیمیایی تشکیل‌دهنده جهان و همچنین چگونگی تکامل، زندگی و مرگ ستارگان را تغییر خواهد داد. این برای ما یادآور این مسئله است که حتی در ستاره‌ای که بیشترین مطالعه را بر روی آن انجام داده‌ایم، یعنی خورشید، هنوز رازهایی نهفته است.

این موضوع اولاً ثابت می‌کند که عناصر پرتاب شده توسط ابرنواختران جذب ستارگان می‌شود و ثانیاً این عناصر سنگین می‌بایست به‌صورت سیارات از آنها خارج شود وگرنه در روند فعالیت آنها اختلال ایجاد می‌کنند.

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا ﴿۵۱﴾ نسا

أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا ﴿۵۲﴾

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۶۰﴾ نسا

فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۷۴﴾ نسا

الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ﴿۷۶﴾ نسا

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿۷۷﴾ نسا

إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا ﴿۱۱۷﴾ نسا

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾ مائده

قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿۶۰﴾ مائده

وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿۱۷﴾ زمر

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۳۶﴾ نحل

 

«گایا» مجسمه‌ای هفت‌متری که با استفاده از تصویرهای ناسا از کره زمین خلق شده است در کالج قدیمی نیروی دریایی در گرینیچ در لندن پایتخت بریتانیا به نمایش درآمده است.

 

طبیعت‌پرستی یا پرستش طبیعت (انگلیسی: Nature worship) و فیزیولاتری هر یک از انواع اعمال مذهبی، معنوی و عبادی است که بر پرستش ارواح طبیعت یا خدایان طبیعت که در پشت پدیده‌های طبیعی قابل‌مشاهده در سراسر طبیعت در نظر گرفته می‌شود، متمرکز است. یک خدای طبیعت می‌تواند مسئول طبیعت، مکان، بیوتوپ، زیست‌کره، کیهان، یا جهان باشد. پرستش طبیعت اغلب منبع اولیه باورهای دینی مدرن در نظر گرفته می‌شود.

تعریف:

در طبیعت‌پرستی چیزی که معمولاً از آن به‌عنوان «طبیعت» یاد می‌شود - جهان فیزیکی، شامل همه موجودات زنده خارج از کنترل فرهنگ بشری - اغلب در آگاهی مذهبی به‌عنوان جلوه‌ای از امر مقدس ظاهر می‌شود. پرستش طبیعت تأکید می‌کند که یک امر مقدس می‌تواند در هر ظاهری ظاهر شود. شخص با این تناقض مواجه می‌شود که امر مقدس می‌تواند خود را به‌صورت مادی جلوه دهد بدون اینکه ماهیت خود را از دست بدهد. در پرستش طبیعت، سطوح کاملاً متفاوتی از وجود احساس می‌شود که به یکدیگر نفوذ می‌کنند و هم‌زیستی می‌کنند.

https://fa.wikipedia.org/wiki



در حقیقت بت‌پرستان قدیم فیلسوف بی‌سواد بودند و در نهایت طبیعت سیاره زمین را به‌عنوان خدا و پدیدآورنده خودشان شناسایی می‌کردند و طاغوت، گایا، ایزدبانوی طبیعت یعنی سپنته آرمیتی، امرتات، هیوروتات، آناهیتا، تیشتر، اپام نپات را به پرستش می‌گرفتند؛ ولی اینها نماد داشتند و نمادشان به‌صورت یک پیکر یا هیل سنگی یا چوبی شبیه به خود انسان ماده بود. چون نوع ماده توان زایشی و تکثیر دارد. در نهایت هم به این نتیجه کلی می‌رسیدند که این اندام‌های جنسی و شهوت یا میل برای جفت‌گیری و صاحب اولاد و اموال شدن است که خدا و پدیدآورند اصلی نوع بشر است و آلت پرست می‌شدند. ازاین‌رو خدا می‌گوید:

 

أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا ﴿۴۳﴾ فرقان

 

یعنی فلسفه بت تراشی و بت‌پرستی همگی بهانه‌ای است برای دریافت مجوز آلت پرستی و توجیه اخلاقی و منطقی آن یا نیکو جلوه‌دادن آن.

 

ماکت سنگی طاغوت در شهر مکه و داخل کعبه به دست پیامبرش محمد شکسته شد؛ ولی طاغوت اصلی یا سیاره زمین به دست خود خدا در هم کوبیده خواهد شد؛ چون انسان‌ها و شیاطین آن را به پرستش و عبودیت گرفته‌اند.

 

 

  • واگذار مرا ( رهايم كن ) و كسي را كه آفريدم به تنهايي

  • و قرار دادم  برايش دارايي  پهناوري ( گسترده شده‌اي ، توسعه يافته‌اي ) را

    و پسران  حاضراني ( رويت شوندگاني ) را

    و آماده كردم ( تمهيد كردم ، پروراندم ) برايش ، فراهمي ( تمهيدي ، گستردني ، از پيش آماده شدني ، تداركي ) را

    سپس طمع دارد كه زياد كنم

    چنين نيست ، بدرستي اوست براي  آياتمان ، ستيزه جويي ( مخالفي ، لج بازي ، عنادي  ، دشمني ، ناسازگاري )

    به زودي مكلفش ميكنم ( نصيبش ميكنيم ) سختي ( دشواري ، رنج ) را ( از سربالايي بالا رفتن ، از شيب تند بالا رفتن ، نفس نفس زدن را )

    بدرستي او فكر كرد و ارزيابي كرد ( سنجيد ، برآورد كرد ، كارشناسي كرد )

    پس به قتل برسد  چگونه وزن كرد ( تجزيه و تحليل كرد )

    سپس به قتل برسد  چگونه سنجيد

    سپس نظاره كرد ( نگريست )

    سپس عبوس شد ( قيافه گرفت ، رو ترشي كرد ) و رنگ گرفت ( چهره‌اش دگرگون شد ، چهره درهم كشيد )

    سپس پشت كرد و خود بزرگي كرد ( خودخواهي ، كبر ، نخوت و جاه طلبي كرد )

    پس گفت كه اين [نيست] مگر  جادويي [كه] تاثير ميگذارد ( بر احساسات غلبه ميكند ، چشم بندي ميكند ، احساسات را تحريك ميكند ، اثر ميكند ، پي در پي مي آيد )

    كه اين  [نيست] مگر  گفتار بشر ( موجود دو پا ) 25 مدثر

     

    رستگار شده است ( خوش اقبال و عاقبت به خير شده است ) كسي كه پاكي جست ( تميزي خواست ، منزه شده )

    و ياد كرد ( ذكر كرد ، نام برد ) نام سرورش را ، پس نماز خواند ( صلات گفت ، خداوند را درود فرستاد )

    بلكه مي‌گزينيد ( احساس ميكنيد ، درك ميكنيد و ترجيح ميدهيد ، دوست داريد ) زندگاني‌هاي ( موجوديت هاي ) دنيا را ( دوران نزديك و قبل از قيامت را )

    و [در حاليكه] آخرت ( قيامت ، حيات بعد قيامت ) بهتري ( نيك و خوبتري ) و پايدارتر ( با بقا و با ثبات تر ) [است]

    بدرستي اين [موضوع يا مطلب] حتما در كتب ( صحف ) پيشين ( قبلي ، اوليه ، ابتدايي ، مقدماتي ) [بوده يا آمده و يا ذكر شده است]

    كتب ابراهيم و موسي 19 اعلی

     

    و اما كسي كه بخل ( خسيسي ) كرد و [احساس] بي نيازي كرد ( خودكفايي كرد ، لزومي جهت انفاق نديد )

    و دروغ شمرد ( انكار كرد ) به خوبي ( نيكويي ، نيكوكاري )

    پس بزودي سير ميدهيم او را بري سختي ( دشواري ، تنگنايي ، گير و دار ، اسارت ، مكافات )

    و بي نياز ( كفايت ) نميكند از او مالش ( دارايي و ثروتش ) ، هنگامي كه رد مي شود ( گذر ميكند ، تردد ميكند ، برمي گردد ، مي ميرد ) 11 مکی

     

    و ميخوريد ( بالا ميكشيد ) ميراث ( ماترك ، ارث ) را ، خوردني به تمامي ( همگي )

    و دوست ميداريد مال ( دارايي و ثروت ) را ، دوست داشتني ( عشق و علاقه اي ) به جميع ( گردآوري ، جمع آوري ، مال اندوزي ، به تمامي و فراواني ) 20 فجر

     

    و بدرستی او [انسان] برای دوستی  ( علاقمندی ، عشق و علاقه ) [به] خير ( منفعت و سود ، مال ) ، حتما سخت گيری ( به شدت علاقمندی ، پا فشاری كننده ای ، حريصی ، سر سختی ) [است]

    آيا پس نميداند ( آگاه و دانا و با خبر نيست ) ، زمانی را كه برانگيخته ( بيرون آورده ، زنده ) شود هر آنچه كه در قبرهاست 9 عادیات

     

    به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

    1. عبوس شد ( قيافه گرفت )  و روی برگرداند

    2. كه آمد او را [آمد نزد او] كوری

    3. و چه چيز آگاه ميكند تو را ، شايد كه او پاكيزگی می جويد

    4. يا ذكر ميكند ، پس فايده ميدهد او را  ذكر ( پند و اندرز )

    5. اما  كسی كه [احساس] بی نيازی كرد

    6. پس تو برای او می خواهی ( خواستاری ، مشتاقی ، در صدد او برمی آيی ، او را صدا و دعوت ميكنی ، راغب هستی ، هوا خواهی ، پذيرايی ميكنی )

    7. و نيست برای تو [مسئوليتی] كه اگر پاكی  نه جويد

    8. و اما كسی كه آمد تو را [در حاليكه] می دويد ( عجله ميكرد )

    9. و [در حاليكه] او می ترسيد

    10. پس تو از او سرگرمی ( مشغله كاری و فكری داری ، مشغولی ، وقت و فرصت نداری به او به پردازی ، از سرت به در ميكنی )

    11. چنين نيست ، بدرستی آن تذكری ( پند آموزی ) [است]

    12. پس كسی كه خواست  ذكرش كند عبس

     

    چنين نيست ، بلكه دوست ميداريد اكنون ( زمان حال ، زندگی دنيا ، سيلی نقد ، لذت و امكانات امروز ، عجله برای رسيدن به خواسته های مد نظر خود ، منفعت فوری ) را

    و واگذار ( رها ) می كنيد آخرت را 21 قیامت

     

    سوره همزه

    به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

    1. وای برای هر ( تمام ) عيبجويی ( تحريك و وسوسه كننده ای ، بدگويی ، نكوهش كننده ای ، ملامت و سرزنش كننده ای ) ، طعنه زننده ای ( زخم زبان زننده ای ، سركوفت زننده ای )

    2. كسی كه جمع كرد ( اندوخت ) مالی ( دارايی و ثروتی ) را و متعددش كرد ( بشمردش ، شماره اش كرد ، به جريان افزون كردنش انداخت )

    3. حساب ( گمان و پندار ، خيال ) ميكند كه مالش ( دارايی و ثروتش ) ، جاويد ( هميشگی ، جاودانی ، دائمی ) داردش

    4. هرگز ، حتما گرفته و انداخته ميشود ( از مالش گرفته و جدا سپس  بيرون انداخته ميشود ) در  حطمة ( آتش سخت و سوزان و بی رحم و خرد كننده )

    5. و چه چيزی آگاه ( باخبر و معلوم ، مشخص ) كرد تو را ، [كه] چيست ( چه باشد ) حطمة

    6. آتش خداوند افروخته شده ( شعله ور كرده  ، فروزان كرده شده ، روشن كرده شده )

    7. آنچه كه ( آن چيزی كه ) مطلع ( آگاه و باخبر ، حس و درك ) ميكند ( اطلاع ميدهد ، رسانده ميشود ) بر دلها  (  قلبها )

    8. كه آن برای ايشان [هست] احاطه شده ای ( بسته و بافته و محاصره شده ای ، پوشيده شده ای )

    9. در ستونی ( پايه ، تكيه ، پشتی ) استوار شده ای ( در بند كشيده شده ای ، بلند و بالايی ، گسترده شده ای )

     

     

    به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

    1. سوگند نمی خورم به اين بلد ( شهر ، سرزمين ، ديار ، مملكت )

    2. و [در حاليكه] تو [هستی] مقيم ( دارای اجازه  و مجوز اقامت ، اجازه يافته ، حلال شده ، مجاز ) به ( در ) اين بلد ( ديار )

    3. سوگند والدی ( متولد كننده ای ، يكی از والدين ، يعنی پدر يا پدر بزرگ ، جد ) و آنچه را كه متولد كرد ( فرزند دار شد ، صاحب اولا شد ، اولاد به دنيا آورد ) [منظور آدم يا ابراهيم رسول الله است]

    4. بدرستی آفريده ايم انسان را در مشقتی ( درد و رنجی )

    5. آيا حساب ( گمان و خيال ، تصور ) ميكند كه قادر ( توانا ) نميباشد برای او  احدی ( كسی ، شخصی ، وجودی ، موجودی )

    6. ميگويد هلاك ( نابود ، تلف ، نيست ) كردم مالی ( دارايی و ثروتی ) بدون كوشش و تلاشی [را][ يعنی مالی مفت و مجانی و باد آورده ای را كه در حال خانه نشينی و استراحت به دست آورده بودم ، ولخرجی و مصرف نموده ام]

    7. آيا  حساب ( گمان و خيال ، تصور ) ميكند كه نديده است او را ، احدی ( كسی ، شخصی ، وجودی ، موجودی )

    8. ... بلد

     

    به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

    ص  ، سوگند  قرآن  دارای ذكر ( تذكر ، يادآوری ، پند و اندرز) را

    بلكه كسانی كه كفر ورزيدند ( ناسپاسی و ناشكری كردند ) در چيرگی ( گروهی ، اكثريتی ، قوت و شدتی ، مقام و منزلت اجتماعی ) و نفاقی ( جدايی ، دعوايی ، ناسازگاری ، شقاوت ، مشاجره ای ، پراكندگی ، شكافتگی و گسيختگی ، اختلاف عقيده و نظر ) [هستند]

    چقدر هلاك  كرديم از قبل ايشان از تمدنی  ، پس ندا كردند و نبود مهلت  گريزی ( پناه گاهی ، مكان يا زمان گريز و فراری ) 3 ص

    ...

    محمدرضا طباطبایی ۲۵/۵/۸۷

    www.ki2100.com